⚫ چرا لاس میزنیم؟ تبیینی تکاملی⬅️ در فیلم «گرفتن یک دزد» (محصول ۱۹۵۵) به کارگردانی آلفرد هیچکاک، سکانسی است که در آن دو شخصیت اصلی فیلم یعنی جان رابی (با بازی کری گرانت) و فرانسیس استیونز ( با بازی گریس کلی) با هم به پیکنیک میروند. هرچند هر دوی آنها شیفتۀ یکدیگرند، اما هنوز از قصد طرف مقابل آگاه نیستند. فرانسیس در حال باز کردن سبد پیکنیک از جان میپرسد: «رون میخوری یا سینه؟» جان با لبخند به او نگاه میکند و میگوید «هر کدوم که تو بگی».
🔻 این نمونهای است کوچک از پدیدهای به نام «
لاسزدن» (flirting). شاید در نگاه نخست لاسزدن چندان عجیب و غریب به نظر نرسد، اما از منظر تکاملی، لاسزدن رفتاری است شگفتانگیز. برای روشن شدن موضوع باید ابتدا نگاهی مختصر بیندازیم به شیوههایی که جانوران علاقۀ جنسی خود را ابراز میکنند.
⌨ میدانیم در میان موجوداتی که به صورت جنسی تولیدمثل میکنند، جنسی که بیشترین سرمایهگذاری را انجام میدهد، گزینشگرتر است از جنس دیگر. در میان جاندارن اغلب - و نه همیشه – این جنس ماده است که سرمایهگذاری بیشتری انجام میدهد و بنابراین، جنس ماده عموماً گزینشگرتر است تا جنس نر (نگاه کنید به بخش یک از این
کتاب و همینطور فصل چهار از این
کتاب). به همین جهت، در قلمرو جانوران اغلب شاهد تلاش نرها برای به نمایش گذاشتن ویژگیای هستیم که برای ماده جذاب است - مثل اندازه، صدا، رنگ، و غیره- تا بتوانند از این طریق او را به سمت خود جذب کنند. این رفتاری است که به آن «
نمایش معاشقه» (courtship display) میگوییم و شکلی از«
علامتدهی آشکار» (overt signaling) محسوب میشود (برای نگاهی اجمالی به انواع استراتژیهای علامتدهی نگاه کنید به فصل چهاردهم از این
کتاب).
🔵 در میان انسانها، زن و مرد هردو در نوزادان خود سرمایهگذاری میکنند با این حال به طور میانگین سرمایهگذاری زنها بیش از مردان است. از این جهت، هر دو جنس در انتخاب جفت گزینشگرند، هرچند زنها بیشتر. زنها و مردها -همچون جنس نر و ماده در دیگر گونهها- با به کارگیری شیوههای مختلف «
علامتدهی آشکار» تلاش میکنند تا شایستگی خود را به جنس مخالف نشان دهند؛ لذا از این جهت، میتوان بسیاری از رفتارهای جنسی ما را ذیل «
نمایش معاشقه» طبقهبندی کرد (درخصوص تنوع شیوههای تصمیمگیری انتخاب جفت در میان جانداران نگاه کنید به این
کتاب و برای انسانها نگاه کنید به این
اثر) .
💡 حال اگر به لاس زدن نگاه کنیم، میبینیم که نه تنها نیت معاشقه مشخصاً آشکار نمیشود، بلکه برعکس، فرد تلاش می کند تا خواست خود را مبهم و دوپهلو ابراز کند. لاسزدن یکی از انواع «
علامتدهی پنهان» (covert signaling) است که در آن اطلاعات به نحوی منتقل میشود که مخاطب مورد نظر آن را بهدرستی دریافت کند، اما برای دیگران نامشخص یا مبهم باقی بماند (بنگرید به این
منبع و
این و
این). در واقع، لاسزدن یعنی رفتار یا گفتاری که بیانگر علاقۀ جنسی یا عاشقانه است و به شکل مبهم بیان میشود. هرچند مشاهدۀ چنین رفتاری بعضاً در میان برخی گونهها گزارش شده است (برای نمونه بنگرید به این
منبع و
این و همینطور این
کتاب) اما به نظر میرسد که لاسزدن در میان تمام جوامع انسانی که از آنها مطلعایم به اشکال مختلف رواج دارد (فصل سه از این
اثر).
❓ با این حال، از نگاه منطق هزینه-فایده، لاسزدن کاری است عجیب. چرا یک فرد باید قصد خود را مبهم ارائه کند و در نتیجه منابع خود را -در سادهترین شکل یعنی وقت و انرژی و موفقیت تکاملی- صرف فعالیتی نماید که برای او فایده ندارد؟ بهتر نیست بدون تلف کردن منابع، قصد خود را مستقیم مطرح و نتیجه را - هرچه که باشد - همان لحظه دریافت کنیم؟