Telegram Group & Telegram Channel
🔺کوهستان یا خیابان؛ مساله این است!

در دهەی هفتاد میلادی در فضای آکنده از یاس و نومیدی شکست جنبش بارزانی، در محافل سیاسی و روشنفکری کرد، اغلب این پرسش مطرح می شد: چه باید کرد؟
پاسخ محبوب پارەای از روشنفکران کرد چنین بود:
کردستان به لحاظ پراکندگی و جداافتادن کردها مانند جهان عرب است. کردستان ترکیه بخاطر بزرگی آن، مصر کردهاست.
باید مصر کردستان تکان بخورد، نقش رهبری و پیشاهنگی خود را ایفا کند، تا گره کور مسالەی کرد از آنجا باز شود.
نیاز به گفتن ندارد که آن زمان قلب تپندەی جهان عرب در مصر می تپید و تا شکوفایی شیخ نشین های ساحل خلیج فارس چند سالی زمان باقی بود.

جالب این جاست که آرزوی مزبور کوتاه زمانی بعد محقق شد. پ.ک.ک در سال 1978 تاسیس و شش سال بعد علیه دولت ترکیه دست به سلاح برد.
نزاعی خونین که 41 سال به طول انجامید و در صفوف کردها، چیزی حدود پنجاه هزار کشته بر جای گذاشت
اکنون قندیل و آنکارا می گویند این صفحه از تاریخ بسته شده و دورانی تازه آغاز شده است.
ناگفته پیداست که این تحول، اهمیت و بازتابی فراتر از مرزهای ترکیه خواهد داشت.

مصر کردستان به کجا می رود؟
پ.ک.ک با داشتن یک شاخەی سیاسی نیرومند دهه هاست که دستی بر سیاست نهادی ترکیه دارد.
ناتوانی در ایجاد توازن میان سیاست نهادی به مرکزیت دیاربکر و سیاست رادیکال - مبارزەی مسلحانه به مرکزیت قندیل - نوعی ناترازی پدید آورده بود که از ظرفیت های رهایبخش جنبش کرد می کاست.
با انحلال شاخەی نظامی، صدای جامعەی شهری شدەی کرد و طبقەی متوسط پیشرو آن پژواکی بلندتر می یابد.
این امر به کاتالیزوری تبدیل می شود تا با بازتعریف امر سیاسی، کنش مبارزه جویانه، مشروعیت و مفهوم سازی تازه از مسالەی کرد چشم اندازهای سیاسی فراخ تری بگشاید.
به طور خلاصه ماحصل آن آوردن کوهستان به خیابان است. مثل معروف کوه ها برترین دوست کردها هستند، رنگ می بازد و کنش رادیکال در دل خیابان معنا می شود.
بخش های دیگر کردستان حتما از از تبعات این چرخش متاثر می شوند.
گفتمان هایی که اصالت را به جنگ مسلحانه و رتوریک شورانگیز انقلابی می دهند، با زوال هنجارمندی مواجه و در برخورد با سویه های راهبردی امر سیاسی و الزامات واقع گرایی دچار تردید و دگردیسی می شوند.

برای دولت های دارای مسالەی کرد هم این مساله صادق است. در صورت پیشرفت روند سیاسی در ترکیه و افزایش مشارکت کردها در حیات سیاسی آن، چالش های جدی گریبان آنها را می گیرد.

سویەی دیگر ماجرا دولت آنکاراست. شکی نیست که ترکیه با شتاب به سمت استبداد و انسداد سیاسی می رود.
شراکت با حکومتی تک نفرە آنهم در وضعیت زوال نهادهای دمکراتیک خالی از ریسک نیست.
اما وضعیت یقینا به بدی مارس 1970 هم که جنبش بارزانی با دولت توتالیتر وقت عراق وارد همکاری شد، نیست.
میزان توسعەی سیاسی ترکیه دستکم نیم قرن از عراق جلوتر است. آنکارا به عنوان اقتصادی نوظهور و بازیگری بین المللی، اولویت های اقتصادی و سیاسی معینی دارد که با دولت های فوق امنیتی عراق و سوریەی بعثی متفاوت است.
آنکارا ترجیع بند ثابت و نام رمز فرایند مصالحه با کردها را ترکیەی بدون ترور می نامد.
این نام گذاری پرده از امیال و انگیزه های آن بر می دارد. حتی می توان گفت این اصطلاح نوعا ترجمەی مصلحت آمیز جمهوری دمکراتیک پ.ک،ک و اوجالان است که آن را کلید حل مساله می دانند.

مساله ساده است: یک  قدرت نوظهور سیاسی و اقتصادی در مقیاس بین المللی که به لنگر شرق و غرب تبدیل شده، نباید نقطە ضعف بزرگی بنام وجود یک جنبش جدایی طلبانەی قوی و تهدیدات امنیتی و راهبردی محصول آن را داشته باشد.
اگر هند، روسیه، چین، برزیل، عربستان و آفریقای جنوبی که ترکیه خود را هم طراز آنها می داند، چنین پاشنه آشیل هایی داشتند، برای ترکیه هم لاید اشکال ندارد!
علاوه بر این کردهای قندیل نشین منتظر پایان حیات سیاسی و یا دستکم زیست شناختی اردوغانند. رهبر ترکیه حکومتی شخصی بنیان نهاده که با مرگش از میان می رود.
با پایان اردوغان ترکیه وارد دورانی تازه می شود و آنها از اکنون می توانند صندلی هایشان را در تحولات آتی رزرو کنند.

پرسش مهم دیگر تقویت جایگاه ترکیه است. مخصوصا در برابر ایران که چند سالی است قسمی رقابت نوصفوی - نوعثمانی میانشان احیا شده است.
صلح با پ.ک،ک ظرفیت سیاست کردی آنکارا را تقویت و زمینەساز همگرایی بیشتر آن با سایر حوزه های کردنشین خاورمیانه می شود.
پانصد سال قبل همسانی مذهبی کردها و ترک ها آنها را بهم نزدیک کرد و اتحادی پدید آورد که حدود چهارصد سال دوام آورد.
آیا تاریخ تکرار می شود؟ طابق النعل به النعل نه! در جهان پیچیدەی امروز، مذهب تنها سنجەی سازندەی هویت نیست. کردها به آسانی از تلاش برای ساختن هوبتی متمایز از ایرانیان، عرب ها و ترک ها دست بر نمی دارند.
بی استعدادی دولت های ایرانی در زمینەی ایجاد توازن میان تشیع و ایرانیت هم فعلا ادامه می یابد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1



group-telegram.com/RegaRasaKan/9891
Create:
Last Update:

🔺کوهستان یا خیابان؛ مساله این است!

در دهەی هفتاد میلادی در فضای آکنده از یاس و نومیدی شکست جنبش بارزانی، در محافل سیاسی و روشنفکری کرد، اغلب این پرسش مطرح می شد: چه باید کرد؟
پاسخ محبوب پارەای از روشنفکران کرد چنین بود:
کردستان به لحاظ پراکندگی و جداافتادن کردها مانند جهان عرب است. کردستان ترکیه بخاطر بزرگی آن، مصر کردهاست.
باید مصر کردستان تکان بخورد، نقش رهبری و پیشاهنگی خود را ایفا کند، تا گره کور مسالەی کرد از آنجا باز شود.
نیاز به گفتن ندارد که آن زمان قلب تپندەی جهان عرب در مصر می تپید و تا شکوفایی شیخ نشین های ساحل خلیج فارس چند سالی زمان باقی بود.

جالب این جاست که آرزوی مزبور کوتاه زمانی بعد محقق شد. پ.ک.ک در سال 1978 تاسیس و شش سال بعد علیه دولت ترکیه دست به سلاح برد.
نزاعی خونین که 41 سال به طول انجامید و در صفوف کردها، چیزی حدود پنجاه هزار کشته بر جای گذاشت
اکنون قندیل و آنکارا می گویند این صفحه از تاریخ بسته شده و دورانی تازه آغاز شده است.
ناگفته پیداست که این تحول، اهمیت و بازتابی فراتر از مرزهای ترکیه خواهد داشت.

مصر کردستان به کجا می رود؟
پ.ک.ک با داشتن یک شاخەی سیاسی نیرومند دهه هاست که دستی بر سیاست نهادی ترکیه دارد.
ناتوانی در ایجاد توازن میان سیاست نهادی به مرکزیت دیاربکر و سیاست رادیکال - مبارزەی مسلحانه به مرکزیت قندیل - نوعی ناترازی پدید آورده بود که از ظرفیت های رهایبخش جنبش کرد می کاست.
با انحلال شاخەی نظامی، صدای جامعەی شهری شدەی کرد و طبقەی متوسط پیشرو آن پژواکی بلندتر می یابد.
این امر به کاتالیزوری تبدیل می شود تا با بازتعریف امر سیاسی، کنش مبارزه جویانه، مشروعیت و مفهوم سازی تازه از مسالەی کرد چشم اندازهای سیاسی فراخ تری بگشاید.
به طور خلاصه ماحصل آن آوردن کوهستان به خیابان است. مثل معروف کوه ها برترین دوست کردها هستند، رنگ می بازد و کنش رادیکال در دل خیابان معنا می شود.
بخش های دیگر کردستان حتما از از تبعات این چرخش متاثر می شوند.
گفتمان هایی که اصالت را به جنگ مسلحانه و رتوریک شورانگیز انقلابی می دهند، با زوال هنجارمندی مواجه و در برخورد با سویه های راهبردی امر سیاسی و الزامات واقع گرایی دچار تردید و دگردیسی می شوند.

برای دولت های دارای مسالەی کرد هم این مساله صادق است. در صورت پیشرفت روند سیاسی در ترکیه و افزایش مشارکت کردها در حیات سیاسی آن، چالش های جدی گریبان آنها را می گیرد.

سویەی دیگر ماجرا دولت آنکاراست. شکی نیست که ترکیه با شتاب به سمت استبداد و انسداد سیاسی می رود.
شراکت با حکومتی تک نفرە آنهم در وضعیت زوال نهادهای دمکراتیک خالی از ریسک نیست.
اما وضعیت یقینا به بدی مارس 1970 هم که جنبش بارزانی با دولت توتالیتر وقت عراق وارد همکاری شد، نیست.
میزان توسعەی سیاسی ترکیه دستکم نیم قرن از عراق جلوتر است. آنکارا به عنوان اقتصادی نوظهور و بازیگری بین المللی، اولویت های اقتصادی و سیاسی معینی دارد که با دولت های فوق امنیتی عراق و سوریەی بعثی متفاوت است.
آنکارا ترجیع بند ثابت و نام رمز فرایند مصالحه با کردها را ترکیەی بدون ترور می نامد.
این نام گذاری پرده از امیال و انگیزه های آن بر می دارد. حتی می توان گفت این اصطلاح نوعا ترجمەی مصلحت آمیز جمهوری دمکراتیک پ.ک،ک و اوجالان است که آن را کلید حل مساله می دانند.

مساله ساده است: یک  قدرت نوظهور سیاسی و اقتصادی در مقیاس بین المللی که به لنگر شرق و غرب تبدیل شده، نباید نقطە ضعف بزرگی بنام وجود یک جنبش جدایی طلبانەی قوی و تهدیدات امنیتی و راهبردی محصول آن را داشته باشد.
اگر هند، روسیه، چین، برزیل، عربستان و آفریقای جنوبی که ترکیه خود را هم طراز آنها می داند، چنین پاشنه آشیل هایی داشتند، برای ترکیه هم لاید اشکال ندارد!
علاوه بر این کردهای قندیل نشین منتظر پایان حیات سیاسی و یا دستکم زیست شناختی اردوغانند. رهبر ترکیه حکومتی شخصی بنیان نهاده که با مرگش از میان می رود.
با پایان اردوغان ترکیه وارد دورانی تازه می شود و آنها از اکنون می توانند صندلی هایشان را در تحولات آتی رزرو کنند.

پرسش مهم دیگر تقویت جایگاه ترکیه است. مخصوصا در برابر ایران که چند سالی است قسمی رقابت نوصفوی - نوعثمانی میانشان احیا شده است.
صلح با پ.ک،ک ظرفیت سیاست کردی آنکارا را تقویت و زمینەساز همگرایی بیشتر آن با سایر حوزه های کردنشین خاورمیانه می شود.
پانصد سال قبل همسانی مذهبی کردها و ترک ها آنها را بهم نزدیک کرد و اتحادی پدید آورد که حدود چهارصد سال دوام آورد.
آیا تاریخ تکرار می شود؟ طابق النعل به النعل نه! در جهان پیچیدەی امروز، مذهب تنها سنجەی سازندەی هویت نیست. کردها به آسانی از تلاش برای ساختن هوبتی متمایز از ایرانیان، عرب ها و ترک ها دست بر نمی دارند.
بی استعدادی دولت های ایرانی در زمینەی ایجاد توازن میان تشیع و ایرانیت هم فعلا ادامه می یابد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

BY رێگا راسەکان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/RegaRasaKan/9891

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The regulator said it has been undertaking several campaigns to educate the investors to be vigilant while taking investment decisions based on stock tips. Telegram was founded in 2013 by two Russian brothers, Nikolai and Pavel Durov. On Telegram’s website, it says that Pavel Durov “supports Telegram financially and ideologically while Nikolai (Duvov)’s input is technological.” Currently, the Telegram team is based in Dubai, having moved around from Berlin, London and Singapore after departing Russia. Meanwhile, the company which owns Telegram is registered in the British Virgin Islands. Friday’s performance was part of a larger shift. For the week, the Dow, S&P 500 and Nasdaq fell 2%, 2.9%, and 3.5%, respectively. Andrey, a Russian entrepreneur living in Brazil who, fearing retaliation, asked that NPR not use his last name, said Telegram has become one of the few places Russians can access independent news about the war.
from us


Telegram رێگا راسەکان
FROM American