Telegram Group & Telegram Channel
▫️نظریه ناهماهنگی شناختی

دوستی داشتم که دانشجوی دکتری تخصصی بود و سیگار می‌کشید. هرگاه درباره مضرات سیگار صحبت می‌کردیم، او همیشه دلیل می‌آورد که سیگار برایش ضرری ندارد و آسیبی به او نرسانده است. مثلاً وقتی با هم فوتبال بازی می‌کردیم، می‌گفت: "ببینید، من از همه‌تان بیشتر می‌دوم و نفسم هم بهتر است. پس سیگار تأثیری روی من ندارد."

به دنبال نظریه‌ای بودم که بتواند این رفتار را تبیین کند. به‌طور کاملاً اتفاقی با نظریه ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance) آشنا شدم. این نظریه بیان می‌کند که:

وقتی فرد دو فکر، باور یا رفتار متضاد داشته باشد، دچار احساس ناراحتی روانی می‌شود. برای کاهش این ناراحتی، تلاش می‌کند یکی از آنها را تغییر دهد یا توجیه کند.


به زبان ساده تر:

وقتی چیزی که می‌دانیم با کاری که می‌کنیم جور درنیاید، ذهن‌مان دنبال بهانه یا توجیه می‌گردد تا آرام شود.

مبدع این نظریه، لئون فستینگر (Leon Festinger) است که روان‌شناس اجتماعی آمریکایی بود. او این نظریه را نخستین بار در سال ۱۹۵۷ در کتاب مشهورش با عنوان A Theory of Cognitive Dissonance مطرح کرد.

برگردیم به دوستم و ببینیم با این نظریه چگونه می‌توان رفتار او را تبیین کرد:

باور اول (دانش عمومی): سیگار مضر است و خطر سرطان و بیماری‌های قلبی-ریوی را بالا می‌برد.

رفتار واقعی: ولی دوستم سیگار می‌کشد.

این دو در تضادند، بنابراین ناهماهنگی شناختی ایجاد می‌شود.

راه‌حل‌های ذهنی دوستم برای کاهش این تنش:


انکار شواهد علمی یا کم‌اهمیت جلوه دادن آن‌ها: سیگار برای من ضرر ندارد.

تکیه بر تجربه‌های شخصی برای ابطال علم: من از همه بیشتر می‌دوم و نفسم قوی‌تر است، پس اثر منفی ندارد.

احساس استثنا بودن: دیگران ممکن است بیمار شوند، اما بدن من قوی‌تر است.

این سازوکارها نمونه‌های کلاسیک کاهش ناهماهنگی شناختی هستند. فرد به‌جای تغییر رفتار (ترک سیگار)، تفسیری از واقعیت می‌سازد که هم سیگار کشیدن را ادامه دهد و هم احساس بدی از تناقض با دانسته‌های علمی نداشته باشد.

یک مثال دیگر:

دانشجویی به فرد دیگری پول می‌دهد تا پایان‌نامه‌اش را برایش بنویسد.

باور درونی: موفقیت تحصیلی باید حاصل تلاش شخصی من باشد و تخلف علمی، غیراخلاقی است.

رفتار واقعی: سپردن پایان‌نامه به شخص دیگر

این تضاد باعث ناهماهنگی شناختی می‌شود. برای کاهش این تنش، دانشجو ممکن است باورش را تغییر دهد یا توجیه کند، مثلاً:

همه این کار را می‌کنند.

در کشور ما فقط به مدرک اهمیت می‌دهند، نه به یادگیری واقعی

اساتید به ما درست آموزش نداده‌اند؛ بنابراین من هم مجبور شدم این راه را انتخاب کنم

سیستم آموزشی ناکارآمد است، پس تقصیر من نیست.

به این ترتیب، به جای تغییر رفتار (نوشتن پایان‌نامه توسط خودش)، با تغییر یا توجیه باور، از فشار روانی رها می‌شود.

به نظر می‌رسد در بسیاری از مواقع، به‌جای آن‌که رفتار متناقض با باورهایمان را تغییر دهیم، باور خود را تغییر می‌دهیم تا از تنش روانی دور بمانیم. البته منظور، باورهای درست است نه باورهای کاذب.

🆔 @irevidence
👍2917👌4🙏2



group-telegram.com/irevidence/782
Create:
Last Update:

▫️نظریه ناهماهنگی شناختی

دوستی داشتم که دانشجوی دکتری تخصصی بود و سیگار می‌کشید. هرگاه درباره مضرات سیگار صحبت می‌کردیم، او همیشه دلیل می‌آورد که سیگار برایش ضرری ندارد و آسیبی به او نرسانده است. مثلاً وقتی با هم فوتبال بازی می‌کردیم، می‌گفت: "ببینید، من از همه‌تان بیشتر می‌دوم و نفسم هم بهتر است. پس سیگار تأثیری روی من ندارد."

به دنبال نظریه‌ای بودم که بتواند این رفتار را تبیین کند. به‌طور کاملاً اتفاقی با نظریه ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance) آشنا شدم. این نظریه بیان می‌کند که:

وقتی فرد دو فکر، باور یا رفتار متضاد داشته باشد، دچار احساس ناراحتی روانی می‌شود. برای کاهش این ناراحتی، تلاش می‌کند یکی از آنها را تغییر دهد یا توجیه کند.


به زبان ساده تر:

وقتی چیزی که می‌دانیم با کاری که می‌کنیم جور درنیاید، ذهن‌مان دنبال بهانه یا توجیه می‌گردد تا آرام شود.

مبدع این نظریه، لئون فستینگر (Leon Festinger) است که روان‌شناس اجتماعی آمریکایی بود. او این نظریه را نخستین بار در سال ۱۹۵۷ در کتاب مشهورش با عنوان A Theory of Cognitive Dissonance مطرح کرد.

برگردیم به دوستم و ببینیم با این نظریه چگونه می‌توان رفتار او را تبیین کرد:

باور اول (دانش عمومی): سیگار مضر است و خطر سرطان و بیماری‌های قلبی-ریوی را بالا می‌برد.

رفتار واقعی: ولی دوستم سیگار می‌کشد.

این دو در تضادند، بنابراین ناهماهنگی شناختی ایجاد می‌شود.

راه‌حل‌های ذهنی دوستم برای کاهش این تنش:


انکار شواهد علمی یا کم‌اهمیت جلوه دادن آن‌ها: سیگار برای من ضرر ندارد.

تکیه بر تجربه‌های شخصی برای ابطال علم: من از همه بیشتر می‌دوم و نفسم قوی‌تر است، پس اثر منفی ندارد.

احساس استثنا بودن: دیگران ممکن است بیمار شوند، اما بدن من قوی‌تر است.

این سازوکارها نمونه‌های کلاسیک کاهش ناهماهنگی شناختی هستند. فرد به‌جای تغییر رفتار (ترک سیگار)، تفسیری از واقعیت می‌سازد که هم سیگار کشیدن را ادامه دهد و هم احساس بدی از تناقض با دانسته‌های علمی نداشته باشد.

یک مثال دیگر:

دانشجویی به فرد دیگری پول می‌دهد تا پایان‌نامه‌اش را برایش بنویسد.

باور درونی: موفقیت تحصیلی باید حاصل تلاش شخصی من باشد و تخلف علمی، غیراخلاقی است.

رفتار واقعی: سپردن پایان‌نامه به شخص دیگر

این تضاد باعث ناهماهنگی شناختی می‌شود. برای کاهش این تنش، دانشجو ممکن است باورش را تغییر دهد یا توجیه کند، مثلاً:

همه این کار را می‌کنند.

در کشور ما فقط به مدرک اهمیت می‌دهند، نه به یادگیری واقعی

اساتید به ما درست آموزش نداده‌اند؛ بنابراین من هم مجبور شدم این راه را انتخاب کنم

سیستم آموزشی ناکارآمد است، پس تقصیر من نیست.

به این ترتیب، به جای تغییر رفتار (نوشتن پایان‌نامه توسط خودش)، با تغییر یا توجیه باور، از فشار روانی رها می‌شود.

به نظر می‌رسد در بسیاری از مواقع، به‌جای آن‌که رفتار متناقض با باورهایمان را تغییر دهیم، باور خود را تغییر می‌دهیم تا از تنش روانی دور بمانیم. البته منظور، باورهای درست است نه باورهای کاذب.

🆔 @irevidence

BY Evidence


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/irevidence/782

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

A Russian Telegram channel with over 700,000 followers is spreading disinformation about Russia's invasion of Ukraine under the guise of providing "objective information" and fact-checking fake news. Its influence extends beyond the platform, with major Russian publications, government officials, and journalists citing the page's posts. Pavel Durov, a billionaire who embraces an all-black wardrobe and is often compared to the character Neo from "the Matrix," funds Telegram through his personal wealth and debt financing. And despite being one of the world's most popular tech companies, Telegram reportedly has only about 30 employees who defer to Durov for most major decisions about the platform. What distinguishes the app from competitors is its use of what's known as channels: Public or private feeds of photos and videos that can be set up by one person or an organization. The channels have become popular with on-the-ground journalists, aid workers and Ukrainian President Volodymyr Zelenskyy, who broadcasts on a Telegram channel. The channels can be followed by an unlimited number of people. Unlike Facebook, Twitter and other popular social networks, there is no advertising on Telegram and the flow of information is not driven by an algorithm. "There are a lot of things that Telegram could have been doing this whole time. And they know exactly what they are and they've chosen not to do them. That's why I don't trust them," she said. Telegram Messenger Blocks Navalny Bot During Russian Election
from es


Telegram Evidence
FROM American