group-telegram.com/Naqdagin/16419
Create:
Last Update:
Last Update:
🟥 از اودیپ تا حسین: وقتی غرور، راه به فاجعه میبرد (۲)
— کربلا: تقدیرِ مقدس یا تراژدیِ هیبْریس؟
📘شمشیرِ محمد و عقدۀ علی بر گردنِ حسین و ایرانیان (۱۳)
— تقدیر ملتی بیپرسش: «قربانیِ ابدیِ» ذهنِ اسطورهای
✍🏻 #حسین_میرصلاح
🔶 مقدمه (۲/۳)
◼️ جنبههای سادیستی (دیگرآزاری): در کنار این خودآزاری، میل به تحمیل رنج و عذاب به دیگری (سادیسم) نیز به شکلهای گوناگون بروز میکند. این جنبه نهتنها در رفتارهای مستقیم خشونتآمیز، بلکه در ایجاد فضایی روانی-اجتماعی خود را نشان میدهد. جامعهای که در آن سرکوبهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد و راههای سالم برای ابراز خشم و پرخاشگری مسدود است، میتواند در مناسک مذهبی، مجرایی برای تخلیه این انرژیهای سرکوبشده پیدا کند. اینجاست که جنبههای سادیستی بروز میکنند:
🏴☠️ تحمیل آلودگی صوتی بیمارگونه و اخلال در نظم عمومی:
▪️استفاده از بلندگوهای بسیار پرصدا در دستههای عزا، طبلهای مهیب، کوبیدن مداوم سنج و دمام، و نوحههای با صدای بلند و آزاردهنده در ساعات طولانی، بهویژه در مناطق مسکونی یا در سکوت شب، آشکارا نوعی تحمیل رنج و سلب آسایش از دیگران است.
▪️این حجم از صدا و بستن خیابانها برای عبور دستهها، نمایشی از قدرت برای تحمیل درد و آزردگی به مخالفان یا بیتفاوتها است؛ «ما رنج میکشیم و شما نیز باید این رنج را بشنوید و تحمل کنید». این رفتار، یکطرفه و تحمیلیست و در آن لذت از تحمیل صدا و ایجاد اختلال بر دیگری نهفته است. این عمل نهتنها از اصول نظم و همزیستی اجتماعی عدول میکند، بلکه با دامن زدن به احساسات منفی در محیط، زمینه را برای ستیز فراهم میآورد. قابل ذکر است که هیچیک از این امور (استفاده از بلندگوهای پرصدا، بستن خیابانها، یا اشکال افراطی عزاداری) در جریانهای اصلی اسلامی (مانند اهل سنت) دیده نمیشود.
🏴☠️تجلیل از خشونت و انتقام در روایتها و توجیه سرکوب:
▪️در سطح عمیقتر روانشناختی، این میل سادیستی در روایتسازیها و ادبیات عاشورایی نیز تجلی مییابد. تجلیل افراطی از انتقام و خونریزی در نوحهها و زیارتعاشوراخوانیها و سخنرانیها، و توصیفِ دشمن بهعنوان «شر مطلق»، «حرامزاده» و «شیطان مجسم»، نهتنها بهطور ضمنی خشونت علیه «دیگری» را مشروعیت میبخشد، بلکه توانایی همدلی با رنج دیگری را در جامعه فرسایش میدهد. این مسئله به خصوص در ادبیات هیئات و مداحیها برجسته است. اریش فروم، در تحلیل "شخصیت سادیستی-مازوخیستی" در آثارش مانند "گریز از آزادی"، نشان میدهد که چگونه فرد از طریق همذاتپنداری با یک قدرت مطلق (الهی یا ایدئولوژیک) و پذیرش جایگاه فرودست (مازوخیسم)، به «میل به تسلط و تحمیل قدرت بر دیگران» (سادیسم) دست مییابد. در این منطق، «رنج کشیدن برای حقّ مطلق» به فرد اجازه میدهد تا «رنجاندن باطل مطلق» را فضیلت بشمارد.
▪️روانکاوان، از جمله اریش فروم در تحلیلهایش از شخصیتهای اقتدارگرا و زیگموند فروید در نظریههای پرخاشگری و غریزه مرگ، به این نکته اشاره میکنند که وقتی یک ایدئولوژی یا روایت، امکان مواجهۀ سالم با «شکست و مسئولیت» را از بین میبرد، انرژیهای روانی سرکوبشده (از جمله پرخاشگری) میتوانند به شکلهای بیمارگونه و مخرب (چون مازوخیسم و سادیسم) در مناسک یا رفتارهای جمعی ظاهر شوند و میل به تسلط و آزار دیگری را به صورت نمادین یا آشکار ارضا کنند. این امر به نوبۀ خود، توجیهی ایدئولوژیک برای سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و خارجی فراهم میآورد، و هرگونه نقدی به رفتار حاکمان را به معنای حمایت از "دشمن مطلق" تعبیر میکند، که خود از مصادیق بارز سادیسم سیاسی است.
🏴☠️هیئتهای عزاداری: کارخانۀ تولید عوامل سرکوب و ترویج خشونت فرامرزی
▪️این تحلیل روانکاوانه ابعاد نگرانکنندهتری نیز مییابد، آنجا که بسیاری از لباسشخصیها و نیروهای سرکوب خشن اعتراضات مردمی در داخل کشور، و همچنین گروههای شبهنظامی فعال در خارج از مرزها نظیر «مدافعان حرم و لشکر فاطمیون»، دقیقاً از دل همین هیئتهای عزاداری و فضاهای مشابه برخاستهاند.
▪️این هیئتها، با ترویج مداوم الگوهای مازوخیستی - سادیستی از ر«نج، خشونت و انتقام»، به بستری ایدئولوژیک و روانشناختی برای تربیتِ نیروهایی تبدیل میشوند که آمادگی بالایی برای اعمال خشونت افسارگسیخته علیه «دیگریِ مطلق» دارند.
▪️در این فضا، آستانۀ تحمل رنج (مازوخیسم) بالا رفته و میل به تحمیل رنج (سادیسم) به دشمن یا مخالف، مشروعیت مییابد. فرد در این هیئتها میآموزد که برای «حقّ مطلق»، میتوان رنج کشید و رنجاند، و این اعمال را نهتنها مذموم نداند، بلکه آنها را فضیلتی در راه رسیدن به اهداف ایدئولوژیک قلمداد کند.
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾@Naqdagin
BY نقدآگین

Share with your friend now:
group-telegram.com/Naqdagin/16419