ایـــــــمان و بـــــــاور

📝ابو مسلم خولانی (رحمة الله علیه)

تاریخ وفات: ۶۲ هجری قمری

نام و نسب:

نام او عبدالله بن ثوب است. برخی نیز او را ابن ثواب، ابن عبدالله، ابن عبید، ابن عوف، ابن مسلم و همچنین یعقوب بن عوف نامیده‌اند. لقبش ابو مسلم الخولانی بود و به زهد و پارسایی شهرت داشت. او دوران جاهلیت را درک کرد، اهل یمن بود و سپس در مدینه ساکن شد. در زمان پیامبر اکرم ﷺ اسلام آورد، اما موفق به دیدار حضرت نشد، لذا در شمار مخضرمین (افرادی که دوران جاهلیت و اسلام را درک کرده ولی پیامبر را ندیده‌اند) محسوب می‌شود. در دوران خلافت ابوبکر صدیق (رض) وارد مدینه شد و بعداً به شام هجرت کرد و در داریا ساکن گردید.

اساتید و شیوخ:

او از بزرگان صحابه همچون عمر بن خطاب، ابو عبیده بن جراح، معاذ بن جبل، عبادة بن صامت، عوف بن مالک و ابوذر غفاری (رضی الله عنهم) حدیث روایت کرده است.

شاگردان و راویان از او:

از جمله کسانی که از او حدیث نقل کرده‌اند می‌توان به ابو ادریس خولانی، ابو عالیه ریاحی، جبیر بن نفیر، عطاء بن ابی رباح، عطاء خراسانی، شرحبیل بن مسلم، عطیه بن قیس، ابو قلابة جرمی، محمد بن زیاد الهانی، عمیر بن هانی عنبسی، یونس بن میسره و مکحول اشاره کرد.

نظر علما درباره او:

یحیی بن معین: ابو مسلم خولانی از بزرگان شام و فردی مورد اعتماد بود.

ابن سعد: او را ثقه دانسته است.

بخاری: او را قاری شام معرفی کرده است.

ابن ابی حاتم: همانند بخاری او را به عنوان قاری اهل شام یاد کرده است.

عبدالجبار بن محمد خولانی: او را از افاضل و اخیار معرفی کرده است و می‌گوید که او از گروهی از صحابه حدیث نقل کرده است.

عجلی: او را تابعی شام، ثقه و از زاهدان بزرگ معرفی کرده است.

مالک بن دینار: او را حکیم این امت خوانده است.

ابو نعیم: او را زاهدی که از غم‌ها و گرفتاری‌ها کناره گرفته و در ذکر و طاعات سرگرم است توصیف کرده است.

ابن حجر: ابو مسلم خولانی را ثقه و عابد معرفی کرده است.



🔰🔰

برخی از سخنان حکیمانه او

آیا یاران محمد ﷺ گمان می‌کنند که فقط آنها در کنار او (در حوض کوثر) خواهند بود؟! هرگز! به خدا سوگند، ما چنان در کنار آنان خواهیم ایستاد که بدانند مردانی را پس از خود باقی گذاشته‌اند!

اگر به من گفته شود که هم‌اکنون جهنم را برافروخته‌اند، دیگر بیش از این قادر به افزایش اعمال خود نخواهم بود!

آیا فکر نمی‌کنید که اگر به نفسم خوشی دهم، فردا نزد خداوند مرا سرزنش کند؟ و اگر او را به سختی اندازم و تعلیم دهم، فردا از من راضی خواهد بود؟

از آنچه در دست مردم است، ناامید باش که این خود بی‌نیازی است! نیاز خود را کمتر به مردم ببر که این همان فقر است! از سخنانی که باید بابتشان عذرخواهی کنی، بپرهیز! نماز را چنان بخوان که گویی نماز وداع است و گمان مبر که دیگر بازخواهی گشت! و اگر می‌توانی کاری کنی که امروزت بهتر از دیروز باشد و فردایت از امروز برتر، حتماً انجام بده!


🔰🔰

کرامات ابو مسلم خولانی (رحمه الله علیه)

1⃣. داستان زن فتنه‌گر و نابینایی او

نقل شده که هرگاه ابو مسلم وارد خانه‌اش می‌شد، سلام می‌کرد. وقتی به وسط خانه می‌رسید، تکبیر می‌گفت و همسرش نیز تکبیر می‌گفت. سپس او وارد شده، لباس و کفش خود را درمی‌آورد و همسرش غذا را برایش می‌آورد.
اما شبی وقتی که وارد شد و تکبیر گفت، همسرش پاسخ نداد. دید که خانه تاریک است و همسرش چوبی در دست دارد و روی زمین خط می‌کشد. از او پرسید: چه شده است؟
زنش گفت: مردم در رفاه هستند و تو ابو مسلم هستی! چرا نزد معاویه (رض) نمی‌روی تا برای ما خادمی بفرستد و چیزی بدهد که از آن بهره ببریم؟
ابو مسلم گفت: خدایا! هر که همسرم را علیه من تحریک کرده، نابینایش کن!
چندی قبل، زنی نزد همسرش آمده و او را به این کار ترغیب کرده بود. همان زن در خانه‌اش نشسته بود که ناگهان گفت: چراغ خاموش شد؟
به او گفتند: نه!
او فریاد زد: خداوند بینایی‌ام را گرفت!
سپس نزد ابو مسلم آمد و با گریه و التماس از او خواست دعا کند تا بینایی‌اش بازگردد. ابو مسلم دعا کرد و خداوند بینایی او را برگرداند.


---

2⃣. داستان رویارویی با اسود عنسی و نجات از آتش

اسود عنسی، یکی از طاغیان یمن، مردی ساحر و ستمگر بود که مسلمانان را می‌کشت و شکنجه می‌داد. او ابو مسلم خولانی را گرفت و او را مجبور به ترک اسلام کرد، اما ابو مسلم گفت:
"نه! به خدایی که مرا آفریده، هرگز ایمانم را ترک نخواهم کرد!"

اسود عنسی مردم را جمع کرد و گفت: اگر او بر حق است، خداوند او را نجات خواهد داد!
سپس دست و پای ابو مسلم را بست و او را به درون آتشی عظیم انداخت. ابو مسلم در حالی که در میان شعله‌های سوزان بود، می‌گفت:
"حسبی الله ونعم الوکیل!"

www.group-telegram.com/de/IMANuBAWAR.com/35457

385 viewsedited  Mar 9 at 11:25

📝ابو مسلم خولانی (رحمة الله علیه)

تاریخ وفات: ۶۲ هجری قمری

نام و نسب:

نام او عبدالله بن ثوب است. برخی نیز او را ابن ثواب، ابن عبدالله، ابن عبید، ابن عوف، ابن مسلم و همچنین یعقوب بن عوف نامیده‌اند. لقبش ابو مسلم الخولانی بود و به زهد و پارسایی شهرت داشت. او دوران جاهلیت را درک کرد، اهل یمن بود و سپس در مدینه ساکن شد. در زمان پیامبر اکرم ﷺ اسلام آورد، اما موفق به دیدار حضرت نشد، لذا در شمار مخضرمین (افرادی که دوران جاهلیت و اسلام را درک کرده ولی پیامبر را ندیده‌اند) محسوب می‌شود. در دوران خلافت ابوبکر صدیق (رض) وارد مدینه شد و بعداً به شام هجرت کرد و در داریا ساکن گردید.

اساتید و شیوخ:

او از بزرگان صحابه همچون عمر بن خطاب، ابو عبیده بن جراح، معاذ بن جبل، عبادة بن صامت، عوف بن مالک و ابوذر غفاری (رضی الله عنهم) حدیث روایت کرده است.

شاگردان و راویان از او:

از جمله کسانی که از او حدیث نقل کرده‌اند می‌توان به ابو ادریس خولانی، ابو عالیه ریاحی، جبیر بن نفیر، عطاء بن ابی رباح، عطاء خراسانی، شرحبیل بن مسلم، عطیه بن قیس، ابو قلابة جرمی، محمد بن زیاد الهانی، عمیر بن هانی عنبسی، یونس بن میسره و مکحول اشاره کرد.

نظر علما درباره او:

یحیی بن معین: ابو مسلم خولانی از بزرگان شام و فردی مورد اعتماد بود.

ابن سعد: او را ثقه دانسته است.

بخاری: او را قاری شام معرفی کرده است.

ابن ابی حاتم: همانند بخاری او را به عنوان قاری اهل شام یاد کرده است.

عبدالجبار بن محمد خولانی: او را از افاضل و اخیار معرفی کرده است و می‌گوید که او از گروهی از صحابه حدیث نقل کرده است.

عجلی: او را تابعی شام، ثقه و از زاهدان بزرگ معرفی کرده است.

مالک بن دینار: او را حکیم این امت خوانده است.

ابو نعیم: او را زاهدی که از غم‌ها و گرفتاری‌ها کناره گرفته و در ذکر و طاعات سرگرم است توصیف کرده است.

ابن حجر: ابو مسلم خولانی را ثقه و عابد معرفی کرده است.



🔰🔰

برخی از سخنان حکیمانه او

آیا یاران محمد ﷺ گمان می‌کنند که فقط آنها در کنار او (در حوض کوثر) خواهند بود؟! هرگز! به خدا سوگند، ما چنان در کنار آنان خواهیم ایستاد که بدانند مردانی را پس از خود باقی گذاشته‌اند!

اگر به من گفته شود که هم‌اکنون جهنم را برافروخته‌اند، دیگر بیش از این قادر به افزایش اعمال خود نخواهم بود!

آیا فکر نمی‌کنید که اگر به نفسم خوشی دهم، فردا نزد خداوند مرا سرزنش کند؟ و اگر او را به سختی اندازم و تعلیم دهم، فردا از من راضی خواهد بود؟

از آنچه در دست مردم است، ناامید باش که این خود بی‌نیازی است! نیاز خود را کمتر به مردم ببر که این همان فقر است! از سخنانی که باید بابتشان عذرخواهی کنی، بپرهیز! نماز را چنان بخوان که گویی نماز وداع است و گمان مبر که دیگر بازخواهی گشت! و اگر می‌توانی کاری کنی که امروزت بهتر از دیروز باشد و فردایت از امروز برتر، حتماً انجام بده!


🔰🔰

کرامات ابو مسلم خولانی (رحمه الله علیه)

1⃣. داستان زن فتنه‌گر و نابینایی او

نقل شده که هرگاه ابو مسلم وارد خانه‌اش می‌شد، سلام می‌کرد. وقتی به وسط خانه می‌رسید، تکبیر می‌گفت و همسرش نیز تکبیر می‌گفت. سپس او وارد شده، لباس و کفش خود را درمی‌آورد و همسرش غذا را برایش می‌آورد.
اما شبی وقتی که وارد شد و تکبیر گفت، همسرش پاسخ نداد. دید که خانه تاریک است و همسرش چوبی در دست دارد و روی زمین خط می‌کشد. از او پرسید: چه شده است؟
زنش گفت: مردم در رفاه هستند و تو ابو مسلم هستی! چرا نزد معاویه (رض) نمی‌روی تا برای ما خادمی بفرستد و چیزی بدهد که از آن بهره ببریم؟
ابو مسلم گفت: خدایا! هر که همسرم را علیه من تحریک کرده، نابینایش کن!
چندی قبل، زنی نزد همسرش آمده و او را به این کار ترغیب کرده بود. همان زن در خانه‌اش نشسته بود که ناگهان گفت: چراغ خاموش شد؟
به او گفتند: نه!
او فریاد زد: خداوند بینایی‌ام را گرفت!
سپس نزد ابو مسلم آمد و با گریه و التماس از او خواست دعا کند تا بینایی‌اش بازگردد. ابو مسلم دعا کرد و خداوند بینایی او را برگرداند.


---

2⃣. داستان رویارویی با اسود عنسی و نجات از آتش

اسود عنسی، یکی از طاغیان یمن، مردی ساحر و ستمگر بود که مسلمانان را می‌کشت و شکنجه می‌داد. او ابو مسلم خولانی را گرفت و او را مجبور به ترک اسلام کرد، اما ابو مسلم گفت:
"نه! به خدایی که مرا آفریده، هرگز ایمانم را ترک نخواهم کرد!"

اسود عنسی مردم را جمع کرد و گفت: اگر او بر حق است، خداوند او را نجات خواهد داد!
سپس دست و پای ابو مسلم را بست و او را به درون آتشی عظیم انداخت. ابو مسلم در حالی که در میان شعله‌های سوزان بود، می‌گفت:
"حسبی الله ونعم الوکیل!"

BY ایـــــــمان و بـــــــاور