Telegram Group & Telegram Channel
🤩 ویکتوریا آزاد: بیدارسازی ملی در دوران تعلیق جنبش های وسیع خیابانی: ایران در آستانه فوران

به قلم #ویکتوریا_آزاد /۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴:

انفجار هولناک و مرگبار بندرعباس و سکوت مردم در آن خطهٔ ایران مرا بر آن واداشت که بیشتر تعمق کنم که چه اتفاقی در روح و روان مردم افتاده، آیا «سنگ شدند» یا «سنگشان کردند». در واقعیت می شنویم که مردم جمهوری اسلامی را مسئول این فاجعه می‌دانند و از همین رو حکومت تهدیدها و فشارهای خود را به مردم صدچندان کرده تا به اصطلاح “تشویش اذهان” نکنند و به‌این‌ترتیب جلوی انتشار اخبار درست گرفته شود تا حکومت باردیگر از زیربار رفتن مسئولیت شانه خالی کند.

در فجایع آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، فروریزی ساختمان متروپل در آبادان، موارد متعدد ریزش معادن و جان‌باختن کارگرانی که زیر آوار مدفون شدند، اتوبوس‌های مدارس که به دره افتادند، زلزله‌ها و سیل‌ها و غیره، نه‌تنها حکومت کمکی به مردم نمی‌کند؛ بلکه خود مستقیم و غیرمستقیم عامل و یا مسئول فاجعه است و برای جلوگیری از روشدن دستش و اعتراضات مردمی، آنها را تهدید هم میکند.

در سال‌های اخیر، ایران به صحنه‌ای از تناقض‌های شدید بدل شده است: خشم عمیق و گسترده اقشاری از مردم، در کنار سکوتی که گویی به «سنگ‌شدگی» بخش بزرگی از مردم بدل شده است. فجایع انسانی از جمله انفجارهای دستی و غیردستی، اعدام‌های فراقانونی، فساد گسترده آقازاده‌ها، و فروپاشی زیست‌محیطی، در هر کشور دیگری استخوان حکومت را خرد می‌کرد. اما در ایران، جز چند اعتراض صنفی پراکنده، واکنشی فراگیر به چشم نمی‌خورد. چرا؟

این وضعیت را نمی‌توان با واژگانی چون «بی‌غیرتی یا ترس» توضیح داد. آنچه ما با آن مواجهیم، پدیده‌ای است به‌مراتب پیچیده‌تر: جامعه‌ای هوشیار اما زخمی، پرانرژی اما منتظر، حاضر اما در تعلیق.


🟣 تجربه تاریخی سنگ‌شدن اجتماعی
این سکوت پرطنین،مشابهت‌هایی با برخی نمونه‌های تاریخی دارد:

شوروی در اواخر عصر استالین، که مردم می‌دانستند چه فجایعی در گولاگ‌ها می‌گذرد اما مردم در ابعاد میلیونی سکوت می‌کردند. «گولاگ» (Gulag)
مخفف واژه روسی “Главное управление лагерей” به معنی “اداره اصلی اردوگاه‌ها” بود.در دوره استالین، این نام به سامانه وسیع اردوگاه‌های کار اجباری در سراسر شوروی اطلاق می‌شد؛ جایی که میلیون‌ها نفر ـ زندانیان سیاسی، روشنفکران، دهقانان معترض، افسران نظامی، و حتی آدم‌های بی‌گناه ـ برای سال‌ها به بیگاری، سرما، گرسنگی و مرگ فرستاده می‌شدند. در ادبیات معاصر، «گولاگ» تبدیل به کلمه‌ای جهانی شده برای توصیف هر ساختار حکومتی که مردم را در مقیاس وسیع، با توجیه‌های ایدئولوژیک، سرکوب و نابود می‌کند. درست مانند زندان‌های گسترده و شکنجه‌گاه‌های آشکار و پنهان جمهوری اسلامی

آلمان نازی، که بسیاری از اردوگاه‌های مرگ آگاه بودند اما کاری نمی‌کردند.
کره شمالی امروز، که وحشت، فقر و سانسور، هرگونه کنش جمعی را در نطفه خفه می‌کند.
در همه این نمونه‌ها، «ترس»، «بی‌اعتمادی»، و «ترس از شکست» جامعه را به حالتی از تعلیق می‌برد: جامعه‌ای که دیگر به تأثیر صدای خود باور ندارد.


🟣چرا مردم ایران در ابعاد وسیع میلیونی حرکت نمی‌کنند؟
گروهی از مردم ایران پیش‌تر بارها به خیابان آمدند، کشته، کور، زندانی و تبعید شدند، اما هیچ تغییر ساختاری رخ نداد. این اعتراضات در ابعاد گسترده در تمتم ایران اتفاق افتاد ولی به لحاظ کمّی جمعیت کافی نبود بعضا تعداد سرکوبگران از تعداد تظاهرکنندگان بیشتر بود. مردم اما در عمل دیده‌اند که عدم سازماندهی و همبستگی ملی باعث ریخته شدن خون های بیشتری شد و تفسیر این درد جانکاه تنها در روایت‌های سیاسی مصرف می‌شود و نتیجه آنی در کار نیست. پس ترجیح می‌دهند در سکوت، منتظر یک لحظه‌ی “حتمی و مؤثر” بمانند — لحظه‌ای که مثلاً با حمله خارجی به مراکز نظامی، رژیم توازن قدرت خود را از دست بدهد.


🟣آیا این وضعیت پایدار است؟ نه. جامعه در کمین فرصت است
هرچند سطح مشارکت خیابانی پایین است، اما سطح تولید اعتراض در زبان، هنر، طنز، موسیقی و فضای مجازی بسیار بالاست. این یعنی جامعه نخوابیده، بلکه در حال آماده‌سازی ناخودآگاه خود برای لحظه‌ای مناسب است. آن لحظه، می‌تواند ضربه اقتصادی، فروپاشی درونی، یا بحران خارجی باشد. اما برای آن لحظه، باید آماده بود.


🟣طرح بیدارسازی ملی در دوران تعلیق جنبشهای خیابانی
برای عبور از این وضعیت، به راهبردی سه‌فازی نیاز داریم:‌ فاز ۱: بازسازی روان جمعی

احیای اعتماد به خود از طریق روایت پیروزی‌های کوچک و بزرگ
بازآفرینی زبان اعتراض و برپایی قیام سراسری (با فریاد، با هنر، طنز، خاطره، ترانه، سازماندهی مخفی، اعتصاب، تظاهرات خیابانی بهنگامی که مطمئن باشیم تعداد زیادی شرکت میکنند. ...


💠 برای مطالعه ادامه مطلب اینجا کلیک کنید.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
⚪️ @DORRTV
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM



group-telegram.com/iranyarannetwork1398/34892
Create:
Last Update:

🤩 ویکتوریا آزاد: بیدارسازی ملی در دوران تعلیق جنبش های وسیع خیابانی: ایران در آستانه فوران

به قلم #ویکتوریا_آزاد /۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴:

انفجار هولناک و مرگبار بندرعباس و سکوت مردم در آن خطهٔ ایران مرا بر آن واداشت که بیشتر تعمق کنم که چه اتفاقی در روح و روان مردم افتاده، آیا «سنگ شدند» یا «سنگشان کردند». در واقعیت می شنویم که مردم جمهوری اسلامی را مسئول این فاجعه می‌دانند و از همین رو حکومت تهدیدها و فشارهای خود را به مردم صدچندان کرده تا به اصطلاح “تشویش اذهان” نکنند و به‌این‌ترتیب جلوی انتشار اخبار درست گرفته شود تا حکومت باردیگر از زیربار رفتن مسئولیت شانه خالی کند.

در فجایع آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، فروریزی ساختمان متروپل در آبادان، موارد متعدد ریزش معادن و جان‌باختن کارگرانی که زیر آوار مدفون شدند، اتوبوس‌های مدارس که به دره افتادند، زلزله‌ها و سیل‌ها و غیره، نه‌تنها حکومت کمکی به مردم نمی‌کند؛ بلکه خود مستقیم و غیرمستقیم عامل و یا مسئول فاجعه است و برای جلوگیری از روشدن دستش و اعتراضات مردمی، آنها را تهدید هم میکند.

در سال‌های اخیر، ایران به صحنه‌ای از تناقض‌های شدید بدل شده است: خشم عمیق و گسترده اقشاری از مردم، در کنار سکوتی که گویی به «سنگ‌شدگی» بخش بزرگی از مردم بدل شده است. فجایع انسانی از جمله انفجارهای دستی و غیردستی، اعدام‌های فراقانونی، فساد گسترده آقازاده‌ها، و فروپاشی زیست‌محیطی، در هر کشور دیگری استخوان حکومت را خرد می‌کرد. اما در ایران، جز چند اعتراض صنفی پراکنده، واکنشی فراگیر به چشم نمی‌خورد. چرا؟

این وضعیت را نمی‌توان با واژگانی چون «بی‌غیرتی یا ترس» توضیح داد. آنچه ما با آن مواجهیم، پدیده‌ای است به‌مراتب پیچیده‌تر: جامعه‌ای هوشیار اما زخمی، پرانرژی اما منتظر، حاضر اما در تعلیق.


🟣 تجربه تاریخی سنگ‌شدن اجتماعی
این سکوت پرطنین،مشابهت‌هایی با برخی نمونه‌های تاریخی دارد:

شوروی در اواخر عصر استالین، که مردم می‌دانستند چه فجایعی در گولاگ‌ها می‌گذرد اما مردم در ابعاد میلیونی سکوت می‌کردند. «گولاگ» (Gulag)
مخفف واژه روسی “Главное управление лагерей” به معنی “اداره اصلی اردوگاه‌ها” بود.در دوره استالین، این نام به سامانه وسیع اردوگاه‌های کار اجباری در سراسر شوروی اطلاق می‌شد؛ جایی که میلیون‌ها نفر ـ زندانیان سیاسی، روشنفکران، دهقانان معترض، افسران نظامی، و حتی آدم‌های بی‌گناه ـ برای سال‌ها به بیگاری، سرما، گرسنگی و مرگ فرستاده می‌شدند. در ادبیات معاصر، «گولاگ» تبدیل به کلمه‌ای جهانی شده برای توصیف هر ساختار حکومتی که مردم را در مقیاس وسیع، با توجیه‌های ایدئولوژیک، سرکوب و نابود می‌کند. درست مانند زندان‌های گسترده و شکنجه‌گاه‌های آشکار و پنهان جمهوری اسلامی

آلمان نازی، که بسیاری از اردوگاه‌های مرگ آگاه بودند اما کاری نمی‌کردند.
کره شمالی امروز، که وحشت، فقر و سانسور، هرگونه کنش جمعی را در نطفه خفه می‌کند.
در همه این نمونه‌ها، «ترس»، «بی‌اعتمادی»، و «ترس از شکست» جامعه را به حالتی از تعلیق می‌برد: جامعه‌ای که دیگر به تأثیر صدای خود باور ندارد.


🟣چرا مردم ایران در ابعاد وسیع میلیونی حرکت نمی‌کنند؟
گروهی از مردم ایران پیش‌تر بارها به خیابان آمدند، کشته، کور، زندانی و تبعید شدند، اما هیچ تغییر ساختاری رخ نداد. این اعتراضات در ابعاد گسترده در تمتم ایران اتفاق افتاد ولی به لحاظ کمّی جمعیت کافی نبود بعضا تعداد سرکوبگران از تعداد تظاهرکنندگان بیشتر بود. مردم اما در عمل دیده‌اند که عدم سازماندهی و همبستگی ملی باعث ریخته شدن خون های بیشتری شد و تفسیر این درد جانکاه تنها در روایت‌های سیاسی مصرف می‌شود و نتیجه آنی در کار نیست. پس ترجیح می‌دهند در سکوت، منتظر یک لحظه‌ی “حتمی و مؤثر” بمانند — لحظه‌ای که مثلاً با حمله خارجی به مراکز نظامی، رژیم توازن قدرت خود را از دست بدهد.


🟣آیا این وضعیت پایدار است؟ نه. جامعه در کمین فرصت است
هرچند سطح مشارکت خیابانی پایین است، اما سطح تولید اعتراض در زبان، هنر، طنز، موسیقی و فضای مجازی بسیار بالاست. این یعنی جامعه نخوابیده، بلکه در حال آماده‌سازی ناخودآگاه خود برای لحظه‌ای مناسب است. آن لحظه، می‌تواند ضربه اقتصادی، فروپاشی درونی، یا بحران خارجی باشد. اما برای آن لحظه، باید آماده بود.


🟣طرح بیدارسازی ملی در دوران تعلیق جنبشهای خیابانی
برای عبور از این وضعیت، به راهبردی سه‌فازی نیاز داریم:‌ فاز ۱: بازسازی روان جمعی

احیای اعتماد به خود از طریق روایت پیروزی‌های کوچک و بزرگ
بازآفرینی زبان اعتراض و برپایی قیام سراسری (با فریاد، با هنر، طنز، خاطره، ترانه، سازماندهی مخفی، اعتصاب، تظاهرات خیابانی بهنگامی که مطمئن باشیم تعداد زیادی شرکت میکنند. ...


💠 برای مطالعه ادامه مطلب اینجا کلیک کنید.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
⚪️ @DORRTV

BY شبکه ایرانیاران (مؤسس ویکتوریا آزاد)




Share with your friend now:
group-telegram.com/iranyarannetwork1398/34892

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. Asked about its stance on disinformation, Telegram spokesperson Remi Vaughn told AFP: "As noted by our CEO, the sheer volume of information being shared on channels makes it extremely difficult to verify, so it's important that users double-check what they read." In December 2021, Sebi officials had conducted a search and seizure operation at the premises of certain persons carrying out similar manipulative activities through Telegram channels. Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives?
from in


Telegram شبکه ایرانیاران (مؤسس ویکتوریا آزاد)
FROM American