Telegram Group & Telegram Channel
بمباران اذهان پیش از کودتای نظامیان

علی اصغر سیدآبادی

در پی لغو همایش "مصدق، نهضت ملی و کودتا" که قرار بود امروز در کانون توحید برگزار شود، علی اصغر سیدآبادی، یکی از سخنرانان مدعو همایش، چکیده ای از بحث خود را در کانال رسمی اش (اینجا) منتشر کرد. خواندن همین مختصر حسرت آدمی را از لغو برنامه دوچندان می کند. ای کاش عقلانیتی حاکم بود که دست کم صلاح خویش را می شناخت.


امروز می‌خواستم چند دقیقه‌ای در کانون توحید سخن بگویم اما جلسه لغو شد. چیزی که می‌خواستم بگویم کمی مفصل‌تر از این بود اما تقریبا همین بود. به نظرم کودتای ۲۸ مرداد اولین مداخله‌ی نظامی آمریکا و انگلیس در نوع خود بود که روابط عمومی در آن حرف اول را می‌ زد و طراحی ویژه ای داشت.

آمریکا پس از ماهها تلاش برای میانجی‌گری میان ایران و بریتانیا و پس از مذاکرات طولانی با دکتر محمد مصدق و تهیه پیش‌نویس مورد توافق طرفین، سرانجام در برابر فشار و خواست لندن کوتاه آمد و در ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ (۱۷ مارس ۱۹۵۳) رسماً آمادگی خود را برای همکاری با بریتانیا در براندازی دولت مصدق اعلام کرد.

تا پیش از این مقطع نگاه بخش مهمی از افکار عمومی ایران و حتی بسیاری از نخبگان سیاسی به آمریکا متفاوت از بریتانیا بود. واشنگتن را فاقد سابقۀ استثمارگری و مداخلات استعماری لندن می‌دانستند و معتقد بودند قراردادهای منصفانه‌تری می‌بندد. نمونه روشن آن قرارداد شرکت آرامکو با عربستان سعودی بود که در ۱۹۵۰ اصل ۵۰-۵۰ را در تقسیم سود پذیرفت در حالی که ایران همچنان در چارچوب قرارداد ۱۹۳۳ تنها ۲۰ درصد از سود خالص نفت را دریافت می‌کرد و ۸۰ درصد در اختیار انگلیسی‌ها بود. همین مقایسه، برای ایرانیان تحقیرآمیز و به یکی از محورهای مهم حامیان ملی شدن نفت بدل شد.

اما از بهار ۱۳۳۲ همه چیز تغییر کرد. در اواخر اردیبهشت همان سال، جلسه‌ای محرمانه در قبرس میان دونالد ویلبر ایران‌شناس، کارشناس سیا و نویسنده گزارش رسمی عملیات آژاکس، و نورمن داربی‌شایر افسر برجستۀ MI6 برگزار شد. در این نشست طرح نهایی کودتا مورد بررسی قرار گرفت.

داربی‌شایر در این جلسه توضیح داد که شبکه‌ای به سرپرستی برادران رشیدیان از سال‌ها پیش با شماری از نخبگان ایرانی، از جمله سردبیران مطبوعات در ارتباط بوده و از ۱۳۳۰ به طور سیستماتیک مقالات و یادداشت‌هایی علیه مصدق منتشر می‌کرده است.

ویلبر نیز در گزارش خود از شبکه تی‌پی-بدامنسخن گفته است، شبکه‌ای رسانه‌ای که سیا از اواخر دهۀ ۱۳۲۰ برای مقابله با نفوذ شوروی و حزب توده در ایران ایجاد کرده بود اما از تابستان ۱۳۳۱ مأموریتش به سمت تخریب دولت مصدق تغییر یافت.

به این ترتیب، همزمان با مذاکرات رسمی آمریکا با نخست‌وزیر ایران، بخشی از هیئت حاکمه ایالات متحده یک کارزار رسانه‌ای و روانی گسترده را علیه او پیش می‌برد.

اهداف این کارزار عبارت بود از:
- تخریب شخصیتی مصدق در مطبوعات داخلی و خارجی،
- ایجاد اختلاف و شکاف میان رهبران جبهه ملی،
- ایجاد شکاف میان مصدق و روحانیون،
- فاصله انداختن میان شاه و نخست‌وزیر،
- و برجسته‌سازی خطر حزب توده و نسبت دادن آن به مصدق.

ماجرای روابط عمومی عمیق‌تر از این بود، آن لمبتون، ایران‌شناس برجستۀ بریتانیایی و مشاور وزارت خارجه بریتانیا تأکید می‌کرد که در ماجرای ملی شدن نفت باید از تکنیک‌های روابط عمومی و عملیات روانی استفاده کرد. او که یکی از اصلی‌ترین طراحان پروژه‌ روابط عمومی کودتا بود، آمریکایی‌ها را فاقد شناخت کافی از پیچیدگی‌های جامعۀ ایران می‌دانست اما واشنگتن در عرصۀ روابط عمومی ماهرتر و در خرج کردن بودجه برای این منظور دست‌ودل‌بازتر از لندن بود.

ویلبر در گزارش محرمانۀ خودتوضیح می‌دهد که چگونه گروهی در مرکز سیا مسئولیت داشتند برای بیش از ۲۰ روزنامه و نشریه ایرانی محتوای ضد مصدقی تولید کنند. این محتواها تنها انتقادهای معمول سیاسی نبود، بخشی از عملیات روانی به انتشار اعلامیه‌ها و شب‌نامه‌هایی به نام حزب توده اختصاص داشت که در آن‌ها روحانیون تهدید می‌شدند یا مصدق با برچسب‌هایی چون یهودی مورد حمله قرار می‌گرفت. هدف روشن بود: شکاف انداختن در پایگاه اجتماعی نخست‌وزیر و بی‌اعتبار کردن او در افکار عمومی.

به این ترتیب، کودتای ۲۸ مرداد را می‌توان یکی از نخستین نمونه‌ها در تاریخ معاصر دانست که در آن روابط عمومی و تبلیغات سیاه به‌مراتب نقشی تعیین‌کننده‌تر از ابزار نظامی و امنیتی ایفا کرد. پیش از آنکه تانک‌ها به خیابان‌های تهران بیایند، ذهن و روان جامعه از طریق مطبوعات و شایعات سازمان‌یافته بمباران شده بود.

در نهایت، این تجربه نشان داد که جنگ روانی و عملیات تبلیغاتی چگونه می‌تواند مسیر یک کشور را تغییر دهد و شاید از همین زاویه بتوان گفت بسیاری از بحث‌ها و جدل‌های سال‌های اخیر پیرامون مصدق در واقع چیزی بیش از تکرار همان محتواهای تولیدشده در کارزار روابط عمومی و تبلیغات سیاه دهۀ ۱۳۳۰ نیست.



group-telegram.com/hamidrezaabedian/945
Create:
Last Update:

بمباران اذهان پیش از کودتای نظامیان

علی اصغر سیدآبادی

در پی لغو همایش "مصدق، نهضت ملی و کودتا" که قرار بود امروز در کانون توحید برگزار شود، علی اصغر سیدآبادی، یکی از سخنرانان مدعو همایش، چکیده ای از بحث خود را در کانال رسمی اش (اینجا) منتشر کرد. خواندن همین مختصر حسرت آدمی را از لغو برنامه دوچندان می کند. ای کاش عقلانیتی حاکم بود که دست کم صلاح خویش را می شناخت.


امروز می‌خواستم چند دقیقه‌ای در کانون توحید سخن بگویم اما جلسه لغو شد. چیزی که می‌خواستم بگویم کمی مفصل‌تر از این بود اما تقریبا همین بود. به نظرم کودتای ۲۸ مرداد اولین مداخله‌ی نظامی آمریکا و انگلیس در نوع خود بود که روابط عمومی در آن حرف اول را می‌ زد و طراحی ویژه ای داشت.

آمریکا پس از ماهها تلاش برای میانجی‌گری میان ایران و بریتانیا و پس از مذاکرات طولانی با دکتر محمد مصدق و تهیه پیش‌نویس مورد توافق طرفین، سرانجام در برابر فشار و خواست لندن کوتاه آمد و در ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ (۱۷ مارس ۱۹۵۳) رسماً آمادگی خود را برای همکاری با بریتانیا در براندازی دولت مصدق اعلام کرد.

تا پیش از این مقطع نگاه بخش مهمی از افکار عمومی ایران و حتی بسیاری از نخبگان سیاسی به آمریکا متفاوت از بریتانیا بود. واشنگتن را فاقد سابقۀ استثمارگری و مداخلات استعماری لندن می‌دانستند و معتقد بودند قراردادهای منصفانه‌تری می‌بندد. نمونه روشن آن قرارداد شرکت آرامکو با عربستان سعودی بود که در ۱۹۵۰ اصل ۵۰-۵۰ را در تقسیم سود پذیرفت در حالی که ایران همچنان در چارچوب قرارداد ۱۹۳۳ تنها ۲۰ درصد از سود خالص نفت را دریافت می‌کرد و ۸۰ درصد در اختیار انگلیسی‌ها بود. همین مقایسه، برای ایرانیان تحقیرآمیز و به یکی از محورهای مهم حامیان ملی شدن نفت بدل شد.

اما از بهار ۱۳۳۲ همه چیز تغییر کرد. در اواخر اردیبهشت همان سال، جلسه‌ای محرمانه در قبرس میان دونالد ویلبر ایران‌شناس، کارشناس سیا و نویسنده گزارش رسمی عملیات آژاکس، و نورمن داربی‌شایر افسر برجستۀ MI6 برگزار شد. در این نشست طرح نهایی کودتا مورد بررسی قرار گرفت.

داربی‌شایر در این جلسه توضیح داد که شبکه‌ای به سرپرستی برادران رشیدیان از سال‌ها پیش با شماری از نخبگان ایرانی، از جمله سردبیران مطبوعات در ارتباط بوده و از ۱۳۳۰ به طور سیستماتیک مقالات و یادداشت‌هایی علیه مصدق منتشر می‌کرده است.

ویلبر نیز در گزارش خود از شبکه تی‌پی-بدامنسخن گفته است، شبکه‌ای رسانه‌ای که سیا از اواخر دهۀ ۱۳۲۰ برای مقابله با نفوذ شوروی و حزب توده در ایران ایجاد کرده بود اما از تابستان ۱۳۳۱ مأموریتش به سمت تخریب دولت مصدق تغییر یافت.

به این ترتیب، همزمان با مذاکرات رسمی آمریکا با نخست‌وزیر ایران، بخشی از هیئت حاکمه ایالات متحده یک کارزار رسانه‌ای و روانی گسترده را علیه او پیش می‌برد.

اهداف این کارزار عبارت بود از:
- تخریب شخصیتی مصدق در مطبوعات داخلی و خارجی،
- ایجاد اختلاف و شکاف میان رهبران جبهه ملی،
- ایجاد شکاف میان مصدق و روحانیون،
- فاصله انداختن میان شاه و نخست‌وزیر،
- و برجسته‌سازی خطر حزب توده و نسبت دادن آن به مصدق.

ماجرای روابط عمومی عمیق‌تر از این بود، آن لمبتون، ایران‌شناس برجستۀ بریتانیایی و مشاور وزارت خارجه بریتانیا تأکید می‌کرد که در ماجرای ملی شدن نفت باید از تکنیک‌های روابط عمومی و عملیات روانی استفاده کرد. او که یکی از اصلی‌ترین طراحان پروژه‌ روابط عمومی کودتا بود، آمریکایی‌ها را فاقد شناخت کافی از پیچیدگی‌های جامعۀ ایران می‌دانست اما واشنگتن در عرصۀ روابط عمومی ماهرتر و در خرج کردن بودجه برای این منظور دست‌ودل‌بازتر از لندن بود.

ویلبر در گزارش محرمانۀ خودتوضیح می‌دهد که چگونه گروهی در مرکز سیا مسئولیت داشتند برای بیش از ۲۰ روزنامه و نشریه ایرانی محتوای ضد مصدقی تولید کنند. این محتواها تنها انتقادهای معمول سیاسی نبود، بخشی از عملیات روانی به انتشار اعلامیه‌ها و شب‌نامه‌هایی به نام حزب توده اختصاص داشت که در آن‌ها روحانیون تهدید می‌شدند یا مصدق با برچسب‌هایی چون یهودی مورد حمله قرار می‌گرفت. هدف روشن بود: شکاف انداختن در پایگاه اجتماعی نخست‌وزیر و بی‌اعتبار کردن او در افکار عمومی.

به این ترتیب، کودتای ۲۸ مرداد را می‌توان یکی از نخستین نمونه‌ها در تاریخ معاصر دانست که در آن روابط عمومی و تبلیغات سیاه به‌مراتب نقشی تعیین‌کننده‌تر از ابزار نظامی و امنیتی ایفا کرد. پیش از آنکه تانک‌ها به خیابان‌های تهران بیایند، ذهن و روان جامعه از طریق مطبوعات و شایعات سازمان‌یافته بمباران شده بود.

در نهایت، این تجربه نشان داد که جنگ روانی و عملیات تبلیغاتی چگونه می‌تواند مسیر یک کشور را تغییر دهد و شاید از همین زاویه بتوان گفت بسیاری از بحث‌ها و جدل‌های سال‌های اخیر پیرامون مصدق در واقع چیزی بیش از تکرار همان محتواهای تولیدشده در کارزار روابط عمومی و تبلیغات سیاه دهۀ ۱۳۳۰ نیست.

BY تاریخ تحلیلی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/hamidrezaabedian/945

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy." You may recall that, back when Facebook started changing WhatsApp’s terms of service, a number of news outlets reported on, and even recommended, switching to Telegram. Pavel Durov even said that users should delete WhatsApp “unless you are cool with all of your photos and messages becoming public one day.” But Telegram can’t be described as a more-secure version of WhatsApp. Russians and Ukrainians are both prolific users of Telegram. They rely on the app for channels that act as newsfeeds, group chats (both public and private), and one-to-one communication. Since the Russian invasion of Ukraine, Telegram has remained an important lifeline for both Russians and Ukrainians, as a way of staying aware of the latest news and keeping in touch with loved ones. "This time we received the coordinates of enemy vehicles marked 'V' in Kyiv region," it added.
from us


Telegram تاریخ تحلیلی
FROM American