Telegram Group & Telegram Channel
🟢 فریاد زندگی از تلاقی‌گاه مرگ

(بیانیه‌ی انجمن در خصوص جنگ دوازده روزه)


🔺اینجا خاورمیانه است؛ جایی که ناقوس مرگ هرگز از نفس نمی‌افتد و هر لحظه، از سمتی به صدا درمی‌آید، گاه از چوبه دار، گاه از بمب انتحاری و گاه از بارش موشک. سرزمین مردمانی که سرنوشت‌شان دهه‌هاست، با اشک و خاک و خون نگاشته شده است. جنگ‌ها آغاز می‌شوند و شهروندان بدون آنکه عاملیتی در آغاز و پایان آن‌ها داشته باشند، پشت نقاب «خطای انسانی» یا «تبعات جانبی جنگ» کشته می‌شوند. تفاوتی نمی‌کند که هواپیمای مسافربری هدف قرار بگیرد یا ساختمان مسکونی و بیمارستان، جان ما ارزان است و مرگ ما به هر شکل توجیه‌پذیر؛ به نام امنیت، به نام مقاومت، و گاه حتی به نام آزادی.

🔺شامگاه ۲۳ خرداد، ارتش اسرائیل با آغاز حمله به خاک ایران، موجب تلفات و خسارات جبران‌ناپذیر برای ملت ایران شد. این تجاوز نظامی، که به وضوح نقض قوانین و هنجارهای بین‌المللی بود را باید در چارچوب سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ی دولت اسرائیل برای ایجاد سلطه بلامنازع در خاورمیانه ارزیابی کرد. این رژیم آپارتایدی با سابقه‌ی گسترده در اشغال‌گری و نسل‌کشی علیه مردم فلسطین، به الگویی از بی‌اعتنایی سیستماتیک به قوانین حقوق بشری بدل گشته است. ایالات متحده نیز با هدف حفظ هژمونی ژئوپلیتیک خود در منطقه، از جمله کنترل منابع انرژی و شاه‌راه‌ها، به جنایات این رژیم مشروعیت می‌بخشد. این سیاست، برای مردمان خاورمیانه پیامدی جز ویرانی، بی‌ثباتی و تداوم چرخه ستم و استثمار به همراه نداشته است.

🔺اما این جنگ، سرنوشتی اجتناب‌ناپذیر نبوده؛ بلکه متاثر از انتخاب‌های تاریخی-سیاسی است که جمهوری اسلامی طی دهه‌ها، در چارچوب ایدئولوژی اسلام‌گرایانه‌ی خود اتخاذ کرده است؛ تصمیمات حیاتی که نظر مردم جایی در آن‌ها نداشته و به‌جای اولویت دادن به توسعه پایدار و امنیت ملی ایران، آرمان‌سازی‌هایی همچون استکبارستیزی و صدور انقلاب را پیش گرفته است. تقابل با غرب در حالی با ادعای حفظ استقلال کشور و مبارزه با سلطه توجیه می‌شود که در عمل به پذیرش توافق‌های نابرابر با چین و روسیه منتهی شده، که نشانی از استقلال در آن‌ها دیده نمی‌شود. از همه تأسف‌بارتر آن‌که سرمایه‌گذاری حول محور مقاومت، نه‌تنها ایران را به مرکز تنش‌های منطقه‌ای بدل ساخته، بلکه اتخاذ این رویکرد به‌جای بهره‌گیری از دیپلماسی واقع‌گرایانه، ایران را در جایگاه کشوری منزوی با اقتصاد تحت تحریم و چشم‌اندازی تیره قرار داده است.

🔺با این حال، هر جنگی پس از آغاز، ابعاد ملی می‌یابد، چرا که هزینه‌ی آن مستقیماً بر جان مردم تحمیل می‌شود، اما آیا جمهوری اسلامی هرگز رفتار ملی داشته است؟ سال‌ها شعار آمادگی برای مبارزه و ادعای تامین امنیت، در مواجهه با واقعیت جنگ ۱۲ روزه به وضوح رد شد. نه تنها تامین حداقل امکانات دفاعی (مانند پناهگاه و سیستم آژیر) برای مردم در اولویت نبوده است، بلکه در سایه بی‌دولتی ناشی از بی‌کفایتی ساختاری، هیچ تصمیم ثانویه‌ای هم برای حمایت از مردم گرفته نشد. از طرفی، در حالی شعار ایجاد وفاق داده می‌شود که در اوج بحران جنگی، نه تنها گامی در جهت آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی برداشته نشد، بلکه فشار و سرکوب منتقدان و صداهای مخالف تشدید یافته است.

🔺در میان این بحران، استیصال به جا مانده از سرکوب در دو جبهه‌ی متضاد خودنمایی می‌کند؛ عده‌ای به اتکای اضطرار وضعیت، خفقان را توجیه می‌کنند و گروهی دیگر از آتش انفجار درخواست رهایی دارند. گروه اول همبستگی علیه جنگ را مقارن با الغای حافظه تاریخی ملت نسبت به سرکوب دانسته و هرگونه کنش آزادی‌خواهانه را ملزم به تعویق می‌داند، و گروه دیگر نه تنها از پیامدهای فاجعه‌بار مداخلات نظامی خارجی (همانطور که تجربه عراق، افغانستان و سوریه نشان داد) درس نمی‌گیرد، بلکه کشتار هم‌وطنانش را تقدیر شوم تفسیر کرده و به آسانی از آن می‌گذرد.

🔺اما از دل اندوه و اضطراب و خشم این روزها، سوسوی امید هم به چشم می‌خورد؛ امیدی که از آگاهی جمعی نسبت به لزوم شکل‌گیری همبستگی ملی می‌جوشد. همبستگی‌ای که مصادره‌پذیر به نفع شروران نیست؛ نه تسلیم وطن‌دوستی دروغینی می‌شود که ایران را سنگر امت می‌داند، و نه فریب ملی‌گرایی فرصت‌طلبانه‌ای را می‌خورد که به حمله بیگانه دل بسته است. این راه سوم، نه میانه‌روانه است و نه قصد وسط‌بازی دارد؛ بلکه رویکردی صریح و رادیکال است که از نفی مطلق هرگونه سلطه بر زندگی برمی‌خیزد. به یک معنا، ما در تلاقی‌گاه سیاست‌های مرگ، بار دیگر زندگی را فریاد می‌زنیم. این «میهن‌دوستی مدنی»، بر فاعلیت ملت و شکل‌گیری جامعه مدنی خودمختار استوار است؛ بر خودسازماندهی مردمی که می‌داند پاینده بودن ایران در گرو نیرویی‌ست برای زیستن و ایران خانه‌ای‌ست که باید در پرتو همبستگی برای صلح پایدار و دستیابی به آزادی، از تاریکی مرگ رها شود.

نه به جنگ
زنده باد آزادی
پاینده ایران

@IranianRepublic
👏61👎1🤔1💯1



group-telegram.com/IranianRepublic/36199
Create:
Last Update:

🟢 فریاد زندگی از تلاقی‌گاه مرگ

(بیانیه‌ی انجمن در خصوص جنگ دوازده روزه)


🔺اینجا خاورمیانه است؛ جایی که ناقوس مرگ هرگز از نفس نمی‌افتد و هر لحظه، از سمتی به صدا درمی‌آید، گاه از چوبه دار، گاه از بمب انتحاری و گاه از بارش موشک. سرزمین مردمانی که سرنوشت‌شان دهه‌هاست، با اشک و خاک و خون نگاشته شده است. جنگ‌ها آغاز می‌شوند و شهروندان بدون آنکه عاملیتی در آغاز و پایان آن‌ها داشته باشند، پشت نقاب «خطای انسانی» یا «تبعات جانبی جنگ» کشته می‌شوند. تفاوتی نمی‌کند که هواپیمای مسافربری هدف قرار بگیرد یا ساختمان مسکونی و بیمارستان، جان ما ارزان است و مرگ ما به هر شکل توجیه‌پذیر؛ به نام امنیت، به نام مقاومت، و گاه حتی به نام آزادی.

🔺شامگاه ۲۳ خرداد، ارتش اسرائیل با آغاز حمله به خاک ایران، موجب تلفات و خسارات جبران‌ناپذیر برای ملت ایران شد. این تجاوز نظامی، که به وضوح نقض قوانین و هنجارهای بین‌المللی بود را باید در چارچوب سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ی دولت اسرائیل برای ایجاد سلطه بلامنازع در خاورمیانه ارزیابی کرد. این رژیم آپارتایدی با سابقه‌ی گسترده در اشغال‌گری و نسل‌کشی علیه مردم فلسطین، به الگویی از بی‌اعتنایی سیستماتیک به قوانین حقوق بشری بدل گشته است. ایالات متحده نیز با هدف حفظ هژمونی ژئوپلیتیک خود در منطقه، از جمله کنترل منابع انرژی و شاه‌راه‌ها، به جنایات این رژیم مشروعیت می‌بخشد. این سیاست، برای مردمان خاورمیانه پیامدی جز ویرانی، بی‌ثباتی و تداوم چرخه ستم و استثمار به همراه نداشته است.

🔺اما این جنگ، سرنوشتی اجتناب‌ناپذیر نبوده؛ بلکه متاثر از انتخاب‌های تاریخی-سیاسی است که جمهوری اسلامی طی دهه‌ها، در چارچوب ایدئولوژی اسلام‌گرایانه‌ی خود اتخاذ کرده است؛ تصمیمات حیاتی که نظر مردم جایی در آن‌ها نداشته و به‌جای اولویت دادن به توسعه پایدار و امنیت ملی ایران، آرمان‌سازی‌هایی همچون استکبارستیزی و صدور انقلاب را پیش گرفته است. تقابل با غرب در حالی با ادعای حفظ استقلال کشور و مبارزه با سلطه توجیه می‌شود که در عمل به پذیرش توافق‌های نابرابر با چین و روسیه منتهی شده، که نشانی از استقلال در آن‌ها دیده نمی‌شود. از همه تأسف‌بارتر آن‌که سرمایه‌گذاری حول محور مقاومت، نه‌تنها ایران را به مرکز تنش‌های منطقه‌ای بدل ساخته، بلکه اتخاذ این رویکرد به‌جای بهره‌گیری از دیپلماسی واقع‌گرایانه، ایران را در جایگاه کشوری منزوی با اقتصاد تحت تحریم و چشم‌اندازی تیره قرار داده است.

🔺با این حال، هر جنگی پس از آغاز، ابعاد ملی می‌یابد، چرا که هزینه‌ی آن مستقیماً بر جان مردم تحمیل می‌شود، اما آیا جمهوری اسلامی هرگز رفتار ملی داشته است؟ سال‌ها شعار آمادگی برای مبارزه و ادعای تامین امنیت، در مواجهه با واقعیت جنگ ۱۲ روزه به وضوح رد شد. نه تنها تامین حداقل امکانات دفاعی (مانند پناهگاه و سیستم آژیر) برای مردم در اولویت نبوده است، بلکه در سایه بی‌دولتی ناشی از بی‌کفایتی ساختاری، هیچ تصمیم ثانویه‌ای هم برای حمایت از مردم گرفته نشد. از طرفی، در حالی شعار ایجاد وفاق داده می‌شود که در اوج بحران جنگی، نه تنها گامی در جهت آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی برداشته نشد، بلکه فشار و سرکوب منتقدان و صداهای مخالف تشدید یافته است.

🔺در میان این بحران، استیصال به جا مانده از سرکوب در دو جبهه‌ی متضاد خودنمایی می‌کند؛ عده‌ای به اتکای اضطرار وضعیت، خفقان را توجیه می‌کنند و گروهی دیگر از آتش انفجار درخواست رهایی دارند. گروه اول همبستگی علیه جنگ را مقارن با الغای حافظه تاریخی ملت نسبت به سرکوب دانسته و هرگونه کنش آزادی‌خواهانه را ملزم به تعویق می‌داند، و گروه دیگر نه تنها از پیامدهای فاجعه‌بار مداخلات نظامی خارجی (همانطور که تجربه عراق، افغانستان و سوریه نشان داد) درس نمی‌گیرد، بلکه کشتار هم‌وطنانش را تقدیر شوم تفسیر کرده و به آسانی از آن می‌گذرد.

🔺اما از دل اندوه و اضطراب و خشم این روزها، سوسوی امید هم به چشم می‌خورد؛ امیدی که از آگاهی جمعی نسبت به لزوم شکل‌گیری همبستگی ملی می‌جوشد. همبستگی‌ای که مصادره‌پذیر به نفع شروران نیست؛ نه تسلیم وطن‌دوستی دروغینی می‌شود که ایران را سنگر امت می‌داند، و نه فریب ملی‌گرایی فرصت‌طلبانه‌ای را می‌خورد که به حمله بیگانه دل بسته است. این راه سوم، نه میانه‌روانه است و نه قصد وسط‌بازی دارد؛ بلکه رویکردی صریح و رادیکال است که از نفی مطلق هرگونه سلطه بر زندگی برمی‌خیزد. به یک معنا، ما در تلاقی‌گاه سیاست‌های مرگ، بار دیگر زندگی را فریاد می‌زنیم. این «میهن‌دوستی مدنی»، بر فاعلیت ملت و شکل‌گیری جامعه مدنی خودمختار استوار است؛ بر خودسازماندهی مردمی که می‌داند پاینده بودن ایران در گرو نیرویی‌ست برای زیستن و ایران خانه‌ای‌ست که باید در پرتو همبستگی برای صلح پایدار و دستیابی به آزادی، از تاریکی مرگ رها شود.

نه به جنگ
زنده باد آزادی
پاینده ایران

@IranianRepublic

BY جمهوری ایرانی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/IranianRepublic/36199

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram has become more interventionist over time, and has steadily increased its efforts to shut down these accounts. But this has also meant that the company has also engaged with lawmakers more generally, although it maintains that it doesn’t do so willingly. For instance, in September 2021, Telegram reportedly blocked a chat bot in support of (Putin critic) Alexei Navalny during Russia’s most recent parliamentary elections. Pavel Durov was quoted at the time saying that the company was obliged to follow a “legitimate” law of the land. He added that as Apple and Google both follow the law, to violate it would give both platforms a reason to boot the messenger from its stores. In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later. "Russians are really disconnected from the reality of what happening to their country," Andrey said. "So Telegram has become essential for understanding what's going on to the Russian-speaking world." Official government accounts have also spread fake fact checks. An official Twitter account for the Russia diplomatic mission in Geneva shared a fake debunking video claiming without evidence that "Western and Ukrainian media are creating thousands of fake news on Russia every day." The video, which has amassed almost 30,000 views, offered a "how-to" spot misinformation. On Feb. 27, however, he admitted from his Russian-language account that "Telegram channels are increasingly becoming a source of unverified information related to Ukrainian events."
from es


Telegram جمهوری ایرانی
FROM American