جنبش آزادیخواهی ایران، چه بخواهیم چه نخواهیم، دوست داشته باشیم یا نه، یک بال راست دارد یک بال چپ. آنچه میگویم درسی از علم سیاست است: اصولاً هر چقدر جامعه مدرنتر میشود و دینامیسم سیاسی مدرن در آن فعال میشود شکاف کلی «راست» و «چپ» در آن به گونهای اجتنابناپذیر به وجود میآید. گروهی به سنت، به ریشههای تاریخی و ملی به «گذشته» توجه میکنند و میخواهند حال نسبتی با گذشته برقرار کند، گروهی میخواهند بگسلند و پیش بروند و برابری بیشتر طلب میکنند. دو حساسیت سیاسی متفاوت در برابر هم قرار میگیرند. من با اینکه به بال راست گرایش دارم اما میدانم هیچکدام از این دو بال انحصار حقیقت را در اختیار ندارند. شاید وظیفه من به عنوان دانشجوی علم سیاست توضیح منطق این شکاف است. شکافی که بر آن نمیتواند یک بار برای همیشه غلبه کرد. اما وظیفه سیاستمداران این است که زمینه مصالحهای نسبی را میان این دو بال فراهم کنند. میانهروهای دو طرف شاید بتوانند در برخی امور توافق کنند. اولین گام بازشناسی دو طرفه است. بازشناسی به معنای از بین رفتن تضاد نیست، به معنای به رسمیت شناختن تضاد و نهادینه کردن آن است. تضادی که چهارچوبی نهادی برای ظهور نداشته باشد، آسیبزا و مخرب میشود.
جنبش آزادیخواهی ایران، چه بخواهیم چه نخواهیم، دوست داشته باشیم یا نه، یک بال راست دارد یک بال چپ. آنچه میگویم درسی از علم سیاست است: اصولاً هر چقدر جامعه مدرنتر میشود و دینامیسم سیاسی مدرن در آن فعال میشود شکاف کلی «راست» و «چپ» در آن به گونهای اجتنابناپذیر به وجود میآید. گروهی به سنت، به ریشههای تاریخی و ملی به «گذشته» توجه میکنند و میخواهند حال نسبتی با گذشته برقرار کند، گروهی میخواهند بگسلند و پیش بروند و برابری بیشتر طلب میکنند. دو حساسیت سیاسی متفاوت در برابر هم قرار میگیرند. من با اینکه به بال راست گرایش دارم اما میدانم هیچکدام از این دو بال انحصار حقیقت را در اختیار ندارند. شاید وظیفه من به عنوان دانشجوی علم سیاست توضیح منطق این شکاف است. شکافی که بر آن نمیتواند یک بار برای همیشه غلبه کرد. اما وظیفه سیاستمداران این است که زمینه مصالحهای نسبی را میان این دو بال فراهم کنند. میانهروهای دو طرف شاید بتوانند در برخی امور توافق کنند. اولین گام بازشناسی دو طرفه است. بازشناسی به معنای از بین رفتن تضاد نیست، به معنای به رسمیت شناختن تضاد و نهادینه کردن آن است. تضادی که چهارچوبی نهادی برای ظهور نداشته باشد، آسیبزا و مخرب میشود.
BY RADIO GATSBY سیاست
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
He floated the idea of restricting the use of Telegram in Ukraine and Russia, a suggestion that was met with fierce opposition from users. Shortly after, Durov backed off the idea. The perpetrators use various names to carry out the investment scams. They may also impersonate or clone licensed capital market intermediaries by using the names, logos, credentials, websites and other details of the legitimate entities to promote the illegal schemes. The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych. Just days after Russia invaded Ukraine, Durov wrote that Telegram was "increasingly becoming a source of unverified information," and he worried about the app being used to "incite ethnic hatred." Given the pro-privacy stance of the platform, it’s taken as a given that it’ll be used for a number of reasons, not all of them good. And Telegram has been attached to a fair few scandals related to terrorism, sexual exploitation and crime. Back in 2015, Vox described Telegram as “ISIS’ app of choice,” saying that the platform’s real use is the ability to use channels to distribute material to large groups at once. Telegram has acted to remove public channels affiliated with terrorism, but Pavel Durov reiterated that he had no business snooping on private conversations.
from ar