Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/Spirit_and_life/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ | Telegram Webview: Spirit_and_life/3585 -
Telegram Group & Telegram Channel
راستش دوست نداشتم درباره‌ی این سریال بنویسم. جزئیاتش دل‌خراشه، و دیدنش راحت نیست. اما به‌عنوان یه درمانگر، نمی‌تونم از کنار روانِ اد گین بگذرم — مردی واقعی که جامعه به عنوان هیولا می‌شناسه، ولی اگه از زاویه‌ی روانکاوی نگاه کنی، می‌فهمی پشت این هیولا، یه کودکِ گیر‌افتاده‌ست.

اد گین یه شخصیت واقعی‌ه، نه تخیلی. و همین واقعیتش آزاردهنده‌ست. همه ازش متنفرن چون جنایت‌هاش فراتر از فهم معمول انسانه، اما اگه بخوای از زاویه‌ی روان نگاه کنی، می‌فهمی اون محصولِ یک خانه‌ی بیمار بوده، نه فقط ذهنی بیمار.

پدرش مردی منفعل و الکلی بود — شکست‌خورده، بی‌صدا، ناتوان از محافظت.
و مادرش، آگوستا، زنی مذهبی، کنترل‌گر و پر از نفرت از زنان. او خودش را تنها زن پاک می‌دانست، و بقیه را فاحشه و شیطان. اد از بچگی بین این دو قطب گیر کرد: یک پدرِ خفه و بی‌قدرت، و مادری که با قدرتِ کلام و گناه، جهان را برایش تعریف کرد.

در این فضا، میل جنسی اد نه رشد کرد، نه فهمیده شد — فقط سرکوب شد. مادرش به او آموخت که تماس با زن گناه است، بدن آلوده است، و هر میلی باید کشته شود.
اما میل، وقتی دفن شود، نمی‌میرد. در ناخودآگاه زنده می‌ماند، پیچ می‌خورد، و در نهایت از تاریکی بیرون می‌زند — تحریف‌شده، بیمار، و خطرناک.

وقتی مادر مُرد، اد هنوز در بند او بود. مرگ او برای اد مثل سقوط از جایی بود که تمام معنا از آن می‌آمد. او دیگر نمی‌دانست چطور بدون مادر زنده بماند، چون هیچ‌وقت جدا نشده بود.
اتاق مادر را مثل معبد نگه داشت، با جسدها حرف زد، از پوست بدن‌ها لباس ساخت — نه برای لذت، بلکه برای تکرار حضور مادر. او می‌خواست خودش «مادر» شود، تا آن خلأ را پر کند.
اد گین یکی از واضح‌ترین نمونه‌های «عقده‌ی مادر» به سبک یونگیه. مردی که عشق نگرفت، و تمام عمرش رو در جست‌وجوی همون عشق گم‌شده به ویرانی رسید.

یونگ می‌گه وقتی مادر بیش‌ازحد مسلط یا اخلاقی‌ست، پسر نمی‌تونه از او جدا بشه. در ناخودآگاهش، تصویر زن به دو قطب می‌شکنه:
زنِ مقدس (مادر، منبع عشق، پاکی)
و زنِ فاحشه (میل، گناه، فساد).
و هیچ‌کدوم با دیگری آشتی نمی‌کنن.

اد گین دقیقاً در همین دوگانگی گیر کرد. مادرش همه‌ی زنان دنیا رو آلوده می‌دونست و خودش رو تنها زن پاک معرفی می‌کرد. اد در نتیجه، عشق رو فقط از مادر شناخت — اما از زنی که هرگز او رو لمس نکرد، بلکه با گناه و ترس بزرگش کرد.
او از عشق محروم ماند، و از میل شرمنده شد. پس عشقش مرد، و میلش بیمار شد.

وقتی مادر مُرد، اد از او جدا نشد؛ فقط جسمش رو از دست داد. اون زن در ناخودآگاهش زنده موند — صدایی که هنوز فرمان می‌داد، تحقیر می‌کرد، می‌ترسوند.
و چون اد نمی‌تونست دوباره مادر رو پیدا کنه، شروع کرد به ساختن او از بدن‌های تکه‌تکه.
نه برای لذت، بلکه برای پر کردن جای عشق.

در ناخودآگاه اد، هر زنی یا یادآور مادر بود یا تهدید علیه او. و چون هیچ زنی نمی‌تونست جای مادر رو بگیره، رابطه‌ی واقعی ممکن نبود.
اینجاست که یونگ می‌گه: وقتی مرد از مادر جدا نشه، میلش به عشق تبدیل نمی‌شه — به مالکیت و مرگ تبدیل می‌شه.

اد گین نماد مردیه که عشق ندیده، اما نیاز به عشق درونش زنده مونده.
و وقتی عشق جایی برای رفتن پیدا نکنه، راهش رو از تاریکی پیدا می‌کنه.
اد گین نماد پسرِ بلعیده‌شده توسط مادر است. جایی که مادر نه به فرزند زندگی می‌دهد، بلکه او را درون خودش حبس می‌کند.
و پدری که حضور ندارد، هیچ تعادلی ایجاد نمی‌کند. نتیجه‌اش همین می‌شود: مردی که نه می‌تواند میل بورزد، نه می‌تواند جدا شود، نه می‌تواند بمیرد — پس میان مرگ و میل، خانه می‌سازد.

تحلیل بررسی رواندرمانگر نغمه امین

https://www.instagram.com/naghmehamin?igsh=MWJic2Y1eHFiOTlpag==
85👍32👏15😢15💔5🤩21🔥1🥴1



group-telegram.com/Spirit_and_life/3585
Create:
Last Update:

راستش دوست نداشتم درباره‌ی این سریال بنویسم. جزئیاتش دل‌خراشه، و دیدنش راحت نیست. اما به‌عنوان یه درمانگر، نمی‌تونم از کنار روانِ اد گین بگذرم — مردی واقعی که جامعه به عنوان هیولا می‌شناسه، ولی اگه از زاویه‌ی روانکاوی نگاه کنی، می‌فهمی پشت این هیولا، یه کودکِ گیر‌افتاده‌ست.

اد گین یه شخصیت واقعی‌ه، نه تخیلی. و همین واقعیتش آزاردهنده‌ست. همه ازش متنفرن چون جنایت‌هاش فراتر از فهم معمول انسانه، اما اگه بخوای از زاویه‌ی روان نگاه کنی، می‌فهمی اون محصولِ یک خانه‌ی بیمار بوده، نه فقط ذهنی بیمار.

پدرش مردی منفعل و الکلی بود — شکست‌خورده، بی‌صدا، ناتوان از محافظت.
و مادرش، آگوستا، زنی مذهبی، کنترل‌گر و پر از نفرت از زنان. او خودش را تنها زن پاک می‌دانست، و بقیه را فاحشه و شیطان. اد از بچگی بین این دو قطب گیر کرد: یک پدرِ خفه و بی‌قدرت، و مادری که با قدرتِ کلام و گناه، جهان را برایش تعریف کرد.

در این فضا، میل جنسی اد نه رشد کرد، نه فهمیده شد — فقط سرکوب شد. مادرش به او آموخت که تماس با زن گناه است، بدن آلوده است، و هر میلی باید کشته شود.
اما میل، وقتی دفن شود، نمی‌میرد. در ناخودآگاه زنده می‌ماند، پیچ می‌خورد، و در نهایت از تاریکی بیرون می‌زند — تحریف‌شده، بیمار، و خطرناک.

وقتی مادر مُرد، اد هنوز در بند او بود. مرگ او برای اد مثل سقوط از جایی بود که تمام معنا از آن می‌آمد. او دیگر نمی‌دانست چطور بدون مادر زنده بماند، چون هیچ‌وقت جدا نشده بود.
اتاق مادر را مثل معبد نگه داشت، با جسدها حرف زد، از پوست بدن‌ها لباس ساخت — نه برای لذت، بلکه برای تکرار حضور مادر. او می‌خواست خودش «مادر» شود، تا آن خلأ را پر کند.
اد گین یکی از واضح‌ترین نمونه‌های «عقده‌ی مادر» به سبک یونگیه. مردی که عشق نگرفت، و تمام عمرش رو در جست‌وجوی همون عشق گم‌شده به ویرانی رسید.

یونگ می‌گه وقتی مادر بیش‌ازحد مسلط یا اخلاقی‌ست، پسر نمی‌تونه از او جدا بشه. در ناخودآگاهش، تصویر زن به دو قطب می‌شکنه:
زنِ مقدس (مادر، منبع عشق، پاکی)
و زنِ فاحشه (میل، گناه، فساد).
و هیچ‌کدوم با دیگری آشتی نمی‌کنن.

اد گین دقیقاً در همین دوگانگی گیر کرد. مادرش همه‌ی زنان دنیا رو آلوده می‌دونست و خودش رو تنها زن پاک معرفی می‌کرد. اد در نتیجه، عشق رو فقط از مادر شناخت — اما از زنی که هرگز او رو لمس نکرد، بلکه با گناه و ترس بزرگش کرد.
او از عشق محروم ماند، و از میل شرمنده شد. پس عشقش مرد، و میلش بیمار شد.

وقتی مادر مُرد، اد از او جدا نشد؛ فقط جسمش رو از دست داد. اون زن در ناخودآگاهش زنده موند — صدایی که هنوز فرمان می‌داد، تحقیر می‌کرد، می‌ترسوند.
و چون اد نمی‌تونست دوباره مادر رو پیدا کنه، شروع کرد به ساختن او از بدن‌های تکه‌تکه.
نه برای لذت، بلکه برای پر کردن جای عشق.

در ناخودآگاه اد، هر زنی یا یادآور مادر بود یا تهدید علیه او. و چون هیچ زنی نمی‌تونست جای مادر رو بگیره، رابطه‌ی واقعی ممکن نبود.
اینجاست که یونگ می‌گه: وقتی مرد از مادر جدا نشه، میلش به عشق تبدیل نمی‌شه — به مالکیت و مرگ تبدیل می‌شه.

اد گین نماد مردیه که عشق ندیده، اما نیاز به عشق درونش زنده مونده.
و وقتی عشق جایی برای رفتن پیدا نکنه، راهش رو از تاریکی پیدا می‌کنه.
اد گین نماد پسرِ بلعیده‌شده توسط مادر است. جایی که مادر نه به فرزند زندگی می‌دهد، بلکه او را درون خودش حبس می‌کند.
و پدری که حضور ندارد، هیچ تعادلی ایجاد نمی‌کند. نتیجه‌اش همین می‌شود: مردی که نه می‌تواند میل بورزد، نه می‌تواند جدا شود، نه می‌تواند بمیرد — پس میان مرگ و میل، خانه می‌سازد.

تحلیل بررسی رواندرمانگر نغمه امین

https://www.instagram.com/naghmehamin?igsh=MWJic2Y1eHFiOTlpag==

BY Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ




Share with your friend now:
group-telegram.com/Spirit_and_life/3585

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said. In a statement, the regulator said the search and seizure operation was carried out against seven individuals and one corporate entity at multiple locations in Ahmedabad and Bhavnagar in Gujarat, Neemuch in Madhya Pradesh, Delhi, and Mumbai. Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK. Although some channels have been removed, the curation process is considered opaque and insufficient by analysts. DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries.
from us


Telegram Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
FROM American