✅ یادگیری ماشین و مدلسازی بیزی در تحلیل علوم اعصاب، مدلهای آماری مختلفی برای تفسیر دادههای پیچیده و به دست آوردن بینشهای معنادار استفاده میشود. این مدلها را میتوان بهطور کلی به روشهای آمار کلاسیک و یادگیری ماشینی دستهبندی کرد که هر کدام اهداف مشخصی را در تحقیقات انجام میدهند.بخشهای زیر محبوبترین مدلهای آماری مورد استفاده در علوم اعصاب را تشریح میکند.
◀️آمار کلاسیک آزمون فرضیه صفر: روشهای رایج مورد استفاده شامل آزمونهای t و ANOVA هستند که به تعیین اهمیت اثرات مشاهدهشده در دادههای تصویربرداری عصبی کمک میکنند.
🟣تجزیه و تحلیل رگرسیون: این روشها روابط بین متغیرها را ارزیابی میکنند و بینشی در مورد عملکرد و ساختار مغز ارائه میکنند.
◀️رویکردهای یادگیری ماشینی یادگیری نظارت شده: تکنیکهایی مانند ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)، درختهای تصمیمگیری و شبکههای عصبی اغلب برای کارهای طبقهبندی در علوم اعصاب استفاده میشوند.
🟣مدلسازی بیزی: این رویکرد عدم قطعیت را تخمین میزند و مستقیماً ویژگیهایی را از مجموعه دادهها استنباط میکند و آن را برای درک پیشرفت بیماری ارزشمند میسازد.
✅ در حالی که آمار کلاسیک چارچوبی قوی برای آزمایش فرضیهها ارائه میکند، یادگیری ماشینی انعطافپذیری و سازگاری را در تجزیه و تحلیل دادههای با ابعاد بالا ارائه میدهد که نشاندهنده رابطه مکمل بین این دو روش در تحقیقات علوم اعصاب است.
📎مقالهی بررسی ابزارهای آمار زیستی رایج در علوم اعصاب به بررسی جمعبندی رویکردهای مختلف در بیماریهای گوناگون میپردازد و امیدوار است که نقش بالقوه ابزارهای آمار زیستی در علوم اعصاب را معرفی کند.
⌛ یادگیری ماشین به عنوان یک روش برای ساخت مدلها و شناسایی همبستگیها میان ویژگیهای دادهها شناخته میشود. در این زمینه، تکنیکهایی مانند رگرسیون لجستیک، درختهای تصمیم، ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)، جنگل تصادفی (RF) و شبکههای عصبی به عنوان رویکردهای رایج مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، مدلسازی بیزی به دلیل تواناییاش در برآورد ویژگیها بهطور مستقیم از مجموعه دادهها و نه از طریق توزیع نمونهبرداری، به عنوان روشی برای مدیریت عدم قطعیت مدلها مطرح است. این روشها در تشخیص و پیشرفت بیماریها در علوم اعصاب بسیار کارآمد بودهاند.
✅ یادگیری ماشین و مدلسازی بیزی در تحلیل علوم اعصاب، مدلهای آماری مختلفی برای تفسیر دادههای پیچیده و به دست آوردن بینشهای معنادار استفاده میشود. این مدلها را میتوان بهطور کلی به روشهای آمار کلاسیک و یادگیری ماشینی دستهبندی کرد که هر کدام اهداف مشخصی را در تحقیقات انجام میدهند.بخشهای زیر محبوبترین مدلهای آماری مورد استفاده در علوم اعصاب را تشریح میکند.
◀️آمار کلاسیک آزمون فرضیه صفر: روشهای رایج مورد استفاده شامل آزمونهای t و ANOVA هستند که به تعیین اهمیت اثرات مشاهدهشده در دادههای تصویربرداری عصبی کمک میکنند.
🟣تجزیه و تحلیل رگرسیون: این روشها روابط بین متغیرها را ارزیابی میکنند و بینشی در مورد عملکرد و ساختار مغز ارائه میکنند.
◀️رویکردهای یادگیری ماشینی یادگیری نظارت شده: تکنیکهایی مانند ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)، درختهای تصمیمگیری و شبکههای عصبی اغلب برای کارهای طبقهبندی در علوم اعصاب استفاده میشوند.
🟣مدلسازی بیزی: این رویکرد عدم قطعیت را تخمین میزند و مستقیماً ویژگیهایی را از مجموعه دادهها استنباط میکند و آن را برای درک پیشرفت بیماری ارزشمند میسازد.
✅ در حالی که آمار کلاسیک چارچوبی قوی برای آزمایش فرضیهها ارائه میکند، یادگیری ماشینی انعطافپذیری و سازگاری را در تجزیه و تحلیل دادههای با ابعاد بالا ارائه میدهد که نشاندهنده رابطه مکمل بین این دو روش در تحقیقات علوم اعصاب است.
📎مقالهی بررسی ابزارهای آمار زیستی رایج در علوم اعصاب به بررسی جمعبندی رویکردهای مختلف در بیماریهای گوناگون میپردازد و امیدوار است که نقش بالقوه ابزارهای آمار زیستی در علوم اعصاب را معرفی کند.
⌛ یادگیری ماشین به عنوان یک روش برای ساخت مدلها و شناسایی همبستگیها میان ویژگیهای دادهها شناخته میشود. در این زمینه، تکنیکهایی مانند رگرسیون لجستیک، درختهای تصمیم، ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)، جنگل تصادفی (RF) و شبکههای عصبی به عنوان رویکردهای رایج مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، مدلسازی بیزی به دلیل تواناییاش در برآورد ویژگیها بهطور مستقیم از مجموعه دادهها و نه از طریق توزیع نمونهبرداری، به عنوان روشی برای مدیریت عدم قطعیت مدلها مطرح است. این روشها در تشخیص و پیشرفت بیماریها در علوم اعصاب بسیار کارآمد بودهاند.
Although some channels have been removed, the curation process is considered opaque and insufficient by analysts. The Securities and Exchange Board of India (Sebi) had carried out a similar exercise in 2017 in a matter related to circulation of messages through WhatsApp. One thing that Telegram now offers to all users is the ability to “disappear” messages or set remote deletion deadlines. That enables users to have much more control over how long people can access what you’re sending them. Given that Russian law enforcement officials are reportedly (via Insider) stopping people in the street and demanding to read their text messages, this could be vital to protect individuals from reprisals. In December 2021, Sebi officials had conducted a search and seizure operation at the premises of certain persons carrying out similar manipulative activities through Telegram channels. Asked about its stance on disinformation, Telegram spokesperson Remi Vaughn told AFP: "As noted by our CEO, the sheer volume of information being shared on channels makes it extremely difficult to verify, so it's important that users double-check what they read."
from br