group-telegram.com/naghd_com/1046
Last Update:
▫️ پیرامون فروپاشی جوامع نوع شوروی
9 اکتبر 2024
نوشتهی: کمال خسروی
📝 توضیح «نقد»: این نوشته نخستین بار در شمارهی ششم نشریهی «نقد»، آذرماه 1370 (دسامبر 1991)، انتشار یافت.
🔸 چپ رادیکال مسلماً نه در پایکوبی تلویزیونهای بورژوازی برای نمایش مکرر صحنهی فروکشیدن مجسمههای لنین شریک است و نه در اندوه تراژیک متولیان و ریزهخوارانی که بر گِرد این تندیسها ضریح امامزادههای نانآور خود را بر پا کرده بودند و اکنون سرشکسته و پریشان یا راه انتحار را پیشه میکنند و یا بوسه بر آستان سرمایه میزنند. اما زمینلرزهای اجتماعی و تاریخی که این بناهای سستبنیاد را به لرزه درآورده و تاب استواری تندیسهای تنومند را از آنها ستانده است، زمین را زیر پای چپ رادیکال نیز به تکان واداشته است؛ آنچنان که چپ نمیتواند بر سکویی استوار بایستد و با غول پلیدی که شادمان و پایکوبان هاضمهی خود را برای بلعیدن بخش عظیمی از نیروی کار انسانی آماده میکند، به مقابله برخیزد: چپ در مفصل بحران تئوری انتقادی و بحران چشمانداز تاریخیِ رهایی انسان در برزخ ایستاده است.
🔸 این برزخ، اما تنها معضل گروه کوچک روشنفکرانی نیست که در فاصلهی رؤیا و بیداری، در شکاف بین ایدههای مبهمِ تحققْ نایافته و واقعیت خشک و زمخت هستیپذیرفته، تقلا میکنند. این برزخ همانا، بازتاب موقعیت عینی و اجتماعی طبقهای است که در فاصلهی نخستین تجربهی شکستخوردهی خویش و چشمانداز بلاواسطهی اسارت و استثماری قدیمی، بیچاره و درمانده ایستاده است. همچنین، بازتاب جایگاه اجتماعی طبقهای است که در فاصلهی آرمانی گویی بربادرفته و تداوم استثماری روزمره، شاهد و ناظر گنگ رویدادهای شتابان است.
🔸 چپ از یکسو در منگنهی فشاری مضاعف است؛ زیرا هم شرایط عینی زندگیاش لحظه به لحظه سختتر میشوند و هم شُمار وظایف دشواری که پیشِ رو دارد، بیش از پیش افزایش مییابند. از سوی دیگر، اگر این موقعیت تاریخیِ تازه را در پرتو منطق تحول تاریخی بنگریم، میبینیم که فشارهای اقتصادی و اجتماعی بهطور عینی، و فشارهای سیاسی و ایدئولوژیک بهطور ذهنی، تاریخاً و منطقاً امکان گشایش نوینی را نوید میدهند. چپ باید این موقعیت و این وظایف را جدی بگیرد.
🔸 بزرگترین خطری که چپ رادیکال را دستکم در زمینهی فعالت تئوریکش تهدید میکند، دستْ شستن از فعالیت انتقادی از ترس همراستا شدن با موج تهاجم ایدئولوژیک بورژوازی است. چپ رادیکال حتی یک لحظه هم نباید در تلاش خود برای تدوین یک تئوری انتقادی دربارهی جامعه، برای جستجوی راهها و شیوههای سرنگونی وضع موجود، برای تدوین خطوط کلی یا حوزهی مسائل جامعهای عاری از سلطه، برای تحلیل و نقد تئوری مارکس، تحلیل و نقد جریانهای گوناگون درون جنبش کارگری و انقلابی، نقد و تحلیل فرآیند شکلگیری جوامع نوع شوروی و علل فروپاشی آنها از پای بنشیند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4kv
#کمال_خسروی #تئوری_انتقادی #جوامع_نوع_شوروی #چپ_رادیکال
👇🏽
🖋@naghd_com
BY نقد

Share with your friend now:
group-telegram.com/naghd_com/1046