Telegram Group Search
گی سورمان می‌گوید: اگر قرار بود از میان عناصر سازندهٔ قدرت غرب یکی را انتخاب کنم، توانایی نقد را که موجب رقابت میان نظریه‌ها می‌شود، برمی‌گزیدم. تا هنگامی که ما این توانایی را حفظ کنیم، جوامعی که از لحاظ فرهنگی فاقد چنین توانی هستند، نخواهند توانست ما را عقب زنند. انتقاد و انتقاد از خود، که مفاهیمی اروپایی‌اند، به سختی در آسیا جا می‌افتند. تمدن‌های آسیایی به جای آنکه از گذشته بگسلند تا بتوانند نوآوری کنند، خود را تکرار می‌کنند تا به کمال رسند.


@rasepardeh

افسون‌زدگی جدید، داریوش شایگان، ترجمهٔ فاطمه ولیانی
Audio
#یا_نبی

#کاکە_شۆعەێب

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌◍⃟🕊࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🤍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
> اللَّهُمَّ احْشُرْنَا فِي زُمْرَةِ نَبِيِّكَ وَ أَصْحَابِهِ الأَخْيَارِ
1
اسلام رحمانی؛ راه رهایی انسان در آیینه‌ی اندیشه‌ی کاکه احمد مفتی‌زاده

در روزگار ما، که دین گاه به سلاحِ سیاست آلوده شده و گاه در کنجِ انزوا خاموش مانده است، نیاز به قرائتی زنده و انسان‌ساز از اسلام بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود؛ قرائتی که بتواند میانِ ایمان و آزادی، میانِ عدالت و رحمت، میانِ عقل و عشق پیوندی دوباره برقرار کند. در چنین افقی است که نامِ کاکه احمد مفتی‌زاده، چونان ستاره‌ای درخشان بر آسمانِ اندیشهٔ اسلامی می‌درخشد؛ احیاگری که جانِ خستهٔ مسلمان را از غبارِ تعصب شست‌وشو داد و پیامِ جاودانهٔ اسلامِ رحمانی را دوباره زنده کرد.

او در زمانه‌ای سخن گفت که شمشیرِ سیاست بر گلویِ اخلاق نهاده شده بود، و نامِ اسلام، در بسیاری از جوامع، پوششی برای قدرت و سلطه شده بود. مفتی‌زاده برخاست تا نشان دهد اسلام نه برای تسلط بر انسان، بلکه برای تعالیِ انسان آمده است. او ایمان را از مرزهای شعار فراتر برد و در جانِ اخلاق، در جوهرِ آزادی و در حقیقتِ آگاهی معنا کرد.

اسلامِ رحمانی، که کاکه احمد در گفتار و کردارِ خویش احیا نمود، نه دینی منفعل و گوشه‌گیر است، نه ایدئولوژی‌ای برای سلطه و خشونت. او اسلام را مکتبی می‌دانست برای پرورشِ انسان‌های آگاه، وارسته و آزاد؛ انسان‌هایی که بر پایهٔ عقل، عدالت و وجدانِ اخلاقی خویش، جامعه‌ای شورایی و عادلانه بنا نهند.

در نگاهِ او، جامعهٔ اسلامی باید پیش از هر چیز، مدرسهٔ انسان‌سازی باشد؛ همان‌گونه که پیامبرﷺ در مکه به تربیتِ یاران پرداخت و سپس در مدینه، بر شالودهٔ همان انسان‌های تربیت‌یافته، بنای حکومت را استوار ساخت.
او می‌دانست که هر قدرتی که بر جهل و ترس بنا شود، سرانجام به استبداد خواهد انجامید؛ و هر ایمانی که از خرد و اخلاق تهی گردد، به ابزارِ ستم بدل می‌شود. ازاین‌رو همواره بر آگاهی، گفت‌وگو، صبر و تربیت تأکید می‌کرد و هیچ‌گاه درِ جامعهٔ خود را بر دانش و تجربه‌های نوین فرو نبست.

کاکه احمد در میدانِ مبارزه، مردِ عمل بود، اما نه از سنخِ آنان که به نامِ حق، نفرت می‌کارند. او در برابرِ ظلم ایستاد، اما نه با خشم و انتقام، بلکه با قوتِ اخلاق و آرامشِ ایمان. سال‌ها رنجِ زندان و شکنجه را به جان خرید، بی‌آن‌که در دلش کینه‌ای بنشیند. حتی برای ستمکارانِ خود، رهایی و هدایت می‌خواست، نه نابودی.
چنین روحی تنها در مکتبِ اسلامِ رحمانی پرورده می‌شود؛ اسلامی که در آن، عدالت بی‌رحمت معنا ندارد، و آزادی بی‌اخلاق، رهاییِ حقیقی نیست.

اسلام رحمانی؛ جوهرهٔ عدالت و انسانیت
در نگاهِ کاکه احمد، رحمت نه احساسی گذرا، بلکه مبنای جهان‌بینی و سیاست است. او باور داشت که جامعهٔ اسلامی، هنگامی برپا می‌شود که محبت، اساسِ قانون گردد و کرامت، معیارِ قدرت.
اسلامِ رحمانی یعنی دینی که دل را پیش از قانون اصلاح می‌کند، و انسان را پیش از جامعه می‌سازد؛ دینی که بر عدالت تأکید دارد، اما عدالت را در پرتوِ مهربانی معنا می‌کند.
این اسلام، همان است که کاکه احمد مفتی‌زاده در زندگانیِ خود مجسم ساخت: در گفتارش دانش می‌درخشید، در رفتارش وقار، در صبرش ایمان، و در نگاهش رحمت. او نه تسلیمِ استبداد شد و نه فریفتهٔ قدرت؛ بلکه راهی میانِ این دو گشود، راهِ آگاهی، اخلاق و انسانیت.

در تاریخِ معاصر، بسیاری سخن از حکومت اسلامی گفتند، اما اندک بودند آنان که روحِ اسلام رحمانی را در جانِ انسان‌ها زنده کردند. کاکه احمد مفتی‌زاده از همین اندک بود؛ مردی که ایمان را از شعار به شعور رساند، سیاست را با اخلاق آشتی داد و مبارزه را از خون به آگاهی ارتقا داد.
او نشان داد که دین، اگر از رحمت تهی شود، دیگر اسلام نیست؛ و اگر از عدالت جدا گردد، دیگر هدایت نیست.

اکنون که جهانِ اسلام در کشاکشِ افراط و انفعال سرگردان است، پیامِ او هنوز طنین‌انداز است: اسلام، نه شمشیرِ سلطه است و نه زنجیرِ سکوت؛ اسلام، چراغِ آگاهی و رحمت است.
و کاکه احمد، این احیاگرِ راستینِ دین در عصر ما، همان کسی است که شعلهٔ این چراغ را از دلِ شبِ ظلمت‌زدهٔ قرن، دوباره برافروخت؛ تا ما دریابیم که اسلام رحمانی، نه رؤیا، بلکه راه است، راهی به‌سوی انسان، راهی به‌سوی خدا.


#کاکه‌‌احمد‌‌_مفتی‌زاده

✍️ صدیق ابراهیمی

@rasepardeh
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ (ابراهیم ۳)🌿









همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و [مردم را] از راه خدا باز می دارند و می خواهند آن را [با وسوسه و اغواگری و ایجاد شک و شبهه] کج نشان دهند؛ اینان در گمراهی دوری هستند.🌱
#حکایت ✍🏻


سالم بن عبدالله بن عمر بن خطاب پرهیزگار و ورع بود. روزی هشام بن عبدالملک، به روزگار خلافت خویش، به کعبه شد و سالم را دید.

وی را گفت: ای سالم، چیزی از من بخواه.گفت: از خداوند شرمم آید که در خانه ی او از دیگری چیزی خواهم.

پس از آن، هنگامی که سالم بیرون شد، هشام نیز در پی وی برفت و وی را دوباره گفت: اکنون از من چیزی بخواه.سالم گفت: از حوائج دنیاوی خواهم یا اخروی؟گفت: از حوائج دنیاوی.گفت: من آن را از مالکش نخواسته ام، چگونه از تو خواهم.

از کشکول شیخ بهایی

@rasepardeh
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عەبدولقادری گەیلانی




مامۆستا حەمە یووسف ڕێنموون

@rasepardeh
1
ڕاسپاردە
عەبدولقادری گەیلانی مامۆستا حەمە یووسف ڕێنموون @rasepardeh
 کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما
گر بیائی به سر تربت ویرانه ما
بینی از خون جگر آب زده خانه ما
فتنه انگیز مشو کاکل مشکین مگشای
تاب زنجیر ندارد دل دیوانه ما
مرغ باغ ملکوتیم و دراین دیر خراب
می شود نور تجلّای خدا دانه ما
با احد در لحد تنگ بگوئیم که دوست
آشنایم توئی و غیر تو بیگانه ما
گر نکیر آید و پرسد که بگو ربّ تو کیست
گویم آنکس که ربود این دل دیوانه ما
منکر نعره ما کو که به ما عربده کرد
تا به محشر شنود نعره مستانه ما
شکر الله که نمردیم و رسیدیم به دوست
آفرین باد بر این همت مردانه ما
محیی بر شمع تجلای جمالش می سوخت
دوست می گفت زهی همت پروانه ما
2
Track 11
Unknown Artist
هۆنراوە: م. مەحوی
دەنگ: عادڵ عەزیز
@mahabadkurdstanmusic

مەحوی › غەزەل › ٧٦. دیارم دەیری عیشقە

دیارم دەیری عیشقە، جێ بە سووتن بێ لە وێ دەگرم
کە من مشتێ چڵ و چێوم، بە چی بم، کەڵکی کێ دەگرم!

نەگەییە دامەنی دەستی دوعا، جا دەبمە خاکی ڕێی
تەریقەی گۆشەگیری بەردەدەم، ئەمجارە ڕێ دەگرم

کە دادی یەئسی خۆمم بردە لا، ئەم عارفە توند بوو
وتی ئاخر سبەینێ جەژنە، خوێنی تۆ لە پێ دەگرم

لە ڕووسووری عیبادەت لام و ڕووزەردی خەجاڵەت مام
بە ناوی سێوی ناوم باغەوان و من بەهێ دەگرم

لەسەرخۆ چوونە، شەیدا بوونە، قوڕ پێوانە، سووتانە
هەتا مردن، مەحەببەت ئێشی زۆرە، ڕیزی لێ دەگرم

چ شۆخە ئاگرم تێ بەردەدات و پێم دەڵێ: یا شێخ!
بە خاشاکی دەوت شوعلە، عەسامە دەستی پێ دەگرم

کە سینەی ڕێشمی بەو تێغی نازە ئەنجن ئەنجن کرد
وتی: پەژموردەیە ئەم لالەزارە، ئاوی تێ دەگرم

لە پاداشتی قسەی سەردا هەمە ئاه و هەناسەی گەرم
کەسێ شێتانە بەردم تێ گرێ، من بەرقی تێ دەگرم

شوکر هوشیارە مەحوی، تێ دەگا دنیا خەراباتە
کە بەدمەستی بکا ئەهلی، خراپەی بۆچی لێ دەگرم!
2
Forwarded from اتچ بات
🌿 زیباترین فرزندان‌مان را به امید روشنایی به خاک سپردیم...

در سرزمینی که دهه‌ها جنگ و سرکوب، نفس یک زندگی عادی را از مردم کورد ربوده است، صدای صلح از دل زخم‌های کهنه و رنج‌های بی‌شمار برمی‌خیزد. صدایی که نه فریاد امتیازخواهی‌ست و نه ناله‌ی تسلیم؛ تمنای سادەی زیستن است — بی‌تحقیر، بی‌تابوت، بی‌اشک مادران.

این جنگ، انتخاب کوردها نبود بلکه بر آنان تحمیل شدە بود. یا باید از هویت و هستی خویش دست می‌کشیدند، یا در برابر ظلم، قامت راست می‌کردند. چه کسی باور می‌کند که در قرن بیست‌ویکم، زبان دست‌کم 25 میلیون از شهروندانت قدغن باشد؟ آنان دردهایی کشیده‌اند که حتی تصورش، استخوان می‌سوزاند.

🇲🇱 مادران صلح، با روسری‌های سفید و منگوله‌های رنگی‌شان، نماد رنج‌های بی‌پایان‌اند. چشمانی که سال‌هاست از اشک تهی نشده، و دل‌هایی که هنوز به صلح ایمان دارند. آنان با دیدن خلع سلاح‌ فرزندانشان باری دیگر اشک ریختند. آنان، تجسم زنده‌ی خواستی انسانی‌اند: پایان جنگ، آغاز زندگی.

💔جمیله اوجالان، 95 ساله، شش فرزندش — فیصل، فکرت، فایق، فریدون، زبیده و بیلگین — را در راه این آرمان از دست داده. با صدایی لرزان اما استوار می‌گوید: 
«فرزندان‌مان را به خاک سپردیم تا شاید روزی روشن‌تر از این ببینیم. آرزو دارم پیش از مرگ، فقط یک روز صلح را لمس کنم. آن‌ها از برادری سخن می‌گویند، اما برادری یعنی برابری، نه سرکوب.»

🖤 اسلام ییلماز، خواهر زندانی سیاسی برزو ییلماز که 2022 در زندان اورفا  جان باخت، با بغضی فروخورده می‌گوید: 
«برادرم بیمار بود اما آزادش نکردند. همه ما صلح می‌خواهیم؛ نه مادران سربازان، نه مادران گریلا نباید دیگر بگریند. رهبرمان باید آزاد شود. دیگر تابوتی از زندان بیرون نیاید. هیچ‌کس نباید با دست‌های بسته روی برانکارد جان بدهد.»

🔥 گلسوم داغ، از روستای واستن در بدلیس، از روزی می‌گوید که روستایشان را سوزاندند، کودکان را ترساندند، و آنان را آواره ساختند: 
«آن روز، بچه‌های روستا را جمع کردند و به مزارع اطراف بردند. تهدیدمان کردند که ما را برهنه می‌کنند و در معرض دید مردان قرار می‌دهند. کلیدهای‌مان را گرفتند، خانه‌ها را سوزاندند، روستا را خاکستر کردند.»

او از آن روز آوارگی می‌گوید که هیچ‌کس حاضر نبود سوارشان کند: 
«کسی ما را سوار نمی‌کرد؛ می‌گفتند شما تروریست هستید. تنها یک راننده کورد درسیم دلش سوخت و ما را سوار کرد. بچه‌ها گریه می‌کردند، گرسنه بودیم، پولی نداشتیم، امیدی نبود.»

از تبعیض در استانبول می‌گوید؛ از کوچه‌هایی که در آن آواره و بی‌پول می‌گشتند و کسی به «تروریست‌ها» خانه نمی‌داد. از مدرسه‌ای که در آن تحقیر می‌شدند: 
«مادر، به ما می‌گویند تروریست. تروریست یعنی چه؟»
و مادر می‌گفت:« بگویید ما تروریست نیستیم، فقط زبان‌مان کوردی‌ست. خدای‌مان یکی‌ست. خدا ما را چنین آفریده.»

از برادری می‌گوید که سی سال است در زندان مخوف دیاربکر محبوس است. «من ۷ روز در ئامەد ماندم تا برادرم را ببینم. با این حال تا پس از ۷ سال نتوانستم او را ببینم و هنوز در زندان است.»
«ما رنج‌ها کشیده‌ایم، بگذارید دیگران رنج نکشند.»

🕯️ مادر بسە هوزات، که بیش از 25 سال است دخترش را ندیده و واپسین روزهای عمر را می‌گذراند، با چشمانی خیره به در می‌گوید: 
«برای برگشتن دخترم روزە نذر کردم، خودم را نذر می‌کنم. اگر بسیه برگردد، هفت گوسفند قربانی می‌کنم و هفت شب و روز جشن می‌گیرم.»

🕊 در این خواست، نه افراطی‌گری هست و نه زیاده‌خواهی. تنها امیدی‌ست انسانی — برای روزی روشن، برای زیستنی بی‌هراس، برای برادری بی‌سرکوب. 
صدایی‌ست از دل سرزمین سوخته، از دل مادران داغ‌دیده، از خون فرزندان پرپرشده و از ایمانی که هنوز به آینده وجود دارد.

🌱 آنان از پایان نمادین دوران جنگ و مبارزات مسلحانه خوشحال‌اند. صدایشان روشن و بی‌پیرایه است.
«بس است دیگر: جنگ، درد، خون… فقط صلح می‌خواهیم. بگذار همه چیز درست شود.»

کانال پولیتیکس(کامران مولودی):

@KurdishPolitic
3
والموعد الله





وعدگاەِ دیدار، خداست.
سيد قطب، في ظلال القرآن


آنان قرآنی می‌خواهند که تنها در مجالس سوگواری تلاوت شود و کودکان در جشن‌ها با نغمه آن را بخوانند؛
اما اگر این قرآن بخواهد در زندگی انسان حاکم باشد و نظامی از عدالت، آزادی و هدایت برپا کند،
در آن صورت می‌گویند: «این اسلام سیاسی است!»
ڕاسپاردە
سيد قطب، في ظلال القرآن آنان قرآنی می‌خواهند که تنها در مجالس سوگواری تلاوت شود و کودکان در جشن‌ها با نغمه آن را بخوانند؛ اما اگر این قرآن بخواهد در زندگی انسان حاکم باشد و نظامی از عدالت، آزادی و هدایت برپا کند، در آن صورت می‌گویند: «این اسلام سیاسی است!»
" إنهم يريدون قرآناً يُتلى في المآتم ويُتغنّى به الصبيان في المحافل، أمّا أن يكون حاكماً للحياة، فذلك "إسلام سياسي"!
سيد قطب، في ظلال القرآن


آنان قرآنی می‌خواهند که تنها در مجالس سوگواری تلاوت شود و کودکان در جشن‌ها با نغمه آن را بخوانند؛
اما اگر این قرآن بخواهد در زندگی انسان حاکم باشد و نظامی از عدالت، آزادی و هدایت برپا کند،
در آن صورت می‌گویند: «این اسلام سیاسی است!»



تحلیل و توضیح

سید قطب در این عبارت کوتاه، نقدی تند و ژرف بر مسلمانانی دارد که قرآن را از جایگاه «هدایت عملی و قانون زندگی» به سطح «مراسم و تزیین» فروکاهیده‌اند.

او می‌گوید:
بسیاری از مردم و حتی برخی علما، تنها قرآنی می‌خواهند که در تشییع‌جنازه‌ها خوانده شود،
یا در مدارس به کودکان آموزش داده شود تا صدای زیبای تلاوتشان دل‌نواز باشد.
اما همینان وقتی ببینند کسی می‌گوید قرآن باید در سیاست، اقتصاد، قانون، اخلاق و اجتماع حاکم باشد،
فوراً او را متهم می‌کنند به «اسلام سیاسی» یا «افراطی‌گری».

در نگاه سید قطب، این تفکیکِ قرآن از زندگی، در واقع «تحریف عملی دین» است.
او تأکید می‌کند که قرآن آمده تا بر زندگی انسان، نظام‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم شود،
نه اینکه فقط در مساجد و مجالس ختم خوانده شود.

پیام اندیشه

این جمله فریادی است در برابر سکولاریسم دینی؛
یعنی جدایی دین از زندگی و جامعه.
سید قطب می‌خواهد بگوید:
اگر قرآن، حاکم نباشد، حضورش تنها آوایی زیبا ولی بی‌اثر است.
اما اگر بخواهد انسان و جامعه را دگرگون کند، آن‌گاه با مقاومت قدرت‌طلبان روبه‌رو می‌شود.



#ڕاسپاردە


@rasepardeh
1
🔻در گستره‌ی یک آیه  ( ۱۶ )

♦️{وَمَا تَفۡعَلُوا۟ مِنۡ خَیۡرࣲ یَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ ..}[البقرة: ۱۹۷]
" و هر کار نیکی که انجام دهید ، قطعا الله از آن آگاه است " .

♦️آیه‌ای که اطمینان وآرامش را بر قلبت فرو می‌ریزد ... !
خیر واحسان تو در نزد الله سبحان محفوظ است ...
اگر تشکر وسپاس مردم را نشنوی، ومنتظر آن نباشی، قطعا نیتت را برای الله عزوجل خالص کرده‌ای !

📌أهل الله وخاصته


                                 🪶🪶🪶
#اهل‌الله
#گستره_آیه


🆔@alrawae







🌱 @rasepardeh
به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت

#سعدی



@rasepardeh
تو دستاری گران داریّ و ما را
گرانی می‌کند بر تَن سَر، ای شیخ!



@rasepardeh

#تذکره_مدینة‌الادب
#میرزاحبیب_خراسانی
✔️پەندێك لە شێوازی بانگەوازی موسا و هاروندا و مانای قسەی نەرم کردن!

اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ
طه ٤٣-٤٤

▪️ خوای گەورە فەرمان دەدات بە پێغەمبەران موسا و هارون (عليهما الصلوات والسلام)، دەفەرموێت:
خۆت و براکەت بڕۆن، هاوڕێ لەگەڵ ئایەتەکانی ئێمەدا کە عەصاکەیە و دەبێتە مار و دەستێکە کە کاتێك دەیخاتە بن باڵی و دەریدێنێت سپی دەبێتەوە و دەدرەوشێتەوە. لە دواییشدا ئایەتانی دیکە دێن وەك ئەو بەڵایانەی کە دابەزی بۆیان و سستی مەکەن لە یادی مندا، هەمیشە با یادی منتان بێت، بڕۆن بۆ لای فیرعەون چونکە ئەو لە سنووری بەندەیی دەرچووە.

▪️ دوای ئەوە بۆیان دیاریی دەکات چۆن هەڵوێست بگرن لەبەرامبەر فیرعەونەوە. دەفەرموێت:
جا قسەی بۆ بکەن قسەیەکی نەرم،
بەڵکو ئەگەر غافڵبوون وای لێکردووە بیر بکاتەوە، یان ئەگەر دڵیشی خاڵییە لە ترسی خوا، بە ناسینی گەورەیی خوا ترس پەیدا بکات و دەست بکێشێتەوە لەو یاخیبوونە.

⁉️قسەی نەرمی لەگەڵ بکەن یانێ چی؟

▪️ ئەمەی کە دەفەرموێت قسەی نەرمی لەگەڵ بکەن بێ ڕیسا نییە، هەر کەسێك بیکاتە بیانوو، کە هەر جۆرە سازش و هەر جۆرە قسەی هەڵەیەك بکاتە بەرنامە بەم حوججەتە کە خوا فەرموویەتی لەگەڵ فیرعەوندا قسەی نەرم بکەن!
چونکە چ لێرە و چ لە جیگای تریشدا ڕۆشن کراوەتەوە ئەو قسە نەرمە چییە.

❗️ بۆ نموونە لە سوورەتی (النازعات)دا بەم جۆرە بەیان کراوە کە دەفەرموێت: ﴿فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَىٰ أَن تَزَكَّىٰ، وَأَهْدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخْشَىٰ
(النازعات / ١٨ و ١٩)
دەبینین کە هیچ جۆرە داپۆشینێکی حەق و چاوپۆشیی لە حەق و هیچ جۆرە سازشێکی تێدا نییە.
دەفەرموێت بڵێ: ئایا تۆ حەز دەکەیت، ئەتەوێ و پێتخۆشە کە موتەزەککی (یانی پاک) بیت؟ کە سیفەتە باشەکان لە تۆدا گەشە بکەن بە قیمەتی ئەوەی کە سیفەتە خراپ و نالەبارەکانت لەناو بچن؟

ئایا حەز ئەکەیت و پێت خۆشە کە هیدایەتت بدەم بۆ لای خاوەنەکەت و دوای ئەوە کە ئەوت بە گەورەیییەکەیەوە ناسی لێی بترسی؟

📌نەرم مانای چیە؟
▪️ دیارە ئەم قسە چ عیززەتێکی تێدایە. نەرم بە مانا ئەوەیە لەناو تەبلیغەکەدا تووندی و تیژییەك لە خۆیەوە نەنوێنێت، نەك ئەوەی قسەکانی شل و ناتەواو بن.

▪️ دوای ئەوە کە موسا و هارون فەرمانەکەی خوا جێبەجێ دەکەن، هەر لەم سوورەتەدا باسی ئەوە دەکات کە ئاوا قسەی لەگەڵ دەکەن کە خوا فەرمانی پێ داون، وتیان:
﴿إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ۖ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ﴾
(طه ٤٧).
+ هەر لە سەرەتاوە ئەوە دەخەنەوە بیری، کە تۆ خاوەنت هەیە، نەك ئەوەی کە تۆ لافی ئەوە لێ بدەی کە خاوەنی خەڵکی.

+ ئێمە دوو نێردراوی خاوەنەکە تین. کەوابوو بەنی ئیسرائیل لەگەڵ ئێمە بنێرە و وازیان لێبێنە و ئیتر ئەشکەنجە و ئازاریان مەدە.

+  ﴿قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ﴾.
ئێمە لە لایەن خاوەنەکەتەوە نیشانەیەکمان بۆ هێناوی، نیشانەی ئەوەی کە ئێمە ڕاست دەکەین - ئەوە کە دەفەرموێت "آية" ئەوە بەیانی نەوعە، نەك ئەوەی کە بەیانی عەدەد بێت، چونکە دوو ئایەت بوون کە نەوعەکە دەگرێتەوە-

+  ﴿وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ﴾، ڕزگاریی لە ئافاتی دیار و نادیاری دونیا و قیامەت تەنها بۆ کەسێکە کە شوێنی هیدایەت بکەوێت.

+ ﴿إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ﴾:
ئێمە وەحیمان بۆ کراوە کە عەزاب و ئەشکەنجە لە لایەن خواوە لەسەر کەسێکە کە حەق بە درۆ بخاتەوە و پشتی لێ هەڵکات لە باتی ئەوەی کە ڕووی لێ بکات.

▪️ئەگەر ئینسان ورد بێتەوە لەم جۆرە وتارە دەزانێت ئەمە وتارێکە لەو پەڕی هێزدا و هیچ جۆرە سستی و لاوازیی و حەقداپۆشین و سازشکارییەکی تێدا نییە، وەك هەندێك وا تێگەیشتوون لە ڕستەی ﴿فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا﴾، وا دەزانن قسەی نەرم ئەوەیە کە لەسەر حیسابی دەعوەتەکە بێت و ڕاستییەکان داپۆشرێن بۆ ئەوەی بانگکراوەکە نارەحەت نەبێت.

کاک ناصر سبحانی
📙 کتێبی ڕاڤەی شذورالذهب، بەرگی یەکەم


🌐 @Naser_Sobhani
🔺استعمار شرقی⁏ بازی خونین امارات در سودان

تصویر سمت چپ مادری سودانی را درست در لحظەی اعدام بدست نیروهای شورشی مورد حمایت امارات نشان می دهد. در حالیکه فرزندش را در آغوش گرفته است.
تصویر راست هم نمایی از شهر دوبی است که چند جهانگرد خارجی با شادمانی در حال راه رفتنند و از آفتاب و ساحل این متروپل جدید جهانی لذت می برند.

مقایسەی این تصاویر تامل برانگیز است. ممکن است در نگاه اول اذهان را به صد سال قبل و عهد استعمار ببرد. زمانی که اروپا مرکز جهان بود و قلب جهان اول. مردمان آن از پیشرفت و مدنیت لذت می بردند. در حالیکه همزمان دولت های متبوعشان در متصرفات استعماری شان در آفریقا، به قیمت رنج بومیان آنجا، ثروت های طبیعی و ارزش افزودەی ناشی از کار رایگان آنها را به متروپل های فرانسه، انگلیس، بلژیک، هلند و ... می فرستادند.

نمی دانم امروز این تقسیم بندی چقدر به درد توصیف جهان امروز می خورد. شکی نیست که سودان هنوز جهان سومی است. اما جایگاه امارات کجاست؟ آیا در دستەی جهان اولی ها قرار گرفته؟
اگر اینطور است باید با تلخکامی به وجود جهان های متفاوت در خاورمیانه اذعان نمود.
کشتار مردم بی دفاع شهر الفاشر در دارفور سودان به دست شبه نظامیان تحت حمایت امارات متحدەی عربی بار دیگر چهرەی نابرابر و سرشار از بی عدالتی در جهان امروز را برملا کرد.
گویا شدت کشتار به حدی است که برای نخستین بار ماهواره ها رد خون را از بالا دیدند.

شکی نیست که امارات یک شبه ره صد ساله پیموده و دستکم در اقتصاد و مدیریت جامعه، دستاوردهایی شگرف در هر دو بعد قدرت نرم و سخت کسب کرده است.
اما نمی توان از گفتن این حقیقت هم چشم پوشید که در سیاست خارجی به ویژه در حوزەی خارج نزدیک بسیار نامسئولانه و بلکه بی رحمانه رفتار می کند.
حمایت آشکار از نیروهای واکنش سریع سودان، جنگجویان خلیفه حفتر در لیبی، کودتای خونین 2013 مصر، باندهای تبهکار در غزه و جدایی طلبان یمن، گوشه ای از کارنامەی تاریک ابوظبی است.
درست مانند قدرت های تازه نفس اروپایی در قرن نوزده و نیمەی نخست قرن بیست، که جهان پیرامون را جز به چشم نیروی کار ارزان و نفت و روغن روان کنندەی چرخ کارخانه هایشان نمی دیدند، امارات هم به قیمت ویرانی دیگران، در پی آباد کردن خود است.
آیا می توان این را نوع جدیدی از سیاست استعماری دانست؟ در این صورت ایدەی تعلق استعمارگری به انسان سفیدپوست اروپای غربی به کل بی اعتبار می شود.
در قرن بیست و یکم استعمار پوست می اندازد و نسخه های رنگین پوست و خاورمیانه ای و زرد و چشم بادامی - چین - هم به میدان می آید.
شکی نیست که جهان جایی بی رحم و سرشار از تبعیض است. برندگان کسانی هستند که اقتصاد پروار و پرزور داشته باشند.
قدرت امروز به اندازەی اقتصاد بستگی دارد. امارات نان اقتصادش را می خورد و بدتر اینکه تمایل ندارد دیگران راهی را بروند که خودش با درایت و آینده نگری رفت.
بازندگان جهان امروز هم کسانی اند که متوجه اولویت اقتصاد بر تاریخ و سیاست و ایدئولوژی نشدەاند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
هەنگاوێک بەرەو لووتکەی شیعری نالی
<unknown>
هەنگاوێک بەرەو لووتکەی شیعری نالی



🎙 #دوکتۆر_عوبەید_ڕەحمانی


بەرنامەی ساعت فرهنگ
سنە
کۆلیژی پزشکی
زانکۆی پزشکی کوردستان
٧ی خەزەڵوەری ١٤٠٤



@kiwmars
بیست و پێنج ساڵە خەریکی خوێندنەوە و شیکردنەوەی شیعری نالیی مەزنم. جارێکیان هاوڕێیەکی نوقمی ئەدەبی بیانی لێمی پرسی: "کاکە، چیی نالی وا سەرسامی کردووی کە وازی لێ ناهێنی؟" تێگەیشتم دەبێت بەو زمانە وەڵامی بدەمەوە کە ئەو حەزی لێیەتی و باشتر لێی تێدەگات. گوتم: "ئەگەر بە ودمی خەیاڵ نالیی سەدەی نۆزدەهەمی دەشتی شارەزوور تەنیا یەک جار و بۆ ماوەی یەک سەعات لەگەڵ شێکسپیری سەدەی حەڤدەی بریتانیای مەزن دانیشتبا و، باسی سیحری پەیڤ و وزەی خەیاڵ و توانستی خوڵقانیان لە شیعری یەکدیدا کردبا، دوای وتوێژەکەیان، شێکسپیر بەحورمەتەوە دەستی لەسەر سینەی دادەنا و بە نالیی دەگوت: 'ڕێزدار نالی، ئەو شیعرانەی تۆ دەیانهۆنییەوە شایستەی ئەوەن من بیانکەمە سەرمەشقی غەزەلنووسیی خۆم و لە سۆنگەیانەوە نەریتێکی نوێ لە شیعری کلاسیکیی ڕۆژاوایی، جگە لەوەی خۆم، بە میراتی ئەدەبی دەوڵەمەندی جیهانی زیاد بکەم.'"
هاوڕێکەم بزەیەکی کرد و گوتی: "خەیاڵی خۆش دەکەی، هەڤاڵ."
گوتم: "دەزانی نالی لەو دانیشتنەدا کام دوو بەیتی شیعرێکی خۆی بۆ شێکسپیر خوێندبووەوە کە شێکسپیری وا سەرسام کرد بە خۆیەوە؟"
گوتی: "نا."
گوتم: "ئەم شیعرە:"
نەوعە ئینسانێ هەیە غەم قووتییە،
من غەمی خۆم و غەمی عالەم دەخۆم.
غەم دەڵێ: نالی کە غەمخواریم نەکا،
ناعیلاجم من بەنی ئادەم دەخۆم.

Some bear the sorrow of their daily bread,
But I consume my grief—and the world’s—instead.
Grief says: if Nali won’t consume my pain,
Then I must feast upon all of humankind again.

(دواتر بە هاوڕێکەمم گوت، چونکە نالی ئینگلیزیی باش نەدەزانی، من خۆم شەڕەفی ئەوەم پێ بڕا شیعرەکەی بۆ بکەم بە ئینگلیزی.)

عەبدولخالق یەعقووبی
2025/10/31 10:16:04
Back to Top
HTML Embed Code: