Telegram Group & Telegram Channel
تحلیل امکان‌پذیری بازدارندگی هسته‌ای ایران در برابر ایالات متحده

معصومه احمدی_ دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

با تشدید تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا و آغاز دور جدیدی از مذاکرات، که بخش عمده‌ای از آن حول محور غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران متمرکز شده است، در محافل دانشگاهی و رسمی، نظریه بازدارندگی هسته‌ای از طریق دستیابی به سلاح اتمی مطرح شده است. این نوشتار تلاش دارد بررسی کند که بازدارندگی هسته‌ای برای ایران تا چه اندازه امکان‌پذیر است و چه ابعاد عملی، راهبردی و اقتصادی دارد.

بازدارندگی در ادبیات روابط بین‌الملل، وضعیتی است که در آن، کشور یا بازیگر مقابل تحت تأثیر منابع قدرت مادی و معنوی طرف دیگر، امکان حمله یا اقدام تهاجمی را غیرممکن یا بسیار پرهزینه تلقی می‌کند. این وضعیت معمولاً با توازن قوا در سطوح مختلف معنا می‌یابد. حامیان ایده بازدارندگی هسته‌ای ایران در برابر ایالات متحده، عمدتاً تحت تأثیر نظریات واقع‌گرایانه، به‌ویژه آموزه‌های هانس مورگنتا در کتاب سیاست میان ملت‌ها هستند. با این حال، این تفسیر از واقع‌گرایی کلاسیک، ساده‌انگارانه و فاقد درک تاریخی دقیق است. چرا که نظریات مورگنتا در بستری کاملاً متفاوت، یعنی ساختار نظام بین‌المللی دوقطبی جنگ سرد و در چارچوب رقابت دو ابرقدرت نظامی-هسته‌ای شکل گرفته است.

در دوران جنگ سرد، بازدارندگی مؤثر بر پایه توانایی ضربه دوم (Second Strike Capability) تعریف می‌شد؛ توانایی‌ای که به بازیگر اجازه می‌دهد در صورت هدف قرار گرفتن، پاسخی قاطع و نابودکننده ارائه دهد. این توان توسط ابزارهایی نظیر زیردریایی‌های هسته‌ای، موشک‌های قاره‌پیما (ICBM)، بمب‌افکن‌های استراتژیک و سامانه‌های هشدار زودهنگام تضمین می‌شد. در شرایط کنونی، ایران فاقد این زیرساخت‌هاست. بنابراین حتی اگر فرض شود ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، عدم دسترسی به مؤلفه‌های پاسخ دوم، بازدارندگی را از معنا تهی می‌کند.

از سوی دیگر، حتی در صورت فرض کاربرد این سلاح علیه اسرائیل، متحد اصلی آمریکا در منطقه، استفاده از آن از لحاظ فنی و انسانی غیرعملی خواهد بود. زیرا شعاع تخریب چنین سلاحی، مناطق فلسطینی، بخش‌هایی از اردن، لبنان، سوریه و مصر را نیز در بر می‌گیرد و پیامدهای زیست‌محیطی و انسانی آن برای ایران نیز مخرب خواهد بود. علاوه بر این، اسرائیل خود دارای توانمندی‌های پاسخ دوم، به‌ویژه از طریق زیردریایی‌های حامل موشک هسته‌ای است که می‌تواند ضربه‌ای جبران‌ناپذیر وارد کند.

از زاویه‌ای دیگر، اگر طرف مقابل ضربه اول را وارد کند، نبود سامانه‌های پاسخ‌دهی پیشرفته، ایران را از ارائه پاسخ قاطع و بازدارنده محروم خواهد کرد. بنابراین، ایران عملاً در معادله بازدارندگی کلاسیک، جایگاهی قابل اتکا نخواهد داشت.

بُعد اقتصادی بازدارندگی؛ شکاف در منابع و ظرفیت‌ها
گذشته از الزامات راهبردی و نظامی بازدارندگی، باید به عوامل اقتصادی آن نیز توجه داشت. توان بازدارندگی، نه‌تنها به ابزارهای نظامی، بلکه به پشتوانه اقتصادی، زیرساخت‌های پایدار و قدرت تأمین مالی بلندمدت وابسته است. در این زمینه، فاصله ایران و ایالات متحده آمریکا بسیار چشمگیر است.

ایالات متحده همچنان قدرت اول اقتصادی جهان است و بنا بر آمارها، حدود ۲۸ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارد. بازار سرمایه این کشور به تنهایی ارزشی چندین تریلیون دلاری دارد. در مقابل، سهم ایران از تولید ناخالص جهانی تنها حدود ۰/۵ درصد است؛ به این معنا که اقتصاد آمریکا حدود ۷۵ برابر بزرگ‌تر از اقتصاد ایران است. این تفاوت فاحش تنها در اعداد باقی نمی‌ماند؛ بلکه مستقیماً بر توانمندی تجهیز، نگهداری و به‌روزرسانی سیستم‌های بازدارنده تأثیر می‌گذارد.

در بُعد نظامی نیز، اختلاف آشکاری دیده می‌شود. بودجه نظامی سالانه آمریکا بالغ بر ۸۹۰ میلیارد دلار برآورد شده است، در حالی که بودجه نظامی ایران حدود ۱۰/۳ میلیارد دلار است. این شکاف بودجه‌ای نزدیک به ۹۰ برابر، به معنای تفاوت در سطح فناوری، آموزش، شبکه لجستیک و دسترسی به تسلیحات پیشرفته است.

از همین رو، تمرکز بر پروژه‌هایی مانند ساخت سلاح هسته‌ای، نه‌تنها از لحاظ اقتصادی توجیه‌پذیر نیست، بلکه در نهایت به کاهش منابع تخصیص‌یافته به توسعه پایدار، زیرساخت‌های اقتصادی، آموزش و بهداشت نیز منجر می‌شود. افزون بر آن، تحریم‌های ناشی از برنامه هسته‌ای فشار مضاعفی بر توان اقتصادی کشور وارد کرده و سرمایه‌گذاری خارجی را به شدت محدود ساخته است.



group-telegram.com/KHAURSSA/172
Create:
Last Update:

تحلیل امکان‌پذیری بازدارندگی هسته‌ای ایران در برابر ایالات متحده

معصومه احمدی_ دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

با تشدید تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا و آغاز دور جدیدی از مذاکرات، که بخش عمده‌ای از آن حول محور غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران متمرکز شده است، در محافل دانشگاهی و رسمی، نظریه بازدارندگی هسته‌ای از طریق دستیابی به سلاح اتمی مطرح شده است. این نوشتار تلاش دارد بررسی کند که بازدارندگی هسته‌ای برای ایران تا چه اندازه امکان‌پذیر است و چه ابعاد عملی، راهبردی و اقتصادی دارد.

بازدارندگی در ادبیات روابط بین‌الملل، وضعیتی است که در آن، کشور یا بازیگر مقابل تحت تأثیر منابع قدرت مادی و معنوی طرف دیگر، امکان حمله یا اقدام تهاجمی را غیرممکن یا بسیار پرهزینه تلقی می‌کند. این وضعیت معمولاً با توازن قوا در سطوح مختلف معنا می‌یابد. حامیان ایده بازدارندگی هسته‌ای ایران در برابر ایالات متحده، عمدتاً تحت تأثیر نظریات واقع‌گرایانه، به‌ویژه آموزه‌های هانس مورگنتا در کتاب سیاست میان ملت‌ها هستند. با این حال، این تفسیر از واقع‌گرایی کلاسیک، ساده‌انگارانه و فاقد درک تاریخی دقیق است. چرا که نظریات مورگنتا در بستری کاملاً متفاوت، یعنی ساختار نظام بین‌المللی دوقطبی جنگ سرد و در چارچوب رقابت دو ابرقدرت نظامی-هسته‌ای شکل گرفته است.

در دوران جنگ سرد، بازدارندگی مؤثر بر پایه توانایی ضربه دوم (Second Strike Capability) تعریف می‌شد؛ توانایی‌ای که به بازیگر اجازه می‌دهد در صورت هدف قرار گرفتن، پاسخی قاطع و نابودکننده ارائه دهد. این توان توسط ابزارهایی نظیر زیردریایی‌های هسته‌ای، موشک‌های قاره‌پیما (ICBM)، بمب‌افکن‌های استراتژیک و سامانه‌های هشدار زودهنگام تضمین می‌شد. در شرایط کنونی، ایران فاقد این زیرساخت‌هاست. بنابراین حتی اگر فرض شود ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، عدم دسترسی به مؤلفه‌های پاسخ دوم، بازدارندگی را از معنا تهی می‌کند.

از سوی دیگر، حتی در صورت فرض کاربرد این سلاح علیه اسرائیل، متحد اصلی آمریکا در منطقه، استفاده از آن از لحاظ فنی و انسانی غیرعملی خواهد بود. زیرا شعاع تخریب چنین سلاحی، مناطق فلسطینی، بخش‌هایی از اردن، لبنان، سوریه و مصر را نیز در بر می‌گیرد و پیامدهای زیست‌محیطی و انسانی آن برای ایران نیز مخرب خواهد بود. علاوه بر این، اسرائیل خود دارای توانمندی‌های پاسخ دوم، به‌ویژه از طریق زیردریایی‌های حامل موشک هسته‌ای است که می‌تواند ضربه‌ای جبران‌ناپذیر وارد کند.

از زاویه‌ای دیگر، اگر طرف مقابل ضربه اول را وارد کند، نبود سامانه‌های پاسخ‌دهی پیشرفته، ایران را از ارائه پاسخ قاطع و بازدارنده محروم خواهد کرد. بنابراین، ایران عملاً در معادله بازدارندگی کلاسیک، جایگاهی قابل اتکا نخواهد داشت.

بُعد اقتصادی بازدارندگی؛ شکاف در منابع و ظرفیت‌ها
گذشته از الزامات راهبردی و نظامی بازدارندگی، باید به عوامل اقتصادی آن نیز توجه داشت. توان بازدارندگی، نه‌تنها به ابزارهای نظامی، بلکه به پشتوانه اقتصادی، زیرساخت‌های پایدار و قدرت تأمین مالی بلندمدت وابسته است. در این زمینه، فاصله ایران و ایالات متحده آمریکا بسیار چشمگیر است.

ایالات متحده همچنان قدرت اول اقتصادی جهان است و بنا بر آمارها، حدود ۲۸ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارد. بازار سرمایه این کشور به تنهایی ارزشی چندین تریلیون دلاری دارد. در مقابل، سهم ایران از تولید ناخالص جهانی تنها حدود ۰/۵ درصد است؛ به این معنا که اقتصاد آمریکا حدود ۷۵ برابر بزرگ‌تر از اقتصاد ایران است. این تفاوت فاحش تنها در اعداد باقی نمی‌ماند؛ بلکه مستقیماً بر توانمندی تجهیز، نگهداری و به‌روزرسانی سیستم‌های بازدارنده تأثیر می‌گذارد.

در بُعد نظامی نیز، اختلاف آشکاری دیده می‌شود. بودجه نظامی سالانه آمریکا بالغ بر ۸۹۰ میلیارد دلار برآورد شده است، در حالی که بودجه نظامی ایران حدود ۱۰/۳ میلیارد دلار است. این شکاف بودجه‌ای نزدیک به ۹۰ برابر، به معنای تفاوت در سطح فناوری، آموزش، شبکه لجستیک و دسترسی به تسلیحات پیشرفته است.

از همین رو، تمرکز بر پروژه‌هایی مانند ساخت سلاح هسته‌ای، نه‌تنها از لحاظ اقتصادی توجیه‌پذیر نیست، بلکه در نهایت به کاهش منابع تخصیص‌یافته به توسعه پایدار، زیرساخت‌های اقتصادی، آموزش و بهداشت نیز منجر می‌شود. افزون بر آن، تحریم‌های ناشی از برنامه هسته‌ای فشار مضاعفی بر توان اقتصادی کشور وارد کرده و سرمایه‌گذاری خارجی را به شدت محدود ساخته است.

BY انجمن علمی مطالعات منطقه‌ای دانشگاه خوارزمی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/KHAURSSA/172

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries. "The inflation fire was already hot and now with war-driven inflation added to the mix, it will grow even hotter, setting off a scramble by the world’s central banks to pull back their stimulus earlier than expected," Chris Rupkey, chief economist at FWDBONDS, wrote in an email. "A spike in inflation rates has preceded economic recessions historically and this time prices have soared to levels that once again pose a threat to growth." Asked about its stance on disinformation, Telegram spokesperson Remi Vaughn told AFP: "As noted by our CEO, the sheer volume of information being shared on channels makes it extremely difficult to verify, so it's important that users double-check what they read." It is unclear who runs the account, although Russia's official Ministry of Foreign Affairs Twitter account promoted the Telegram channel on Saturday and claimed it was operated by "a group of experts & journalists."
from ca


Telegram انجمن علمی مطالعات منطقه‌ای دانشگاه خوارزمی
FROM American