group-telegram.com/naghdehall/177812
Last Update:
✅ وسرانجامآخرشاهنامه...
✍ یادداشت #هما_علا در شماره ۱۷۵۲ روزنامه #نقدحال
اين ضربالمثل را حتما شنيده يا خواندهايد،" شاهنامه آخرش خوش است اما مگر شاهنامه آخر خوش دارد؟ وقتي که به آخر شاهنامه ميرسيم و منظومهي هجويه آخر شاهنامه را قرائت ميکنيم متوجه ميشويم که سلطان محمود غزنوي نسبت به سلطان ادب و مليت ايراني تا چه اندازه ناجوانمردي و ناسپاسي کرده است.. به همين جهت هر کس در زمانهاي گذشته شاهنامه ميخواند، قبلا به او متذکر ميشدند تا زماني که کتاب را به پايان نرسانده در قضاوت نسبت به سلطان محمود غزنوي عجله نکند زيرا »شاهنامه آخرش خوش است.« يعني در آخر شاهنامه، فردوسي، محمود غزنوي را به خواننده شاهنامه ميشناساند و با اين قصيدهي هجويه، حق ناسپاسي و رفتار توهينآميز او را کف دستش ميگذارد. هرکسي شاهنامه را براي بار اول مطالعه ميكند چون مکرر به مدح و ستايش از سلطان محمود غزنوي برخورد ميكند، گمان ميكند كه همت و جوانمردي سلطان محمود مشوق فردوسي در سرايش شاهنامه بوده است و از جان و دل محمود را ميستايد و بر آن همه عشق و علاقه به تاريخ و ادب ايران آفرين ميگويد! بيخبر از آن که »شاهنامه آخرش خوش است!« و اينجاست كه بايد عبرت بگيريم! سالهاست در كرمانشاه، همشهري طبيباني خوشنام و مردمدار هستيم بر مدار همين سابقه با اعتماد فراوان در مسير انتخابات سخت و ناهموار و سراسر بيم و اميد چهاردهم با آنان براي پيروزي دکتر پزشکيان که مبناي اقدامات و عمل خود را بر نهجالبلاغه اميرمومنان بيان ميکرد، همراه شديم و در اين مسير بسياري از آبرو و اعتبار گذشتند و براي جمعآوري راي پيروزيآفرين هزينهها كردند و کرديم اما غافل بوديم كه کافي بود فقط يک ساعت از اعلام نتايج انتخابات بگذرد تا همهي تلاشگران عرصهي انتخابات ستاد دکتر پزشکيان در كرمانشاه بهخصوص پيشگامان و عناصر محوري و معتمد يکباره به فراموشي سپرده شدند و کوچکترين اعتنايي به نظر و راي آنان در بحث انتخاب استاتدار نشود و بسياري غريبه و نامحرم تلقي شدند جز چند نفر معدود، کسي راهي به محفل و جمع طبيبان خوشنام و مردمدار نداشت، حتي اخباري منتشر نميشد و هيچ اطلاعرساني در كار نبود. گروه "»قسم«" برخلاف سياستهاي اعلامي وزير کشور ابتدا سه نفر بازنشسته را براي تصدي مديريت ارشد استان كرمانشاه معرفي کردند. اخبار معرفي آن چند نفر نه بهطور رسمي و نه از طرف ستاد، بلكه از مطلعين و ساير مبادي خبري منتشر شد و مردم همچنان نامحرم بودند و البته برخلاف مشي اصلاحطلبانه شفافيت نداشتند و خود را ملزم به ارائه دليل و توضيحي نديدند و پاسخ مطالبات، تخطئه مطالبهگران بود و نواختن به انواع تخريب. وقتي گزينههاي آنان مورد قبول وزارت کشور قرار نگرفت در نامهاي جديد نام يك بازنشستهي ديگر به اسامي بازنشستگان سابق افزودند و به وزارت کشور اعلام كردند که اين بار با مخالفت بيشتر نخبگان، نمايندگان مجلس و ديگر ذينفوذان مواجه شدند و البته پاسخ آنها همچنان متهم كردن ديگران به تخريب و دخالت بود و باري نفر سوم هم مورد تاييد قرار نگرفت و... اين داستان غمانگيز به طرح اسامي ديگر و نهايتا به فردي رسيد که امام جمعه قزوين او را متهم به فساد مالي كرده بود ولي وزارت کشور و گروه »قسم« با ناديدهگرفتن افکار عمومي و بدون شفافسازي شبهات و ابهامات ايشان را بهعنوان استاندار به هيات دولت معرفي نمودند. آنان که در شعارها و ادعاها، خواستههايي زيبا و جذاب مطرح ميکردند، امروز چه پاسخي براي فداکردن و ناديدهگرفتن فرزندان توانمند و بومي استان دارند. آيا بالاخره و صادقانه شهامت عذرخواهي از مردم استان و نخبگان را خواهند داشت يا اينكه برخلاف علم و اخلاق، ادعا ميكنند نيروي غيربومي به فرزندان توانايي اين مرز و بوم ترجيح دارد؟!
@naghdehall
BY کانال خبری نقدحال
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/naghdehall/177812