group-telegram.com/danaeeii/27648
Last Update:
اُ - غیر آخر
بابا میگفت گشتهای کمیتهی اول انقلاب همیشه دنبال مورد بود. تعریفشان از مورد، دختروپسر نامحرم بود.
کافی بود مورد مشکوکی به ایستبازرسیها بخورد. اول جدایشان میکردند.
بعد سوالاتی میپرسیدند که کسی بجز اهل خانه نمیتوانست پاسخ بدهد.
مثل اینکه تلویزیونتان کجاست، خانه چند اتاقه است، اسم شوهرعمهت چیست و اینجورچیزها.
موردهای مشکوکتر را میانداختند توی ماشین، دو تا چک میزدند و میبردند پایگاه تا تکلیفشان مشخص شود.
بابا میگفت یکی از فرماندهان کمیته از این روند ناراضی بود.
به مامورها گفته بود اگر موردی را دستگیر کردید، تذکر بدهید، تعهد بگیرید و جداجدا بفرستید بروند.
الکی مردم را نیاورید اینجا.
مگر توی پایگاه چه کاری میتوانند بکنند؟! نهایتش دو تا چک خود فرمانده بزند و دو چک هم از پدر و مادرها بخورند.
با آن دو چکِ توی ماشین، سرجمع میشود شش چک و یک تعهدنامه.
آن وقت موردها میفهمند ته ماجرا شش تا چک است.
تازه اگر گیر بیفتند و البته که بارهای دیگر، مثل بار اول ترس ندارد.
شجاع شدهاند.
فهمیدهاند که شش چک نرو ماده انقدر هم درد ندارد یا اگر داشته باشد، میارزد.
تهش عقد میکنند دیگر.
و عجیب است که مسئولین هنوز نمیخواهند باور کنند که گرفتن و بستن و ممنوع کردن بیفایده است.
انگار هنوز همان مامورهای گشت کمیتهاند و تو گوششان نمیرود که این کارهاشان، پخش تخم ترس نیست؛ کاشتن بذر شجاعت است.
یک پیرمرد توی بازار ماهیفروشها میرقصد؟!
خوب؟!
مگر نه اینکه فیلمها و سریالهای مجوزدارتان، پر است از رقصهای تمرین شده؟!
حتما باید رضاعطاران و جواد عزتی باشند که حلال بشود؟!
قرِ ساده ی پیرمرد خوشلباس رشتی تحریک کننده است و لختِ سیدجواد هاشمی، ما را به مقام عرفانی میرساند؟!
همین است حالا هر صفحهای را باز میکنی میبینی که پیرمرد رشتی دارد میرقصد. یا شعرش بازخوانی می شود.
یا جماعتی دور هم جمع شده اند و با ترانهی بازار ماهی فروشهای او شادی میکنند.
اصلا دیگر چه فرقی میکند صفحه او بسته باشد، وقتی همه صفحات به او اختصاص دارند؟!
حیف که من هم، فقط این کلمات را دارم و رقص بلد نیستم؛
و گرنه که اُ اُ اُ اُ.....
@danaeeii
BY دوست داران دانایی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/danaeeii/27648