group-telegram.com/Sharistan/7459
Last Update:
یک. امروز محدثه و سروا و قاصدک را دیدم و آخرین وصیتهای روزهای پایانی سال ۴۰۳ را برایشان گفتم. شامگاهم را با قاصدک گذراندم و او آخرین شخصی بود که در واپسین روز سال جاری در شهر قم دیدمش. میگویم آخرین شخص، چون اکنون به تهران آمدم و موقع تحویل سال نو در تهران خواهم بود. پس آخرین روز سال کهنه را همین چهارشنبه در قم گذراندم.
دو. ساعت ۲۲:۴۵ دقیقه با یک پراید سواری که از ماکسیم کرایه کردم به طرف تهران آمدم. اول از همه به خانه پدر و مادرم در حسن آباد فشافویه آمدم و بعد از نوشیدن یک پیاله چای به خانه برادرم، مصطفی، آمدم. همهی خانوادهاش به شمول مطهره سه ساله بیدارند و شب قدر را احیا کردهاند. من هم همراهشان نشستم و شب را نگاه میکنم.
سه. محمدمهدی برای من و پدر خودش قهوه دم کرد و هرکدام یک شات قهوه نوش کردیم. فکر میکردم بسیار تلخ باشد، اما تلخیاش گلویم را سوزش نداد. یکسره نوشیدم و آسان نوش کردم.
چهار. از همین پنجشنبه تا روز شنبه مسافرم و روزهگرفتنم قبول نمیشود. هرچی هست خوشحالم موقع تحویل سال نو کنار پدر و مادر خواهم بود.
پنج. خداوند را شکرگذارم که هیچکدام از کارهای ناتمام سال کهنهام ناتمام نماند. همهشان را در همین یک هفته الی دو هفته اخیر تمام کردم. حالا با دل آسوده به پیشواز سال نو میروم. سال کهنه سال بازسازی شخصیتی و برندسازیام بود. سالی که بعضی از آدمها را از زندگیام حذف کردم گرچه دوستشان داشتم و برایم عزیز بودند. تشخیصم میگفت: بدون من دلشادتر و کامیابترند و دستکم به آرزوها و حرمانهای خود میرسند.
BY شاهترابی🔷
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Sharistan/7459