Telegram Group & Telegram Channel
فقط پاهایش را می‌دیدم. پاهای کوچک و لاغرش را که انحنایش مانند جام شراب بود. با دامن قرمز کتانی‌اش با گل‌های ریز و خوش‌رنگ که معلوم نبود از روی دست قوری چینی گل‌دار آفریده شده یا قوری به تقلب از دامن دختر ساخته شده بود. صدای زنگ در آمد. پاهایش را می‌دیدم که دوان‌دوان حرکت می‌کند تا در را باز کند‌. موسی‌کوتقی‌های پشت پنجره داد و فریاد قشنگ و عجیبی راه انداخته بودند‌. مثل صدای دعوای بچه‌های تو کوچه.پر از هیجان. پر از زندگی. پر از جرزنی‌هایی که به سادگی لو می‌رفت. بوی نان سنگک همه جا را گرفته بود. همه چیز ساده بود و چشم‌هایم فقط پاهایش را می‌دید.
بخاطر سرگیجه‌ای که از چرخیدن دور خودم بهم دست داده بود پخش زمین شده بودم. دوباره پاهایش دیدم که یکباره صدای آواز فروهر با نوازش جاروی مادر در حیاط آمیخته شد. و پاهای کوچکش که حالا مثل جامی که کسی در دست گرفته باشد روی انگشتان خم شده بود و این طرف و آن‌طرف می‌رفت. که ناگهان همه‌جا سیاه شد. طبق معمول برق رفته بود. هنوز نای بلند شدن نداشتم که روی دیوار پاهای دختر را از انعکاس ذره‌نوری از فانوس نفتی دیدم. و صدایی که داشتند هم را صدا می‌کردند. کمی به خواب رفتم که صدای خنده‌هایی بیدارم کرد. فهمیدم که بخاطر انداختن شکل حيوانات روی دیوار است که می‌خندند. صدای زن صدای مرد و صدای دختر که احتمالا پاهای کوچکش را خم کرده بود و شرابی که از دامن قرمزش به قالی سرخ دست‌بافت قدیمی می‌ریخت. برق آمد. همگی پراکنده شدند و به اطراف رفتند. اما من هنوز می‌خواستم بخوابم تا فقط انحنای پاهای کوچک دختر را ببینم. منتظر شدم. دختر نیامد. صدایش زدم اما هیچ‌کس جواب نداد. انگار صدایم در تونل گلویم می‌پیچید و فقط خودم بودم که می‌شنیدم. احساس سبکی کردم. خودم را دیدم که دارم خودم را از خودم مثل یک گِل کشدار بیرون می‌کشم. به بالا رفته بودم‌. دختر را از بالا دیدم‌. اما باز هم فقط پاهایش را می‌دیدم که مانند سیگار روی کاناپه دراز کرده بود و خوابیده بود. دو سیگار به هم خورده که دیگر نه جام بودند و نه قوری. نیرویی مرا با سر به آسمان می‌برد. مجبور شدم به ابرها نگاه کنم. به ابرهایی که شبیه پاهایش بود.

#سارا_خراباتی
#داستان_کوتاه
@sarakharabati
👏1



group-telegram.com/sarakharabati/1222
Create:
Last Update:

فقط پاهایش را می‌دیدم. پاهای کوچک و لاغرش را که انحنایش مانند جام شراب بود. با دامن قرمز کتانی‌اش با گل‌های ریز و خوش‌رنگ که معلوم نبود از روی دست قوری چینی گل‌دار آفریده شده یا قوری به تقلب از دامن دختر ساخته شده بود. صدای زنگ در آمد. پاهایش را می‌دیدم که دوان‌دوان حرکت می‌کند تا در را باز کند‌. موسی‌کوتقی‌های پشت پنجره داد و فریاد قشنگ و عجیبی راه انداخته بودند‌. مثل صدای دعوای بچه‌های تو کوچه.پر از هیجان. پر از زندگی. پر از جرزنی‌هایی که به سادگی لو می‌رفت. بوی نان سنگک همه جا را گرفته بود. همه چیز ساده بود و چشم‌هایم فقط پاهایش را می‌دید.
بخاطر سرگیجه‌ای که از چرخیدن دور خودم بهم دست داده بود پخش زمین شده بودم. دوباره پاهایش دیدم که یکباره صدای آواز فروهر با نوازش جاروی مادر در حیاط آمیخته شد. و پاهای کوچکش که حالا مثل جامی که کسی در دست گرفته باشد روی انگشتان خم شده بود و این طرف و آن‌طرف می‌رفت. که ناگهان همه‌جا سیاه شد. طبق معمول برق رفته بود. هنوز نای بلند شدن نداشتم که روی دیوار پاهای دختر را از انعکاس ذره‌نوری از فانوس نفتی دیدم. و صدایی که داشتند هم را صدا می‌کردند. کمی به خواب رفتم که صدای خنده‌هایی بیدارم کرد. فهمیدم که بخاطر انداختن شکل حيوانات روی دیوار است که می‌خندند. صدای زن صدای مرد و صدای دختر که احتمالا پاهای کوچکش را خم کرده بود و شرابی که از دامن قرمزش به قالی سرخ دست‌بافت قدیمی می‌ریخت. برق آمد. همگی پراکنده شدند و به اطراف رفتند. اما من هنوز می‌خواستم بخوابم تا فقط انحنای پاهای کوچک دختر را ببینم. منتظر شدم. دختر نیامد. صدایش زدم اما هیچ‌کس جواب نداد. انگار صدایم در تونل گلویم می‌پیچید و فقط خودم بودم که می‌شنیدم. احساس سبکی کردم. خودم را دیدم که دارم خودم را از خودم مثل یک گِل کشدار بیرون می‌کشم. به بالا رفته بودم‌. دختر را از بالا دیدم‌. اما باز هم فقط پاهایش را می‌دیدم که مانند سیگار روی کاناپه دراز کرده بود و خوابیده بود. دو سیگار به هم خورده که دیگر نه جام بودند و نه قوری. نیرویی مرا با سر به آسمان می‌برد. مجبور شدم به ابرها نگاه کنم. به ابرهایی که شبیه پاهایش بود.

#سارا_خراباتی
#داستان_کوتاه
@sarakharabati

BY سارا انار ندارد


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/sarakharabati/1222

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Overall, extreme levels of fear in the market seems to have morphed into something more resembling concern. For example, the Cboe Volatility Index fell from its 2022 peak of 36, which it hit Monday, to around 30 on Friday, a sign of easing tensions. Meanwhile, while the price of WTI crude oil slipped from Sunday’s multiyear high $130 of barrel to $109 a pop. Markets have been expecting heavy restrictions on Russian oil, some of which the U.S. has already imposed, and that would reduce the global supply and bring about even more burdensome inflation. In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed. At its heart, Telegram is little more than a messaging app like WhatsApp or Signal. But it also offers open channels that enable a single user, or a group of users, to communicate with large numbers in a method similar to a Twitter account. This has proven to be both a blessing and a curse for Telegram and its users, since these channels can be used for both good and ill. Right now, as Wired reports, the app is a key way for Ukrainians to receive updates from the government during the invasion. In view of this, the regulator has cautioned investors not to rely on such investment tips / advice received through social media platforms. It has also said investors should exercise utmost caution while taking investment decisions while dealing in the securities market. Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities.
from cn


Telegram سارا انار ندارد
FROM American