Telegram Group & Telegram Channel
علیرغم هجمه‌های سلطنت‌طلبان علیه ایده «جمهوری‌خواهی» و چسباندن تمام خباثت و خیانت‌های رژیم اسلامی به ایده «جمهوریت»، در یک نگاه دقیق‌تر می‌توان فهمید که حکومت اسلامی فعلی از معنای جمهوریت خالی بوده به سلطنت پهلوی شبیه‌تر است تا به یک سیستم جمهوری واقعی.
علیرغم تفاوت‌های ظاهری و ایدئولوژیک، هر دو حکومت از نظر ساختار قدرت و روش‌های حاکمیت شباهت‌های زیادی دارند که به برخی از مشکلات بنیادین دموکراسی در ایران مربوط می‌شود. دلایل عمده‌ای که در این تحلیل ذکر شده‌اند، به‌خوبی نشان می‌دهند که چگونه جمهوری اسلامی، به‌ویژه در عمل، بیشتر شبیه به یک رژیم سلطنت مطلقه (مانند سلسله قاجار یا پهلوی) است تا یک جمهوری دموکراتیک واقعی.

۱- تمرکز قدرت در دست یک فرد یا نهاد خاص
در هر دو رژیم، یک فرد یا نهاد خاص (شخص شاه و دربار در سلطنت پهلوی، ولی‌فقیه و بیت در جمهوری اسلامی) به‌طور انحصاری بر تمامی ارکان قدرت نظارت دارد. در جمهوری اسلامی، ولی‌فقیه حتی بر نهادهایی که به ظاهر مستقل هستند، مانند قوه قضائیه و برخی ارگان‌های اجرایی همچون صدا و سیما، تسلط کامل دارد. در سلطنت پهلوی هم شاه بدون احساس محدودیت‌، اغلب تصمیمات کلان کشور را شخصا اتخاذ و روسای سازمانهای کلیدی را مستقیما منصوب می‌کرد.

۲- عدم تفکیک قوا
جمهوری اسلامی اگرچه در قانون اساسی تفکیک قوا را به رسمیت می‌شناسد، اما در عمل این تفکیک وجود ندارد. ولی فقیه عملاً بر همه قوا تسلط مطلق دارد و در برخی موارد، حتی در تصمیمات قضائی یا اجرائی مداخله مستقیم می‌کند. در رژیم پهلوی نیز شاه در عمل در امور تمام قوا دخالت مستقیم داشت و مقامات حکومتی یا وابسته به شخص شاه یا تحت نظر مستقیم او بودند.

۳- نظارت و کنترل شدید بر انتخابات
در جمهوری اسلامی، نظارت استصوابی شورای نگهبان و سایر نهادها بر فرآیند انتخاباتی به معنای حذف بسیاری از کاندیداهای مخالف و مهندسی کامل انتخابات است. این نظارت ‌آنقدر شدید است که حتی کسانی که به‌طور کوچکترین انتقادی به نظام دارند، نمی‌توانند از سد رد صلاحیت نهادهای نظارتی عبور کنند. در رژیم پهلوی نیز حتی همان انتخابات فرمایشی تحت نظارت مستقیم شاه بود و در صورتی که در برخی حوزه‌ها رقابتی‌ وجود داشت، نتایج به‌راحتی دستکاری می‌شد.

۴- سرکوب مخالفان و محدودیت آزادی‌ها
هر دو رژیم با استفاده از نهادهای مخوف و بیرحم امنیتی خود، نظیر ساواک در رژیم پهلوی و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و بسیج در جمهوری اسلامی، مخالفان را سرکوب کرده‌اند. در هر دو سیستم، آزادی‌های سیاسی و مدنی به شدت محدود بوده و مخالفان، حتی در صورت انتقاد‌های دلسوزانه و سازنده، با زندان، شکنجه و تبعید مواجه می‌شدند.

۵- حفظ مشروعیت از طریق نهادهای وابسته یا با اتکا به کشورهای دیگر
در هر دو نظام، مشروعیت حکومت به‌جای اینکه از مردم یا انتخابات آزاد ناشی شود، از نهادهای وابسته به قدرت یا کشورهای خارجی کسب می‌شود. در جمهوری اسلامی، ولی فقیه مشروعیت خود را از نهادهای مذهبی و دینی مانند مراجع تقلید، حوزه‌های علمیه و بیت رهبری و با پشتوانه چین و روسیه در مجامع بین‌المللی می‌گیرد. در رژیم پهلوی نیز شاه مشروعیت خود را نه از اراده مردم، بلکه از نهادهای همچون دربار و پشتیبانی کشورهای غربی مخصوصا امریکا و بریتانیا می‌گرفت.

۶- تجمیع ثروت در انحصار وابستگان به رژیم
در هر دو حکومت، بخش اعظم ثروت و منابع کشور در دست گروه‌های خاص و وابسته به نظام متمرکز شده است. در جمهوری اسلامی، بسیاری از شرکت‌ها و اموال اقتصادی تحت کنترل نهادهای نظامی و امنیتی نظیر بنیاد مستضعفان، سپاه پاسداران، آستان قدس رضوی و دیگر نهادهای وابسته به ولی فقیه قرار دارند که همگی از نظارت‌های دموکراتیک و شفافیت مالی به دور هستند.
در رژیم پهلوی نیز، خانواده و نزدیکان شاه و دربار کنترل زیادی بر منابع و بنگاههای بزرگ اقتصادی از جمله شرکت‌های نفتی و صنعتی داشتند.
این تجمیع ثروت در دست گروه‌های وابسته به رژیم، باعث ایجاد نابرابری‌های اقتصادی شدید و شکاف‌های اجتماعی عمیق در هر دو دوره شده و به نارضایتی‌های عمومی دامن زده است.

اگرچه شباهتهای این دو نظام تنها به موارد فوق ختم نمی‌شود، اما به‌وضوح می‌شود فهمید که ساختار سیاسی و اجرایی در جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی، از ویژگی‌های مشابه بسیاری برخوردار است. بدیهیست که تفاوت‌هایی نیز بین این دو رژیم وجود دارند که در این مقال به آنها پرداخته نشده است.آنچه تجربه زیسته مردم نشان می‌دهد آن است که اگرچه شخص اول در هر دو رژیم، خود را نماینده خدا بر روی زمین می‌دانستند (آیت‌الله و ظل‌الله)، اما در عمل مدافع منافع مادی قشر بسیاری محدودی از وابستگان و طرفداران خود بوده‌اند.
7💩2👍1



group-telegram.com/iranianrepublicansaustralia/89
Create:
Last Update:

علیرغم هجمه‌های سلطنت‌طلبان علیه ایده «جمهوری‌خواهی» و چسباندن تمام خباثت و خیانت‌های رژیم اسلامی به ایده «جمهوریت»، در یک نگاه دقیق‌تر می‌توان فهمید که حکومت اسلامی فعلی از معنای جمهوریت خالی بوده به سلطنت پهلوی شبیه‌تر است تا به یک سیستم جمهوری واقعی.
علیرغم تفاوت‌های ظاهری و ایدئولوژیک، هر دو حکومت از نظر ساختار قدرت و روش‌های حاکمیت شباهت‌های زیادی دارند که به برخی از مشکلات بنیادین دموکراسی در ایران مربوط می‌شود. دلایل عمده‌ای که در این تحلیل ذکر شده‌اند، به‌خوبی نشان می‌دهند که چگونه جمهوری اسلامی، به‌ویژه در عمل، بیشتر شبیه به یک رژیم سلطنت مطلقه (مانند سلسله قاجار یا پهلوی) است تا یک جمهوری دموکراتیک واقعی.

۱- تمرکز قدرت در دست یک فرد یا نهاد خاص
در هر دو رژیم، یک فرد یا نهاد خاص (شخص شاه و دربار در سلطنت پهلوی، ولی‌فقیه و بیت در جمهوری اسلامی) به‌طور انحصاری بر تمامی ارکان قدرت نظارت دارد. در جمهوری اسلامی، ولی‌فقیه حتی بر نهادهایی که به ظاهر مستقل هستند، مانند قوه قضائیه و برخی ارگان‌های اجرایی همچون صدا و سیما، تسلط کامل دارد. در سلطنت پهلوی هم شاه بدون احساس محدودیت‌، اغلب تصمیمات کلان کشور را شخصا اتخاذ و روسای سازمانهای کلیدی را مستقیما منصوب می‌کرد.

۲- عدم تفکیک قوا
جمهوری اسلامی اگرچه در قانون اساسی تفکیک قوا را به رسمیت می‌شناسد، اما در عمل این تفکیک وجود ندارد. ولی فقیه عملاً بر همه قوا تسلط مطلق دارد و در برخی موارد، حتی در تصمیمات قضائی یا اجرائی مداخله مستقیم می‌کند. در رژیم پهلوی نیز شاه در عمل در امور تمام قوا دخالت مستقیم داشت و مقامات حکومتی یا وابسته به شخص شاه یا تحت نظر مستقیم او بودند.

۳- نظارت و کنترل شدید بر انتخابات
در جمهوری اسلامی، نظارت استصوابی شورای نگهبان و سایر نهادها بر فرآیند انتخاباتی به معنای حذف بسیاری از کاندیداهای مخالف و مهندسی کامل انتخابات است. این نظارت ‌آنقدر شدید است که حتی کسانی که به‌طور کوچکترین انتقادی به نظام دارند، نمی‌توانند از سد رد صلاحیت نهادهای نظارتی عبور کنند. در رژیم پهلوی نیز حتی همان انتخابات فرمایشی تحت نظارت مستقیم شاه بود و در صورتی که در برخی حوزه‌ها رقابتی‌ وجود داشت، نتایج به‌راحتی دستکاری می‌شد.

۴- سرکوب مخالفان و محدودیت آزادی‌ها
هر دو رژیم با استفاده از نهادهای مخوف و بیرحم امنیتی خود، نظیر ساواک در رژیم پهلوی و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و بسیج در جمهوری اسلامی، مخالفان را سرکوب کرده‌اند. در هر دو سیستم، آزادی‌های سیاسی و مدنی به شدت محدود بوده و مخالفان، حتی در صورت انتقاد‌های دلسوزانه و سازنده، با زندان، شکنجه و تبعید مواجه می‌شدند.

۵- حفظ مشروعیت از طریق نهادهای وابسته یا با اتکا به کشورهای دیگر
در هر دو نظام، مشروعیت حکومت به‌جای اینکه از مردم یا انتخابات آزاد ناشی شود، از نهادهای وابسته به قدرت یا کشورهای خارجی کسب می‌شود. در جمهوری اسلامی، ولی فقیه مشروعیت خود را از نهادهای مذهبی و دینی مانند مراجع تقلید، حوزه‌های علمیه و بیت رهبری و با پشتوانه چین و روسیه در مجامع بین‌المللی می‌گیرد. در رژیم پهلوی نیز شاه مشروعیت خود را نه از اراده مردم، بلکه از نهادهای همچون دربار و پشتیبانی کشورهای غربی مخصوصا امریکا و بریتانیا می‌گرفت.

۶- تجمیع ثروت در انحصار وابستگان به رژیم
در هر دو حکومت، بخش اعظم ثروت و منابع کشور در دست گروه‌های خاص و وابسته به نظام متمرکز شده است. در جمهوری اسلامی، بسیاری از شرکت‌ها و اموال اقتصادی تحت کنترل نهادهای نظامی و امنیتی نظیر بنیاد مستضعفان، سپاه پاسداران، آستان قدس رضوی و دیگر نهادهای وابسته به ولی فقیه قرار دارند که همگی از نظارت‌های دموکراتیک و شفافیت مالی به دور هستند.
در رژیم پهلوی نیز، خانواده و نزدیکان شاه و دربار کنترل زیادی بر منابع و بنگاههای بزرگ اقتصادی از جمله شرکت‌های نفتی و صنعتی داشتند.
این تجمیع ثروت در دست گروه‌های وابسته به رژیم، باعث ایجاد نابرابری‌های اقتصادی شدید و شکاف‌های اجتماعی عمیق در هر دو دوره شده و به نارضایتی‌های عمومی دامن زده است.

اگرچه شباهتهای این دو نظام تنها به موارد فوق ختم نمی‌شود، اما به‌وضوح می‌شود فهمید که ساختار سیاسی و اجرایی در جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی، از ویژگی‌های مشابه بسیاری برخوردار است. بدیهیست که تفاوت‌هایی نیز بین این دو رژیم وجود دارند که در این مقال به آنها پرداخته نشده است.آنچه تجربه زیسته مردم نشان می‌دهد آن است که اگرچه شخص اول در هر دو رژیم، خود را نماینده خدا بر روی زمین می‌دانستند (آیت‌الله و ظل‌الله)، اما در عمل مدافع منافع مادی قشر بسیاری محدودی از وابستگان و طرفداران خود بوده‌اند.

BY یار - ایرانیان جمهوری‌خواه استرالیا


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/iranianrepublicansaustralia/89

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

WhatsApp, a rival messaging platform, introduced some measures to counter disinformation when Covid-19 was first sweeping the world. At this point, however, Durov had already been working on Telegram with his brother, and further planned a mobile-first social network with an explicit focus on anti-censorship. Later in April, he told TechCrunch that he had left Russia and had “no plans to go back,” saying that the nation was currently “incompatible with internet business at the moment.” He added later that he was looking for a country that matched his libertarian ideals to base his next startup. At the start of 2018, the company attempted to launch an Initial Coin Offering (ICO) which would enable it to enable payments (and earn the cash that comes from doing so). The initial signals were promising, especially given Telegram’s user base is already fairly crypto-savvy. It raised an initial tranche of cash – worth more than a billion dollars – to help develop the coin before opening sales to the public. Unfortunately, third-party sales of coins bought in those initial fundraising rounds raised the ire of the SEC, which brought the hammer down on the whole operation. In 2020, officials ordered Telegram to pay a fine of $18.5 million and hand back much of the cash that it had raised. Pavel Durov, a billionaire who embraces an all-black wardrobe and is often compared to the character Neo from "the Matrix," funds Telegram through his personal wealth and debt financing. And despite being one of the world's most popular tech companies, Telegram reportedly has only about 30 employees who defer to Durov for most major decisions about the platform. The Securities and Exchange Board of India (Sebi) had carried out a similar exercise in 2017 in a matter related to circulation of messages through WhatsApp.
from de


Telegram یار - ایرانیان جمهوری‌خواه استرالیا
FROM American