group-telegram.com/dialectic_of_society/1200
Last Update:
⭕️لیبرالیسم: فراری از هابز، پناهنده به لویاتان?!
(لیبرالیسم در آئینهٔ دولتگرایی)
✍ محمدامین سلیمانی
___
کلیدواژگان:
لیبرالیسم، هابز، دولتگرایی، دولت، قرارداد اجتماعی، اصل آسیب، کینزیانیسم، مکتب اتریش، کانت
---
مقدمه:
🔹از نقطهنظر تاریخ اندیشه، «توماس هابز» بهعنوان یک متفکر غیرلیبرال در افقِ پیشالیبرال ایستاده است. او گرچه بهصراحت با پیشکشیدن مقولهٔ قرارداد اجتماعی، ماهیتی سکولار برای دولت قائل میشود؛ اما با فسخناپذیر دانستن آن، دولت را نه واجد مقبولیت که واجد مشروعیتی سکولار میکند. بر پایهٔ آراء هابز، انسان بهمثابهٔ «فرد» بهشکلی بالقوه خاطی است. از اینرو، «لویاتان» بهعنوان اسطورهای همهتوان، مسئول سامانبخشیدن به شرارتهای ذاتی انسان و گرگصفتیِ او در قبال همنوعانش است تا مبادا بهواسطهٔ جنگِ همه علیه همه، جامعهٔ خود را ببلعد.
🔹در این میان، اندیشهٔ لیبرال مناسبات بین «دولت» و «فرد» و سویهٔ مطالبهٔ یکی از دیگری را دگرگون کرد. بدین معنا که اگر در اندیشهٔ هابز، فرد بهواسطهٔ بنانگاریِ شرورانهٔ خود، در معرض یورشِ بیامانِ قدرت دولتی به قلمروی آزادی قرار دارد، اکنون لیبرالیسم نه فرد که دولت را نشانه رفته است. لذا کلیت اندیشهٔ لیبرالیسم نوعی نقدِ پساهابزی به لویاتانِ هابز است. لیبرالیسم، گرچه سرتاپا نوعی نقدِ نقادانه به آراء هابز است، اما طی گسست اندیشهٔ خود از هابز و ارائهٔ بدیلی نو برای جامعه، نتوانست تعارضاتِ هابزیِ موجود در درون خود را کشف و حل کند. بهعبارت دقیقتر، شبحِ هابز بر سرِ طفلِ گریزپایِ لیبرالیسم از شرّ هیولای دولتگرایی سایه افکنده است.
---
شرح بحث:
🔹کلیت نقدِ متفکرین مکتب اتریش نسبت به نسخِ فیالحالِ موجود و معاصرِ جوامع لیبرال، بهویژه دولتهای رفاه، این است که بهسبب آمیزش با رومانتیسیسم اخلاقگرایانه، شعارهای بهاصطلاح عدالتخواهانه و دولتگراییِ کینزی، چهرهٔ اصیلِ لیبرالیسمِ کلاسیک در درازای تاریخ (بهویژه اواخر قرن نوزدهم و بیستم)، به فراموشی سپرده شد. با آگاهی از این گسست نظری و عدول از فیگور اصلیِ لیبرال، «نئولیبرالیسم» ضدیت با «سوسیاللیبرالیسم» را آغاز کرد تا جامعه، بر پایهٔ خصلتِ پویا و نظمِ خودجوشِ خویش، از زیر سلطهٔ مداخلات دولتی وارَهَد.
🔹لذا مدافعین نئولیبرالیسم در مواجهه با واقعیت، آن را نه تصویری اصیل از لیبرالیسم، که کاریکاتوری دولتگرایانه از آن معرفی میکنند. اما این تعارض بین واقعیت و تصویرِ رهاییبخشِ آرمانِ لیبرال ــ بهمثابهٔ آرمانی که خواهان تقلیل نقش دولت تا حد یک «نگهبان شب» است ــ نه ناشی از کجفهمیهای فایدهگرایانه یا مداخلات اقتصادِ کینزی، بلکه برخاسته از تناقضی است که در بطنِ متنِ لیبرالیسمِ کلاسیک بهمثابهٔ یک تئوری وجود دارد. از اینرو گسستِ موقتیِ لیبرالیسم از رویکردِ کلاسیکش، معلولِ تعارضِ نظریای است که درونِ خودِ لیبرالیسم موجود است.
🔹یکی از مصادیقِ بارزِ آشفتگیِ اردوگاهِ فکریِ لیبرالیسم در نقدِ «هانس هرمان هوپه» به نظریهٔ «عدالت بهمثابهٔ انصاف»، در مقدمهٔ کتاب اخلاق آزادی عیان است. هوپه در مقدمهٔ کتاب، رالز را متهم به کاربستِ پیشفرضهایی میکند که برونداد آنها، چیزی جز بدیلی غیرواقعبینانه، سوسیالیستی و برابریطلبانه نیست. حال آنکه قرارداد اجتماعیِ رالز را چیزی جز خوانشی اجتماعیشده از اخلاقِ کانتی نمیتوان دانست؛ اخلاقی که در آن، شخص بهواسطهٔ ذیالنفعشدن در ساختارها و نهادهای برساختهٔ اندیشهٔ خودش در پشتِ پردهٔ جهل، ناچار به اتخاذ تصمیماتی مساواتطلبانه است.
🔹مقصود این است که با اشاره به نمونهای کوچک نشان دهیم که آراء گوناگون متفکرین لیبرال، نه فقط تفاوتی کمّی، که تضادی کیفی را رقم میزنند؛ چنانکه یکی، دیگری را ــ علیرغم خوانشِ اجتماعی از نظامِ اخلاقیِ کانتی ــ متهم به نگرشی برابریطلب و سوسیالیستی میکند. لذا صبغهٔ لیبرال، علیرغم وحدتی که در سطحِ «لفظ» دارد، چنان تعارضاتِ سازشناپذیری را در دل خود پرورانده که نقیضِ خود، یعنی همان بدیلِ «برابریطلب/سوسیالیست» را در سطحِ ایده بیرون میدهد.
🔹البته تناقضاتِ اردوگاهِ لیبرال فقط محصور در عالمِ ایده و تفکراتِ انتزاعی نیست. برآمدنِ نظریهٔ اقتصادیِ کینز و شیوعِ مدلهای مختلفِ دولتِ رفاه ــ از «نیو دیل» گرفته تا نوردیک ــ همگی حمل بر این واقعیتاند که لیبرالیسمِ اقتصادی/سیاسی، بهسبب تعارضاتِ فلسفیاش، قادر به حل مسئلهٔ خود با مداخله یا عدم مداخلهٔ دولت نیست. چنانچه گهگاهی هراسان از بحران و گسترش انقلابِ کارگری طی رکودِ بزرگ، مداخلهٔ دولت در اقتصاد را دوای درد خود دانست و تا جایی دست به دامان آن شده بود که نیکسون گفت: «اکنون همهٔ ما کینزی هستیم.»؛ اما با پایان دورهٔ «سیسالهٔ طلایی» پس از جنگ جهانی دوم، با اتکا بر سیاستهای انقباضی و دکترین اتریشی، کینزیانیسم را به دور انداخت.
BY دیالکتیک جامعه

Share with your friend now:
group-telegram.com/dialectic_of_society/1200