Telegram Group & Telegram Channel
برای امنیت پایدار)عملکرد فرمانده تیپ مهاباد از شهریور ماه60 تا دی ماه 1361-نویسنده سرهنگ شریف نسب قسمت 10)
فرمانده قدیم از آمدن هلیکوپتر خوشحال بود. هلیکوپتر، سربازان زخمی که گویا دو الی سه نفر بودند و زخمی شهر را سوار کردند. هلیکوپتر پرواز کرد و زخمی شهر در پادگان لشکر، بدون ثبت نام و نشان و علت مجروحیت او، تحویل آمبولانس دیگری شد.
عصر آن روز دکتر بیمارستان خبر داد که در شهر شایع شده، فرمانده جدید پادگان پای هلیکوپتر آمده و گفته اول زخمی‌ شهر را سوار کنید و بعد سربازان را، این خبر را به فال نیک گرفتم، هر چند من چنین چیزی نگفته بودم، فقط برای نجات آن جوان سنگ تمام گذاشته بودم، با خودم گفتم، مردم این شهر آدم‌های با فرهنگی هستند، یک گام محبت را با صد گام پاسخ می‌دهند، همین هم شد.
رادیو و تلویزیون شهر که کارمندان نخبه و دلسوزی داشت، علاقه نشان دادند که هفته‌ای یک ساعت با من مصاحبه کنند و مردم را با سیاست و برنامه‌های جدید پادگان برای رسیدن به آرامش و امنیت آشنا کنند. این کار کمک ارزنده و بزرگی برای من بود. رژیم گذشته برای مهاباد و رفاه مردم اهمیت خاصی قائل شده بود. این شهر کوچک پیش از انقلاب، از تلویزیون، سد و کانال‌های سیستم آبیاری پیشرفته برخوردار شده بود.
مهاباد، در میان اقوام کرد سوریه، عراق و ترکیه هم محبوبیت و شهرت بالایی داشت و اغلب، آن را مرکز استان کردستان می‌شناختند. شامگاه روز سوم، با همه سختی‌هایش رسید. صدای تیراندازی‌ها شدیدتر به گوش می‌رسید و شب سخت‌تری را خبر می‌داد. در طول روز یکی از پایگاه‌های مجاور پادگان را مورد بازدید قرار دادم، نفرات پایگاه را دو سه برابر ظرفیت قانونی خود دیدم، از یک نفر سرباز پرسیدم چند وقت است که به مرخصی نرفته، گفت حدود هفت ماه، از دیگری پرسیدم، در همین حدود گفت، به فرمانده که اتفاقاً در دوره عالی دانشجوی من در سال ۵۴ و ۵۵ بود،گفتم چرا این اندازه بین مرخصی‌ها فاصله است، گفت نیرو کم داریم، گفتم بیش از ۵۰ درصد اضافه داری، اگر به پایگاه حمله شود همدیگر را می‌زنند، کار حساب دارد. من برای برداشت نیروی اضافی از پایگاه‌ها برنامه می‌ریزم شما هم مرخصی‌ها را برسانید به چهل روز یک هفته، سربازان زن و بچه دار در اولویت برخورداری از مرخصی بیشتر، سرباز با روحیه خسته، بی خبر از خانه و خانواده خود را در سربازخانه محبوس می‌بیند و میل جنگیدن ندارد. برای سربازان هم صحبت کردم و از برنامه‌هایم که برای خدمت به مردم و بازگرداندن امنیت و فعال کردن اقتصاد و جامعه آمده‌ام سخن گفتم.
شاید تا آن روز همه فکر کرده بودند که برای جنگ آمده‌اند، برای آنها توضیح دادم که دشمن ما مردم نیستند، بلکه گروهی هستند که خود را بر مردم تحمیل کرده‌اند و از آموزش خوبی هم برخوردارند که اگر کوتاه بیاییم، به راحتی بر ما غلبه پیدا می‌کنند. جداگانه فرماندهان را در مسجد پادگان، بعد از نماز مغرب و عشا، فراخواندم و از اهمیت آموزش و آمادگی جسمانی سرباز برای مقابله با افراد مسلح غیرقانونی سخن گفتم و خود را آماده و مُصر برای بازرسی و ارزیابی پیشرفت کار اعلام کردم. اهمیت استحکام سنگرها و رعایت فاصله مناسب بین آنها و اعزام گشتی‌های زوجی در اطراف پایگاه‌ها را گوشزد کردم و گفتم مایه سرشکستگی است که از ضعف‌های ما استفاده کنند و سنگرهایمان را تصرف کنند. پایگاه‌ها باید حداقل نفرات و حداکثر توان رزمی را داشته باشند و این کار ممکن نیست مگر با خواست و پیگیری فرماندهان.
این برنامه هر شب توسط من در مسجد برای فرماندهان و سربازان ارائه می‌شد.از نگهداری اسلحه تا به کارگیری دقیق آن در برابر دشمن متجاوز که در کنار ورزش و پرورش جسمانی ما را در برابر حوادث بیمه می‌کند، صحبت می‌کردم. به موازات پیشرفت آموزشی، برنامه‌های اخلاقی و عقیدتی هم توسط روحانیون مامور و عقیدتی سیاسی پادگان برای رزمندگان، تدارک و طرح‌ریزی گردید. آینده نشان می‌داد که با رفاقت و تلاش فرماندهان، تحولی در حال شکل گیری است.



group-telegram.com/pt22b/7755
Create:
Last Update:

برای امنیت پایدار)عملکرد فرمانده تیپ مهاباد از شهریور ماه60 تا دی ماه 1361-نویسنده سرهنگ شریف نسب قسمت 10)
فرمانده قدیم از آمدن هلیکوپتر خوشحال بود. هلیکوپتر، سربازان زخمی که گویا دو الی سه نفر بودند و زخمی شهر را سوار کردند. هلیکوپتر پرواز کرد و زخمی شهر در پادگان لشکر، بدون ثبت نام و نشان و علت مجروحیت او، تحویل آمبولانس دیگری شد.
عصر آن روز دکتر بیمارستان خبر داد که در شهر شایع شده، فرمانده جدید پادگان پای هلیکوپتر آمده و گفته اول زخمی‌ شهر را سوار کنید و بعد سربازان را، این خبر را به فال نیک گرفتم، هر چند من چنین چیزی نگفته بودم، فقط برای نجات آن جوان سنگ تمام گذاشته بودم، با خودم گفتم، مردم این شهر آدم‌های با فرهنگی هستند، یک گام محبت را با صد گام پاسخ می‌دهند، همین هم شد.
رادیو و تلویزیون شهر که کارمندان نخبه و دلسوزی داشت، علاقه نشان دادند که هفته‌ای یک ساعت با من مصاحبه کنند و مردم را با سیاست و برنامه‌های جدید پادگان برای رسیدن به آرامش و امنیت آشنا کنند. این کار کمک ارزنده و بزرگی برای من بود. رژیم گذشته برای مهاباد و رفاه مردم اهمیت خاصی قائل شده بود. این شهر کوچک پیش از انقلاب، از تلویزیون، سد و کانال‌های سیستم آبیاری پیشرفته برخوردار شده بود.
مهاباد، در میان اقوام کرد سوریه، عراق و ترکیه هم محبوبیت و شهرت بالایی داشت و اغلب، آن را مرکز استان کردستان می‌شناختند. شامگاه روز سوم، با همه سختی‌هایش رسید. صدای تیراندازی‌ها شدیدتر به گوش می‌رسید و شب سخت‌تری را خبر می‌داد. در طول روز یکی از پایگاه‌های مجاور پادگان را مورد بازدید قرار دادم، نفرات پایگاه را دو سه برابر ظرفیت قانونی خود دیدم، از یک نفر سرباز پرسیدم چند وقت است که به مرخصی نرفته، گفت حدود هفت ماه، از دیگری پرسیدم، در همین حدود گفت، به فرمانده که اتفاقاً در دوره عالی دانشجوی من در سال ۵۴ و ۵۵ بود،گفتم چرا این اندازه بین مرخصی‌ها فاصله است، گفت نیرو کم داریم، گفتم بیش از ۵۰ درصد اضافه داری، اگر به پایگاه حمله شود همدیگر را می‌زنند، کار حساب دارد. من برای برداشت نیروی اضافی از پایگاه‌ها برنامه می‌ریزم شما هم مرخصی‌ها را برسانید به چهل روز یک هفته، سربازان زن و بچه دار در اولویت برخورداری از مرخصی بیشتر، سرباز با روحیه خسته، بی خبر از خانه و خانواده خود را در سربازخانه محبوس می‌بیند و میل جنگیدن ندارد. برای سربازان هم صحبت کردم و از برنامه‌هایم که برای خدمت به مردم و بازگرداندن امنیت و فعال کردن اقتصاد و جامعه آمده‌ام سخن گفتم.
شاید تا آن روز همه فکر کرده بودند که برای جنگ آمده‌اند، برای آنها توضیح دادم که دشمن ما مردم نیستند، بلکه گروهی هستند که خود را بر مردم تحمیل کرده‌اند و از آموزش خوبی هم برخوردارند که اگر کوتاه بیاییم، به راحتی بر ما غلبه پیدا می‌کنند. جداگانه فرماندهان را در مسجد پادگان، بعد از نماز مغرب و عشا، فراخواندم و از اهمیت آموزش و آمادگی جسمانی سرباز برای مقابله با افراد مسلح غیرقانونی سخن گفتم و خود را آماده و مُصر برای بازرسی و ارزیابی پیشرفت کار اعلام کردم. اهمیت استحکام سنگرها و رعایت فاصله مناسب بین آنها و اعزام گشتی‌های زوجی در اطراف پایگاه‌ها را گوشزد کردم و گفتم مایه سرشکستگی است که از ضعف‌های ما استفاده کنند و سنگرهایمان را تصرف کنند. پایگاه‌ها باید حداقل نفرات و حداکثر توان رزمی را داشته باشند و این کار ممکن نیست مگر با خواست و پیگیری فرماندهان.
این برنامه هر شب توسط من در مسجد برای فرماندهان و سربازان ارائه می‌شد.از نگهداری اسلحه تا به کارگیری دقیق آن در برابر دشمن متجاوز که در کنار ورزش و پرورش جسمانی ما را در برابر حوادث بیمه می‌کند، صحبت می‌کردم. به موازات پیشرفت آموزشی، برنامه‌های اخلاقی و عقیدتی هم توسط روحانیون مامور و عقیدتی سیاسی پادگان برای رزمندگان، تدارک و طرح‌ریزی گردید. آینده نشان می‌داد که با رفاقت و تلاش فرماندهان، تحولی در حال شکل گیری است.

BY pt22b


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/pt22b/7755

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

These entities are reportedly operating nine Telegram channels with more than five million subscribers to whom they were making recommendations on selected listed scrips. Such recommendations induced the investors to deal in the said scrips, thereby creating artificial volume and price rise. Apparently upbeat developments in Russia's discussions with Ukraine helped at least temporarily send investors back into risk assets. Russian President Vladimir Putin said during a meeting with his Belarusian counterpart Alexander Lukashenko that there were "certain positive developments" occurring in the talks with Ukraine, according to a transcript of their meeting. Putin added that discussions were happening "almost on a daily basis." The fake Zelenskiy account reached 20,000 followers on Telegram before it was shut down, a remedial action that experts say is all too rare. One thing that Telegram now offers to all users is the ability to “disappear” messages or set remote deletion deadlines. That enables users to have much more control over how long people can access what you’re sending them. Given that Russian law enforcement officials are reportedly (via Insider) stopping people in the street and demanding to read their text messages, this could be vital to protect individuals from reprisals. In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed.
from in


Telegram pt22b
FROM American