group-telegram.com/mediaroshd/260
Last Update:
نقدی بر حاشیهنشینی نیروهای فرهنگی بومی
✍سید محمد الحسینی
می دانم ممکن است از این نوشتار سو تفاهم ایجاد شود شاید هم نه اما می دانم این متن منشا تغییر نخواهد شد بنابراین آن را صرفا یک درد دل از طرف یک دغدغه مند اجتماعی بدانید.
به عنوان یک معلم دانشگاه ، باورم این است که یکی از شاخصهای توسعهیافتگی هر جامعه، «عدالت توزیعی در عرصه فرهنگ» است؛ نه فقط توزیع امکانات، که توزیع فرصتها، توجه و سرمایه نمادین.
آنچه امروز در فضای فرهنگی استان شاهدیم، اما، به وضوح از نوعی «کژکارکرد ساختاری» حکایت دارد. دعوت از چهرههای سرشناس خارج از استان، اگرچه به خودی خود میتواند مفید باشد، اما زمانی که به شکل افراطی و با پرداخت حقالزحمههای نجومی انجام میشود، دیگر یک انتخاب فرهنگی نیست؛ بلکه نشانهای است از یک «بحران مشروعیت» و «فقدان اعتماد به سرمایههای فرهنگی بومی».
این رویکرد، سه آسیب عمده را به دنبال دارد:
۱. خلأ نمادین و فرسایش سرمایه اجتماعی: وقتی به جای پرورش و استفاده از نیروهای متخصص، متعهد و دلسوز داخلی – که بسیاری از آنان سالها با حداقل امکانات و حداکثر عشق کار کردهاند – دائماً چشم به «ستارههای بیرونی» بدوزیم، پیامی واضح به جامعه فرهنگی داخلی میفرستیم: «شما دیده نمیشوید و ارزشی ندارید.» این امر نه تنها منجر به دلسردی و مهاجرت نخبگان میشود، بلکه سرمایه اجتماعی یعنی همان اعتماد و انگیزهای که موتور محرک هر فعالیت داوطلبانه و خالصانهای است را از بین میبرد.
۲. تبدیل فرهنگ به کالای تجملی: پرداخت مبالغ کلان برای یک سخنرانی، فرهنگ را از ماهیت «نهاد» بودن خارج کرده و به یک «کالای تجملی» تبدیل میکند که هدفش نه تولید معنای عمیق، که نمایشِ مقطعیِ توان مالی است. این دقیقاً نقطه مقابل «نخبهپروری» است. نخبهپروری مستلزم سرمایهگذاری بلندمدت، ایجاد فضای گفتوگو و اعتماد به نیروهای داخلی است.
۳. بازتولید چرخه حاشیهنشینی فرهنگی: این رویکرد، یک «حلقه معیوب» ایجاد میکند. نیروی داخلی که دیده نمیشود، انگیزه و امکان رشد خود را از دست میدهد. ضعف حاصل از این بی توجهی، بعداً بهانهای میشود برای دعوت بیشتر از نیروهای بیرونی با این توجیه که «کسی اینجا نیست!». اینجاست که تجربه زیسته بسیاری از ما مصداق مییابد: استفاده ابزاری از نیروهای داخلی تنها در شرایط اضطرار و با کمترین هزینه، که خود شکلی از «تحقیر نمادین» است.
اینجانب به عنوان عضوی از جامعه تعلیم و تربیت و فرهنگ و کسی که همواره دغدغه توسعه پایدار این دیار را داشته،بارها آمادگی خود را برای مشارکت علمی و فرهنگی بیچشمداشت اعلام کردهام. اما متأسفانه، گویا سیستم ترجیح میدهد به جای ایجاد یک «نظام عادلانه تبادل فرهنگی»، به شیوههای کلیشهای و نمایشی متوسل شود.
پس خطاب به مسئولان محترم (شورای شهر، استاندار، فرماندار، مدیران ارشد فرهنگی):
آیا زمان آن نرسیده که به جای نگاه کردن به بیرون،با اعتماد به نفس بیشتری به درون بنگرید؟ آیا زمان آن نیست که «اقتصاد توجه» خود را به سمت نیروهای زبده، مخلص و دلسوز استان معطوف کنید؟ هوای سرمایههای فرهنگی استان خود را داشته باشید. توسعه، با پرورش «نخبگان محلی» آغاز میشود، نه با مصرف آنان. فضا را برای شکوفایی آنان فراهم آورید؛ نه اینکه آنان را به حاشیه برانید و بعد با هزینههای گزاف، جای خالی آنان را از بیرون پر کنید.
این تنها یک انتقاد نیست؛ یک هشدار جامعهشناختی است درباره تبعاتِ نادیده گرفتنِ سرمایههای انسانی که اصلیترین مولفه توسعه پایدار هستند.
@mediaroshd
BY رسانه رشد
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/mediaroshd/260