group-telegram.com/ayrin2023/19347
Last Update:
🔴 وقتی «جنون» را آزادی مینامند(نقدی بر انقلاب ایدئولوژیک فرقه رجوی)
هیچچیز خطرناکتر از آن نیست که یک فرقه، اسارت روانی انسان را «رهایی» جلوه دهد. وقتی کسی میگوید «عشق را باید کشت تا آزادی زاده شود»، در واقع دارد میگوید: انسان را باید کشت تا ماشین اطاعت ساخته شود.
این همان منطق بیمار فرقههایی است که انسان را نه به عنوان موجودی آزاد، بلکه به عنوان ابزار ایدئولوژی میخواهند. عشق، خانواده، احساس و عاطفه، همه آن چیزهایی هستند که هویت انسانی را میسازند. حذف اینها یعنی حذف انسان. در واقع، «انقلاب ایدئولوژیک» چیزی نبود جز پروژهی کاملِ بیاراده کردن انسانها، تبدیلشان به موجوداتی بیاحساس که فقط برای رهبرشان نفس بکشند.
به اسم «آزادی»، عشق را ممنوع کردند. به اسم «رهایی»، زنان و مردان را وادار به طلاق کردند. به اسم «تعهد»، ذهنها را از فردیت تهی کردند. نتیجه چه شد؟ جماعتی بیهویت، که نه آزادند، نه عاشق، نه زنده. فقط تکرارگر شعارهاییاند که از دهان رهبر فرقه بیرون میآید.
در هیچ فلسفهای از آزادی، کشتن عشق معنا ندارد. عشق، سرچشمهی آفرینش و شجاعت است. آزادی اگر از دل عشق نیاید، از دل نفرت میآید، و از دل نفرت فقط مرگ بیرون میزند. آنچه رجویها بهعنوان «رهایی از مالکیت» تبلیغ کردند، در واقع رهایی از انسانیت بود. آنجا که زن و مرد از حق طبیعی احساس و انتخاب محروم شدند، «سوژهی آزاد» خلق نشد؛ بلکه بردهی کامل ساخته شد.
فرقه رجوی، عشق را نکشت تا آزادی زاده شود؛ عشق را کشت تا بردگی دوام یابد.
آزادی در جایی میمیرد که انسان از دوست داشتن، از خانواده، از احساس شرم و دلسوزی تهی شود. این همان نقطهای است که فرقه رجوی به آن رسید: جماعتی سرد، بیعاطفه، جدا از جهان، محبوس در ذهن بیمار رهبرشان.
بهراستی، اگر آزادی از مرگ عشق میآید، پس چه تفاوتی میان این ایدئولوژی و تمام استبدادهایی است که انسان را به نام «هدف بزرگتر» قربانی کردهاند؟
✍️پگاه شیرازی
#اتاق_فکر_ایران
BY زنان مشروطه خواه و پیشرو در انقلاب سفید شاه و مردم
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/ayrin2023/19347