group-telegram.com/dinonline/5837
Last Update:
📄برشی از یادداشت "گنوسیس و آخرالزمان از پایین: تولد سیاست آلترناتیو در الهیات مدرن"
به قلم سامان مهدور
✔️قرن بیستم بهدلایلی قرن بازفهم فرجامشناسی در اروپا بودهاست: اول، ظهور نازیسم و وقوع فجایع مرگباری مثل جنگهای جهانی و شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی منجر به شورشی فکری علیه دستگاه رسمی الهیات کلیسا شد که دیگر توان توجیه و توضیح وجود شرور گزاف را نداشت. دوم، یکی از بزرگترین اکتشافات باستانشناسی قرن بیستم کشف آثار مهم مسیحی و گنوسی در نجعحمادی بود که زلزلهای در الهیات مسیحی در پی داشت. سوم، رواج روششناسی انتقادی-تاریخی در مطالعه کتب مقدس موجب بازشدن فضایی آزادتر برای معرفی لایههای پنهان الهیات یهودیت و بهخصوص مسیحیت و البته شناخت ادیان دیگر شد: لایههایی که از قضا بیشتر حول منابع آخرالزمانی و گنوسی شکل گرفته و بعد حذف شده بودند. بههمین جهت قرن بیستم قرن بازسازی الهیات و فلسفه دین در اروپا و پیوند الهیات با علوم انسانی، بهخصوص در کشورهای آلمانیزبان بوده است. یکی از موضوعات مورد علاقه مورخان دوره مدرن در سالهای اخیر، پدیده گسترش مباحثات علمی، نامهنگاریها و شکلگیری حلقههای پژوهشی در میان الهیدانان و فیلسوفان دین اروپای قرن بیستم بوده است. تجربه یک قرن «هیجان» در الهیات اروپایی قرن بیستم البته فقط در میان مسیحیان مشاهده نمیشود، بلکه حلقههای مطالعاتی بینالادیانی، نامهنگاریهای طولانی بین متألهان و نگارش جمعی آثار از خصلتهای مهم الهیات یهودی و حتی اسلامی و زرتشتی در میان اروپاییان است. علاوه بر یاکوب تابس، نویسندهای که از همین سنت در برلین تغذیه کرده است، باید به نمونه عالی دیگر در ارانوس سوئیس هم اشاره کرد که محمل دههها گفتگو میان متألهان و متفکران بزرگی مثل هانری کربن، گرشوم شولم، میرچا الیاده و کارل یونگ بوده است. شاید در پرتو این تجربه جدید کربن تلاش کردهاست در حلقه مشابهی در ایران با حضور افرادی مثل محمدحسین طباطبایی و جوانترهایی مثل جلالالدین آشتیانی و حسین نصر و داریوش شایگان و دیگران مشارکت کند. وقتی به کل این تصویر یکجا نگاه میکنیم دو پدیده مهم در جریان این تحول بزرگ خود را آشکار میکنند: بازیابی گنوسیس در ادیان ابراهیمی و شناخت دوباره فرجامشناسی. بعدها باز بهتدریج روشنتر شد که فرجامشناسی و گنوسیس نه دو پدیده مجزا بلکه در حقیقت ظاهر و باطن یک جهانبینی مشترک و پنهان در تاریخ تحول ادیان ابراهیمی بودهاند. فیلسوفان یهودی مثل هانس یوناس و بعد یاکوب تابس این نکته را پررنگ کردند که جهانبینی گنوسی هسته آخرالزمانگرایی است.
📎پيوند به متن کامل این یادداشت در سایت دینآنلاین
https://www.dinonline.com/44007/
🆔 @dinonline
BY DinOnline دینآنلاین

Share with your friend now:
group-telegram.com/dinonline/5837