group-telegram.com/iranyarannetwork1398/36257
Last Update:
چهارشنبه - ۲۹ اَمرداد ۲۵۸۴
۱. به لحاظ روانشناختی
• لحن تدافعی: او مثل همیشه سعی میکند منتقدان رضا پهلوی را خنثی کند منتها اینبار نه بشکل تهاجمی بلکه از راه مطلوم نمایی. وقتی یاسمین پهلوی میگوید شوهرش «زندگیاش را وقف ایران کرده» در واقع در برابر نقدهایی که به رضا پهلوی وارد شده از جمله عدم مهارتهای مدیریتی، عدم باور به دموکراسی و تکثر در قدرت سیاسی، بیعملی یا ناکارآمدی، موضع میگیرد.
• ناامیدی پنهان: جملهی یاسمین پهلوی «بهزودی از این چرخه کنار خواهد رفت» نشاندهندهی خستگی و احساس فرسودگی رضا پهلوی است. به نظر میرسد همسر او هم باور دارد عمر سیاسی رضا پهلوی به سر رسیده. یا لااقل میشود فهمید که یاسمین متوجه شد که در آینده ایران جایگاهی بنام «بانوی اول» نخواهد داشت و همسرش نیز جایگاه شاهی نخواهد داشت پس ادامه این بازی به دردسرش نمی ارزد.
• فرافکنی اضطراب: وقتی مینویسد «اگر او برود، ایران صد سال گرفتار آخوندها خواهد ماند» این بیشتر یک تهدید روانی است تا تحلیل منطقی. یعنی یاسمین تلاش دارد فشار روانی ایجاد کند که اگر رضا کنار گذاشته شود، آینده ایران نابود خواهد شد. این مکانیزم دفاعی یاسمین پهلوی «ترساندن مردم از سناریوی بدتر» تاییدی بر نظرات بالاست باانضمام اینکه اینها دچار توهم شدید شده اند و در ذهن مخاطب سعی میکنند از خود ابرنقشی ترسیم کنند که وجود خارجی ندارد. رضا پهلوی متاسفانه تاکنون سمبل تفرقه بوده و نه اتحاد و ائتلاف.
• تناقض فکری و حیله گری در رفتار: از یک طرف میگوید شاید «شخص بهتری» وجود داشته باشد بروید آنرا پیدا کنید ، از طرف دیگر هشدار میدهد که بدون رضا پهلوی، فاجعه رخ میدهد و آخوندها صد سال دیگر میمانند. این سخن وی نشان میدهد که تا چه اندازه اینها دچار توهم از نقش و جایگاه خود هستند و تا چه اندازه نقش مردم ایران و سایر نحله های فکری را ناچیز و بی ارزش میدانند. این سخنان یاسمین پهلوی نشان میدهد همانطور که قبلا گفته بودم، اینها مردم ایران را دوست ندارند بلکه دکانی باز کرده اند و کاسبی میکنند و از این طریق برای ادامه زندگی انگیزه می گیرند.
۲. به لحاظ سیاسی
• مشکل جانشینی: با گفتن اینکه رضا «بهزودی کنار خواهد رفت»، او اعتراف میکند که آلترناتیو مشخصی برای آینده از ابتدا وجود نداشته است. این تناقض جدی در گفتمان سلطنتطلب ها سالها گریبان آتها را گرفته چون رهبر پر تناقض شان آنها را به بازی گرفت و هرگز نگفت که به ایران عمیقا اعتقادی ندارد و ترجیح میدهد شاه دانمارک باشد تا ایران…(نقل قول خصوصی رضا پهلوی)
• تکصدایی خطرناک: بیان اینکه «اگر او نباشد، آخوندها تا صد سال دیگر حاکم میمانند» در عمل نفی همه نیروهای سیاسی دیگر است؛ یعنی رضا تنها گزینه است و بقیه یا بیکفایتاند یا خائن. این رویکرد، ماهیت انحصارطلبی آنها را بخوبی نشان میدهد.
• استراتژی ایجاد ترس و زبونی در مخاطب : او عمداً یک دوگانه مصنوعی میسازد: «یا رضا یا آخوندها». در حالی که در فضای واقعی، گزینههای دیگری مثل جبهه احیای قانون و حاکمیت ملی ایران، جمهوریخواهان سکولار-دموکرات و ائتلافهای مدنی از نحله های دیگر هم وجود دارند.
۳. به لحاظ اجتماعی و رسانهای
• این استوری برای تحریک احساسات مردم است نه تلنگری عقلانی: این متن برای برانگیختن ترس و احساس وفاداری به رضا پهلوی نوشته شده، نه برای ارائه یک طرح سیاسی با چشمانداز برون رفت از موانع.
• تضاد با انتظارات جامعه: نسل جوان ایران که خواهان مشارکت دموکراتیک و آلترناتیو جمعی است، از چنین لحن پدرسالارانه و تکگزینهای خوشش نمی آید لذا در واقع یاسمین پهلوی خودش و همسرش را مجددا در سراشیب سقوط قرار داد.
• پیامد معکوس: وقتی همسر رضا پهلوی به صراحت بگوید او به زودی از صحنه کنار خواهد رفت، بخشی از هواداران دچار ناامیدی میشوند و بخشی دیگر به دنبال آلترناتیوهای جدیتر خواهند رفت.
استوری یاسمین پهلوی بیشتر از آنکه دفاعی قوی از رضا پهلوی باشد، نوعی اعتراف به ضعف و عدم مهارتهای آنهاست. در ناخودآگاه پیام، هم اذعان به ناتوانی وجود دارد (که شاید افراد بهتری باشند) و هم تلاش برای ترساندن مردم از نبودن او. این تناقض باعث میشود پیام نه وحدت برانگیز باشد و نه تولیدد اعتماد عمومی کند بلکه بیشتر نشاندهندهی نگرانی و اضطراب شخصی و خانوادگی آنهاست از پایان خط.
💎 @iranyarannetwork1398