group-telegram.com/tahkimmelat/40653
Last Update:
♦️ نرمالیزه کردن صلح در دنیای نرمالیزه شده با جنگ و خشونت
🖊️ سعید مدنی
مشکل امروز صلحطلبان و جنبش صلح، هنجاری و نرمالیزهشدنِ خشونت، جنگ و مرگ در بسیاری از مناطق دنیاست. در سرزمین من، ایران، سالهاست که تورم حدود چهل درصدی، امری عادی محسوب میشود.
برخی روشنفکران و اقتصاددانان ارگانیک هم، مقالاتی مبنی بر وجود تورم در همهی دنیا، از جمله ایران، نوشتهاند؛ گویی قرار گرفتن یکسوم جمعیت زیر خط فقر و یکسوم دیگر در حال ریزش به زیر خط فقر، در همهی دنیا امری عادی و متعارف و این خشونتِ شرمآور، امری هنجار و حتی معمول است که احیاناً میتوان برای آن راهحلی متعارف در درون ساختار سیاسی-اقتصادی کنونی یافت.
به همین ترتیب، هر روز اخباری دربارهی خشونت حاصل از بحرانهای کنونی ایران میبینیم و میشنویم، بدون آنکه هیچیک از آنها امری غیرمعمول محسوب شود.
در کشور من، ایران، پانزده سال مجازات سخت برای دو مرد و یک زن، امری متعارف است. حضور برندهی جایزهی صلح نوبل در زندان، امری عادی است. به زندان افتادنِ چندینسالهی مردان و زنان، اعم از دانشجو، معلم، کارگر، نویسنده و مترجم، به جرم سخنگفتن و اعتراض به وضع موجود و خشونت حاکم بر زندگی روزمره، نهتنها استثنا نیست، بلکه بخشی از جریان عادی هر روز است. در این کشور، تشکیل 90 هزار پروندهی قضایی برای دختران و پسران جوانی که معترض حجاب اجباری بودند و اعمال خشونت علیه آنها، بدیهی، معمول و متعارف محسوب میشود؛ گویی چهرهای بیبدیل از وضعیتی کاملاً عادی است.
مسئلهی پیشِ روی صلحطلبان و جنبش صلحطلبی در کشورهای دموکراتیک، تفاوت جدی با مسائل فعالان این جنبش در کشورهای اقتدارگرا دارد.
کار دشوار صلحطلبان در ایران و دیگر کشورهای بیبهره از حقوق بشر یا ناقض آن، مبارزه برای صلح در دنیایی است که جنگ و خشونت، نابرابری و تبعیض، امری متعارف و بخشی از زندگی روزمره است.
اگرچه هنوز هم دستهای از صاحبنظران، ادعاهای اولویت اخلاقی خشونتپرهیزیِ صلحطلبان را به چالش کشیده و تأکید میکنند که خشونت میتواند عاملی مؤثر و حتی عادلانه برای نفی خشونت در نظامهای اقتدارگرا باشد و از همینرو، صلحطلبی مطلق یا خشونتپرهیزی بهمثابه یک استراتژی و اصل را مورد سؤال قرار میدهند (Howes, 2009) که البته عواقب میمونی برای جامعهی ایران ندارد. مجموعهی این تحولات معنوی و نظری دربارهی صلح و صلحطلبی، موجب شکلگیری مفاهیمی ابداعی مانند «امنیت انسانی»، «دفاع غیر تهاجمی» (non-offensive) و ارتقای اندیشه پیرامون «مقاومت مدنی» شده است.
فعالان صلح در گروهِ ضعیفتر ـ مانند اپوزیسیون تحت سرکوب ـ اغلب عدالت و برابری را پیششرط هرگونه صلح میدانند و بر صلح سیاسی تأکید دارند؛ در حالیکه فعالانِ گروه قویتر ـ مانند احزاب حاکم یا بخشهایی از ساخت قدرت ـ بیشتر بر صلحسازی بینفردی یا میان جناحهای درون قدرت تمرکز میکنند. برای مثال، ایدهی وفاق در دولت پزشکیان. این تفاوتها در فرایند ادغام افقی حامیان متنوع صلح، بسیار چالشبرانگیز بوده و مانع شکلگیری جنبش صلحی متحد و قوی میشود.
در جریان دورِ جدید مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و دولت ترامپ دربارهی پروژهی اتمی ایران و تحریمها، هموطنان من به دو دستهی حامی و مخالف مذاکرات تقسیم شدند: بخشی که عمدتاً اپوزیسیون خارج از کشور را در بر میگرفت، بهشدت با این گفتوگوها مخالف بودند و آن را راهی برای نجاتِ جمهوری اسلامی از بحرانهای تو در تو و تداوم نظام اقتدارگرا میدانستند و در مقابل، بخشی دیگر از اپوزیسیون که بیشتر در داخل کشور قرار داشتند، فارغ از آثار و نتایج این گفتوگوها بر سرنوشت جمهوری اسلامی، صرف اینکه توافق احتمالی میتواند سایهی جنگ را از آسمان ایران دور کند و اندکی گشایش در معیشتِ روزمرهی نزدیک به نیمی از جمعیت فقیر یا در معرض فقر ایجاد کند، آن را شایستهی حمایت و تأیید میدانستند. تردیدی نیست که بخشی از این تفاوت دیدگاهها تحت تأثیر باورها، استراتژیها و تعلقات سیاسی است؛ اما در عین حال، بخش مهمی از آن نیز مربوط به حضور در فضاهای متفاوتی است که افراد و گروهها در آن تنفس میکنند. این فضاهای متفاوت، منجر به اختلافنظر در معنای صلح و خشونت نیز میشود.
این مطلب را دکتر سعید مدنی چند روز پیش از شروع جنگ ۱۲ روزه از زندان دماوند برای کنفرانس: «صلح، دموکراسی، و رسانه: بازاندیشی در نظم جهانیِ دستخوش تحول و پیامدهای آن» در لاهه هلند نوشته و آنرا تقدیم کرده به دوست و همبندی سابق خود؛ جعفر پناهی و فیلم «یک تصادف ساده» او که فیلمی در ستایش خشونتپرهیزی است و فاتح نخل طلای کن.
٭زندان/تبعید دماوند
متن کامل
🆔@tahkimmelat
BY تحکیم ملت
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/tahkimmelat/40653