Telegram Group & Telegram Channel
7️⃣ نفر بعدی ابن حبان است که جهت توجیه فعل عمر(بابت منع نشر حدیث و سنت) اینچنین اعتراف میکنید.

لم يكن عمر بن الخطاب يتهم الصحابة بالتقول على النبي صلى الله عليه وسلم ولا ردهم عن تبليغ ما سمعوا من رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد علم أنه صلى الله عليه وسلم قال: "لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغائِبَ" وأنه لا يحل لهم كتمان ما سمعوا من رسول الله صلى الله عليه وسلم، ولكنه علم ما يكون بعده من التقول على رسول الله صلى الله عليه وسلم، لأنه صلى الله عليه وسلم قال: "إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُنْزِلُ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِه".
وقال: "إنْ يَكُونَ في هَذِهِ الأُمَّةِ مُحَدَّثُونَ فَعُمَرُ مِنْهُمْ".
فعمد عمر إلى الثقات المتقنين الذين شهدوا الوحي والتنزيل، فأنكر عليهم كثرة الرواية عن النبي صلى الله عليه وسلم لئلا يجترئ من بعدهم ممن ليس في الإسلام محله كمحلهم فيكثروا الرواية فينزلوا فيها أو يتقول متعمداً عليه صلى الله عليه وسلم لنوال الدنيا، وتبع عُمَرَ عليه عليُّ بن أبي طالب رضوان الله عليهما باستحلاف من يحدثه عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وإن كانوا ثقات مأمونين فيرتدع من لا دين له عن الدخول في سخط الله عز وجل فيه، وقد كان عمر يطلب البينة من الصحابي على ما يرويه عن رسول الله صلى الله عليه وسلم مخافة الكذب عليه، لئلا يجيء مَنْ بعد الصحابة فيروي عن النبي صلى الله عليه وسلم ما لم يقله.
🔶عمر صحابه را بابت نقل از پیامبر متهم و تبلیغ آنها از رسول خدا را رد نمیکرد، چون عمر میدانست که پیامبر فرموده بود شاهدین به غایبین برسانند، و اینکه جایز نمیدانست برای ایشان آنچه را که از پیامبر شنیده بودند کتمان کنند، ولکن میدانست که بعد پیامبر چه چیزها بر پیامبر نسبت داده میشود، چراکه پیامبر فرموده بود که خداوند حق را بر قلب و زبان عمر نازل میکند.
و عمر تعمد داشت بر ثقات متقنی که شاهد وحی و تنزیل آن بودند، بهشون اشکال گرفت که کثرت روایت از پیامبر نباید داشته باشید تا اینکه کسیکه در اسلام مانند ان راویان که شاهد وحی و تنزیل بودن بعدا نیایند و زیاده گویی کنند در روایت گفتن و سخن دروغی را عامداته به رسول خدا نسبت دادن برای مقاصد دنیوی.
و علی بن ابی طالب نیز عمر را با قسم دادن بر راوی حدیث تبعیت کرد(یعنی هرکس حدیثی نقل میکند باید قسم بخورد که از پیامبر شنیده) اگر چه ثقه و مامون بوده باشند .
و عمر از صحابه بابت نقل از رسول خدا از ترس اینکه بخوان به رسول خدا دروغ ببندند، طلب بینه میکرد تا اینکه بعد از ایشان کسی نیاد و به رسول خدا، چیزی را که نفرموده رو دروغ نبندن.
📕المجروحين من المحدثين ابن حبان



🔰 پ ن :

❶ ابن حبان اینجا اعتراف کرد که سنی ها قائل به این قائل هستند که (إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُنْزِلُ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِه) خداوند بر زبان و قلبش حق نازل میکند، درحالیکه گفته بودند وحی قطع شده و این نزول همان وحی است، درحالیکه همین را برای ائمه شیعه ایراد میگرفتند.

❷  از خود این توجیه را در می آورد که برای این جلوی ثقات رو میگرفت، تااینکه بعدا کسی مانند اونها از رسول خدا دروغ نقل نکند.
خب 1 این ادعاست و لزومی به قبول آن برای ما نیست 2 چقدر احمقانه، خب اگر میذاشتند که احادیث منتشر شوند، مردم دیگر کلام پیامبر را میدانستند و کسی نمیتوانست به ایشان دروغ نسبت دهد. لذا توجیه ابن حبان دردی را دوا نکرده است.
❸ و اثبات میکند که عمر حرف یا حدیث صحابه را قبول نداشته که از ایشان طلب بینه و قسم میکرد تا اینکه بعدا کسی به رسول خدا دروغ نبندد، این هم بهانه ای است مبنی بر توجیه بی اعتبار بودن حرف و حدیث صحابه نزد عمر.

🚫پس ثابت شد که عدالت صحابه همانطور که اینجا هم سابق باطل کردیم، نزد عمر موهوم بود🚫


#حدیث_سوزی
#سنت_عمریه
#عمر_دشمن_سنت
.
👏6👍3🤬3



group-telegram.com/kofromar/936
Create:
Last Update:

7️⃣ نفر بعدی ابن حبان است که جهت توجیه فعل عمر(بابت منع نشر حدیث و سنت) اینچنین اعتراف میکنید.

لم يكن عمر بن الخطاب يتهم الصحابة بالتقول على النبي صلى الله عليه وسلم ولا ردهم عن تبليغ ما سمعوا من رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد علم أنه صلى الله عليه وسلم قال: "لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغائِبَ" وأنه لا يحل لهم كتمان ما سمعوا من رسول الله صلى الله عليه وسلم، ولكنه علم ما يكون بعده من التقول على رسول الله صلى الله عليه وسلم، لأنه صلى الله عليه وسلم قال: "إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُنْزِلُ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِه".
وقال: "إنْ يَكُونَ في هَذِهِ الأُمَّةِ مُحَدَّثُونَ فَعُمَرُ مِنْهُمْ".
فعمد عمر إلى الثقات المتقنين الذين شهدوا الوحي والتنزيل، فأنكر عليهم كثرة الرواية عن النبي صلى الله عليه وسلم لئلا يجترئ من بعدهم ممن ليس في الإسلام محله كمحلهم فيكثروا الرواية فينزلوا فيها أو يتقول متعمداً عليه صلى الله عليه وسلم لنوال الدنيا، وتبع عُمَرَ عليه عليُّ بن أبي طالب رضوان الله عليهما باستحلاف من يحدثه عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وإن كانوا ثقات مأمونين فيرتدع من لا دين له عن الدخول في سخط الله عز وجل فيه، وقد كان عمر يطلب البينة من الصحابي على ما يرويه عن رسول الله صلى الله عليه وسلم مخافة الكذب عليه، لئلا يجيء مَنْ بعد الصحابة فيروي عن النبي صلى الله عليه وسلم ما لم يقله.
🔶عمر صحابه را بابت نقل از پیامبر متهم و تبلیغ آنها از رسول خدا را رد نمیکرد، چون عمر میدانست که پیامبر فرموده بود شاهدین به غایبین برسانند، و اینکه جایز نمیدانست برای ایشان آنچه را که از پیامبر شنیده بودند کتمان کنند، ولکن میدانست که بعد پیامبر چه چیزها بر پیامبر نسبت داده میشود، چراکه پیامبر فرموده بود که خداوند حق را بر قلب و زبان عمر نازل میکند.
و عمر تعمد داشت بر ثقات متقنی که شاهد وحی و تنزیل آن بودند، بهشون اشکال گرفت که کثرت روایت از پیامبر نباید داشته باشید تا اینکه کسیکه در اسلام مانند ان راویان که شاهد وحی و تنزیل بودن بعدا نیایند و زیاده گویی کنند در روایت گفتن و سخن دروغی را عامداته به رسول خدا نسبت دادن برای مقاصد دنیوی.
و علی بن ابی طالب نیز عمر را با قسم دادن بر راوی حدیث تبعیت کرد(یعنی هرکس حدیثی نقل میکند باید قسم بخورد که از پیامبر شنیده) اگر چه ثقه و مامون بوده باشند .
و عمر از صحابه بابت نقل از رسول خدا از ترس اینکه بخوان به رسول خدا دروغ ببندند، طلب بینه میکرد تا اینکه بعد از ایشان کسی نیاد و به رسول خدا، چیزی را که نفرموده رو دروغ نبندن.
📕المجروحين من المحدثين ابن حبان



🔰 پ ن :

❶ ابن حبان اینجا اعتراف کرد که سنی ها قائل به این قائل هستند که (إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُنْزِلُ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِه) خداوند بر زبان و قلبش حق نازل میکند، درحالیکه گفته بودند وحی قطع شده و این نزول همان وحی است، درحالیکه همین را برای ائمه شیعه ایراد میگرفتند.

❷  از خود این توجیه را در می آورد که برای این جلوی ثقات رو میگرفت، تااینکه بعدا کسی مانند اونها از رسول خدا دروغ نقل نکند.
خب 1 این ادعاست و لزومی به قبول آن برای ما نیست 2 چقدر احمقانه، خب اگر میذاشتند که احادیث منتشر شوند، مردم دیگر کلام پیامبر را میدانستند و کسی نمیتوانست به ایشان دروغ نسبت دهد. لذا توجیه ابن حبان دردی را دوا نکرده است.
❸ و اثبات میکند که عمر حرف یا حدیث صحابه را قبول نداشته که از ایشان طلب بینه و قسم میکرد تا اینکه بعدا کسی به رسول خدا دروغ نبندد، این هم بهانه ای است مبنی بر توجیه بی اعتبار بودن حرف و حدیث صحابه نزد عمر.

🚫پس ثابت شد که عدالت صحابه همانطور که اینجا هم سابق باطل کردیم، نزد عمر موهوم بود🚫


#حدیث_سوزی
#سنت_عمریه
#عمر_دشمن_سنت
.

BY کفر عمر بن الخطاب




Share with your friend now:
group-telegram.com/kofromar/936

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai. For example, WhatsApp restricted the number of times a user could forward something, and developed automated systems that detect and flag objectionable content. In this regard, Sebi collaborated with the Telecom Regulatory Authority of India (TRAI) to reduce the vulnerability of the securities market to manipulation through misuse of mass communication medium like bulk SMS. Markets continued to grapple with the economic and corporate earnings implications relating to the Russia-Ukraine conflict. “We have a ton of uncertainty right now,” said Stephanie Link, chief investment strategist and portfolio manager at Hightower Advisors. “We’re dealing with a war, we’re dealing with inflation. We don’t know what it means to earnings.” He adds: "Telegram has become my primary news source."
from br


Telegram کفر عمر بن الخطاب
FROM American