Telegram Group & Telegram Channel
"سه کلمه"

ایرانیان با انقلاب مشروطه هرچند به قانون رسیدند اما به پایبندی کامل حاکمان به قانون و هم‌‌چنین به آزادی مردمان نرسیدند و با انقلاب اسلامی اما زندگی را نیز از دست دادند و حالا برای بدست آوردن این سه کلمه: "قانون"، "آزادی" و "زندگی" نه تنها به انقلاب دیگر، که به حرکتی فراتر از آن نیاز دارند تا به هر سه‌ این خواسته‌های بنیادین خود بصورت کامل برسند. راهی فرا و ورای از راه‌های رفته‌ تاکنون که بتوان از آن طریق و بدان وسیله به این سه کلمه رسید، رستاخیز است.

برپایی یک "رستاخیزِ بزرگ ملی" که با جمع‌بندی تمامی مسائل گذشته و بازتعریف آن مسائل برپایه‌ دانش‌های نوین و دانایی‌های امروزین منطبق با شرایط این روزگار تا با بازبینی دقیق و همه‌جانبه‌، آن سه کلمه تعریف دوباره شود؛ و هم‌، راه‌های رسیدن و بویژه راه‌ها و روش‌های ماندگار کردن آن‌ها تبین و ترسیم شود برای تعیین راه پیش‌روی جامعه. همه این ها اما میسر نمی‌شود مگر با برداشتن اولین گام که مهم‌ترین و ضروری‌ترین گام نیز هست و آن، گذر از "دام‌چاله‌ای"ست که بدان گرفتار شده‌ایم، دام‌چاله‌ای بنام "حکومت اسلامی" و آن مجمع‌الجزایری که قوام دهنده اندیشه‌ها و عمل حکومت اسلامی بوده‌اند در این سال‌ها و هستند در این روزها.

حکومت و آن مجمع‌الجزایری که هیچ سنخیتی، نه با "مسئله تجدد" داشته و دارند و نه هیچ نسبتی حتی نسبی با این سه کلمه داشته و نمی‌توانند داشته باشند؛ نه با قانون، نه با آزادی و نه با زندگی! چون "حاکمان اسلامی و متصلان مجمع‌الجزایری"، تعاریف خاص خود را از این سه کلمه داشته‌ و دارند تعاریفی که ریشه ۱۴۰۰ ساله‌ دارد و مربوط به جامعه‌ای‌ست که همان زمان نیز آن‌چنان تطابق نداشت با جامعه آن روزِ ایرانی، چه رسد به جامعه امروزی ایران! مسئله‌‌ی مهمی که هرچند در سال پنجاه و هفت برای بسیاری‌ها یا روشن نبود، یا به عمد چشم برآن بسته بودند؛ برای اکثریت "نسل‌های نو" اما سال‌هاست که روشن شده است که از اندیشه و عملِ اسلامی، نه قانون درمی‌آید نه آزادی و نه زندگی حتی اگر مجمع‌الجزایری‌های متصل، هم‌چنان در پی توسل به توجیه و توجیه‌گری خود باشند!

انقلاب اسلامی جز این‌که ناخواسته بانی چشم و گوش بازکردن ایرانیان رو به واقعیت شد، دیگر همه‌اش زیان بود و زیان! آن آگاه شدن مردمان نیز البته خود نه این‌که ناشی از خصلتِ خوب انقلاب اسلامی و حاکمان اسلامی باشد، بلکه برآمده از "معکوس‌سازی"(مهندسی‌ معکوس) اندیشه‌ها و بویژه عمل حاکمان اسلامی توسط مردم در این سال‌ها بوده است که ناگزیر، موجب گشودگی چشم‌ها و سبب‌ساز آگاه شدن اقشار گوناگون جامعه شد که پی ببرند نه با انقلاب اسلامی و نه با آن حکومت اسلامی برآمده از آن، نمی‌توان به وضعیت یا وضعیت‌های متفاوتی جز همین وضعیت حاکم شده در این چهار دهه بر جامعه‌ی ایرانی رسید‌؛ چون:

نه با استخراج و نوشتن قوانین شرعی و اجرای آن‌ها، وضعیتی جز این حاصل می‌شود؛ و نه با اندیشه‌های برآمده از آن انقلاب و این حاکمان، آزادی معنا و مفهوم حقیقی خود را می‌یابد که بخواهد وضعیت مطلوبی برای افراد و گروه‌‌های مختلف جامعه رغم بزند؛ و نه با این حکومت برآمده از شرع و نه این حاکمان برخاسته از حّجره، زندگی معنایی جز این که هست، معنای حقیقی می‌یابد تا بخواهد زندگی‌ساز شود چنین اندیشه‌ها و چنین مجریانی که فهم و درک آن‌ها از زندگی "فاصله کهکشانی" دارد با فهم و درک زندگی به معنای حقیقی خود در این دوره زمانه و در نزد مردمان این زمانه‌ جامعه‌ی ایرانی!

همین وضعیتِ نه بد که براستی وضعیت اسفبار زندگی جامعه در این چهار دهه، آن‌چنان به امر غیر قابل تحمل تبدیل شد که سال‌هاست زندگی به خواست اصلی بسیاری از اقشار جامعه درآمده بود که "آبادی" می‌خواستند و "آزادی"‌؛ حالا اما تبدیل به شعار اول مردمان معترض در خیابان‌ها شده تا جایی که می‌توان گفت برای نخستین‌بار در ایران آن "دو شعار مهم یک‌سده‌ای"، خود تابع این شعار اصلی شده است و قانون و آزادی با همه‌‌ی اهمیت اساسی خود در سپهر سیاسی جامعه ایرانی، حالا گره خورده است به برآوره شدن یک خواست دیگر؛ خواست اصلی بنام زندگی توسط جامعه ایرانی تا با رسیدن به آن، دوباره یا شاید اگر توان داشته باشد همزمان نگاه و نیم نگاهی نیز به این دو خواست مورد علاقه‌ یک‌سده‌ای خود بیندازد بلکه بتواند "درآمیزد آن را با زندگی" که سرانجام، این سه کلمه در کنار هم نشیند تا سایبانی شود برای "زیست جامعه ایرانی" که در آن، با برخورداری از زندگی بازتعریف شده با شرایط روز در چارچوب قوانینِ بروز شده و مشکل‌گشا، هم آزادی را "دریابند و دُر یابند؛ هم "هر سه" را در کنار هم بیابند با به ثمر رساندن یک رستاخیز بزرگ ملی در همه‌‌ی ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی تاریخی خود.

نبشته‌ی: اسفنداد ایرانیاد

#سه_کلمه
#قانون
#آزادی
#زندگی
#رستاخیز_بزرگ‌ملی

#اسفنداد_ایرانیاد
۲۵۸۱/۷/۲۴_برابر با(۱۴۰۱خورشیدی)



group-telegram.com/esfandad_iranyad/1369
Create:
Last Update:

"سه کلمه"

ایرانیان با انقلاب مشروطه هرچند به قانون رسیدند اما به پایبندی کامل حاکمان به قانون و هم‌‌چنین به آزادی مردمان نرسیدند و با انقلاب اسلامی اما زندگی را نیز از دست دادند و حالا برای بدست آوردن این سه کلمه: "قانون"، "آزادی" و "زندگی" نه تنها به انقلاب دیگر، که به حرکتی فراتر از آن نیاز دارند تا به هر سه‌ این خواسته‌های بنیادین خود بصورت کامل برسند. راهی فرا و ورای از راه‌های رفته‌ تاکنون که بتوان از آن طریق و بدان وسیله به این سه کلمه رسید، رستاخیز است.

برپایی یک "رستاخیزِ بزرگ ملی" که با جمع‌بندی تمامی مسائل گذشته و بازتعریف آن مسائل برپایه‌ دانش‌های نوین و دانایی‌های امروزین منطبق با شرایط این روزگار تا با بازبینی دقیق و همه‌جانبه‌، آن سه کلمه تعریف دوباره شود؛ و هم‌، راه‌های رسیدن و بویژه راه‌ها و روش‌های ماندگار کردن آن‌ها تبین و ترسیم شود برای تعیین راه پیش‌روی جامعه. همه این ها اما میسر نمی‌شود مگر با برداشتن اولین گام که مهم‌ترین و ضروری‌ترین گام نیز هست و آن، گذر از "دام‌چاله‌ای"ست که بدان گرفتار شده‌ایم، دام‌چاله‌ای بنام "حکومت اسلامی" و آن مجمع‌الجزایری که قوام دهنده اندیشه‌ها و عمل حکومت اسلامی بوده‌اند در این سال‌ها و هستند در این روزها.

حکومت و آن مجمع‌الجزایری که هیچ سنخیتی، نه با "مسئله تجدد" داشته و دارند و نه هیچ نسبتی حتی نسبی با این سه کلمه داشته و نمی‌توانند داشته باشند؛ نه با قانون، نه با آزادی و نه با زندگی! چون "حاکمان اسلامی و متصلان مجمع‌الجزایری"، تعاریف خاص خود را از این سه کلمه داشته‌ و دارند تعاریفی که ریشه ۱۴۰۰ ساله‌ دارد و مربوط به جامعه‌ای‌ست که همان زمان نیز آن‌چنان تطابق نداشت با جامعه آن روزِ ایرانی، چه رسد به جامعه امروزی ایران! مسئله‌‌ی مهمی که هرچند در سال پنجاه و هفت برای بسیاری‌ها یا روشن نبود، یا به عمد چشم برآن بسته بودند؛ برای اکثریت "نسل‌های نو" اما سال‌هاست که روشن شده است که از اندیشه و عملِ اسلامی، نه قانون درمی‌آید نه آزادی و نه زندگی حتی اگر مجمع‌الجزایری‌های متصل، هم‌چنان در پی توسل به توجیه و توجیه‌گری خود باشند!

انقلاب اسلامی جز این‌که ناخواسته بانی چشم و گوش بازکردن ایرانیان رو به واقعیت شد، دیگر همه‌اش زیان بود و زیان! آن آگاه شدن مردمان نیز البته خود نه این‌که ناشی از خصلتِ خوب انقلاب اسلامی و حاکمان اسلامی باشد، بلکه برآمده از "معکوس‌سازی"(مهندسی‌ معکوس) اندیشه‌ها و بویژه عمل حاکمان اسلامی توسط مردم در این سال‌ها بوده است که ناگزیر، موجب گشودگی چشم‌ها و سبب‌ساز آگاه شدن اقشار گوناگون جامعه شد که پی ببرند نه با انقلاب اسلامی و نه با آن حکومت اسلامی برآمده از آن، نمی‌توان به وضعیت یا وضعیت‌های متفاوتی جز همین وضعیت حاکم شده در این چهار دهه بر جامعه‌ی ایرانی رسید‌؛ چون:

نه با استخراج و نوشتن قوانین شرعی و اجرای آن‌ها، وضعیتی جز این حاصل می‌شود؛ و نه با اندیشه‌های برآمده از آن انقلاب و این حاکمان، آزادی معنا و مفهوم حقیقی خود را می‌یابد که بخواهد وضعیت مطلوبی برای افراد و گروه‌‌های مختلف جامعه رغم بزند؛ و نه با این حکومت برآمده از شرع و نه این حاکمان برخاسته از حّجره، زندگی معنایی جز این که هست، معنای حقیقی می‌یابد تا بخواهد زندگی‌ساز شود چنین اندیشه‌ها و چنین مجریانی که فهم و درک آن‌ها از زندگی "فاصله کهکشانی" دارد با فهم و درک زندگی به معنای حقیقی خود در این دوره زمانه و در نزد مردمان این زمانه‌ جامعه‌ی ایرانی!

همین وضعیتِ نه بد که براستی وضعیت اسفبار زندگی جامعه در این چهار دهه، آن‌چنان به امر غیر قابل تحمل تبدیل شد که سال‌هاست زندگی به خواست اصلی بسیاری از اقشار جامعه درآمده بود که "آبادی" می‌خواستند و "آزادی"‌؛ حالا اما تبدیل به شعار اول مردمان معترض در خیابان‌ها شده تا جایی که می‌توان گفت برای نخستین‌بار در ایران آن "دو شعار مهم یک‌سده‌ای"، خود تابع این شعار اصلی شده است و قانون و آزادی با همه‌‌ی اهمیت اساسی خود در سپهر سیاسی جامعه ایرانی، حالا گره خورده است به برآوره شدن یک خواست دیگر؛ خواست اصلی بنام زندگی توسط جامعه ایرانی تا با رسیدن به آن، دوباره یا شاید اگر توان داشته باشد همزمان نگاه و نیم نگاهی نیز به این دو خواست مورد علاقه‌ یک‌سده‌ای خود بیندازد بلکه بتواند "درآمیزد آن را با زندگی" که سرانجام، این سه کلمه در کنار هم نشیند تا سایبانی شود برای "زیست جامعه ایرانی" که در آن، با برخورداری از زندگی بازتعریف شده با شرایط روز در چارچوب قوانینِ بروز شده و مشکل‌گشا، هم آزادی را "دریابند و دُر یابند؛ هم "هر سه" را در کنار هم بیابند با به ثمر رساندن یک رستاخیز بزرگ ملی در همه‌‌ی ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی تاریخی خود.

نبشته‌ی: اسفنداد ایرانیاد

#سه_کلمه
#قانون
#آزادی
#زندگی
#رستاخیز_بزرگ‌ملی

#اسفنداد_ایرانیاد
۲۵۸۱/۷/۲۴_برابر با(۱۴۰۱خورشیدی)

BY اسفنداد ایرانیاد


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/esfandad_iranyad/1369

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The message was not authentic, with the real Zelenskiy soon denying the claim on his official Telegram channel, but the incident highlighted a major problem: disinformation quickly spreads unchecked on the encrypted app. Andrey, a Russian entrepreneur living in Brazil who, fearing retaliation, asked that NPR not use his last name, said Telegram has become one of the few places Russians can access independent news about the war. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? It is unclear who runs the account, although Russia's official Ministry of Foreign Affairs Twitter account promoted the Telegram channel on Saturday and claimed it was operated by "a group of experts & journalists." Stocks dropped on Friday afternoon, as gains made earlier in the day on hopes for diplomatic progress between Russia and Ukraine turned to losses. Technology stocks were hit particularly hard by higher bond yields.
from us


Telegram اسفنداد ایرانیاد
FROM American