group-telegram.com/davat1394/18219
Last Update:
شورشگری رمانتیک
دوات، پایگاه خبری_تحلیلی(فرهنگ، هنر و ادبیات، چالش:
مزدک پنجه ای - نشریه کتابِ هفته شماره ۹۹
رمانتیسم ایرانی بعد از انقلاب مشروطه رواج یافت و با افسانه نیما جان تازهای گرفت و با آثار رمانیتکهایی چون توللی، نادرپور به اوج رسید اما در دهه چهل روی به اوفول نهاد. تحلیلگران ادبی دو سویه عمدهی رمانستیم عصر نیمایی را یکی به روح شرقی و احساس گرایی و تخیل ایرانی و دومی به تأثیر از ادبیات غرب خاصه شاعرانی چون بولدر، تی اس الیوت و ... اختصاص می دهند.
از سال 1335 تب اشعار رمانتیک در ایران خاصه آن چه که مد نظر طرفداران فریدون مشیری بود رو به افول نهاد و شاعران به سمت اشعاری با مضمون زندگی شخصی و اجتماعی رفتند. اتفاق بنیادنی که در عرصهی شعر رمانتیک رخ داد این مهم بود که «فردیت رمانتیسم» تبدیل به «من» اجتماعی شد و دیگر شعر حول حوش مسائل خصوصی و احساسات درونی شاعر
نمیگردید. در واقع مسائل روزمره و واقعیات زندگی اجتماعی جای خود را به تخیل و احساسیگری صرف میداد.
بنابراین با شکلگیری جریانهای سیاسی و تغییرات گسترده فرمیک در عرصه ی ساختار و محتوا،شعر فارسی پس از نیما شاهد تغییرات گستردهای در عرصهی بیان رومانتیسم در شعر معاصر شد.از جمله شاعرانی که در عصر خود، روایتی متفاوت از رمانتیسم را ارایه داد، نصرت رحمانی است.
نصرت رحماني (1308- 1379) از پيشروان جريان شعري رمانتيسم سياه در دوره معاصر و از روشنفکران سرخورده پس از کودتاي بيست و هشتم مرداد سي و دو بود که با روحيهاي عصيانگر و شورشي، مرثيه گوي شکست و نااميدي در جامعه بود.
اشعار نصرت رحمانی شباهتی به اشعار مشیری و حتی فروغ که در پارهای اوقات متأثر از اوست، نداشت. رمانتیسم در نظام فکری نصرت در لایحههای اجتماعی، سیاسی، عرفانی رخ مینمایاند. شعرهای نصرت صرفا بیانگر احوال و عواطف شخصی او نیست. او «من» عاشقانه را به بستر حوادث تاریخی و سرخوردگیهای اجتماعی دوران تعمیم میدهد و بیشتر از آن که دست به تعریف و مدح بزند به ستیز با عشقهای مرسوم میپردازد.
او نگاه مخاطب را به پلشتیها، فساد، برهنگی هایی که جامعه ی سنتگرا در صدد انکار آن است و شکلگیری روابط جدید برای انسان مدرن که تعریفی متفاوت از رمانتیسم در ادبیات را نیز در پی دارد، هم چنین توجه مخاطب به فضای خفقان و ناامیدی رایج که سطوح مختلف اقشار جامعه را در پی گرفته است، سوق میدهد.
لیلی/چشمت خراج سلطنت شب را از شاعران شرق،طلب میکند/من آبروی عشقم/هشدار ... تا به خاک نریزی!
برای نشان دادن این تفاوت گاه از لحنی آمرانه که به نوعی بیانگر نگاه جامعهی مرد سالار است به معشوق هشدار میدهد و گویی از عاشق ماندن واهمه و هراس دارد.
در لایحههای زیرین شعر نصرت، خیانت و شکست مقولهای ست که بسیار به کار رفته است.
این روزها/با هر که دوست میشوم/ احساس میکنم آن قدر دوست بودهایم/ که دیگر وقت خیانت است.
او هر از چندی نیز در صدد توصیف زیباییهای معشوق بر میآید اما در این مجال نیز با او از سیاهیهای شکست سخن میگوید.
به دخترم گفتم:/ طنین عاشقانه دگر مرده است در رگ در /و تجربه تمامی معیار نیست،/نیست/که نیست/ ولی تسلایی است/ بر این مسکن بیرحم اعتیاد مکن/که اعتیاد عبث اعتبار میبخشد.
شعرهای نصرت نقطه ی مقابل اشعار مشیری است چرا که مشیری در فضای خفقان سال های 30 و 40 روی به شعرهای رومانتیک با گرایش فردی و تغزلی میآورد در حالی که نصرت روایت کنندهی شعرهای رمانتیک با گرایش فردی و اجتماعی است اما نصرت با توجه به زیباییشناسی خاص توانست خود را از عاشقانهسرایی صرف بدل به آرمانخواهی واقعنگر نماید.
عدهای نصرت را نیهیلیستی رمانتیک میدانند. اگر چه خیانت، عشق و در نهایت تنهایی هندسهی ساختاری اشعار اوست اما در واقع او متأثر از فضای حاکم بر اجتماع و سیاست حاکم بر روابط انسانها است که چنین میسراید. به نظر نگارنده نصرت اعتقادی به پوچ گرایی نداشته بلکه جبر زمانه و تاثیری که ناملایمات در جامعه بر شاعر میگذاشته سبب میشده تا بازگو کننده ی حس، خشم و نفرت از سیاهیهای دوران باشد. چه بسا اگر نصرت در کشوری دیگر و یا در ادوار دیگر زیست میداشته سویهای متفاوت از شخصیت شعریاش را شاهد میشدیم.
@mazdakpanjehee
https://www.group-telegram.com/us/davat1394.com/18219
BY دوات پایگاه خبری_تحلیلی فرهنگی،هنری و ادبی Davat News-Analytical Base Cultural, Artistic, and Literary
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/davat1394/18219
