دانشآموزام خیلی کلافه و عصبانی بودند، چون ظاهراً وقتِ امتحان ریاضیشون، خیلی کم بوده. نمرهخوبهای کلاس هم تأیید میکردند.
بعضیهاشون فحش میدادند و بعضیهاشون سَرخورده بودند و مینالیدند. دقیقاً عین وضع مردم خودمون. یکیشون گفت اجازه چه کار کنیم؟ گفتم یه نامهی محترمانه بنویسید، بگید وقت کم بوده، امضا کنید و به والدینتون و مدیر نشون بدید و درخواست رسیدگی کنید.
گفتند تو بنویس، ما دستخطمون بده و غلطاملایی داریم. من گفتم نه، باید خودتون انجام بدید.
بعد از نوشتن و امضا، ترسیدند و اومدند گفتند «اجازه، معلم و مدیر باهامون لج نمیشن؟» گفتم: «ممکنه لج بشن، اما آیا شما حرف بدی زدید؟ بیاحترامی کردید؟» گفتند: «نه». گفتم: «خب پس.»
بعد پرسیدند: «اصلاً اثری هم داره این کارمون؟» گفتم: «لااقلش اینه که حرفت رو زدی. خدا و وجدانات هم ازت راضیاند. شاید امتحان رو دوباره بگیرند. شاید هم نه. شاید اعتنایی نکنند بهتون در ظاهر، اما واسه دفعهی بعد ازتون حساب میبرند و حقتون رو بیشتر رعایت میکنند...» و گفتگو ادامه داشت.
ظهر وقتی برمیگشتم خونه...
۱/۲
@film_andishe
بعضیهاشون فحش میدادند و بعضیهاشون سَرخورده بودند و مینالیدند. دقیقاً عین وضع مردم خودمون. یکیشون گفت اجازه چه کار کنیم؟ گفتم یه نامهی محترمانه بنویسید، بگید وقت کم بوده، امضا کنید و به والدینتون و مدیر نشون بدید و درخواست رسیدگی کنید.
گفتند تو بنویس، ما دستخطمون بده و غلطاملایی داریم. من گفتم نه، باید خودتون انجام بدید.
بعد از نوشتن و امضا، ترسیدند و اومدند گفتند «اجازه، معلم و مدیر باهامون لج نمیشن؟» گفتم: «ممکنه لج بشن، اما آیا شما حرف بدی زدید؟ بیاحترامی کردید؟» گفتند: «نه». گفتم: «خب پس.»
بعد پرسیدند: «اصلاً اثری هم داره این کارمون؟» گفتم: «لااقلش اینه که حرفت رو زدی. خدا و وجدانات هم ازت راضیاند. شاید امتحان رو دوباره بگیرند. شاید هم نه. شاید اعتنایی نکنند بهتون در ظاهر، اما واسه دفعهی بعد ازتون حساب میبرند و حقتون رو بیشتر رعایت میکنند...» و گفتگو ادامه داشت.
ظهر وقتی برمیگشتم خونه...
۱/۲
@film_andishe
👍2❤1
group-telegram.com/film_andishe/469
Create:
Last Update:
Last Update:
دانشآموزام خیلی کلافه و عصبانی بودند، چون ظاهراً وقتِ امتحان ریاضیشون، خیلی کم بوده. نمرهخوبهای کلاس هم تأیید میکردند.
بعضیهاشون فحش میدادند و بعضیهاشون سَرخورده بودند و مینالیدند. دقیقاً عین وضع مردم خودمون. یکیشون گفت اجازه چه کار کنیم؟ گفتم یه نامهی محترمانه بنویسید، بگید وقت کم بوده، امضا کنید و به والدینتون و مدیر نشون بدید و درخواست رسیدگی کنید.
گفتند تو بنویس، ما دستخطمون بده و غلطاملایی داریم. من گفتم نه، باید خودتون انجام بدید.
بعد از نوشتن و امضا، ترسیدند و اومدند گفتند «اجازه، معلم و مدیر باهامون لج نمیشن؟» گفتم: «ممکنه لج بشن، اما آیا شما حرف بدی زدید؟ بیاحترامی کردید؟» گفتند: «نه». گفتم: «خب پس.»
بعد پرسیدند: «اصلاً اثری هم داره این کارمون؟» گفتم: «لااقلش اینه که حرفت رو زدی. خدا و وجدانات هم ازت راضیاند. شاید امتحان رو دوباره بگیرند. شاید هم نه. شاید اعتنایی نکنند بهتون در ظاهر، اما واسه دفعهی بعد ازتون حساب میبرند و حقتون رو بیشتر رعایت میکنند...» و گفتگو ادامه داشت.
ظهر وقتی برمیگشتم خونه...
۱/۲
@film_andishe
بعضیهاشون فحش میدادند و بعضیهاشون سَرخورده بودند و مینالیدند. دقیقاً عین وضع مردم خودمون. یکیشون گفت اجازه چه کار کنیم؟ گفتم یه نامهی محترمانه بنویسید، بگید وقت کم بوده، امضا کنید و به والدینتون و مدیر نشون بدید و درخواست رسیدگی کنید.
گفتند تو بنویس، ما دستخطمون بده و غلطاملایی داریم. من گفتم نه، باید خودتون انجام بدید.
بعد از نوشتن و امضا، ترسیدند و اومدند گفتند «اجازه، معلم و مدیر باهامون لج نمیشن؟» گفتم: «ممکنه لج بشن، اما آیا شما حرف بدی زدید؟ بیاحترامی کردید؟» گفتند: «نه». گفتم: «خب پس.»
بعد پرسیدند: «اصلاً اثری هم داره این کارمون؟» گفتم: «لااقلش اینه که حرفت رو زدی. خدا و وجدانات هم ازت راضیاند. شاید امتحان رو دوباره بگیرند. شاید هم نه. شاید اعتنایی نکنند بهتون در ظاهر، اما واسه دفعهی بعد ازتون حساب میبرند و حقتون رو بیشتر رعایت میکنند...» و گفتگو ادامه داشت.
ظهر وقتی برمیگشتم خونه...
۱/۲
@film_andishe
BY افسانهجویان




Share with your friend now:
group-telegram.com/film_andishe/469