روایت۸۱/ روزنامه رسالت یکشنبه ۱۳۷۱/۱۰/۲۰ ، مصاحبه با علی فلاحیان:
….مطرح میشود که امام خمینـی در جلـسهای کـه آقای موسوی اردبیلی، #موسوی_خوئینی_ها ، #ابراهیم_رئیسی و مرحوم آسـید احمـد خمینـی بودهاند گفتند که پرونده رسیدگی به #انفجار_نخست_وزیری مختومه بشود. در ایـن مـورد ممکن هست توضیح بفرمایید؟
بله من هم شنیدم. ولی خوب جزئیاتش را در جریـان نیـستم. شما میتوانید از همان آقایان بپرسید. من شنیدم که حضرت امام فرمودند یک وقتی حالا نقل به مضمون، که یک وقتی آقای رجایی مرحوم در همین اتاق و در آنجـا نشسته بود، صحبت این آقای #بهزاد_نبوی شد.
مرحوم رجایی به من گفت ایشان را میشناسم، از همان زندان فردی مؤمن و قرص بود و او را تأیید میکرد و اینکه دستی در کار هست که افرادی را بدنام کنند و این حرفها در حـدی که من شنیدم ...ولی خُب در اصل بحثی که شما در اول مطرح کردید که ارتباطی ندارد،اینکه به دلایل مختلفی در عرصههای سیاسی یا غیره، پروندهای مختومه اعلام بشود که دلیل بـر برائـت نیـست، من هم حاکم شرع بودم و هم دادستان و بهرحال سوابق کار امنیتی در کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران و وزارت و… به جرات میگویم تا بحال حتی یک فقره هم نشده بود که از جماران پیامی بیاید که فلان پرونده را مختومه کنید، آن هم در چنین پرونده حساس و مهمی ، بالاخره واقعیت این است که رجایی و باهنر و شهید دفتریـان و شهید وحید دستگردی در این انفجار شهید شدند. کسی هم به اسم #مسعود_کشمیری که نفـوذ بالایی هم در بین آقایان نخست وزیری و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی داشت، عامل این انفجار بود. فراری هم داده شد. شهیدسازی هم شد. ملت و خلق الله هم توسط آقایان مسخره و ملعبه به نظر آمدند و تابوت خالی را بر دوش کشیدند، اسنادی هم جابجا شد و الی ماشاءالله، من به نظرم مرور زمان ابعاد این توطئه را روشنتر هم کرده ولی واقعا همتی برای رسیدگی به این پرونده نیست.
…من چند باری کشمیری را دیده بودم ،در #اطلاعات_نخست_وزیری ، هر باری دیدمش خیلی مبادی آداب و اخلاق اسلامی خودش را نـشان میداد.یا روزه بود یا دائم الوضو،خیلی جانماز آب میکشید،من از همان زمان دید خوبی نسبت به این آدم نداشتم، در اسناد باید باشد من همان زمان درباره ایشان به #خسرو_تهرانی در اطلاعات نخست وزیری چند باری گزارش دادم که ایشان را مراقبت بیشتری کنند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
….مطرح میشود که امام خمینـی در جلـسهای کـه آقای موسوی اردبیلی، #موسوی_خوئینی_ها ، #ابراهیم_رئیسی و مرحوم آسـید احمـد خمینـی بودهاند گفتند که پرونده رسیدگی به #انفجار_نخست_وزیری مختومه بشود. در ایـن مـورد ممکن هست توضیح بفرمایید؟
بله من هم شنیدم. ولی خوب جزئیاتش را در جریـان نیـستم. شما میتوانید از همان آقایان بپرسید. من شنیدم که حضرت امام فرمودند یک وقتی حالا نقل به مضمون، که یک وقتی آقای رجایی مرحوم در همین اتاق و در آنجـا نشسته بود، صحبت این آقای #بهزاد_نبوی شد.
مرحوم رجایی به من گفت ایشان را میشناسم، از همان زندان فردی مؤمن و قرص بود و او را تأیید میکرد و اینکه دستی در کار هست که افرادی را بدنام کنند و این حرفها در حـدی که من شنیدم ...ولی خُب در اصل بحثی که شما در اول مطرح کردید که ارتباطی ندارد،اینکه به دلایل مختلفی در عرصههای سیاسی یا غیره، پروندهای مختومه اعلام بشود که دلیل بـر برائـت نیـست، من هم حاکم شرع بودم و هم دادستان و بهرحال سوابق کار امنیتی در کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران و وزارت و… به جرات میگویم تا بحال حتی یک فقره هم نشده بود که از جماران پیامی بیاید که فلان پرونده را مختومه کنید، آن هم در چنین پرونده حساس و مهمی ، بالاخره واقعیت این است که رجایی و باهنر و شهید دفتریـان و شهید وحید دستگردی در این انفجار شهید شدند. کسی هم به اسم #مسعود_کشمیری که نفـوذ بالایی هم در بین آقایان نخست وزیری و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی داشت، عامل این انفجار بود. فراری هم داده شد. شهیدسازی هم شد. ملت و خلق الله هم توسط آقایان مسخره و ملعبه به نظر آمدند و تابوت خالی را بر دوش کشیدند، اسنادی هم جابجا شد و الی ماشاءالله، من به نظرم مرور زمان ابعاد این توطئه را روشنتر هم کرده ولی واقعا همتی برای رسیدگی به این پرونده نیست.
…من چند باری کشمیری را دیده بودم ،در #اطلاعات_نخست_وزیری ، هر باری دیدمش خیلی مبادی آداب و اخلاق اسلامی خودش را نـشان میداد.یا روزه بود یا دائم الوضو،خیلی جانماز آب میکشید،من از همان زمان دید خوبی نسبت به این آدم نداشتم، در اسناد باید باشد من همان زمان درباره ایشان به #خسرو_تهرانی در اطلاعات نخست وزیری چند باری گزارش دادم که ایشان را مراقبت بیشتری کنند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥4
روایت ۸۲ / مصاحبه روزنامه نشاط با ابراهیم یزدی ۱۳۷۸/۶/۲ :
محمدرضا کلاهی جوانی ۲۰ ساله کـه در لبـاس دوسـت بـا ظـاهری فریبنده و زبانی بسیار چرب...،کلاهی همان کسی بود که ساختمان مرکزی حزب جمهوری را در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ منفجر کرد و ناپدید شد. ... #مسعود_کشمیری به یکی از بالاترین و حساسترین مقامها و موقعیتها یعنی دبیری شورای امنیت ملی کشورمان دست یافته بود، جایی که محرمانهترین و جدیترین مسائل سرنوشت ساز کشور، با شرکت بالاترین مقامات تـصمیمگیرنـده از جملـه رئـیس جمهور، نخستوزیر، فرمانـدهان نیروهـا و وزرای مربوطـه بحـث و بررسـی میشد.
کشمیری کلیه مذاکرات شورای امنیت ملی را ضبط و ثبت و پیگیری مینمود. او آن چنان مورد اعتماد مرحوم شهید رجایی قرار گرفته بود، که اغلب به هنگام نماز، به اصرار ایشان جلو میایستاد و رجایی و دیگران در پشت سرش در نماز به او اقتدا میکردند. کشمیری همان کسی است که در ۸ شهریور ۶۰ در محل برگزاری جلسه شورای امنیت ملی، بمب گذاشت و لحظاتی بعد از خروج از جلسه، با کنترل از راه دور، آن را منفجر کرد...
اگرچه چند نفری ظاهراً بازداشت شدند، اما یک بررسی و پیگیری جدی هرگز صورت نگرفت و هیچ گزارشی به ملت داده نشد.
حادثهای مشابه این حوادث در هر کشور دیگری رخ میداد، حداقل وزیر کشور یا وزیر امنیت یا ...استعفا میداد. در آمریکا بعد از گذشت سی و چند سال از ترور کندی پرونده قتل او هنوز بسته نشده. اما در کشور ما، یک چنینانفجارهایی صورت گرفته و پیگیری جدی نشده است. روز بعد از #انفجار_نخست_وزیری جنازه شهیدان انفجار از جلوی ساختمان مجلس تشییع شد. مسئله انفجار، روزها مورد بحث نمایندگان بود. در یکی از بحثهـای خـصوصی با جمعی از نمایندگان این موضوع را مطرح کردم کـه کـشمیری بـا آن مـوقعیتی کـه داشت، برای سازمانی که به آن وابسته بود موساد و یـا... بـسیار بـاارزش بـوده است. به طوری که ارزش و فایده ادامه حضور کشمیری در آن جایگاه، به مراتب بیشتر از انفجار بمب و کشتن مقامات درجه اول کشور و سوخته شدن لو رفـتن و افشا شدن آن عامل میباشد. در عرف روابط بینالمللی، اگر چنان سازمانی، فرد یا افراد دیگـری را در درون نهادهای تصمیم گیرنده در همان سطح کشمیری یا بالاتر و بـا نفـوذ بیـشتر نداشـته باشند، این مهره را نمیسوزانند. اما کسی به این مطلب توجه نکرد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمدرضا کلاهی جوانی ۲۰ ساله کـه در لبـاس دوسـت بـا ظـاهری فریبنده و زبانی بسیار چرب...،کلاهی همان کسی بود که ساختمان مرکزی حزب جمهوری را در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ منفجر کرد و ناپدید شد. ... #مسعود_کشمیری به یکی از بالاترین و حساسترین مقامها و موقعیتها یعنی دبیری شورای امنیت ملی کشورمان دست یافته بود، جایی که محرمانهترین و جدیترین مسائل سرنوشت ساز کشور، با شرکت بالاترین مقامات تـصمیمگیرنـده از جملـه رئـیس جمهور، نخستوزیر، فرمانـدهان نیروهـا و وزرای مربوطـه بحـث و بررسـی میشد.
کشمیری کلیه مذاکرات شورای امنیت ملی را ضبط و ثبت و پیگیری مینمود. او آن چنان مورد اعتماد مرحوم شهید رجایی قرار گرفته بود، که اغلب به هنگام نماز، به اصرار ایشان جلو میایستاد و رجایی و دیگران در پشت سرش در نماز به او اقتدا میکردند. کشمیری همان کسی است که در ۸ شهریور ۶۰ در محل برگزاری جلسه شورای امنیت ملی، بمب گذاشت و لحظاتی بعد از خروج از جلسه، با کنترل از راه دور، آن را منفجر کرد...
اگرچه چند نفری ظاهراً بازداشت شدند، اما یک بررسی و پیگیری جدی هرگز صورت نگرفت و هیچ گزارشی به ملت داده نشد.
حادثهای مشابه این حوادث در هر کشور دیگری رخ میداد، حداقل وزیر کشور یا وزیر امنیت یا ...استعفا میداد. در آمریکا بعد از گذشت سی و چند سال از ترور کندی پرونده قتل او هنوز بسته نشده. اما در کشور ما، یک چنینانفجارهایی صورت گرفته و پیگیری جدی نشده است. روز بعد از #انفجار_نخست_وزیری جنازه شهیدان انفجار از جلوی ساختمان مجلس تشییع شد. مسئله انفجار، روزها مورد بحث نمایندگان بود. در یکی از بحثهـای خـصوصی با جمعی از نمایندگان این موضوع را مطرح کردم کـه کـشمیری بـا آن مـوقعیتی کـه داشت، برای سازمانی که به آن وابسته بود موساد و یـا... بـسیار بـاارزش بـوده است. به طوری که ارزش و فایده ادامه حضور کشمیری در آن جایگاه، به مراتب بیشتر از انفجار بمب و کشتن مقامات درجه اول کشور و سوخته شدن لو رفـتن و افشا شدن آن عامل میباشد. در عرف روابط بینالمللی، اگر چنان سازمانی، فرد یا افراد دیگـری را در درون نهادهای تصمیم گیرنده در همان سطح کشمیری یا بالاتر و بـا نفـوذ بیـشتر نداشـته باشند، این مهره را نمیسوزانند. اما کسی به این مطلب توجه نکرد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥5👍2❤1
روایت ۸۵/ در عکس مشهوری که خمینی را هنگام پایین آمدن از پلکان هواپیمای «ایرفرانس» در روز ۱۲ بهمن ۵۷ نشان می دهد، دو روحانی در میان همراهان او دیده می شوند؛ «مرتضی مطهری» و «حسن لاهوتی».
آیت الله حسن لاهوتی از روحانیان مبارزی بود که سال ها بر علیه محمدرضا شاه پهلوی فعالیت می کرد و بارها به همین دلیل به زندان افتاده بود؛ اولین بار در سال ۴۲ به خاطر اعتراض به بازداشت خمینی و آخرین بار در سال ۵۴ که تا آبان ۵۷ تداوم یافت.
نزدیکی او به خمینی باعث نخستین ماموریتی شد که در فردای پیروزی انقلاب به او واگذار شد؛ فرماندهی نیروهای انقلاب و سازمان دهی و راه اندازی سپاه پاسداران.
علاوه بر #حسن_لاهوتی، پسران او سعید و وحید نیز در سال های پیش از انقلاب به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شده بودند.
سرنوشت دیگری هم برای خانواده رقم خورد, در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب و بنابر وعده قبلی میان خانواده ها، حمید و سعید لاهوتی با «#فائزه_هاشمی » و «#فاطمه_هاشمی »، فرزندان #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ازدواج کردند.
روزنامه عرب زبان الحیات ۱۹۹۶/۳/۱۷ :
گرایش فائزه و پیش از او فاطمـه بـه سیاسـت، نـه تنهـا ناشـی از پرورش آنها در خانه پدرشان اکبر هاشمی رفسنجانی است، که همچنین ناشی از سرشت خانهای است که پس از ازدواج بدان پا نهادهاند. زیرا فائزه و فاطمه، با دو برادر حمید و سـعید دو فرزنـد آیـت الله لاهـوتی ازدواج کردنـد.
گفتـه میشود که دوستی عمیق میان لاهوتی و رفسنجانی برقرار بـود…وی پـس از پیروزی انقلاب کار تأسیس و تشکیل سپاه پاسداران و سپس فرماندهی آن را به عهده گرفت.
ولی خیلی زود با خمینی اختلاف پیدا کرد به ویژه آنکه بعدها معلوم شد که یکی از فرزندانش وحید عضو جنبش مجاهدین خلق است. در آن هنگام گفته شد که وی کشته یا اعدام شده، ولی بعدها، براساس آنچه که اخیراً بر سر زبانها افتاده اسـت معلوم شده که وی زنده است…
نشریه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور، ۱۹۸۲/۱/۱۱:
آقای رفـسنجانی چندی پیش به زنـدان اویـن در تهـران رفته و تقاضای ملاقات با دامادش را که بهعنوان یکی از اعضاء مجاهدین خلـق، در زندان به سر میبرد، مینماید.
زندانی همچنین پسر حسن لاهوتی هم هست فرزند دیگر لاهوتی در درگیری مـسلحانه بـا پاسداران در رشت کشته شده.
مقامات زندان اوین اجازه ملاقـات بـه رفسنجانی ندادند...
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آیت الله حسن لاهوتی از روحانیان مبارزی بود که سال ها بر علیه محمدرضا شاه پهلوی فعالیت می کرد و بارها به همین دلیل به زندان افتاده بود؛ اولین بار در سال ۴۲ به خاطر اعتراض به بازداشت خمینی و آخرین بار در سال ۵۴ که تا آبان ۵۷ تداوم یافت.
نزدیکی او به خمینی باعث نخستین ماموریتی شد که در فردای پیروزی انقلاب به او واگذار شد؛ فرماندهی نیروهای انقلاب و سازمان دهی و راه اندازی سپاه پاسداران.
علاوه بر #حسن_لاهوتی، پسران او سعید و وحید نیز در سال های پیش از انقلاب به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شده بودند.
سرنوشت دیگری هم برای خانواده رقم خورد, در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب و بنابر وعده قبلی میان خانواده ها، حمید و سعید لاهوتی با «#فائزه_هاشمی » و «#فاطمه_هاشمی »، فرزندان #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ازدواج کردند.
روزنامه عرب زبان الحیات ۱۹۹۶/۳/۱۷ :
گرایش فائزه و پیش از او فاطمـه بـه سیاسـت، نـه تنهـا ناشـی از پرورش آنها در خانه پدرشان اکبر هاشمی رفسنجانی است، که همچنین ناشی از سرشت خانهای است که پس از ازدواج بدان پا نهادهاند. زیرا فائزه و فاطمه، با دو برادر حمید و سـعید دو فرزنـد آیـت الله لاهـوتی ازدواج کردنـد.
گفتـه میشود که دوستی عمیق میان لاهوتی و رفسنجانی برقرار بـود…وی پـس از پیروزی انقلاب کار تأسیس و تشکیل سپاه پاسداران و سپس فرماندهی آن را به عهده گرفت.
ولی خیلی زود با خمینی اختلاف پیدا کرد به ویژه آنکه بعدها معلوم شد که یکی از فرزندانش وحید عضو جنبش مجاهدین خلق است. در آن هنگام گفته شد که وی کشته یا اعدام شده، ولی بعدها، براساس آنچه که اخیراً بر سر زبانها افتاده اسـت معلوم شده که وی زنده است…
نشریه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور، ۱۹۸۲/۱/۱۱:
آقای رفـسنجانی چندی پیش به زنـدان اویـن در تهـران رفته و تقاضای ملاقات با دامادش را که بهعنوان یکی از اعضاء مجاهدین خلـق، در زندان به سر میبرد، مینماید.
زندانی همچنین پسر حسن لاهوتی هم هست فرزند دیگر لاهوتی در درگیری مـسلحانه بـا پاسداران در رشت کشته شده.
مقامات زندان اوین اجازه ملاقـات بـه رفسنجانی ندادند...
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥7❤4
روایت ۸۶/ کتاب خاطرات مرتضی الویری؛ شکل گیری فلاح (منشعب شده از سازمان مجاهدین خلق)…مأموران دستگیرم کردند،این نخستین بار بود که دستگیر میشدم، این حادثه در فروردین سال ۱۳۵۰ اتفاق افتاد و علت آن هم همکاری در تکثیر شب نامهها بود. مرا به زندان عشرت آباد بردند و در یک سلول انفرادی انداختند. بیشتر زندانیان آنجا که در زندان عمومی حبس بودند، عقاید چپی و کمونیستی داشتند ...به وحید افراخته گفتم که بسیار علاقمند هـستم کـه وارد سـازمان مجاهـدین خلـق بشوم. او هم پذیرفت که کمکم کند. پس از چند مرحله قرار و دیـدار، عاقبـت در زمستان سال ۱۳۵۰ همکاری خود را به طور جدی با #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران آغـاز کردم ...من صحبتهای مفصلی با بیژن جزنی که از افراد رأس جناح چپ بود، مسعود رجوی، موسی خیابانی، کاظم ذوالانوار و دیگران داشتم. مثلاً مسعود رجوی بسیار روی من کار کرد تا مرا به خود نزدیک کند و تحت تأثیر قرار دهد ...پـس از پایان دوره نظام وظیفه در سال ۱۳۵۴.. با دوستان همفکـرم تـصمیم گـرفتیم فکـر ایجاد تشکیلاتی که از انحرافهای سازمان مجاهـدین خلـق مبـرا باشـد، را پیگیـری کنیم ...در سال ۱۳۵۶، تشکیلات گروه فلاح با بنبستهایی مواجه شده بود که فقط حضرت امام میتوانستند ما را از آن بنبستها برهاننـد؛ اینکـه بـرای تـأمین هزینه تشکیلات چه کار باید بکنیم؟ آیا میتوانیم بانک بزنیم؟سرقت کنیم؟ یا حق داریم از سهم امام استفاده کنیم؟ و همچنین درباره بعضی از روحانیون کـه در دام جریان رفورمیستی و سازش با رژیم افتاده بودندو درباره ملیگراها وشیوه مبارزاتیشان، مشکل داشتیم. ضمناً معتقد بودیم که مبارزه مسلحانه ضرورت تام دارد و میتوانیم ازآن طریق، به رژیم ضربه بزنیم و به هراسشان بیندازیم. هر چند میدانستیم نظر امام درباره مبارزه مسلحانه مساعد نیست اما لازم بود که استنباطمان از مبارزه مسلحانه را به اطـلاع ایـشان برسـانیم و نظر صریحشان را درباره مواردی که ذکر کردم، دریافت کنیم. من از طرف تشکیلات، مأموریت یافتم که این وظیفه را انجام دهم ...قـرار شـد مـن و همـسرم بـه آلمـان برویم. میخواستیم در آنجا از طریق دوستان، گذرنامه عراق را بگیریم ...در پاریس با قطبزاده در کافهای قرار ملاقات گذاشتیم ... آقای جنتی(حسین فرزند آیتاالله جنتی)گذرنامه بحرینی برای من و همسرم تهیه کرد و ترتیبی داد تا به عراق برویم.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥4❤2
روایت ۸۷ / کتاب خاطرات مرتضی الویری:
اوائل سال ۱۳۵۱ بود وحالا یکسالی میشد که من همکاری خود را به طور جدی با سـازمان مجاهـدین خلـق آغـاز کرده بودم… مجلهای منتشر میشد به نام «این هفته» در ایـن مجلـه، عکسهای سکـسی چاپ میشد و تنها مجله لختی کشور بود که به چاپ میرسید. من درباره این مجله حساسیت داشتم و نوعی احساس مسئولیت میکردم که با آن مقابله کـنم... وحیـد افراخته، گفتههایم را در تشکیلات مطرح کرد و آنها نیز پذیرفتند که این کـار انجـام شود...من هم دفتر مجله را که در خیابان شاه جمهوری اسلامی فعلـی قـرار داشت، شناسایی کردم و اطلاعات آن را به وحید افراخته دادم و نظرم بیشتر آتش زدن و یا انفجار مجله بود اما کار با مواد منفجره را هنوز بلد نبودم، چند روزی ازتحویل اطلاعات به وحید افراخته نگذشته بود که در روزنامهها خوانـدم: دفتـر مجلـه ایـن هفته منفجر شده اعضای سازمان، روزی را برای این کار انتخاب کرده بودند که تمام اعضای هیئت تحریریه مجله، در دفتر آنجا جمـع بودنـد و جلـسهای تـشکیل داده بودند ...در ۱۵ مـرداد ۱۳۵۱ دسـتگیر شـدم ...توسـط بهـروز ذوفـن لـو رفتـه بودم ...
[این هفته در تهران مجلهای بود با نام اختصاری این هفته نشریهای بود که در سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ در تهران منتشر میشد. این نشریه را نخستین و تنها نشریه پورن در ایران میدانند. جواد علامیر سردبیر این نشریه بود، در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۱ بمبی در دفتر مجله در خیابان فردوسی منفجر شد و یک نفر کشته وبیش از ده نفر هم در این حادثه جراحت شدید برداشتند،سازمان مجاهدین خلق مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفتند. #مرتضی_الویری از مسئولان جمهوری اسلامی طراح این حمله است]
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اوائل سال ۱۳۵۱ بود وحالا یکسالی میشد که من همکاری خود را به طور جدی با سـازمان مجاهـدین خلـق آغـاز کرده بودم… مجلهای منتشر میشد به نام «این هفته» در ایـن مجلـه، عکسهای سکـسی چاپ میشد و تنها مجله لختی کشور بود که به چاپ میرسید. من درباره این مجله حساسیت داشتم و نوعی احساس مسئولیت میکردم که با آن مقابله کـنم... وحیـد افراخته، گفتههایم را در تشکیلات مطرح کرد و آنها نیز پذیرفتند که این کـار انجـام شود...من هم دفتر مجله را که در خیابان شاه جمهوری اسلامی فعلـی قـرار داشت، شناسایی کردم و اطلاعات آن را به وحید افراخته دادم و نظرم بیشتر آتش زدن و یا انفجار مجله بود اما کار با مواد منفجره را هنوز بلد نبودم، چند روزی ازتحویل اطلاعات به وحید افراخته نگذشته بود که در روزنامهها خوانـدم: دفتـر مجلـه ایـن هفته منفجر شده اعضای سازمان، روزی را برای این کار انتخاب کرده بودند که تمام اعضای هیئت تحریریه مجله، در دفتر آنجا جمـع بودنـد و جلـسهای تـشکیل داده بودند ...در ۱۵ مـرداد ۱۳۵۱ دسـتگیر شـدم ...توسـط بهـروز ذوفـن لـو رفتـه بودم ...
[این هفته در تهران مجلهای بود با نام اختصاری این هفته نشریهای بود که در سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ در تهران منتشر میشد. این نشریه را نخستین و تنها نشریه پورن در ایران میدانند. جواد علامیر سردبیر این نشریه بود، در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۱ بمبی در دفتر مجله در خیابان فردوسی منفجر شد و یک نفر کشته وبیش از ده نفر هم در این حادثه جراحت شدید برداشتند،سازمان مجاهدین خلق مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفتند. #مرتضی_الویری از مسئولان جمهوری اسلامی طراح این حمله است]
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬3❤1
روایت ۸۸/ کتاب خاطرات #مرتضی_الویری:
... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان شرکت پوش تأسیس کردیم، که کارهای الکترومکانیکی و تعمیرات و مشاوره انجام میداد... ...دفتر شرکت پوش در قلهک را به محل کار گروه فلاح تبدیل کردیم.
در آنجا جزوههای تشکیلاتی را که از طریق #گروه_فجراسلام به دست ما میرسید را تکثیر و توزیع میکردیم ...عملاً مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودیم…اواخر سال ۱۳۵۶ یکی از اعضای گروه فلاح، بـه نـام حمیـد غفور مغربی که در آن موقع، دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی بود و اکنون در کسوت روحانیت است دستگیر شد.
چندی بعد، عضوی دیگر از گروه به نام نادر حلیمی که اکنون از برادران رده بالای سپاه است کـه مـا او را بـرای فراگیـری شیوههای جاسازی، نزد حاج حسن میرزایی که در خیابان عـینالدولـه کارگـاه نجاری داشت فرستاده بودیم، نیز دستگیر شد ...پس از مشورت با اعـضای گـروه قرار بر این شد که در اسرع وقت از کشور فرار کنم.
همسرم هم که در آن زمـان، دبیر ادبیات یکی از دبیرستانهای کرج بود و با گروه فلاح همکاری داشت، تـصمیم گرفت در این فرار با من همراه باشد ...در فرودگاه مهرآباد ...ما را دستگیر کردند و به شهربانی بردند ...همسرم خـودش را زن خانـهدار و بـیخبـر از مـسائل سیاسی معرفی کرد و پس از چند روز آزاد شد. اما من تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان ماندم ...
هفت، هشت ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی آقای مطهری مرا صدا کرد و گفت: پیروزی نزدیک است و ما دنبال دولت و کادر اجرایی هستیم شما آدمهایی را کـه در حـد فرمانـداری و اسـتانداری و وزارت هستند، به ما معرفی کن.... به خاطر اینکه در گروه فلاح چند مهندس وجود داشت، تدارکات فنی راهپیمائیها را به گروه فلاح میسپردند. کار ما این بود که مسیر راهپیمایی را پوشش صوتی بدهیم ...دوستی داشتیم به نـام #حسین_شیخ_عطار که از صدا و سیما اخـراج شـده بـود. او توانـست از طریق همکاران سابقش در صدا و سیما، چند دستگاه بیسیم را به دست ما برساند، همین بیسیمها شد مهمترین ابزار دست ما برای روز ورود امام از فرودگاه تا بهشت زهرا و بعد از آن مایه کنترل امنیت در مدرسه رفاه شد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان شرکت پوش تأسیس کردیم، که کارهای الکترومکانیکی و تعمیرات و مشاوره انجام میداد... ...دفتر شرکت پوش در قلهک را به محل کار گروه فلاح تبدیل کردیم.
در آنجا جزوههای تشکیلاتی را که از طریق #گروه_فجراسلام به دست ما میرسید را تکثیر و توزیع میکردیم ...عملاً مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودیم…اواخر سال ۱۳۵۶ یکی از اعضای گروه فلاح، بـه نـام حمیـد غفور مغربی که در آن موقع، دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی بود و اکنون در کسوت روحانیت است دستگیر شد.
چندی بعد، عضوی دیگر از گروه به نام نادر حلیمی که اکنون از برادران رده بالای سپاه است کـه مـا او را بـرای فراگیـری شیوههای جاسازی، نزد حاج حسن میرزایی که در خیابان عـینالدولـه کارگـاه نجاری داشت فرستاده بودیم، نیز دستگیر شد ...پس از مشورت با اعـضای گـروه قرار بر این شد که در اسرع وقت از کشور فرار کنم.
همسرم هم که در آن زمـان، دبیر ادبیات یکی از دبیرستانهای کرج بود و با گروه فلاح همکاری داشت، تـصمیم گرفت در این فرار با من همراه باشد ...در فرودگاه مهرآباد ...ما را دستگیر کردند و به شهربانی بردند ...همسرم خـودش را زن خانـهدار و بـیخبـر از مـسائل سیاسی معرفی کرد و پس از چند روز آزاد شد. اما من تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان ماندم ...
هفت، هشت ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی آقای مطهری مرا صدا کرد و گفت: پیروزی نزدیک است و ما دنبال دولت و کادر اجرایی هستیم شما آدمهایی را کـه در حـد فرمانـداری و اسـتانداری و وزارت هستند، به ما معرفی کن.... به خاطر اینکه در گروه فلاح چند مهندس وجود داشت، تدارکات فنی راهپیمائیها را به گروه فلاح میسپردند. کار ما این بود که مسیر راهپیمایی را پوشش صوتی بدهیم ...دوستی داشتیم به نـام #حسین_شیخ_عطار که از صدا و سیما اخـراج شـده بـود. او توانـست از طریق همکاران سابقش در صدا و سیما، چند دستگاه بیسیم را به دست ما برساند، همین بیسیمها شد مهمترین ابزار دست ما برای روز ورود امام از فرودگاه تا بهشت زهرا و بعد از آن مایه کنترل امنیت در مدرسه رفاه شد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3❤1
روایت ۸۹/ … خاطرات #مرتضی_الویری…
ازسوی آقای مطهری همه امور فنی ورود امام به ما سپرده شده بود وکار دست #گروه_فلاح بود، خاطرم هست که افراد کمیته موقت که پیـشتر عهـدهدار کمیتـه اسـتقبال از امـام بودند اگر چه ما کارمان امور امنیتی نبود اما چند ساواکی را هم در روز استقبال از امام دستگیر کردند،عدهای عقیده داشتند که باید آنها را اعدام کرد. نظر مقابل آن هم این بود که آنها را نگه داریم،شاید از طریق آنها به سرنخی برسیم و بهتر است که این گونه افراد، فعلا اعدام نشوند،آن موقع شهید رجـایی نگهبـان زندان ومسئول بازداشتگاه مدرسه رفاه بود، زیر زمین بزرگی بود که همه را آنجا جا داده بودند، آقای رجایی تفنگ روی کولش میگذاشت و پاس میداد و کسی حدس نمیزد که او دو سال دیگر، رئیس جمهور ایران شود.
در آن روزها، افرادیکه بعداً سمتها ومسئولیتهای اصلی کشور را به عهده گرفتند، خالصا مخلصا، در کنار هم فعالیت و کار میکردند و هیچ احساس برتری و پستتری و بالا بودن و پایین بودن، وجود نداشـت.
در کمیتـه استقبال از امام با چهرههایی آشنا شدم که تا پیش از آن، به علت خفقان حاکم بر کشور، آنها را نمیشناختم. یکی از این اشخاص، آقای بهزاد نبوی بود...
[مرتضی الویری در تمامی مراحل خاطراتش اشارهای به گروه فرقان نمیکند اما دهها شواهد مستند وجود دارد که الویری پس از آنکه به لو رفتن گروه فلاح مشکوک میشود #گروه_فرقان را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان بعدها به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.]
[گروه فرقان و فلاح از حوالی آبان۵۷ در خانهای در خیابان ایران کار تکثیر وانتشاراتی خود را انجام میداد، این همان خانهای است که خامنهای مدتی در آن اقامت داشت و کمی بعدتر #اکبر_گودرزی به عنوان رهبر گروه فرقان در آن بازداشت]
#بهزاد_نبوی ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از ورود خمینی به ایران پیشنهاد ادغام همه گروههای مسلح پیش از انقلاب را میدهد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ازسوی آقای مطهری همه امور فنی ورود امام به ما سپرده شده بود وکار دست #گروه_فلاح بود، خاطرم هست که افراد کمیته موقت که پیـشتر عهـدهدار کمیتـه اسـتقبال از امـام بودند اگر چه ما کارمان امور امنیتی نبود اما چند ساواکی را هم در روز استقبال از امام دستگیر کردند،عدهای عقیده داشتند که باید آنها را اعدام کرد. نظر مقابل آن هم این بود که آنها را نگه داریم،شاید از طریق آنها به سرنخی برسیم و بهتر است که این گونه افراد، فعلا اعدام نشوند،آن موقع شهید رجـایی نگهبـان زندان ومسئول بازداشتگاه مدرسه رفاه بود، زیر زمین بزرگی بود که همه را آنجا جا داده بودند، آقای رجایی تفنگ روی کولش میگذاشت و پاس میداد و کسی حدس نمیزد که او دو سال دیگر، رئیس جمهور ایران شود.
در آن روزها، افرادیکه بعداً سمتها ومسئولیتهای اصلی کشور را به عهده گرفتند، خالصا مخلصا، در کنار هم فعالیت و کار میکردند و هیچ احساس برتری و پستتری و بالا بودن و پایین بودن، وجود نداشـت.
در کمیتـه استقبال از امام با چهرههایی آشنا شدم که تا پیش از آن، به علت خفقان حاکم بر کشور، آنها را نمیشناختم. یکی از این اشخاص، آقای بهزاد نبوی بود...
[مرتضی الویری در تمامی مراحل خاطراتش اشارهای به گروه فرقان نمیکند اما دهها شواهد مستند وجود دارد که الویری پس از آنکه به لو رفتن گروه فلاح مشکوک میشود #گروه_فرقان را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان بعدها به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.]
[گروه فرقان و فلاح از حوالی آبان۵۷ در خانهای در خیابان ایران کار تکثیر وانتشاراتی خود را انجام میداد، این همان خانهای است که خامنهای مدتی در آن اقامت داشت و کمی بعدتر #اکبر_گودرزی به عنوان رهبر گروه فرقان در آن بازداشت]
#بهزاد_نبوی ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از ورود خمینی به ایران پیشنهاد ادغام همه گروههای مسلح پیش از انقلاب را میدهد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥5❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنگوی کاخ سفید در مورد لغو ویزای بیش از ۱۵۰۰ ایرانی،عرب و اروپائیان دانشجوی حامی غزه توضیح داد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏30❤6👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کارشناس صداوسیمای جمهوری اسلامی در یک برنامه شاخص مذهبی به نام سمت خدا : شورای نگهبان هتلی با صدها تخت و دهها اتاق در مشهد دارد
حسین حسینی قمی، کارشناس صداوسیمای جمهوری اسلامی گفت: «خدمت دو نفر از «فقهای شورای نگهبان» رفتم و گفتم من یک هتل در مشهد دیدم، ۱۵ طبقه که صدها تخت و ده ها اتاق داشت، پرسیدم مال کیست، گفتند: شورای نگهبان.»
این در خالی است که #شورای_نگهبان ۱۲ عضو شامل ۶ فقیه منصوب رهبر و ۶ حقوقدان به پیشنهاد رئیس قوهٔ قضائیه و تأیید مجلس دارد و طبق اعلام سازمان استخدامی کل کشور در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۵۰ کارمند رسمی دارد.
#فساد_سیستماتیک در حالی که رهبران جمهوری اسلامی همچون خامنهای کلا منکر آن عستند اما در تمام ارکان حکومت ریشه دوانده است.
"حسینی قمی" بعد از اینکه در این برنامه زنده گفت شورای نگهبان یه هتل لوکس ۱۵ طبقه تو مشهد داره؛
اکنون سه هفته هست که از حضور در این برنامه منع و ممنوع التصویر شده!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین حسینی قمی، کارشناس صداوسیمای جمهوری اسلامی گفت: «خدمت دو نفر از «فقهای شورای نگهبان» رفتم و گفتم من یک هتل در مشهد دیدم، ۱۵ طبقه که صدها تخت و ده ها اتاق داشت، پرسیدم مال کیست، گفتند: شورای نگهبان.»
این در خالی است که #شورای_نگهبان ۱۲ عضو شامل ۶ فقیه منصوب رهبر و ۶ حقوقدان به پیشنهاد رئیس قوهٔ قضائیه و تأیید مجلس دارد و طبق اعلام سازمان استخدامی کل کشور در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۵۰ کارمند رسمی دارد.
#فساد_سیستماتیک در حالی که رهبران جمهوری اسلامی همچون خامنهای کلا منکر آن عستند اما در تمام ارکان حکومت ریشه دوانده است.
"حسینی قمی" بعد از اینکه در این برنامه زنده گفت شورای نگهبان یه هتل لوکس ۱۵ طبقه تو مشهد داره؛
اکنون سه هفته هست که از حضور در این برنامه منع و ممنوع التصویر شده!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤯10🔥4🤬3👍1
آقایان بعد از پیام پوتین خیالشان راحت شد و به حجاب زنان بند کردند
روزنامه اعتماد نوشت:بعد از اینکه پوتین از تماس دوستان اسرائیلیاش و انتقال پیام آنها به ایران که «دیگر قصد حمله و جنگ ندارند» خبر داد، گویی خیال این جماعت هم راحت شد. باز به آن احوالی بازگشتند که تصور میکنند هیچ نیازی به مردم ندارند و همان چند درصد اندک طرفدارانشان را راضی نگه دارند، کفایت میکند.
حالا دوباره زمزمههایی شنیده میشود که زنان و دختران ایرانی که پوششی مطابق میل بعضی از نمایندگان را ندارند بیگانه و خودفروخته و عامل تهاجم غرب نامیده میشوند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روزنامه اعتماد نوشت:بعد از اینکه پوتین از تماس دوستان اسرائیلیاش و انتقال پیام آنها به ایران که «دیگر قصد حمله و جنگ ندارند» خبر داد، گویی خیال این جماعت هم راحت شد. باز به آن احوالی بازگشتند که تصور میکنند هیچ نیازی به مردم ندارند و همان چند درصد اندک طرفدارانشان را راضی نگه دارند، کفایت میکند.
حالا دوباره زمزمههایی شنیده میشود که زنان و دختران ایرانی که پوششی مطابق میل بعضی از نمایندگان را ندارند بیگانه و خودفروخته و عامل تهاجم غرب نامیده میشوند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬23❤5👍2🔥1
روایت ۹۰/ سبزوار رضایی میر قائد سال ۱۳۳۱ در مسجد سلیمان متولد شد.
او در سالهای پایانی دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰ با همراهی تنی چند از همفکرانش گروه منصورون یا جمعیت منصورون را تاسیس کرد.
#منصورون گروهی چریکی در ایران بود، که در استان خوزستان و علیه دودمان پهلوی فعالیت میکرد.
آنها بهتدریج در دهه ۱۳۵۰ از استان خوزستان آغاز کردند و در فاصله سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ نیز اعضایی از شهرهای کاشان، قم، شیراز و تهران، جذب کردند.
حسن هرمزی، #محسن_رضایی، مجید بقایی، #محمد_باقر_ذوالقدر ، #علی_شمخانی، #محمد_جهان_آرا ، #غلامعلی_رشید، اسماعیل دقایقی، سید احمد آوایی، اسماعیل زمانی، محمدباقر قاضیانی از جمله اعضای فعال منصورون بودند.
رضایی در سال ۱۳۵۱ بدلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر و به مدت ۵۰ روز در زندان انفرادی و سه ماه در زندان عمومی بـود.در سـال ۱۳۵۳ پـس از اتمـام تحـصیلات متوسطه، وارد دانشگاه علم و صنعت شد.
در ۱۳۵۴ برای دومین بار تحـت تعقیـب سـاواک قرارگرفتـه و زندگی مخفیانـه درپـیش گرفت.
تمامی اعضای فعال منصورون، در فاصله سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شدند، که هر یک پس از تحمل ۱ تا ۳ سال حبس، از زندان آزاد شدند.همچنین ۸ نفر از اعضای این گروه عبدالحسین سبحانی، غلامحسین صفاتی دزفولی، مهدی هنردار، کریم رفیعی، عزیز صفری، نورالدین شاهصفدری، علی جهانآرا و حسن هرمزی، در خلال درگیری مسلحانه یا در حال انجام عملیات چریکی و یا کار گذاشتن بمب و یا ساختن آن کشته شدند.
محسن رضایی بعـداز پیـروزی انقلاب و به پیشنهاد #بهزاد_نبوی در ادغام منصورون و دیگر گروههای مسلح و تشکیل #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی ، نقش کلیـدی داشـت.
وی سپس وارد سپاه پاسداران شد و معاونت اطلاعات و بررسیهای سیاسی را تأسیس و در خنثی سازی #کودتای_نقاب ، سرکوب مجاهدین خلق ، نقش مؤثری ایفا نمود تا نهایتاً با حکم خمینی در سال ۱۳۶۰ به فرماندهی سپاه منصوب شد.
پس از اتمام جنگ و مرگ خمینی نهایتا در سال ۷۶ به سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت، منصوب شد وی در چندین دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شرکت کرد ولی در تمامی آنها شکست خورد وی هم اکنون معاون اقتصادی رئیسجمهور است و در دانشگاه امام حسین و دافوس سپاه پاسداران نیز به عنوان عضوهیأت علمی فعالیت دارد.
ادامه دارد
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در سالهای پایانی دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰ با همراهی تنی چند از همفکرانش گروه منصورون یا جمعیت منصورون را تاسیس کرد.
#منصورون گروهی چریکی در ایران بود، که در استان خوزستان و علیه دودمان پهلوی فعالیت میکرد.
آنها بهتدریج در دهه ۱۳۵۰ از استان خوزستان آغاز کردند و در فاصله سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ نیز اعضایی از شهرهای کاشان، قم، شیراز و تهران، جذب کردند.
حسن هرمزی، #محسن_رضایی، مجید بقایی، #محمد_باقر_ذوالقدر ، #علی_شمخانی، #محمد_جهان_آرا ، #غلامعلی_رشید، اسماعیل دقایقی، سید احمد آوایی، اسماعیل زمانی، محمدباقر قاضیانی از جمله اعضای فعال منصورون بودند.
رضایی در سال ۱۳۵۱ بدلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر و به مدت ۵۰ روز در زندان انفرادی و سه ماه در زندان عمومی بـود.در سـال ۱۳۵۳ پـس از اتمـام تحـصیلات متوسطه، وارد دانشگاه علم و صنعت شد.
در ۱۳۵۴ برای دومین بار تحـت تعقیـب سـاواک قرارگرفتـه و زندگی مخفیانـه درپـیش گرفت.
تمامی اعضای فعال منصورون، در فاصله سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شدند، که هر یک پس از تحمل ۱ تا ۳ سال حبس، از زندان آزاد شدند.همچنین ۸ نفر از اعضای این گروه عبدالحسین سبحانی، غلامحسین صفاتی دزفولی، مهدی هنردار، کریم رفیعی، عزیز صفری، نورالدین شاهصفدری، علی جهانآرا و حسن هرمزی، در خلال درگیری مسلحانه یا در حال انجام عملیات چریکی و یا کار گذاشتن بمب و یا ساختن آن کشته شدند.
محسن رضایی بعـداز پیـروزی انقلاب و به پیشنهاد #بهزاد_نبوی در ادغام منصورون و دیگر گروههای مسلح و تشکیل #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی ، نقش کلیـدی داشـت.
وی سپس وارد سپاه پاسداران شد و معاونت اطلاعات و بررسیهای سیاسی را تأسیس و در خنثی سازی #کودتای_نقاب ، سرکوب مجاهدین خلق ، نقش مؤثری ایفا نمود تا نهایتاً با حکم خمینی در سال ۱۳۶۰ به فرماندهی سپاه منصوب شد.
پس از اتمام جنگ و مرگ خمینی نهایتا در سال ۷۶ به سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت، منصوب شد وی در چندین دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شرکت کرد ولی در تمامی آنها شکست خورد وی هم اکنون معاون اقتصادی رئیسجمهور است و در دانشگاه امام حسین و دافوس سپاه پاسداران نیز به عنوان عضوهیأت علمی فعالیت دارد.
ادامه دارد
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬7🤔3❤2🔥2👍1
روایت ۹۱/کتاب تاریخچه گروههای تشکیل دهنده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی:
▪️گروههای منصورون و صف:
غالب گروههای هفتگانه ادغام شده درهم منشعب از #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران هستند…کارشان را با منفجر کردن کاباره رستوران خوانسالار آغاز کردند و سپس به گلوله بستن مینیبوس حامل مستشاران آمریکایی، ادامه دادند،خودشان مدعی هستند حتی نـام گـروه توحیدی صف هم آمریکائیهـا را فراری میداد.
گروه صف عمده فعالیتهایش مختص حضور نیروهای آمریکایی بود، مستشاران نظامی ویا تکنسینهای نفتی و بازرگانان وتجار آمریکایی.
در سوی دیگر در جنوب ایران هنگامی که کارگران صنعت نفت در اعتصاب سراسری بودند، دوگروه چریکی منصورون و موحدین با ترور بروجردی و پل گریم آمریکایی کارشان را آغاز میکنند.
▪️گروه سبحانی از دیگر زیر مجموعههاب کلیدی #گروه_منصورون بود که در دزفول بین سالهای۴۹ تا ۵۴ فعالیت داشتند.
شیخ عبدالحسین سبحانی و عزیز صفری همراه با چند تن دیگر در ایـام جـشنهای انقلاب سفید آماده میکردند و مواد منفجره و دستگاه تکثیر و تایپ تهیه کرده و آزمایشاتی نیز انجام دادند که ...دستگیر شدند.. سبحانی چند ماه بعداز بازداشت در زندانجان میبازد..عزیز صفری نیز همراه با چند تـن دیگر به تشکیلات منصورون پیوستند.
▪️شاخه اهواز منصورون ۵۱ تا ۵۳:
...در سال۵۲ بر اثر غفلت آنان چند تن از آنها دستگیر میشوند. پـس از
آزادی در سال ۵۳ از طریق سید نورالدین شاه صفری با گروه انقلابی خرمشهر و شاخههای پیوسته به آن ارتباط برقرار میکنند. ولی در اردیبهشت ۵۴ این شاخه، باز، با ضربهای روبرو میشود که بر اثر آن یکی از افراد مخفـی میشود. زیـرا بـا داشتن سابقه زندان، دستگیریهای مجدد، موجب حبسهای طولانی میشد همین دلیل باعث شد تا آنان گروه خود را حذف و به تشکیلات منصورون پیوستند.
▪️غلامحسین صفاتی و یارانش در خلال سالهای ۵۱ تا۵۴...جزو اولین کسانی هستند که پس ازضربه شهریور ۵۰ بر سازمان مجاهدین خلق پس از گذشت بیش از ۲ سال تلاش پیگیر و پیوسـته، در سال ۵۳ متوجه تغییر مواضع ایدئولوژیک این سازمان میشوند و با خروج از سازمان به گروه منصورون میپیوندند.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
▪️گروههای منصورون و صف:
غالب گروههای هفتگانه ادغام شده درهم منشعب از #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران هستند…کارشان را با منفجر کردن کاباره رستوران خوانسالار آغاز کردند و سپس به گلوله بستن مینیبوس حامل مستشاران آمریکایی، ادامه دادند،خودشان مدعی هستند حتی نـام گـروه توحیدی صف هم آمریکائیهـا را فراری میداد.
گروه صف عمده فعالیتهایش مختص حضور نیروهای آمریکایی بود، مستشاران نظامی ویا تکنسینهای نفتی و بازرگانان وتجار آمریکایی.
در سوی دیگر در جنوب ایران هنگامی که کارگران صنعت نفت در اعتصاب سراسری بودند، دوگروه چریکی منصورون و موحدین با ترور بروجردی و پل گریم آمریکایی کارشان را آغاز میکنند.
▪️گروه سبحانی از دیگر زیر مجموعههاب کلیدی #گروه_منصورون بود که در دزفول بین سالهای۴۹ تا ۵۴ فعالیت داشتند.
شیخ عبدالحسین سبحانی و عزیز صفری همراه با چند تن دیگر در ایـام جـشنهای انقلاب سفید آماده میکردند و مواد منفجره و دستگاه تکثیر و تایپ تهیه کرده و آزمایشاتی نیز انجام دادند که ...دستگیر شدند.. سبحانی چند ماه بعداز بازداشت در زندانجان میبازد..عزیز صفری نیز همراه با چند تـن دیگر به تشکیلات منصورون پیوستند.
▪️شاخه اهواز منصورون ۵۱ تا ۵۳:
...در سال۵۲ بر اثر غفلت آنان چند تن از آنها دستگیر میشوند. پـس از
آزادی در سال ۵۳ از طریق سید نورالدین شاه صفری با گروه انقلابی خرمشهر و شاخههای پیوسته به آن ارتباط برقرار میکنند. ولی در اردیبهشت ۵۴ این شاخه، باز، با ضربهای روبرو میشود که بر اثر آن یکی از افراد مخفـی میشود. زیـرا بـا داشتن سابقه زندان، دستگیریهای مجدد، موجب حبسهای طولانی میشد همین دلیل باعث شد تا آنان گروه خود را حذف و به تشکیلات منصورون پیوستند.
▪️غلامحسین صفاتی و یارانش در خلال سالهای ۵۱ تا۵۴...جزو اولین کسانی هستند که پس ازضربه شهریور ۵۰ بر سازمان مجاهدین خلق پس از گذشت بیش از ۲ سال تلاش پیگیر و پیوسـته، در سال ۵۳ متوجه تغییر مواضع ایدئولوژیک این سازمان میشوند و با خروج از سازمان به گروه منصورون میپیوندند.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬4❤1👍1🔥1
روایت ۹۲/در بهمن ۱۳۵۵…در این ماه شدیدترین ضـربه بـر گـروه منصورون وارد میآید؛ پس از تجدید سازمان نـام منـصورون را انتخـاب میکنند اما نام ارتش انقلابی خلق مسلمان را تا اوایل سال ۵۷ در جزوات و نشریات درون گروهی برای خود استفاده میکنند.
کلا خوزستان، شاهرگ حیاتی نظام پهلوی بود و حکومت بدون نفت، نمیتوانست ادامه پیدا کند، از همین رو ...نخستین حرکتها در خوزستان آغاز میشود،در تظـاهرات در اهـواز دو نفر از پاسبانها را نشان کردند و در حالی که سوار بر موتور سیکلت بودند با شلیک ۴ تیر این دو پاسبان را که در دادگاه شرع انقلابی !! محکـوم به اعدام میشوند
رفته رفته ترورها و اعدامهای گروهها آغاز میشود؛کارگران و کارمندان پیرو شرکت نفت، بـه اعتصاب شرکت دامن میزدند. اما آمریکائیهـای مقـیم خوزسـتان بـه پشتیبانی از ارتش، سعی در شکستن اعتصاب داشتند.
«پـل گـریم » از مستشاران آمریکائی و مهندس بروجردی از ایرانیان توسط گروه موحدین در خیابان اعدام میشوند.
مهندس بروجردی رئیس بهـره بـرداری بـا شلیک سه تیر،تیرباران میشود.
سرهنگ عیوقی نیز که در سال ۵۶ ریاست گارد دانشگاه جنـدی شـاپور را بـه
عهده میگیرد باز توسط گروه منصورون ترور میشود.
… در ۲ بهمن ۵۷ در یک دادگاه انقلابی گروه منصورون، عیوقی را به مرگ محکوم میکند…در ۲۶ دی چهارشنبه سیاه اهواز، که شاه از ایران رفت درگیری خونینی بین نیروهای امنیتی و مردم روی میدهد ودر این میان منصورون به گفته شاهدان عینی بیش از ۲۰ نفر از نیروهای ارتش و شهربانی را به قتل میرسانند.
در بهبهان دومامور شهربانی را نیز ترور میکند و در آذر ۵۷ نیز در دزفول استوار فرخ شاهی، از پرسنل ژاندارمری را به تیر چراغ برق آویزان و اعدام میکنند، انفجار کلانتری ۵ آبادان،منصورون... اعدام حیدری معاون شهربانی در وسط خیابان معینزاده و تیرباران سرپاسبان یـدالهی ... و اعدام مـسیحا شـهردار و معـاونش حـسین مولائی...اعدام انقلابی سرهنگ معتمدی، رئیس شهربانی کرمان…در فــسا احمــدزاده مامور گــشت آگاهیموردحملــه مجاهــدان گروه منصورون قرار میگیرد و…
[چرا اسامی افرادی کـه به چنین فعالیتهای افتخارآمیز دست میزدهانددر سـوابقشان آورده نمیشود؟
احکام شرعی که پس از پیروزی انقـلاب، مجاهـدین انقـلاب اسـلامی رویآن تأکیـد دارند، از سوی چه مراجع دینی صادر میشده است؟]
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کلا خوزستان، شاهرگ حیاتی نظام پهلوی بود و حکومت بدون نفت، نمیتوانست ادامه پیدا کند، از همین رو ...نخستین حرکتها در خوزستان آغاز میشود،در تظـاهرات در اهـواز دو نفر از پاسبانها را نشان کردند و در حالی که سوار بر موتور سیکلت بودند با شلیک ۴ تیر این دو پاسبان را که در دادگاه شرع انقلابی !! محکـوم به اعدام میشوند
رفته رفته ترورها و اعدامهای گروهها آغاز میشود؛کارگران و کارمندان پیرو شرکت نفت، بـه اعتصاب شرکت دامن میزدند. اما آمریکائیهـای مقـیم خوزسـتان بـه پشتیبانی از ارتش، سعی در شکستن اعتصاب داشتند.
«پـل گـریم » از مستشاران آمریکائی و مهندس بروجردی از ایرانیان توسط گروه موحدین در خیابان اعدام میشوند.
مهندس بروجردی رئیس بهـره بـرداری بـا شلیک سه تیر،تیرباران میشود.
سرهنگ عیوقی نیز که در سال ۵۶ ریاست گارد دانشگاه جنـدی شـاپور را بـه
عهده میگیرد باز توسط گروه منصورون ترور میشود.
… در ۲ بهمن ۵۷ در یک دادگاه انقلابی گروه منصورون، عیوقی را به مرگ محکوم میکند…در ۲۶ دی چهارشنبه سیاه اهواز، که شاه از ایران رفت درگیری خونینی بین نیروهای امنیتی و مردم روی میدهد ودر این میان منصورون به گفته شاهدان عینی بیش از ۲۰ نفر از نیروهای ارتش و شهربانی را به قتل میرسانند.
در بهبهان دومامور شهربانی را نیز ترور میکند و در آذر ۵۷ نیز در دزفول استوار فرخ شاهی، از پرسنل ژاندارمری را به تیر چراغ برق آویزان و اعدام میکنند، انفجار کلانتری ۵ آبادان،منصورون... اعدام حیدری معاون شهربانی در وسط خیابان معینزاده و تیرباران سرپاسبان یـدالهی ... و اعدام مـسیحا شـهردار و معـاونش حـسین مولائی...اعدام انقلابی سرهنگ معتمدی، رئیس شهربانی کرمان…در فــسا احمــدزاده مامور گــشت آگاهیموردحملــه مجاهــدان گروه منصورون قرار میگیرد و…
[چرا اسامی افرادی کـه به چنین فعالیتهای افتخارآمیز دست میزدهانددر سـوابقشان آورده نمیشود؟
احکام شرعی که پس از پیروزی انقـلاب، مجاهـدین انقـلاب اسـلامی رویآن تأکیـد دارند، از سوی چه مراجع دینی صادر میشده است؟]
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬5🔥3❤1
مهرگان زحمتکش متولد ۲۸ مهر ۱۳۷۱ است او ده روز قبل از تولد سی سالگیاش، در ۱۷ مهر ۱۴۰۱ با شلیک سه گلوله جنگی در #زندان_لاکان_رشت کشته شد.
مهرگان جوانی شاداب و زنده دل بود.
شغلش دستفروشی بود و آرزویش این بود کافهای تأسیس کند، در کنار دستفروشی با موتوری مسافرکشی میکرد که تمام زندگیش بود.
او به اتهام درگیری با فردی که از او طلب مالی دلست به زندان افتاده بود، ۴ ماه بود که حبس قانونیش تمام شده بود و فقط دیهاش مانده بود.
روزهای آخر با آشنایانش تماس میگرفت و از اینکه در زندان لاکان دو بند را خالی کرده و از بچههای دهه هشتادی پر کردهاند خبر میداد.
مهرگان گفته بود که زندانبانان این نوجوانان را خیلی اذیت میکنند و او دلش برای این بچهها خیلی میسوزد. بهخاطر همین به آنها کمک میکند.
#مهرگان_زحمتکش در آخر در روز درگیری در #زندان_لاکان_رشت در حال دفاع از زندانیان نوجوان بازداشت شده اعتراضات مورد حمله گارد زندان قرار میگیرد و با شلیک سه گلوله جنگی بر سر وگردنش در دم جان میسپارد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهرگان جوانی شاداب و زنده دل بود.
شغلش دستفروشی بود و آرزویش این بود کافهای تأسیس کند، در کنار دستفروشی با موتوری مسافرکشی میکرد که تمام زندگیش بود.
او به اتهام درگیری با فردی که از او طلب مالی دلست به زندان افتاده بود، ۴ ماه بود که حبس قانونیش تمام شده بود و فقط دیهاش مانده بود.
روزهای آخر با آشنایانش تماس میگرفت و از اینکه در زندان لاکان دو بند را خالی کرده و از بچههای دهه هشتادی پر کردهاند خبر میداد.
مهرگان گفته بود که زندانبانان این نوجوانان را خیلی اذیت میکنند و او دلش برای این بچهها خیلی میسوزد. بهخاطر همین به آنها کمک میکند.
#مهرگان_زحمتکش در آخر در روز درگیری در #زندان_لاکان_رشت در حال دفاع از زندانیان نوجوان بازداشت شده اعتراضات مورد حمله گارد زندان قرار میگیرد و با شلیک سه گلوله جنگی بر سر وگردنش در دم جان میسپارد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤9🕊2🔥1
آروین ململی گلزاری، متولد ۲۸ مهر ۱۳۸۳ ، جوانی پرشور و از خانوادهای ایذهای، ساکن فولادشهر بود.
او در یک موبایل فروشی کار میکرد. در کنار تحصیل و کار، به ورزش نیز میپرداخت و در سطح استان و کشوری مدالآور بود، از روزهای ابتدایی خیزش سراسری ۱۴۰۱ به آن پیوست.
#آروین_ململی_گلزاری به همراه دوستانش با شور و انگیزهای که از سالها فقر و ظلم در جامعه در او جمع شده بود، وارد خیابانها شد.
در تاریخ ۲ مهر۱۴۰۱ ، آروین برای آخرین بار از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او در همان روز توسط نیروهای سرکوبگر حکومتی با گلوله به شهادت رسید. خانوادهاش پس از جستجوی فراوان، پیکر خونین او را در سردخانه یافتند.
آروین روز ۵ مهر۱۴۰۱ به زادگاهش ایذه منتقل شد و با آیین ایل بختیاری در آرامستان روضه الزهرا به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در یک موبایل فروشی کار میکرد. در کنار تحصیل و کار، به ورزش نیز میپرداخت و در سطح استان و کشوری مدالآور بود، از روزهای ابتدایی خیزش سراسری ۱۴۰۱ به آن پیوست.
#آروین_ململی_گلزاری به همراه دوستانش با شور و انگیزهای که از سالها فقر و ظلم در جامعه در او جمع شده بود، وارد خیابانها شد.
در تاریخ ۲ مهر۱۴۰۱ ، آروین برای آخرین بار از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او در همان روز توسط نیروهای سرکوبگر حکومتی با گلوله به شهادت رسید. خانوادهاش پس از جستجوی فراوان، پیکر خونین او را در سردخانه یافتند.
آروین روز ۵ مهر۱۴۰۱ به زادگاهش ایذه منتقل شد و با آیین ایل بختیاری در آرامستان روضه الزهرا به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤9🔥1🤬1
حالا که صحبت از عروسی دختر شمخانی است بد نیست از عروسی یکی از مردمی که شمخانی با «بلغ ما بلغ» گفتن به کشتن و کور کردنشان افتخار میکند هم بشنویم.
روایتی تلخ و تأملبرانگیز از نیلوفر آقایی، قربانی شلیک عامدانه به چشم، از پروتز چشمش در روز عروسی
پنج و نیم صبح بیدار شدم که برم آرایشگاه.
رفتم دست و صورتم رو بشورم و شروع کردم با چشمم حرف زدن:
«امروزو با من راه بیا، اذیتم نکن، برات جبران میکنم :)»
ولی همون اول صبح، وقتی کرم مرطوبکننده رو زدم و پنج دقیقه بعد خشک شد، فهمیدم روز سختی در پیش دارم…
ساعت ۹ صبح – آرایشگاه
هانیهجون، من یه لحظه برم دستشویی؟
رفتم تو و با دستهام چشمهامو باد میزدم که اشکم درنیاد. دوباره کرم زدم و زیر لب گفتم:
«خیلی نامردی، روز عروسیم داری ده برابر همیشه اذیتم میکنی!»
وسط روز – در حال عکاسی
فیلمبردار که از ماجرای چشمم خبر نداشت، کلافه شده بود.
میگفت: «نیلوفرجان، تو رو خدا یه کم پلک زدنت کمتر شه، من سریع ویدیو رو میگیرما!»
منم میگفتم: «باشه باشه، فقط یه لحظه صبر کنین، من کرم چشممو بزنم…»
بعد از ظهر – بعد از عکاسی
تقریباً هر هفت، هشت دقیقه یه بار میگفتم:
«علی عزیزم، کرم چشممو از جیبت میدی؟»
یه سرماخوردگی ناگهانی هم باعث شده بود خشکی چشمم بدتر بشه.
شب – وسط مراسم
مهمونا: «نیلوفرجون، عکس بگیریم؟»
من: «آره عزیزم، فقط یه لحظه کرم چشمم رو بزنم 🫠»
خلاصه از پروتزم دلخور بودم که همهی اذیتایی رو که روزای معمولی نمیکرد، گذاشته بود برای روز عروسیم!
با این حال، از خودم ممنونم که روحیهمو حفظ کردم، نذاشتم روزم خراب شه، از وسط مجلس تکون نخوردم و تا آخر با لبخند رقصیدم.
علی هم حواسش به من بود.
اشک تو چشمهام جمع شده بود، ولی نگهش داشتم — حتی وقتی مامان و بابا اشک ریختن، من نریختم، چون یه قطره اشک میتونست بهونهای بشه برای سوزش و درد بیشتر چشمم… و اونجا وقتش نبود
نیلوفر آقایی، یکی از دهها معترضی است که با گلوله ماموران جمهوری اسلامی بینایی چشمش را از دست داده، وی چندی پیش به محل شلیک به چشمش رفت و با انتشار عکسی خطاب به کسی که به او شلیک کرده، نوشت: «تو که دیدی من غرق خون توی این خاک افتادم، چرا یدونه دیگه به شکمم زدی؟»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایتی تلخ و تأملبرانگیز از نیلوفر آقایی، قربانی شلیک عامدانه به چشم، از پروتز چشمش در روز عروسی
پنج و نیم صبح بیدار شدم که برم آرایشگاه.
رفتم دست و صورتم رو بشورم و شروع کردم با چشمم حرف زدن:
«امروزو با من راه بیا، اذیتم نکن، برات جبران میکنم :)»
ولی همون اول صبح، وقتی کرم مرطوبکننده رو زدم و پنج دقیقه بعد خشک شد، فهمیدم روز سختی در پیش دارم…
ساعت ۹ صبح – آرایشگاه
هانیهجون، من یه لحظه برم دستشویی؟
رفتم تو و با دستهام چشمهامو باد میزدم که اشکم درنیاد. دوباره کرم زدم و زیر لب گفتم:
«خیلی نامردی، روز عروسیم داری ده برابر همیشه اذیتم میکنی!»
وسط روز – در حال عکاسی
فیلمبردار که از ماجرای چشمم خبر نداشت، کلافه شده بود.
میگفت: «نیلوفرجان، تو رو خدا یه کم پلک زدنت کمتر شه، من سریع ویدیو رو میگیرما!»
منم میگفتم: «باشه باشه، فقط یه لحظه صبر کنین، من کرم چشممو بزنم…»
بعد از ظهر – بعد از عکاسی
تقریباً هر هفت، هشت دقیقه یه بار میگفتم:
«علی عزیزم، کرم چشممو از جیبت میدی؟»
یه سرماخوردگی ناگهانی هم باعث شده بود خشکی چشمم بدتر بشه.
شب – وسط مراسم
مهمونا: «نیلوفرجون، عکس بگیریم؟»
من: «آره عزیزم، فقط یه لحظه کرم چشمم رو بزنم 🫠»
خلاصه از پروتزم دلخور بودم که همهی اذیتایی رو که روزای معمولی نمیکرد، گذاشته بود برای روز عروسیم!
با این حال، از خودم ممنونم که روحیهمو حفظ کردم، نذاشتم روزم خراب شه، از وسط مجلس تکون نخوردم و تا آخر با لبخند رقصیدم.
علی هم حواسش به من بود.
اشک تو چشمهام جمع شده بود، ولی نگهش داشتم — حتی وقتی مامان و بابا اشک ریختن، من نریختم، چون یه قطره اشک میتونست بهونهای بشه برای سوزش و درد بیشتر چشمم… و اونجا وقتش نبود
نیلوفر آقایی، یکی از دهها معترضی است که با گلوله ماموران جمهوری اسلامی بینایی چشمش را از دست داده، وی چندی پیش به محل شلیک به چشمش رفت و با انتشار عکسی خطاب به کسی که به او شلیک کرده، نوشت: «تو که دیدی من غرق خون توی این خاک افتادم، چرا یدونه دیگه به شکمم زدی؟»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤22🤬3👍1🔥1
#نیلوفر_آقایی همچنین در هفتههای گذشته در واکنش به دروغ قلمداد کردن نابیناییاش، در تبلیغات شهرداری تهران با پخش ویدیویی در صفحه اینستاگرام خود با زدن تقهای به پروتز چشم مصنوعیاش گفت: «یک ماه است که چشم درآوردهام. اما نمیدانم چرا چشم جدیدم صدا میدهد.»
نیلوفر آقایی روز چهارم فروردین و در ششمین ماه از هدف قرار گرفتن چشم چپش در جریان تجمع کادر درمان مقابل ساختمان نظام پزشکی تهران، از احساس خود برای «سفارش و خرید چشم» نوشته و گفته بود در این شش ماه سمت راست را «بهتر و قشنگتر» میبیند و آرزو کرد «همه دلتنگیها، غصهها، خبرهای بد، از دست رفتنها، فقر و گرانیها» به سمت چپ بروند که او به آن دید ندارد.
این کارشناس ارشد مامایی ۳۲ساله، یکی از دهها معترضی بود که نیروهای سرکوبگر در جریان خیزش انقلابی به چشمشان شلیک کردند.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤18🔥1🤯1
۲۸ مهر زادروز ستارخان، سردار ملی است او که نامش با #فتح_تهران گره خورده .
ستارخان میگوید:«اگر ما برای آزادی نجنگیم، مردمی که بعد از ما میآیند چه خواهند گفت؟!
خواهند گفت که چه آدمهای ترسویی بودند، نام ایران را ننگآلود کردند. زور شنیدند و دم نزدند. زیر بار ظلم رفتند و به بیچارگی تن در دادند. چقدر بدبخت بودند. روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت امام حسین عزاداری میکردند، خاک و گِل به سر میریختند، با قمه فرق سرشان را میشکافتند، سینه و زنجیر میزدند، اشک و خون را با هم قاطی میکردند و خودشان را پیروان سیدالشهدا میدانستند اما وقتی پای عمل به میان میآمد زور و استبداد را قبول میکردند و آرام مینشستند.»
در انقلاب مشروطه شاه قاجار مجلس را به توپ بست و مجاهدین را دستگیر و اعدام کرد. تبریز به رهبری ستارخان در محاصره لشگر ۶۰۰۰ نفره سپاه سلطنتی قرار گرفت. او ناگهان دید مردم تبریز روی بامها پرچم سفید زدهاند. ترس بر جان مردم افتاده بود. ستارخان تصمیم گرفت که پرچمهای تسلیم را بردارد. او با این کار علیه تسلیم شورش کرد. مردم تبریز نیز بپاخاستند و برلشکر شاه تاختند و #انقلاب_مشروطه پیروز شد.
و امروز خامنهای نیز مانند آن دوران، فرهنگ تسلیم را از طریق ترس به مردم تزریق میکند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ستارخان میگوید:«اگر ما برای آزادی نجنگیم، مردمی که بعد از ما میآیند چه خواهند گفت؟!
خواهند گفت که چه آدمهای ترسویی بودند، نام ایران را ننگآلود کردند. زور شنیدند و دم نزدند. زیر بار ظلم رفتند و به بیچارگی تن در دادند. چقدر بدبخت بودند. روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت امام حسین عزاداری میکردند، خاک و گِل به سر میریختند، با قمه فرق سرشان را میشکافتند، سینه و زنجیر میزدند، اشک و خون را با هم قاطی میکردند و خودشان را پیروان سیدالشهدا میدانستند اما وقتی پای عمل به میان میآمد زور و استبداد را قبول میکردند و آرام مینشستند.»
در انقلاب مشروطه شاه قاجار مجلس را به توپ بست و مجاهدین را دستگیر و اعدام کرد. تبریز به رهبری ستارخان در محاصره لشگر ۶۰۰۰ نفره سپاه سلطنتی قرار گرفت. او ناگهان دید مردم تبریز روی بامها پرچم سفید زدهاند. ترس بر جان مردم افتاده بود. ستارخان تصمیم گرفت که پرچمهای تسلیم را بردارد. او با این کار علیه تسلیم شورش کرد. مردم تبریز نیز بپاخاستند و برلشکر شاه تاختند و #انقلاب_مشروطه پیروز شد.
و امروز خامنهای نیز مانند آن دوران، فرهنگ تسلیم را از طریق ترس به مردم تزریق میکند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤15👍5
🔴#نگاه_روز / در انقلاب مشروطه شاه قاجار مجلس را به توپ بست و مجاهدین را دستگیر و اعدام کرد. تبریز به رهبری ستارخان در محاصره لشگر ۶۰۰۰ نفره سپاه سلطنتی قرار گرفت. او ناگهان دید مردم تبریز روی بامها پرچم سفید زدهاند. ترس بر جان مردم افتاده بود. ستارخان تصمیم گرفت که پرچمهای تسلیم را بردارد. او با این کار علیه تسلیم شورش کرد. مردم تبریز نیز بپاخاستند و برلشکر شاه تاختند و #انقلاب_مشروطه پیروز شد.
و امروز خامنهای مانند آن دوران، فرهنگ تسلیم را از طریق ترس به مردم تزریق میکند.
پس بر ماست که همچون ستارخان پرچمهای سفید را از فرهنگ مردم با شعار «میتوان و باید» بزداییم.
وقتی تصمیم بگیریم که تسلیم نشویم راه برایمان هرچند هم سخت باشد؛ هموار میشود. ذهنمان باز میشود و دیگران را هم به این مسیر پرشکوه میکشانیم.
#سقوط_دیکتاتور_نزدیک_است
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
و امروز خامنهای مانند آن دوران، فرهنگ تسلیم را از طریق ترس به مردم تزریق میکند.
پس بر ماست که همچون ستارخان پرچمهای سفید را از فرهنگ مردم با شعار «میتوان و باید» بزداییم.
وقتی تصمیم بگیریم که تسلیم نشویم راه برایمان هرچند هم سخت باشد؛ هموار میشود. ذهنمان باز میشود و دیگران را هم به این مسیر پرشکوه میکشانیم.
#سقوط_دیکتاتور_نزدیک_است
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍20❤3
عذرخواهی رحیم صفوی از خانواده هاشمی رفسنجانی بابت اظهارات اخیرش
سرلشكر رحيم صفوی مشاور عالی خامنهای بابت اظهارات اخيرش از خانواده #هاشمی_رفسنجانی عذرخواهی كرد.
#رحیم_صفوی هفته گذشته گفته بود: «امیدواریم خداوند مرگ مرا یک مرگ خوب قرار بدهد، دوست دارم شهید شوم دلم نمیخواهد در رختخواب و استخر بمیرم.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سرلشكر رحيم صفوی مشاور عالی خامنهای بابت اظهارات اخيرش از خانواده #هاشمی_رفسنجانی عذرخواهی كرد.
#رحیم_صفوی هفته گذشته گفته بود: «امیدواریم خداوند مرگ مرا یک مرگ خوب قرار بدهد، دوست دارم شهید شوم دلم نمیخواهد در رختخواب و استخر بمیرم.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤯8🔥2