group-telegram.com/ghorobekhodayan/11070
Last Update:
در دورن های تاریخ بشر در کشورهای گوناگون جهان طبقه روحانی، خود را خردمندترین ، باسوادترین و برترین طبقه جامعه می دانسته است.
روحانیان حتی در کشورهای پیشرفته تر جهان برای خود « حق آقایی » در نظر می گرفتند و به همین جهت حکومت بر کشور را نیز از حقوق ویژه خود می دانستند . قدرت طبقه روحانی در جامعه و برتری های ویژه
« روحانیت » حتی در کشورهای پیشرفته اروپا تا قرن هجدهم میلادی هم خیلی چشمگیر بود.
در همین قرن است که مخالفان نظريه حکومت الاهی اندیشه یا نظريه جدایی حکومت و دین را گسترش می دهند و خواستار رهایی جامعه از قید و بند روحانیان و جلوگیری از دخالت آنان در حکومت می شوند . در قرن هجدهم در چندین کشور اروپایی و از جمله در انگلستان، فرانسه، و آلمان فیلسوفان و اندیشمندان با انتشار افکار خود پایه های حکومت های مذهبی یا وابسته به دین و مذهب را سست می کنند و زمینه برای اجرای اصل جدایی حکومت و دین آماده می شود. آمریکا نخستین کشور جهان است که در دو قرن پیش قانون اساسی کشور برای نخستین بار در تاریخ دنیا حکومت و دین را در نهاد یا دو دستگاه جدا از یکدیگر می شناسد و برای جامعه ، دین رسمی یا مذهب ملی در نظر گرفته نمی شود.
اندیشمندان ، نویسندگان ، فیلسوفان که از دوران قرون وسطی به بعد علیه قدرت بی چون و چرای پاپ ها و دخالت های بی پایان آنها در حکومت بپا خاستند با این ادعا که طبقه روحانی طبقه برگزیده جامعه است به مخالفت پرداختند و گفتند نظريه حکومت الاهی و ادعای ارتباط پاپ ها یا عالم غیب و معصومیت یا اشتباه ناپذیری آنان ادعای بی اساس و غیر منطقی بیش نیست .
برخی از اندیشمندان اروپایی تا آنجا پیش رفتند که کتاب های آسمانی را فرمان خدا ندانستند. برخی از این متفکران به اندیشه عالم غیب پوزخند زدند و حتی وجود خدا را منکر شدند.
از سوی ديگر با گسترش علم و دانش اشتباه بودن بسیاری از نظريه های دینی روشن شد و مقدمات فروریختن بنای نظريه حکومت الاهی و برتری طبقه روحانی بر سایر طبقات فراهم شد. و با گسترش نظريه دموکراسی یا حکومت مردم ساختمان کُهنه تئوکراسی یا حکومت الاهی رو به ویرانی گذاشت.
#دکتر_احمد_ایرانی
#غروب_خدایان
BY غروب خدایان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/ghorobekhodayan/11070