group-telegram.com/khizesche/64204
Last Update:
📝وارطان سالاخانیان در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۳ زیر شکنجه کشته شد. در تبریز در یک خانواده ارمنی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در همین شهر به اتمام رساند و در سال ۱۳۲۱ با خانوادهاش به تهران رفت. آنها بعد از چهار سال مجدداً به تبریز بازگشتند.
وارطان به همراه پدرش در کارخانهای در تبریز مشغول به کار شد. وی پس از ۸ ماه کار بدون دریافت دستمزد به همراه خانواده راهی تهران شد و در آنجا به رانندگی تاکسی پرداخت تا خرج خانواده را تأمین کند. به زودی جذب تنها جریان متشکل چپ در آن زمان، «حزب توده» شد و در سال ۱۳۳۱ به این حزب پیوست. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، وارطان به فعالیت خود به صورت مخفی ادامه داد. فعالان چاپخانهٔ حزب توده به انتشار نشریه مبادرت و در سطح جامعه پخش میکردند. برای دستگاه پلیسی کودتا کشف و نابود کردن این چاپخانه در راس تمام فعالیتها قرار گرفته بود:
نزدیک به یک سال از کودتای ۲۸ مرداد میگذشت ولی هنوز چاپخانه انتشار نشریه رزم کشف نشده بود. در غروب ششم اردیبهشت سال ۱۳۳۳، مأموران کودتا به طور اتقافی به اتومبیلی که وارطان و کوچک شوشتری در آن بودند در دروازه دولت، ایست دادند. پس از ایست وارطان به پرسشهای مأموران پاسخ داد و کوچک شوشتری بدون اینکه هیچ رفتار مشکوکی از خود نشان دهد در ماشین نشست. مأموران از وارطان خواستند که صندوق عقب ماشین را باز کند تا مورد بازرسی قرار گیرد. آنها به محض بازکردن صندوق عقب ماشین، با انبوهی از نشریههای رزم ارگان جوانان حزب توده مواجه شدند. وارطان و کوچک را به سرعت به فرمانداری نظامی انتقال دادند تا پس از بازجویی بتوانند محل چاپخانه را کشف کنند. شکنجهها روی این دو نفر شش روز ادامه یافت. . آن روزها شکنجه گاه در لشگر 2 زرهی قرار داشت و شکنجه گران، زير نظر
سرلشکربختيار و سرهنگ زيبايی، به قصابی مشغول بودند. به محض ورود، شکنجه آغاز شد. آن دو در يک اتاق و در کنار يکديگر شکنجه می شدند. هنوز متدهای پيشرفته شکنجه در اختيار جلاد قرار نگرفته بود. شکنجه ها هنوز قرون وسطايی بود. کوچک شوشتری، که قامت ظريفی داشت، به اين اميد که زود خواهد شکست بيشتر زير فشار قرار گرفت. آدرس چاپخانه را می خواستند.شکنجه 6 روز ادامه يافت. روز 12 ارديبهشت کوچک شوشتری، در حالی که بدنش زير شکنجه در هم کوبيده شده بود، برای هميشه خاموش شد.
پس از شهادت کوچک، وارطان به شکنجه گران گفت: «حالا خیالم راحت شد. من میدانم و نمیگویم. هر کار میخواهید بکنید.»
بعدها یکی از شکنجهگران، به صحنهای از شکنجههای وارطان اعتراف کرد و گفت:
انگشت سبابهٔ وارطان را گرفتم و به عقب فشار دادم. وارطان گفت میشکند. من باز هم فشار دادم. لعنتی، حرف نمیزد. وارطان گفت: میشکند با تمام نیرویم فشار دادم. صورت وارطان مثل سنگ بود. لب از لب باز نمیکرد. باز هم فشار دادم. وارطان گفت: میشکند. خشمگین شدم. مرا مسخره میکرد. باز هم فشار دادم. صدایی برخاست. وارطان گفت دیدی گفتم میشکند. نگاه کردم انگشت شکسته بود. وارطان به من پوزخند میزد".
در ۱۱ اردیبهشت (روز جهانی کارگر) وارطان در زندان، روی درِ سلول رِنگ گرفت و به شادی پرداخت؛ که فوراً توسط شکنجهگران به شکنجهگاه برده شد و چنان مورد شکنجه قرار گرفت که ۲۴ ساعت بیهوش بود:
سرانجام در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۳، مأموران حکومت پهلوی، جمجمهٔ وارطان را در حالی که اثرات سوختگی و شکنجه در بدنش نمایان بود با مته سوراخ کردند و به زندگی او پایان دادند. و شبانه جسد وارطان و کوچک را در رودخانه جاجرود رها کردند تا اینگونه وانمود کنند که بر اثر حادثه به درون رودخانه افتاده و غرق شدهاست. چند روز بعد جنازهها کشف شدند..مردم منطقه وارطان را از آب گرفتند و در سلیمانیه بخاک سپردند. وارطان بر خلاف بسیاری از رهبران حزب توده که راه سازش و یاخیانت رادرپیش گرفتند، تا به آخربرسر آرمانش باقی ماند.
شاملو پس از کودتای ۲۸ مرداد در زندان با وارطان سالاخانیان آشنا شد. در هنگام مرگ وارطان در اثر شکنجه احمد شاملو همبند وارطان بود، وی در آن زمان شعر وارطان سخن نگفت را در رثای او سرود که بعدها برای گذر کردن از سد سانسور، کلمه «نازلی» جای «وارطان» بهکار برده شد و به قول شاعر «شعر را به تمام وارطانها تعمیم داد.»
وارطان
بهار، خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه، زیر پنجره، گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن خاصه در بهار
وارطان سخن نگفت.
سرافراز، دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت
وارطان سخن بگو
مرغ سکوت، جوجه مرگی فجیع را در آشیان به بیضه نشستهست
وارطان سخن نگفت؛ چو خورشید
از تیرگی درآمد و در خون نشست و رفت…
وارطان سخن نگفت
وارطان ستاره بود
یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت…
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود، گل داد و مژده داد:
«زمستان شکست» و رفت @khizesche شاملو زندان قصر ۱۳۳۳
https://www.group-telegram.com/negarestankhizesche023/3564
BY خیزش

Share with your friend now:
group-telegram.com/khizesche/64204