group-telegram.com/mls_tums/2515
Last Update:
کتاب ارباب و بنده از لئو تالستوی
واسیلی آندره ایچ پرسید: چه می کنی؟
نیکیتا با لحنی که گفتی پوزش بخواهد گفت: دارم اسب رو باز می کنم. دیگه چه میشه کرد؟ رمقی برام نمونده...
یعنی دیگه نمی تونیم خودمونو به جایی برسونیم؟
نیکیتا اسب را نشان داد، که سر فرو انداخته و مطیع ایستاده بود، آماده برای هر کاری که از او بخواهند، تهیگاه های خیس از عرقش به شدت پایین و بالا می رفت و گفت: نه، نمی تونیم؛ فقط این زبون بسته رو سقط می کنیم.داره می بُره! باید شب رو همین جا صبح کنیم. انگاری به مسافرخانه ای رسیده باشند و بخواهند اسب را برای بردن به اصطبل از سورتمه باز کند. سگک های دهنه باز شدند.
واسیلی آندره ایچ گفت: شب اینجا یخ نمی زنیم؟
نیکیتا جواب داد: شاید هم یخ بزنیم؛ ولی چاره چیه؟ اگه کار بهتری میدونی بگو!
📢 شرکت در این جلسه رایگان است.
‼️ ظرفیت محدود!
🗓 تاریخ: شنبه 3 خرداد
⏰ ساعت برگزاری: ساعت 11 الی 12:30
📍 مکان برگزاری: تقاطع خیابان وصال و خیابان ایتالیا، ساختمان مرکز رشد استعداد های درخشان (مراد)
جهت کسب اطلاعات بیشتر و عضویت در کلاب کتابخوانی به آیدی @Nastaranabbaszadeh مراجعه کنید.
🆔 @MLS_TUMS
BY انجمن علوم آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران

Share with your friend now:
group-telegram.com/mls_tums/2515