group-telegram.com/mazrasane/18063
Last Update:
✴️ نامهای گوسفند و بز در هزارجریب بر اساس سن و جنس
▫️بخش اول
بِزکَل: بز نرِ بزرگ چند ساله با اندام وجـثهی بـزرگتر و شـاخهای بـلندتر که به عـنوان بز پیشاهنگ و راهنمای گله میباشد.
بِزکَل کوله: بزغالهی نرِ زیر یکسال
باکو: گوسفند مادهای که قادر به تولید مثل نباشد.
بِلیک: رَمه، گلهی گوسفند
پاژَن _کوتِن: بز نری که قادر به تولید مثل نباشد.
پیر مِش: گوسفندِ پیر.
پیت: بُزِ نَری که شاخ ندارد.
تُخمی نَر: گوسفند نری که برای جفتگیری و ازدیاد نسل در گله نگهداری میشود. (بقیهی گوسفندان نر معمولا فروخته میشوند).
تِقالی: گوسفندِ نر یکساله / گوسفند مادهای که بزرگتر از بره اسـت و هـنوز به مرحلهی زایش نرسیده باشد. / برهی هر دو جنس نر تقالی و ماده تقالی، شش ماهه تا یکساله را میگویند که کمتر شیر میخورد و در مرحله جدا شدن از مادر هسـت و هـنوز به دورهی زایـش و تولـید مـثل نرسیده است، معروف به پَئیزکا و بهارکا که در پاییز به دنیا می آیند و در بهار به فروش میرسند و بر عکس. همچنین مناسب برای ذبح عید قربان و فروش به «گوشتی خرین یا چوبدار»
چَبِش: بز ماده زیر یکسال.
خالِک وَره: برهی تازه زاییده شده.
دَلوَرِه: به برهی که مادرش او را برای شیر دادن نپذیرد و از گوسفندان دیگر شیر بخورد. «دَل وَره» یا «نِر» میگویند.
دَق: گوسفندِ نری که شاخ ندارد. دَقنر.
دِلاق: نوعی از نژاد گوسفند، ترکیب نژاد اَفشـار و زِل.
دِمبِلی: گوسفندی که دم آن بریده شده باشد.
دِمبِل: گوسفندِ دُنبه دار و دارای دُم پر حجم چربی و پیه.
دُولی (دُولی وَره): برهای که در فصل زمستان به دنیا بیاید.
دِگالی (دِگالی وَره): برههای دوقلو.
دِوَری: به برههای گوسفندی که در طی یکسال و در دو فصل بهار و پاییز بره به دنیا بیاورد، دِوَری میگویند (دِوَری وازا).
زِل: نـژاد گوســفندان اصـیل و بـومی مـنطقه هزارجریب (و مازندران) با دم لاغر و بدون چربی.
شیشِک (کاوی): گوسفندی که در آستانهی نخستین زایش و تولید مثل است. جنس نرِ آنرا «نر شیئِک» مـی گـویند اما «ماده شیئِک» را برای افزایـش زاد و ولد و تولید مِثل نگه میدارند.
کَل دار: گوسفند مادهای که شاخ دارد.
کَچیز، کَچِز: گوسفندِ نر که ظاهری متفاوت با دیگر نرهای گله دارد و قادر به تولید مثل نمیباشد. کچیز به ندرت در گلهای وجود دارد و طبق گفته گی دامداران از هر دو هزار گوسفند، یکی کچیز میشود و صاحب گله وجودش را خوش یُمن میداند. همچنین طبق باور اهالی منطقه هزارجریب، وجودِ گوسفندِ مادهی شاخ دار (کلدار) و گوسـفندِ نر با چهار عدد شـاخ در گله خوش یـمن بوده و باعث برکت و فراوانی مال خواهد شد.
گوسفِن، گوسپِن: در اصطلاح به همهی گوسفندها گفته میشود.
مار بِز: بز مادر.
مُغانی یا مـاغانی: یـکی از باکیفـیتترین نـژاد گوسفند که شیر، گوشت و پشم مرغوب دارد.
نِر: به برهی که مادرش او را برای شیر دادن نپذیرد و از گوسفندان دیگر شیر بخورد. «دَل وَره» یا «نِر» میگویند.
نَیرِم: رفتارِ گوسفند مادری که برّه تازه متولد شدهاش را نمی پذیرد و شیر نمیهد (نّیرِم هاکارده)/
به بره ی این گوسفند «دَل وَره» یا «نِر» میگویند که از گوسفندان دیگر شیر میخورد.
وازا: برهای که در فصل بهار به دنیا بیاید.
وَره: بره
وَره مار: گوسفند دارای بره
📝 نجما نجّار
🆔 تاپور، فرهنگ و هنر مازندران @Taapoor
#نام_گوسفندوبز_در_هزارجریب
#مازندران
#هزارجریب
#فرهنگ_چوپانی
#گوسفند
#بز
#نجما_نجار_هزارجریبی
#بخش_اول
⚠️ استفاده از پستهای این کانال با آوردن نام مولف و نشانی کانال تاپور @Taapoor آزاد است.
BY کانال خبری مازرسانه... Mazarsaneh News Channel

Share with your friend now:
group-telegram.com/mazrasane/18063
