group-telegram.com/darvagmagezine/1243
Last Update:
🍂🍂
🔶روشی از زیستن
🔷 گفتوگو با #علی_نقویان
🔹 #سمیه_امینیراد
● از وضعیتِ شعر و نقدِ امروز و از آسیبشناسیِ آن بگویید.
■ شعرِ امروز در حوزهی شکل و فرم دستخوشِ دگرگونیهای زیادی نسبت به دهههای پیش از خود شده، همانطور که پس از نیما در حوزهی محتوا و فرم تغییراتِ زیادی کرده بود. برای فهمِ دگرگونیهای فرم در شعرِ امروز ابتدا باید زیباییشناسیهای جدید - که ساختارِ زیباییشناسیهای متعارف و بدیهیِ پیش از خود را شکستهاند - تعریف کنیم.
همانطور که در سالها و سدههای مختلف معیارِ شناخت و مطالعهی هنر، زیباییِ متعارف و بدیهیِ آن بوده؛ در نتیجه بدیهیست که برای فهمِ چیستیِ زیباییشناسی، مقولهای هم در قیاس با آن موردِ بحث و مطالعه قرار گیرد. در تقابل با زیبایی، با توجه به اینکه واژهها در مجاورتِ هم و به صورتِ غیرِ همسنگ تعریف میشوند، میتوانیم زشتی را تعریف کنیم. زشتی و چیستیِ زشتی و ارتباطِ آن با هنر و اصلن تعریفِ زیبایی چیست؟ تعریفِ زشتی چیست؟ به عبارتی اگر غایتِ هنر زیبایی باشد، زشتی در کجای هنر قرار میگیرد؟
فیلسوفانِ بزرگی از افلاطون و ارسطو تا هیوم در بابِ زیبایی و در کنارِ آن از زشتی سخن گفتهاند و از نظرِ آنها - بیشتر - زیبایی، تناسبِ آن با غایتِ هر چیزی و زشتی هم عدمِ تناسبِ آن با غایتِ هر چیزی بوده است. در زمانِ فیثاغورث، تقابل بینِ زیبایی و زشتی را در تقارن میدانستند. هر آنچه تقارنپذیر باشد زیبا، وگرنه زشت است.
شاید بهتر باشد به اولین نفری که به صورتِ جدی به این مقوله پرداخت اشارهای شود: کارل روزنکرانتز، زشتی را در برابرِ شر قرار میدهد و میگوید: همانطور که شر، دوزخِ نیکیست، زشتی هم جهنمِ زیباییهاست. به عبارتی، زشتی از نظرِ او اشکال و کمبود در زیباییست و هر دو باید از منظرِ عام موردِ بررسی قرار گیرند.
با این رویکرد، برای آسیبشناسیِ شعر باید به حالتِ متعارفِ آن رجوع کنیم، که فهمِ عامه برای درکِ هنر، به اِلمانهای زیبایی به صورتِ پیشفرض در ذهنشان نهادینه شده است. در مرحلهی نخست و از منظرِ جدید به کاستیهای زیبایی از نظرِ عام و درکِ زشتیها و تعریفِ زیبایی از منظرِ خاص بپردازیم و آن را موردِ واکاوی قرار دهیم.
بازتعریفِ هنر و زیبایی با شناختِ نواقص و کاستیهای آن و درکِ زیباییشناسیِ بدیع - که از نظرِ من به زیباییشناسیِ خاص اشاره میکند - در برداشتِ اولیه به دلیلِ عدمِ تکرار و بدیهی نشدن، به زیبایی، زشتی تعبیر میشود.
عدمِ درکِ ذائقهی عام که به مطالعه و تغییر و دگرگونی عادت ندارد و ذائقهی خود را تا سطحِ مطالبِ مجازیِ راحتالحلقوم و دمدستی پایین آورده؛ از نظرِ من آسیب تلقی نمیشود. همانطور که «کرگدن نشدن» یا «دیر کرگدن شدنِ» فرد در نمایشنامهی اوژن یونسکو، نقص تلقی نمیشود.
آسیبشناسیِ شعر باید از منظری جدید و با مؤلفههای متکثری موردِ بحث و تفحص قرار گیرد که روزبهروز در حالِ تغییر و بازتعریف است. اگرچه عدمِ اقبالِ مخاطب، بالاخص مخاطبِ خاص - که میرود تا با جریانِ شعرِ امروز مأنوس شود - نسبت به گذشته بیشتر شده است.
این نزدیکی ماحصلِ پیوستگیِ آثارِ مترقی و جریانهای مؤثر و پیگیرِ شعری در کشور به شمار میآید که لازم است تا این نیاز به صورتِ نیازِ تکنولوژیکی احساس شود؛ مثلِ تلفنِ همراه که در دهههای گذشته - بیشتر - یک تکنولوژیِ ارتباطیِ پرتابل بوده و امکانِ استفاده از آن بهمنظورِ گپوگفتِ گروهی با اپلیکیشنهای متعدد تا تولیدِ محتوا و بیزینس، سالها پس از تولیدِ آن بهعنوانِ ضرورت ایجاد شده است.
شعرِ امروز هم با سرعتِ آهسته، با چنین نگرشی به همین سمت حرکت میکند.
▪️لطفا ادامه ی گفتگو را در داروگ نوزدهم بخوانید.
◾️به نقل از: جلد نوزدهم کتاب داروگ، کتاب هرمز، بهار ۱۴۰۴
https://www.group-telegram.com/us/darvagmagezine.com
BY داروگ

Share with your friend now:
group-telegram.com/darvagmagezine/1243