group-telegram.com/Mastermahdiamini/4653
Last Update:
#کتاب_ردپایی_در_رمل
🏴 یکی از برادران ارتش می گفت:هر روز که برای شناسایی راه های نفوذ منافقین،خط مرزی را کنترل را می کنم،تعدادی استخوان که از زیر خاک بیرون آمده را می بینم.حدس زدیم به خاطر بارندگی های شدید خاک روی استخوان ها را شسته واستخوانها مشخص شده اند.
مشکل این بود که آنها در خاک عراق و در دید عراقی ها قرار داشتند.عراقی ها با دیدن ماتیراندازی می کردند.
چند روزی به صورت مخفیانه محل مورد نظر را شناسایی کردیم.
من وعلی آقا ویکی از برادران ارتشی از لابه لای میدان مین عبور کردیم وبعد از یک کیلومتر پیاده روی آن هم به صورت خم شده به بالای شهدا رسیدیم و ده سانت خاک رویشان را گرفته بود. سفیدی جمجمه ی یکی از شهدا،از دور نمایان بود وچشم را نوازش می داد.
محل شهادت این شهدا،دقیقا کنار جاده ی صفر مرزی عراق بود.شهداتادویست متری پاسگاه عراقی ها نفوذ کرده بودند.کل جاده پر از مین های والمربود. یک لحظه غفلت کافی بود،تا پا روی مین ها بگذاری،حتی روی شهدا نیز مین کاشته بودند.وبه هر ترتیبی شهدا را از خاک عراق آوردیم.ص۷۸وص۷۹
✍خاطرات محمدحسن منافی
📕به اهتمام مهدی امینی
✅تنها کانال رسمی استاد مهدی امینی و اندیشکده راهبردی فتح
BY اندیشکده راهبردی فتح

Share with your friend now:
group-telegram.com/Mastermahdiamini/4653