Telegram Group Search
نتانیاهو :

۴۰ سال بود که می‌خواستم به ایران حمله کنم

@kriyaassess
😡46😁1
جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، در بازدید از پایگاه کمپ پندلتون، شاهد نمایش آموزش‌های رزمی نیروی تفنگداران دریایی بود. در همین مراسم، ژنرال اریک اسمیت، فرمانده نیروی تفنگداران، با صراحت به نیروهایش گفت:

«نبرد جدید نزدیک است.»

این سخنان در حالی ایراد می‌شود که پیت هگزت، وزیر جنگ آمریکا نیز چندی پیش در بازدید از تفنگداران مستقر در پورتوریکو، همان عبارت را تکرار کرده بود پیامی هماهنگ از بالاترین سطوح نظامی آمریکا.

با این حال، ترامپ همچنان مدعی است «نه به دنبال جنگ است و نه جنگ‌افروزی»! اما واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید.
رزمایش‌های گسترده، جابه‌جایی نیروها، بسیج تفنگداران و تکرار رمزآلود عبارت «نبرد نزدیک است» همه نشانه‌های روشنی‌اند که آمریکا خود را برای ورود به یک درگیری بزرگ آماده می‌کند.

این بار نه از موضع بازدارندگی، بلکه از موضع تهاجم.
و آنچه در پندلتون و پورتوریکو رخ داد، دیگر تمرین نیست آغاز شمارش معکوس جنگ است.
😡21🔥4
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
گزارش یدیعوت آخارنوت در سال 1992 به قلم رون بن یشای درباره مذاکرات حسن روحانی با امیرام نیر در هتل پاریزین پاریس @kriyaassess
♦️ روحانی در ۱۹۸۶: غرب با خمینی خیلی نرم تا کرده است

🔹 متن کامل گزارش روزنامه عبری پدیعوت آخارونوت در سال ۱۹۹۴ درباره مذاکره حسن روحانی با امیرام نیر
به قلم رون بن ایشای
۲۰۱۳/۶/۲۶



در ۳۰ آگوست ۱۹۸۶ یک جلسه محرمانه در پاریس بین امیرام نیر مشاور ضدتروریسم نخست وزیر اسرائیل و دکتر حسن روحانی نایب رئیس مجلس ایران و دبیر کمیسیون امنیت ملی برگزار شد.

هشت سال بعد کارشناس نظامی بدیعوت آحارونوت رون بن ایشای متن گفت و گویی را منتشر کرد که به طرز عجیبی با انتخاب روحانی به عنوان ریاست جمهوری ایران همخوانی دارد. این نشان میدهد. رئیس جمهور منتخب، سیاستمدار زیرکی است که برای رسیدن به اهدافش میخواهد به همه دقیقاً همان چیزی را بگوید که مایلند بشنوند. آن چه در ادامه آمده متن کامل منتشر شده در سال ۱۹۹۴ است.

دکتر حسن روحانی یک مرد باهوش و بسیار خردمند است. او اگر روحانی نبود به جایگاهی که امروز داشت نمی رسید. او رئیس کمیسیون امنیت ملی و نائب رئیس پارلمان است. او از معدود افرادی است که جایگاهش از زمان قدرت گرفتن آیت الله خمینی در ۱۹۷۹ واقعاً ارتقاء یافته است.

خیلی از افراد خارج ایران چیزی درباره ی او نمی دانند. او مراقب است که همواره در پشت صحنه بماند و مانند اجتناب از بیماری از خبرگزاری ها دوری می کند. با این حال هرگاه رئیس جمهور ایران اکبر هاشمی رفسنجانی به کسی نیاز داشت که مأموریت دیپلماتیک حساسی را انجام دهد با مسئله ی امنیتی اضطراری را حل کند، از روحانی استفاده می کرد.

در این اواخر روحانی مسئول احیای همکاری استراتژیک با سوریه بوده است که به دلیل قطع رابطه ی حافظ است. با حزب الله رو به وخامت گذاشته بود. سوریه به عملیات های حزب الله متحد کلیدی ایران، در دره بقاع کمک نمی کرده چرا که در تلاش بود تا نام خود را از لیست سیاه واشنگتن به عنوان دولت حامی تروریسم خارج کنند.

ایران که برای حفظ جایگاه خودش در لبنان نگران بود. به کمک حزب الله آمد و روحانی را جهت انجام مأموریت به دمشق فرستاد. او با اسد ملاقات کرد و پیام شخص رهبر ایران را که شامل دعوت برای بازدید از تهران بود را به وی تحویل داد.

در آن زمان او هم چنین با سران حزب الله و گروه های مقاومت فلسطینی ملاقات کرده تا به آنها روحیه بدهد. او به ایشان قول داد ایران آنها را تنها نخواهد گذاشت و همچنان کمکهای مالی خود را به آنها ادامه خواهد داد تا بتوانند. تسلیحات تروریستی خود را علیه اسرائیل تقویت کنند.

در نگاه نخست ظاهرا هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده است با این حال ملاقات فرستاده ی ایران که تیترهای اصلی را در مطبوعات سوریه و لبستان به خود اختصاص داده بود. من را یاد نواری انداخت که مدت ها قبل فرصت داشتم آن را بشنوم و پیاده کنم.

تک خوان این سمفونی کسی نبود جز حسن روحانی که هنوز هم با نوایی متفاوت می خواند آیت الله ها و پاسدارها ۳ میلیون دلار به لبنان کمک کرده اند؛ در حالی که ما در ایران نیاز مبرمی به پول برای رفع ضروری ترین احتیاجات معیشتی و امنیتی خودمان داریم این افراد ملاهای لبنان را جمع کرده و قول تبدیل لبنان به یک جمهوری اسلامی را داده اند؛ عجب حرف مزخرفی من تلاش کردم تا کل این ماجرا را خاتمه دهم اما نتوانستم.

روحانی بعد از انتخابش به عنوان رئیس جمهور
این توهین ها از زبان روحانی در جلسه ای بین وی و امیرام نیز Amiram Nir مشاور ضد تروریسم نخست وزیر اسرائیل، چیزی حدود ۸ سال قبل یعنی در ۳۰ آگوست ۱۹۸۶ بیرون آمده است. مطالب این جلسه هیچ وقت منتشر نشد. جلسه ی مذکور در هتل پاریزین با حضور روحانی نیز و منوچهر قربانی فر دلال ایرانی سرشناس اسلحه در اروپاد برگزار شده است. قربانی فر در سابقه ی خود معامله اسلحه در مقابل گروگان ها با دخالت آمریکا و اسرائیل را داشته است؛ شاخص ترین آن در ماجرای ایران کنترا با ایرانگیت rangate بوده که اتهاماتی را نسبت به دولت ریگان به دنبال داشته که بصورت مخفیانه فروش سلاح به ایران را تسهیل نموده است تسلیحاتی که فروش آن به ایران طبق قانون آمریکا AECA ممنوع بوده است.

قربانی فر در ارتباطات بسیار خوبی با رهبری ایران داشته و در ضمن مشکلی هم با تشکیل این جلسه ی مخفیانه که به درخواست نیر برگزار شده نداشته است. در این روزها بود که مثلث آمریکا، اسرائیل و ایران به بن بست رسید و آمریکایی ها امیدشان را به قربانی فر از دست دادند و به دنبال جای گزینهایی برای ایجاد ارتباط با آیت الله ها می گشتند.

با این حال قربانی ترسو نبود. او می دانست که خواستهای امیران نیز در ماجرای ایرانگیت ارتباط کمی با آزاد کردن اسرای آمریکایی دارد؛ بلکه او به دنبال ابعاد استراتژیک ماجرا بود. نیز اعتقاد راسخی به بازگرداندن روابط استراتژیک میان آمریکا، اسرائیل و ایران داشت تا اوضاع را به همان حالتی که در زمان شاه بود برگرداند.
😡104😁1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
گزارش یدیعوت آخارنوت در سال 1992 به قلم رون بن یشای درباره مذاکرات حسن روحانی با امیرام نیر در هتل پاریزین پاریس @kriyaassess
برای رسیدن به این منظور او می دانست که باید به میانه روها و معتدلین ایرانی کمک کند تا به ایجاد روابط قدرتمند پنهانی و مخفیانه با یک دیگر دست یابند تا در نهایت به سرنگونی حکومت آیت الله ها در ایران منجر شود. قربانی فر روحانی را می شناخت اما تا به امروز خیلی از چیزها را در مورد او نمی دانست. بر اساس این دلایل و برای اینکه ارزش خود را به عنوان یک دلال ثابت کند پیشنهاد داد تا نشستی بین طرفین برگزار شود.

روحانی که در آن زمان نایب رئیس پارلمان و مرد دست راست رفسنجانی بود به عنوان رئیس هیات دیپلماتیک به پاریس آمد. وی به درخواست قربانی فر برای ملاقات با نیز چند روز بیشتر در پاریس ماند. از آنجایی که قربانی فر به ایرانی ها نگفته بود که نیر فردی اسرائیلی است خطر بزرگی از حیث رابطه با اسرائیل وجود نداشت. به روحانی گفته شده بود که او یک مقام رسمی امنیت ملی کاخ سفید است. او اطمینان داشت که رئیسش رفسنجانی، موافق ملاقات با مقامات رسمی آمریکایی است با این امید که بهبود روابط با آمریکا بتواند منابع جدیدی برای تامین سلاح ایجاد کند؛ چیزی که ایران به خاطر درگیری نظامی با همسایه خودش عراق به شدت نیازمند آن بود.

نیر نه تنها با یک هویت آمریکایی بلکه با یک دستگاه میکروتیپ Microtape برای ضبط مکالمات به محل ملاقات آمد. قربانی فر جلسه را با این جمله به زبان انگلیسی آغاز کرد که من به دکتر روحانی توضیح دادم که شما از کاخ سفید هستید یک فرستاده ی ویژه برای خاورمیانه و او از ملاقات با شما خوشحال است.» نیز گفت: «لطفا به دکتر روحانی بگویید من واقعا از اینکه ایشان اقامت خود را در جهت تامین منافع دو طرف در پاریس تمدید کرده اند، تشکر میکنم من از ایشان تشکر میکنم هم از طرف خود و هم از طرف مقامات مافوق خودم به خاطر جایگاه و سعه صدری که دارند.

روحانی : من انگلیسی می فهم اما متاسفانه نمی توانم صحبت کنم، لذا قربانی در ترجمه خواهد کرد. لطفا این نشست را کاملا محرمانه در نظر بگیرید خیلی محرمانه من از طرف دولتم صحبت نمیکنم چرا که این نشست کاملا غیر منطقی است. با این حال چون من واقعا به آقای قربانی فر اعتقاد دارم موافقت کردم که با شما ملاقات کنم که امیدوارم موثر باشد.

روحانی: من اصلا حس خوبی نسبت به سخنرانی افراطی دیروز امام خمینی ندارم» روحانی اضافه کرد همین فکر می کنم این سرسختانه ترین سخنرانی او از زمانی است که قدرت را به دست گرفته است. او می خواهد همه ی کسانی را که با مواضع ضد آمریکایی افراطی او همراهی نمی کنند. تکه تکه کند اما این تقصیر شماست شما آمریکایی ها نشسته اید و آنچه را که بین ما و عراق می گذرد. تماشا می کنید و هیچ کمکی به ما نمی کنید. شما تا وقتی که حرکتی نکنید و نیازهای ما را تأمین نکنید چیزی از ایران به دست نمی آورید .

در اینجا بود که روحانی اعتراف کرد که این باید برای شما واضح باشد که آنچه الان من می گویم چیزی است که رفسنجانی خواسته است تا بگویم اگر این کار را نکنیم کار من تمام است. این روزها ما داریم با افراطی هایی مثل خمینی و پسرش رهبری میشویم . محافظین مرا احاطه کرده اند. من چیزی برای خودم نمی خواهم حتی پول چرا که در جایگاهی هستم که نمی توانم آن را خرج کنم چون باعث سوءظن است. من به دنبال چیزی هستم که برای کشورم بهترین است. شما باید بدانید که با چه کسی طرف هستید.

اگر شخصیت خمینی را تحلیل کرده باشید باید فهمیده باشید که یک مخالف قوی او را وادار می کند که صد قدم به عقب برود، در حالی که یک مخالف ضعیف او را تحریک میکند که جلو بیاید. متاسفانه شما، موضع غلطی اتخاذ کرده اید. شما با او بسیار نرم برخورد میکنید. شما باید تندتر باشید. باید از موضع برتری و تفوق برخورد کنید. شما قدرت نشان نمی دهید.


همه ی اعتدالیون در کشور ماه روی یک خط باریک حرکت میکنند. ما نمی توانید هر هفته با شما ملاقات کنیم یا حتی هر ماه ما آماده هستیم تا یک همکاری واقعی با شما داشته باشیم. اما نخست شما باید به ما کمک کنید تا اسلام پرست را در کشورمان پرورش داده و گسترش دهیم و برای این ما نیاز به پول و کمک شما داریم تا جنگ با عراق را خاتمه دهیم.
👍3🔥2😁1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
گزارش یدیعوت آخارنوت در سال 1992 به قلم رون بن یشای درباره مذاکرات حسن روحانی با امیرام نیر در هتل پاریزین پاریس @kriyaassess
نیر: من از صداقت شما ممنونم هیچ کس از این گفتگو، مطلع نخواهد شد. فقط دو نفر در کشور من از آن اطلاع دارند. شما باید بدانید که ما با ذهنی باز و قلبی گشاده برای حل نگرانی های ایران به اینجا آمده ایم. ما نباید اشتباهات گذشته را نبش قبر کنیم چه از طرف شما بوده باشد. چه از طرف ما ما باید رو به آینده نگاه کنیم. کاملا واضح است. که اگر ایران با غرب ارتباط برقرار کند هیچ آینده ای نخواهد داشت. همانطور که واضح است ما بطور جدی روی مسئله ایران سرمایه گذاری کرده ایم. ما احترام فراوانی برای مردم ایران قائلیم ما برای انقلاب ایران هم احترام فراوانی قاتليم اما ما امیدواریم بتوانیم به شما کمک کنیم به شما اعتدالیون تا بتوانید خود را تقویت کنید. هر چه لازم است. را به من بگویید تا ببینم چه کاری می توانیم انجام دهیم».

روحانی: ابتدا و در درجه نخست شما باید محکم مقابل خمینی بایستید؛ سرسختانه»

نیر : برای نمونه، لبنان جبهه ای است که ما در آنجا تلاش میکنیم تا در مقابل خط خمینی قرار بگیریم ما این کار را فورا انجام خواهیم داد.

روحانی: این خوب است. آیت الله ها و پاسدارها ۳ میلیون دلار به لبنان کمک کرده اند؛ در حالی که ما در ایران نیاز میرمی به پول برای رفع ضروری ترین احتیاجات معیشتی و امنیتی خودمان داریم این افراد ملاهای لبنان را جمع کرده و قول تبدیل لبنان به یک جمهوری اسلامی را داده اند؛ عجب حرف مزخرفی من تلاش کردم تا کل این ماجرا را خاتمه دهم اما نتوانستم اگر دندانهایشان را به خمینی نشان ندهید شما در همه جای جهان به مشکل خواهید خورد. اگر او را با نیروی نظامی تهدید کنید حتی ممکن است دستتان را ببوسد و بگریزد.

نیر: ما کجا باید قدرتمان را نشان دهیم؟

روحانی : مثلا شما به او بگویید که باید همه زندانی های جنگی در لبتان را تا پنج روز دیگر آزاد کنید. در غیر این صورت ما عليه شما اقدام نظامی خواهیم کرد و خودتان مقصر هستید.»

نیر: ما یک امپراطوری هستیم و در حال حاضر آرام عمل میکنیم شما نحوه ی عمل ما در لیبی را دیده اید. اما ما معتقدیم که استفاده از قدرت ممکن است ایران را در دست روسها قرار دهد.»

روحانی: شما باید به وسیله ی پاکستان و ترکیه بین مسلمانان یک پروپاگاندا علیه خمینی سازماندهی کنید همچنان که امروز آمریکا به همین شیوه عمل می کند.


در اینجا نیز اعلام میکند که میخواهد به دستشویی برود در آنجا نوار کاست را به روی دیگر بر می گرداند و به محل ملاقات باز میگردد. موضوع گفتگو به سمت استراتژی منطقه ای سوق پیدا میکند واضح است که نیز و روحانی به یک زبان مشترک دست یافته اند.

با نزدیک تر شدن نگاه ها در جلسه نیز سوال کرد چگونه میتوانیم به افرادی در ایران کمک کنیم که معتقدند. آینده ی ایران در گرو اتحاد با غرب است؟
روحانی شما میتوانید درباره این موضوع یک کتاب بنویسید. اما بهترین راه این است که من به ایران بازگردم و با افراد نزدیک به آیت الله منتظری صحبت کنم ما طرحی را آماده میکنیم و من با یک پاسخ نزد شما باز خواهم گشت. اما من میخواهم بدانم که آیا شما جدی هستید؟ من اعتقاد ندارم که شما واقعاً بخواهید به ما کمک کنید. تا زمانی که خمینی و افرادش قدرت داشته باشند هیچگاه روابط ما با غرب بهبود پیدا نخواهد کرد.

اینجا بود که یک راز افشا گردید. در آن زمان آیت الله منتظری کاندیدای اصلی برای جانشینی خمینی بیمار بود. او طراح تماس ها با آمریکا و اسرائیل بود روحانی آشکارا تلاش میکرد در مناقشات قدرتی که بر سر تصرف جایگاه رهبری در ایران وجود داشته و هنوز هم دارد به منتظری کمک کنند.

با این حال هیچیک از طرح های روحانی به نتیجه نرسید با وقوع رسوایی ایران گیت که به تمامی جاه طلبی های منتظری و تلاشهای روحانی برای ارتقای او پایان داد. پس از مرگ خمینی آیت الله ها بر روی علی خامنه ای افراطی توافق کردند کسی که به عنوان جانشین خمینی تا به امروز بر این کشور حکمرانی میکند.

پس از رسوایی ایران گیت امیرام نیز سمت خود را رها کرد و به سراغ فعالیتهای اقتصادی رفت. او در سال ۱۹۸۸ در یک سانحه هوایی با هلیکوپتر در مکزیک کشته شد. برخی ادعا کردند که او به خاطر اطلاعات زیادی که در مورد دخالت جرج بوش پدر در رسوایی تسلیحاتی داشت جان خود را از دست داد.

https://www.group-telegram.com/kriyaassess.com


در اینجا نیر اعلام میکند که میخواهد به دستشویی برود در آنجا نوار کاست را به روی دیگر بر می گرداند و به محل ملاقات باز میگردد. موضوع گفتگو به سمت استراتژی منطقه ای سوق پیدا میکند واضح است که نیز و روحانی به یک زبان مشترک دست یافته اند.

با نزدیک تر شدن نگاه ها در جلسه نیز سوال کرد چگونه میتوانیم به افرادی در ایران کمک کنیم که معتقدند آینده ی ایران در گرو اتحاد با غرب است؟
4👍1😁1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
گزارش یدیعوت آخارنوت در سال 1992 به قلم رون بن یشای درباره مذاکرات حسن روحانی با امیرام نیر در هتل پاریزین پاریس @kriyaassess
روحانی: شما میتوانید درباره این موضوع یک کتاب بنویسید. اما بهترین راه این است که من به ایران بازگردم و با افراد نزدیک به آیت الله منتظری صحبت کنم ما طرحی را آماده میکنیم و من با یک پاسخ نزد شما باز خواهم گشت. اما من میخواهم بدانم که آیا شما جدی هستید؟ من اعتقاد ندارم که شما واقعاً بخواهید به ما کمک کنید. تا زمانی که خمینی و افرادش قدرت داشته باشند هیچگاه روابط ما با غرب بهبود پیدا نخواهد کرد.

اینجا بود که یک راز افشا گردید. در آن زمان آیت الله منتظری کاندیدای اصلی برای جانشینی خمینی بیمار بود. او طراح تماس ها با آمریکا و اسرائیل بود روحانی آشکارا تلاش میکرد در مناقشات قدرتی که بر سر تصرف جایگاه رهبری در ایران وجود داشته و هنوز هم دارد به منتظری کمک کنند.

با این حال هیچیک از طرح های روحانی به نتیجه نرسید با وقوع رسوایی ایران گیت که به تمامی جاه طلبی های منتظری و تلاشهای روحانی برای ارتقای او پایان داد. پس از مرگ خمینی آیت الله ها بر روی علی خامنه ای افراطی توافق کردند کسی که به عنوان جانشین خمینی تا به امروز بر این کشور حکمرانی میکند.

پس از رسوایی ایران گیت امیرام نیر سمت خود را رها کرد و به سراغ فعالیتهای اقتصادی رفت. او در سال ۱۹۸۸ در یک سانحه هوایی با هلیکوپتر در مکزیک کشته شد. برخی ادعا کردند که او به خاطر اطلاعات زیادی که در مورد دخالت جرج بوش پدر در رسوایی تسلیحاتی داشت جان خود را از دست داد.
3👍2😁1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
برای رسیدن به این منظور او می دانست که باید به میانه روها و معتدلین ایرانی کمک کند تا به ایجاد روابط قدرتمند پنهانی و مخفیانه با یک دیگر دست یابند تا در نهایت به سرنگونی حکومت آیت الله ها در ایران منجر شود. قربانی فر روحانی را می شناخت اما تا به امروز خیلی…
🔺منظور وحانی در مذاکره با امیرام نیر درباره سخنرانی تند امام، به سخنرانی امام خمینی در روز غدیر خم سال 1365 اشاره دارد. امام خمینی در دیدار با مسئولان کشوری و لشکری در روز عید غدیر خم به شدت سازش طلبان در جنگ را مورد انتقاد قرار دادند و خواستار تجهیز همه امکانات به منظور ادامه جنگ تا پیروزی شدند. ایشان در سخنان خود فرمودند:

"ما الآن مبتلای به جنگیم. یک دسته‌ای در همین قضیه هم دارند اشکالتراشی می‌کنند، نه یک اشخاصی باشند که حالا تأثیری داشته باشند، اما هستند. هستند اشخاصی که می‌گویند که بیایید صلح بکنیم، بیایید یک سازشی بکنیم. ما از تاریخ باید این امور را یاد بگیریم؛ به حضرت امیر تحمیل کردند، مقدسین تحمیل کردند، آنهایی که جبهه‌شان داغ داشت و اضر (1) مردم‌اند بر مسلمین، آنها تحمیل کردند به حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آنکه حَکَم باید بشود، بعد که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست، می‌خواستند بکشندش اگر نکند؛ برای اینکه آنها [پیشنهاد] کرده بودند که چه باید چه بشود؛ «حَکَم قرار بدهید، قرآن است، قرآن است این».

این ابتلا را حضرت امیر داشت، الآن نظیر او را ما داریم. اینکه می‌گویند، این‌ور و آن‌ور می‌افتند که بگذارید یک حکمیتی پیدا بشود، بیایند حکم، حکم پیدا بشود که کارها را انجام بدهد، تشخیص بدهد که کی چی است، دنیا نمی‌داند که کی متجاوز است؟! ما از آن قضیه باید عبرت بگیریم و زیر بار حکمیت [نرویم‌]. ما در این هفت سالی که بوده است فهمیدیم که این حکمها کی‌ها هستند و اینهایی که می‌خواهند صلح ایجاد کنند کی‌ها هستند. قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود.

این صلحی هم که حالا به ما می‌خواهند بگویند، این‌ است. بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‌گر درست شد، این ما را هدایت می‌کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی. ما باید خودمان به حسب رأی خودمان، به حسب رأی ملتمان، آن طوری که الآن همه ملت دارند می‌گویند، ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتی که ان شاء الله پیروزی حاصل بشود و نزدیک است ان شاء الله، منتها اگر بخواهد ملت ما نزدیکتر بشود این پیروزی، زیاد نزدیک بشود - که به صلاح ملت ماست و به صلاح ملت عراق است و به صلاح منطقه است - باید مجهز بشود، باید در این برهه زمان به تمام معنا مجهز بشود برای جبهه‌ها."

صحیفه امام جلد بیستم صفحه ۱۱۱

https://www.group-telegram.com/kriyaassess.com
8👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ترامپ، اسرائیل را نیروی نیابتی خواند

🔻 ترامپ در پاسخ به سوالی درباره خلع‌سلاح حماس:
◽️ آن‌ها (حماس) قول دادند که خلع‌سلاح خواهند شد. گفتند که این کار را خواهند کرد. چه من باشم، چه آمریکا یا یک نیروی نیابتی مانند اسرائیل آنها را خلع‌سلاح خواهد کرد.

@alnujaba
😁13😡5
الماس‌های اسرائیلی: بین حمایت از ارتش و تأمین مالی نسل‌کشی

در ۱۹ ژوئن، پس از جنگ تجاوزکارانه علیه ایران، ساختمان بورس الماس اسرائیل به تلافی هدف قرار دادن خاک ایران، سیاستمداران و محققان آن، مستقیماً مورد اصابت گلوله‌های ایران قرار گرفت . این حمله به مجموعه‌ای از ضربات اقتصادی و ژئوپلیتیکی به بخش الماس اسرائیل در چهار سال گذشته افزود.

از جمله این ضربات، سیل هفتم اکتبر بود که ضربه‌ای سه‌گانه را نشان داد: داخلی، منطقه‌ای و جهانی، به این بخش حیاتی اقتصادی، که با ریاکاری استعماری اسرائیل، روابط فراملی آن، حمایت از جایگاه اقتصادی آن و تأمین مالی فعالیت‌های توسعه‌طلبانه و نظامی آن مرتبط بود.

برای درک ابعاد این حمله، این مقاله مکمل مقالات قبلی است که جنبه‌های خاصی از جامعه اسرائیل را بررسی کردند، برخی آشکار و بسیاری پنهان. 7 اکتبر تلاش کرد تا این جنبه‌ها را وارونه کند و آنها را از نو برنامه‌ریزی کند و این نهاد را به حالت اولیه خود در سال 1948 بازگرداند: جامعه‌ای نظامی‌شده که در ترکیبی از ترس و امنیت زندگی می‌کند.

از اینجا، روزنامه نون پست الماس‌های اسرائیلی را در دست می‌گیرد و تلاش می‌کند آنها را صیقل داده و از بین ببرد. این روزنامه تاریخچه درهم‌تنیدگی صهیونیسم و ​​الماس در فلسطین را بررسی می‌کند، سپس نقش آنها را در جنگ‌ها و دولت‌های اشغالگر مختلف تا اواسط سال ۲۰۲۰ بررسی می‌کند، زمانی که نقشه الماس منطقه‌ای به قیمت هژمونی اسرائیل شروع به تغییر کرد و با سیلی که الماس‌های اسرائیلی را در خون غرق کرد، پایان یافت.

هنر استعمار
هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که نشان دهد صنعت الماس منحصر به یهودیت است، اما اواخر قرن پانزدهم میلادی در نتیجه اختراع «اسکایف» توسط لودویگ ون برکن یهودی، انقلابی در این صنعت رخ داد . اسکایف یک چرخ صیقل‌دهنده آغشته به مخلوطی از روغن زیتون و گرد الماس بود که تمام اضلاع الماس را به صورت متقارن در زوایایی که حداکثر نور را منعکس می‌کنند، صیقل می‌دهد.

این اختراع به ارتقای الماس به صدر فهرست سنگ‌های قیمتی در نظر شاهزادگان اروپایی کمک کرد. این همزمان با رواج زرگری و جواهرسازی یهودیان در امپراتوری عثمانی بود که آنها را قادر ساخت تا از آخرین پیشرفت‌ها در این صنایع دستی بهره‌مند شوند، تا اینکه در سال ۱۹۳۷ مهاجران یهودی از هلند و بلژیک توانستند اولین کارخانه صیقل الماس را در فلسطین افتتاح کنند.

در پتح تیکوا - نتانیا (شمال تل آویو) بود، جایی که کارخانه آشر آنشل داسکال و زوی روزنبرگ، و کارخانه شیمشون هولندر، یک یهودی بلژیکی، و کارگرش آبراهام هرشکوویتز، توسط سیاست‌های مالی قیمومت حمایت می‌شدند. عوارض واردات ۱۵ درصدی بر سنگ‌های خام وارداتی برداشته شد و صنعت الماس در کمتر از یک دهه، به موازات افول صنعت الماس اروپا، رونق گرفت و بیش از ۳۰۰۰ کارگر را در ۳۳ کارخانه جذب کرد، و سرمایه‌گذاری‌های صهیونیست‌ها به بیش از ۱.۳ میلیون پوند فلسطینی (تقریباً ۱۵۳.۸۵ میلیون دلار آمریکا به ارزش امروز) رسید.

سرمایه‌گذاری تنها شاخص ارزش الماس نبود. همچنین حجم صادرات که به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار پوند فلسطینی (۳۷۲.۶ میلیون دلار در سال ۲۰۲۵) رسید، و تنوع آنها که به ایالات متحده، کانادا و هند رسید، تا جایی که به بزرگترین ارزش کالاهای انفرادی صادر شده از فلسطین تحت قیمومیت در سال ۱۹۴۴ رسید، و شبکه‌ای از روابط وارداتی از کنگو و آفریقا نیز وجود دارد.

این ارقام، رئیس سازمان صهیونیستی، حییم وایزمن (اولین رئیس جمهور دولت اشغالگر)، را بر آن داشت تا از بخش الماس و ارز خارجی حاصل از آن حمایت کند. نتانیا و رامات گان به مراکز جهانی برجسته‌ای برای صیقل دادن الماس‌های خام تبدیل شدند، در حالی که درآمد آنها صرف جمع‌آوری ارز خارجی برای تأمین مالی شهرک‌سازی‌ها، خرید اسلحه و فعالیت‌های جنبش صهیونیستی قبل از نکبت می‌شد.

اندکی پس از نکبت، اولین نخست وزیر اسرائیل، دیوید بن گوریون، بخش الماس را در برنامه‌های اولیه اقتصادی ملی به عنوان یک صنعت استراتژیک گنجاند. در حالی که کشورهای مختلف این نهاد استعماری را تحریم کرده بودند، ارنست اوپنهایمر، رئیس شرکت الماس دی بیرز، که الماس‌های آفریقایی را در انحصار خود داشت، در میان بازرگانان یهودی جایگاه خود را یافت.


https://www.noonpost.com/332880/
1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
الماس‌های اسرائیلی: بین حمایت از ارتش و تأمین مالی نسل‌کشی در ۱۹ ژوئن، پس از جنگ تجاوزکارانه علیه ایران، ساختمان بورس الماس اسرائیل به تلافی هدف قرار دادن خاک ایران، سیاستمداران و محققان آن، مستقیماً مورد اصابت گلوله‌های ایران قرار گرفت . این حمله به مجموعه‌ای…
بنابراین، در طول دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، اوپنهایمر در تأمین مقادیر زیادی الماس خام استخراج شده از معادن آفریقا (آفریقای جنوبی، بوتسوانا، نامیبیا و غیره) برای اسرائیل مشارکت داشت ، که به عنوان حمایت اقتصادی برای اسرائیل محسوب می‌شد. در همین حال، شرکت «دِ بیرز» در زمینه صیقل دادن و توزیع الماس با واسطه و صنعتگر یهودی، مایر وایزگال، که خطی از کارخانه‌های اسرائیلی تا شرکت‌های الماس اروپایی ایجاد کرده بود، همکاری کرد.

با افزایش صادرات الماس به اسرائیل، بورس الماس در سال ۱۹۶۸ در رامات گان تأسیس شد. تحت مدیریت موشه اشنیتزر، این بورس بعدها به بزرگترین مرکز تجارت الماس خام و صیقل داده شده در جهان تبدیل شد و تا اوایل دهه ۱۹۸۰، ۴۰٪ از سهم بازار جهانی را به خود اختصاص داد، در حالی که الماس‌های صیقل داده شده ۲۰٪ از صادرات اسرائیل را تشکیل می‌دادند. سوابق صنعت، رشد صادرات الماس را در این دوره، از ۲۰۰ میلیون دلار به ۳.۴ میلیارد دلار در سال، ثبت می‌کند.

الماس‌های خون و نابودی
ارزش الماس‌ها تنها به حجم صادرات و سهم آنها در اقتصاد اشغالگران محدود نمی‌شد. آنها همچنین در تقویت روابط این موجودیت بیگانه با رژیم‌های آفریقاییِ برآمده از استعمار، مانند کنگو (که قبلاً زئیر بود)، آنگولا، لیبریا و سیرالئون، نقش داشتند. دیپلماسی الماس به عنوان پوششی برای روابط بازرگانان اسرائیلی با شرکت‌های اروپایی عمل می‌کرد.

همه چیز خیلی زود شروع شد. در سال ۱۹۵۱ ، صنعت الماس اسرائیل به فدراسیون جهانی الماس پیوست و در سال ۱۹۵۶، اولین کنگره جهانی الماس در این کشور برگزار شد. سپس، تنها یک سال پس از این شکست، پانزدهمین کنگره جهانی الماس دوباره در اسرائیل برگزار شد و موشه اشنیتزر برای اولین بار به عنوان رئیس فدراسیون عمومی بورس‌های جهانی الماس انتخاب شد.

با این حال، اهدای الماس طبق برنامه‌های اسرائیل پیش نرفت. پس از استقلال تعدادی از کشورهای آفریقایی (۱۹۶۰-۱۹۶۵)، عرضه الماس‌های خام به خطر افتاد، در نتیجه آنها به دست رژیم‌های دیکتاتوری افتادند که ظلم و قتل را رواج می‌دادند و از آنها برای تأمین مالی این رژیم‌ها به منظور حفظ قدرت خود سوءاستفاده می‌کردند.

در اینجا، تاجران اسرائیلی خود را به عنوان واسطه‌هایی برای خرید الماس (عمدتاً از کنگو) با قیمت پایین، قاچاق آنها به خارج از کشور و سپس صیقل دادن و فروش آنها در اروپا معرفی می‌کردند. نقش اصلی اسرائیل در ارائه حمایت سیاسی و نظامی به شکل آموزش، سلاح و مشاوره به دیکتاتور موبوتو سسه سکو و دیگر رهبران آفریقایی در ازای دریافت امتیازاتی در تجارت الماس، مستند شده است.

این امر در صادرات الماس منعکس شد که برای اولین بار در سال ۱۹۷۷ به مرز یک میلیارد دلار رسید. این امر با حمایت رسمی اسحاق رابین (نخست‌وزیر) و شیمون پرز در دوران تصدی آنها ادامه یافت، تا اینکه گزارش‌های بین‌المللی منتشر شده توسط سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشری مانند گلوبال ویتنس و دیده‌بان حقوق بشر تشدید شد و نقش بازرگانان «اسرائیلی» را در قاچاق - و پولشویی - الماس‌های حاصل از مناطق جنگی، که در آن زمان به عنوان «الماس‌های خونین» یا «الماس‌های جنگی» شناخته می‌شدند، تأیید کرد.

در میان آنها، لِو لِویِف، تاجری که تجارت الماس خام آفریقا از آنگولا و سیرالئون را کنترل می‌کرد و انحصار شرکت «دِ بیرز» را به چالش می‌کشید، بنیانگذار امپراتوری سرمایه‌گذاری‌های «آفریقا اسرائیل» و مارتین رافائل، پولشوی الماس خام لیبریایی، حضور داشتند.

جالب اینجاست که بخش الماس اسرائیل برای مدت طولانی سکوت خود را حفظ کرد، تا سال ۲۰۰۰ که اولین کنفرانس بین‌المللی الماس خام در اسرائیل برگزار شد. این بخش حمایت خود را از یک فرآیند مشورتی که توسط دولت‌های آفریقایی (آفریقای جنوبی، نامیبیا و بوتسوانا) پیشنهاد شده بود، معروف به فرآیند کیمبرلی، اعلام کرد.

طبق این رویه، وزارت اقتصاد کشورهای شرکت‌کننده در بخش الماس، تمام تجارت الماس‌های خام و صیقل‌خورده را رصد می‌کند و گواهی صادر می‌کند که تأیید می‌کند الماس‌ها «الماس‌های مناقشه‌برانگیز» نیستند. بخش الماس، فرآیند کیمبرلی را پذیرفت و اولین گواهی جهانی را در سال ۲۰۰۳ صادر کرد.

این تغییر که از فلسطین به عنوان منطقه درگیری فراتر رفته است، به نفع الماس اسرائیل بوده است، به طوری که تعداد کارمندان به بیش از ۱۵۰۰۰ نفر افزایش یافته، تعداد شرکت‌های فعال در آن به ۱۵۰۰ شرکت رسیده و ارزش صادرات الماس آن سالانه از ۵ میلیارد دلار فراتر رفته و در سال ۲۰۲۴ به ۸٪ از صادرات می‌رسد. همچنین این صنعت یکی از معدود صنایعی است که اسرائیلی‌های ارتدکس افراطی در آن کار می‌کنند و سهم آنها به ۱۵٪ می‌رسد.
1
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
بنابراین، در طول دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، اوپنهایمر در تأمین مقادیر زیادی الماس خام استخراج شده از معادن آفریقا (آفریقای جنوبی، بوتسوانا، نامیبیا و غیره) برای اسرائیل مشارکت داشت ، که به عنوان حمایت اقتصادی برای اسرائیل محسوب می‌شد. در همین حال، شرکت «دِ بیرز»…
شستشوی مجدد الماس‌ها دوام چندانی نداشت. در طول دهه اول قرن جدید، اسرائیل رسماً به دست داشتن در واردات غیرقانونی الماس از قاره آفریقا در ازای دامن زدن به درگیری‌ها، به ویژه در آنگولا و سیرالئون، متهم شد. ارتش همچنین به مشارکت در سرقت ۲۵٪ از الماس‌های خام استخراج شده متهم شد.

علاوه بر اتهام تأمین مالی شهرک‌سازی‌ها و فعالیت‌های نظامی علیه فلسطینی‌ها، از طریق تاجری به نام لِو لِویِف، که معادن الماس را در جمهوری دموکراتیک کنگو، کامرون، سیرالئون، آنگولا، لیبریا، ساحل عاج، گینه، زئیر، جمهوری آفریقای مرکزی، تانزانیا و حتی سودان جنوبی کنترل می‌کند.

بعدها، تاجر اسرائیلی، لِو لِویِف، با رسوایی‌های مالی و بحران‌های حقوقی - در نتیجه قاچاق الماس به ارزش ۸۱ میلیون دلار - مواجه شد، در حالی که شموئل اشنایدر، رئیس بورس الماس، توانایی خود را برای مقابله با بخش‌های نوظهور الماس در هند و دبی از دست داد و سپس برکنار شد.

در همین حال، بنی استاینمتز، غول الماس ، به دلیل فعالیت‌های مجرمانه بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳ دستگیر شد، در حالی که دن گرتلر، میلیاردر اسرائیلی و ۱۳ نفر دیگر از همین بخش، در سال ۲۰۱۸ به دلیل نقض حقوق بشر و فساد توسط ایالات متحده تحت قانون مگنیتسکی تحریم شدند.

الماس‌ها آزادانه سقوط می‌کنند
مهم‌ترین ضربه به بخش الماس اسرائیل در هفتم اکتبر وارد شد که به دلیل چندین ضربه دیگر، از جمله کاهش علاقه جهانی به الماس‌های طبیعی در مقایسه با الماس‌های مصنوعی، شتاب بیشتری گرفت. این امر دبی را به عنوان یک مرکز جدید تجارت الماس قرار داده است، در حالی که بی‌میلی اسرائیل به صیقل دادن الماس‌های کوچک به هند (شهر سورات) کمک کرده است تا به عنوان مرکز پیشرو صیقل دادن الماس در جهان ظهور کند.

این امر منجر به کاهش جایگاه اسرائیل به نفع تولید الماس چینی، موقعیت جغرافیایی و مشوق‌های مالیاتی دبی و کاهش ارزش نیروی کار در هند شده است. جنبش بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم (BDS) نیز در سلب مشروعیت از الماس‌های اسرائیلی فعال بوده و خواستار طبقه‌بندی آنها به عنوان الماس‌های خونین و گسترش این تعریف به گونه‌ای است که شامل رژیم‌ها و دولت‌های سرکوبگر، نه فقط شبه‌نظامیان و سازمان‌ها، شود.

این همزمان با بحران‌های داخلی اسرائیل بود که باعث درگیری بورس رمات گان با دولت بر سر مالیات‌ها و تسهیلات صادراتی شد. این امر بحران کاهش ارزش شِکِل و افزایش تورم را تشدید کرد و بر توانایی تولیدکنندگان محلی برای رقابت در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تأثیر گذاشت.

سپس سیل از راه رسید و بقیه را از بین برد. بخش الماس به دلیل احضار سربازان به خدمت فلج شد، به طوری که صادرات الماس صیقل داده شده در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۵۰ درصد کاهش یافت و سپس در ۱۵ تا ۲۰ درصد تثبیت شد، در حالی که درآمدها در مقایسه با سال ۲۰۲۲، ۵۷ درصد کاهش یافت. آشفتگی سیاسی و اقتصادی، فشار مردمی و کمپین‌های تحریم نیز سرمایه‌گذاران خارجی را از بازار «اسرائیل» به نفع دبی دور کرد.

حتی در مورد مشارکت در رویدادهای بین‌المللی، که وزارت اقتصاد و بورس الماس آن را مایه افتخار می‌دانند، مشارکت اسرائیل در نمایشگاه‌های بزرگ الماس مانند نمایشگاه جواهرات و سنگ‌های قیمتی هنگ کنگ و نمایشگاه الماس آنتورپ متوقف شده است، زیرا کشورهای پذیرنده علناً به هیئت‌های نمایندگی اسرائیل اعتراض کرده‌اند.

همچنین از سال ۲۰۲۴ حجم تجارت دوجانبه الماس با هند کاهش یافته است، در حالی که شرکت‌های اسرائیلی در نتیجه پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل و تصمیم پنج کشور برای توقف ارسال محموله‌ها به این کشور و بازگرداندن کنترل ملی بر منابع محلی، از فعالیت در برخی از کشورهای آفریقایی منع شده‌اند.
عواملی که در تأثیر سیل بر اقتصاد الماس نقش دارند شامل نوسان ترافیک حمل و نقل هوایی و تعلیق پروازهای چندین شرکت هواپیمایی بین‌المللی است. این امر بر حمل و نقل الماس که به حمل و نقل هوایی سریع و ایمن متکی است، تأثیر گذاشته و شرکت‌های حمل و نقل جهانی را به استفاده از مراکز جایگزین مانند دبی سوق داده است.

این عامل، ماهیت رابطه با دبی را برجسته کرد. در حالی که اکثر نمایشگاه‌ها و شرکت‌ها از بازار اسرائیل دوری کرده‌اند، تجارت با دبی پیشرفت کرده است . این بخش ۵۷ میلیون دلار الماس تراش‌خورده از امارات متحده عربی وارد کرده است که ۵۱ درصد از واردات آن را تشکیل می‌دهد. در همین حال، امارات متحده عربی ۲۰ میلیون دلار الماس خام وارد کرده است که ۱۹ درصد از صادرات اسرائیل را تشکیل می‌دهد.

متأسفانه، صنعت الماس سالانه تقریباً یک میلیارد دلار به بودجه نظامی کمک می‌کند و واردات و صادرات را به ابزاری برای تأمین مالی عملیات اشغالگران علیه فلسطینیان تبدیل کرده است.
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
شستشوی مجدد الماس‌ها دوام چندانی نداشت. در طول دهه اول قرن جدید، اسرائیل رسماً به دست داشتن در واردات غیرقانونی الماس از قاره آفریقا در ازای دامن زدن به درگیری‌ها، به ویژه در آنگولا و سیرالئون، متهم شد. ارتش همچنین به مشارکت در سرقت ۲۵٪ از الماس‌های خام استخراج…
در واقع، به نظر می‌رسد که الماس‌های اسرائیلی، پس از بیش از هفت دهه درخشش مصنوعی خود، در نتیجه سیل و عوامل دیگر، درخشش خود را از دست داده‌اند. اما دلیلش هر چه باشد، خوب است که بخش دیگری که از نسل‌کشی حمایت می‌کند و نفوذ اقتصادی و بین‌المللی اشغالگران را تقویت می‌کند، رو به زوال است.

امروزه الماس‌های اسرائیلی دیگر در انحصار نیستند و بحران‌ها، بایکوت‌ها و فشارهای بین‌المللی دیگر زودگذر نیستند. اکنون می‌توان الماس را نمادی از زوال پروژه صهیونیستی دانست، نه سلطه آن. سرزنش متوجه کسانی است که تلاش می‌کنند آن را نجات دهند و خونریزی‌ها را به آنچه از ویرانه‌های آن باقی مانده است، بازگردانند.

https://www.group-telegram.com/kriyaassess.com
👍4
2025/10/19 18:31:56
Back to Top
HTML Embed Code: