Forwarded from روزهای بعد از ۲۷🪄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لطفا ببین.🤍پر از معنا و مفهوم!
Forwarded from من چراغها را روشن میکنم.
هیچ عشقی، جایگزینِ عشقی که خودت باید به خودت بدی نمیشه.
یکی از خستهکنندهترین کارها اینه که مجبور باشی همهی کارهارو خودت تنهایی یاد بگیری و انجامش بدی. دلم برای خدا میسوزه؛ وقتی دید کسی رو نداره، مجبور شد همهی کارهارو خودش تنهایی یاد بگیره و انجامش بده.
Vastam Roo Pam
Amir Tataloo Ft Reza Pishro
چهارسال پیش توی همچین وضعیتی بودم، الآنم که به خودم اومدم دیدم باز هم همینم. فکرشم نمیکردم وقتی از صفر شروع کنم، دوباره تابلوهایی که اون زمان یکبار دیدم رو دوباره ببینم.
@In_Search_of_San_Francisco
@In_Search_of_San_Francisco
حس فلاکتباری دارم. حس میکنم کل هجدهچرخم با بارش رفته ته درّه و تنها منم که زنده موندم. موندم جواب بقیه رو چی میخوام بدم.
Forwarded from Girl In Green
امیدوارم اون روز خوبی برات برسه که یه نفس راحت بدی بیرون و بگی:"آخيش، تموم شد."
اون روز میاد و سربلند میای بیرون، مطمئنم.
اون روز میاد و سربلند میای بیرون، مطمئنم.
چیزی که واقعا از پا میندازتت تنشه. یکجا به خودت میای میبینی تمام مغز و وجودت داره میلرزه؛ نه از ترس، بلکه از فشاری که تمام این مدت داشتی تحملش میکردی.
زیر گوشم اینقدر فریاد نزن. میدونم که باید نفس بکشم، فقط نفسم بالا نمیاد.
- خستم، فقط دلم میخواد گریه کنم.
- زیاد بهش فکر نکن.
- نیازی به فکر نیست؛ احساس میکنم توش غوطهورم.
- مگه همونم از فکر نیومده؟
- نمیدونم. احساس میکنم فکرم زده به جونم؛ فکر نکرده همهی جونم درد میکنه.
- زیاد بهش فکر نکن.
- نیازی به فکر نیست؛ احساس میکنم توش غوطهورم.
- مگه همونم از فکر نیومده؟
- نمیدونم. احساس میکنم فکرم زده به جونم؛ فکر نکرده همهی جونم درد میکنه.
Forwarded from پرواز
یه وقتایی به خودت افتخار کن برای اینکه اشتباه کردی ، شنیدی ، تحمل کردی ، گریه کردی و ادامه دادی .
از یکجایی به بعد، دیگه دلم نخواست دنبال نشونهها برم؛ دلم خواست اگر خیری درش هست، نشونهها دنبالم بگردن.
ششسال پیش از اون فضای خشک و رسمی نوشتاری که داشتم زدم بیرون و درحالی که فکر نمیکردم هرگز دوباره دلم بخواد بهش برگردم، دوباره داره دلم لهله میزنه براش. واقعا که اطمینان داشتن کار احمقهاست. و من چقدر کورکورانه احمق بودم.
اینقدر ادای قویهارو در نیارید، به وقتش دست از سرتقبازی بردارید و استراحت کنید؛ نگید اینکارو انجام بدم و بعدش استراحت؛ وقت استراحت، وقت استراحته؛ حتی در تورات و انجیل هم باور بر اینه که خدا دنیارو توی ششروز ساخت و روز هفتم استراحت کرد؛ شما هم استراحت کنید و این روز رو مقدس بشمارید.
نمیدونم؛ شاید باید اونروز بهش میگفتم: "اون حرفت، اون حرکتت، خیلی دلمو به درد آورد."
نمیدونم چرا اینقدر ازت انتظار دارم. شاید چون جایگاه خاصی توی دلم برات قائلم. ولی حقیقتا اصلا دلم نمیخواد اینقدر ازت انتظار داشته باشم چون بیشتر از اینکه تورو اذیت کنم، خودم دارم اذیت میشم.