Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی تعارف درباره تبریکهای متعدد روز خبرنگار 😜😎
#روزخبرنگار #روز_خبرنگار #روزنامه_نگاری #خبرنگاری #روزنامه_نگار #خبرنگار #تجلیل_از_خبرنگاران #شغل_خبرنگاری
@mhbayat_ir
#روزخبرنگار #روز_خبرنگار #روزنامه_نگاری #خبرنگاری #روزنامه_نگار #خبرنگار #تجلیل_از_خبرنگاران #شغل_خبرنگاری
@mhbayat_ir
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
نقدی به یک برنامه فرهنگی مذهبی
مراسم پیاده روی جاماندگان اربعین در اراک با همه بیسلیقگی های متداول، امسال هم برگزار شد. حضور مردم علی الخصوص بانوان با افزایش چشمگیر نسبت به سالهای قبل همراه بود که البته نباید هیچکس آن را به نام خود مصادره کند چون شواهد، گویای بی برنامگی و عدم هماهنگی وسیع در کلیت برنامه بود.
جای خالی نهادهای متولی حاکمیتی در این رویداد فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مثل همیشه عیان بود و علیرغم تلاش ارزشمند خادمان مردمی برای پذیرایی، عملا در حوزه طراحی کلان، برنامه فرهنگی خاصی تدارک دیده نشده بود و صرفا به توزیع خوراکی اکتفا شده بود و عملا از این فرصت عالی استفاده خاصی نشد.
در حوزه نظم ترافیکی، التماس مردم به اتوبوس ها در میانه راه و عدم سوار کردن مسافران هم در نوع خود جالب بود که مردم مجبور به سوار شدن مخاطره آمیز بر وانتها و موتورسیکلتهای عبوری بودند. ضمنا حرکت تند موتورسواران در میان جمعیت و چند مورد تصادف با عابران هم نکته آزاردهنده دیگر بود.
در بخش تامین و تسهیل زیرساختها هم مسیر خاکی ورودی که میشد با چند متر آسفالت درستش کرد و یا عدم وجود سایه بان محوطه داخل حرم و عدم تدارک برنامه فرهنگی برای زائران داخل حیاط بجای مشغول کردن مردم با صف طویل موکب فلافل و هندوانه و همچنین عدم فضا سازی فرهنگی داخلی نیز قابل توجه بود.
کاهش مشارکت مردمی در برگزاری موکب های متعدد در مسیر پیاده روی و عدم توزیع متناسب مکانی مواکب به نسبت قبل و عدم حضور و مشارکت هیات ها و گروههای فرهنگی مذهبی در پیاده روی هم به شکل قابل توجهی مشخص بود. البته فعالیت واقعی مردمی مد نظر است مثل حرکت دسته جمعی و مراسم میان راه و ...
توقع می رفت اهالی رسانه به برندسازی این مراسم بعنوان هویت فرهنگی استان توجه داشته باشند که بدلایل مختلف نداشتند. گرچه در این برنامه مانند سایر برنامه ها زیرساخت حضور و فعالیت رسانه مثل استودیو موقت و ساماندهی فعالین رسانه ای و... مغفول مانده بود که اهمال تصمیم سازان فرهنگی است.
در کنار قدردانی از حضور پرشور مردم باید از تلاش ارزشمند حافظان امنیت تشکر کرد که برنامه بدون هیچ حاشیه و تهدیدی برگزار شد. برخی دستگاهها مثل شهرداری در حد وسعشان خدماتی را متقبل شدند و معدودی هم که وظیفه ای نداشتند در حد برگزاری یک موکب پذیرایی آمدند که جای تقدیر و خدا قوت دارد.
به نظر می رسد بایستی بزرگان و دلسوزان شهر نسبت به آسیب شناسی و شناسایی نقاط ضعف در اجرای برنامه هایی از این دست اقدام جدی و عاجل داشته باشند و بصورت پایش میدانی حین برنامه و بررسی دقیق پایانی علل ضعفها کشف و برای سالهای بعد برطرف شود و صرفا به تعریف و تمجیدهای دوستان بسنده نکرد.
خلاصه اینکه بیش از گذشته نیاز به وجود یک محوریت وحدت آفرین و بعبارتی بزرگتر فرهنگی در شهر اراک و استان مرکزی احساس می شود که بتواند ضمن تجمیع قابلیتها، فرصت وحدت و هم افزایی را حول محور توسعه همه جانبه استان عملیاتی نماید و با تجربه سالهای اخیر این بزرگترین کاستی شهر و استان است.
شما هم نقد دیگه ای به نظرتون می رسه بنویسین
#پیاده_روی_جاماندگان_اربعین #اراک #استان_مرکزی #مشهدمیقان #مشهد_میقان #امامزاده_محمدعابد #امامزاده_محمد_عابد #شاهزاده_محمدعابد #شاهزاده_محمد_عابد #جاماندگان_اربعین #دلهای_اربعینی #دلهای_اربعینی_اراک #جاماندگان_اربعین_اراک
@mhbayat_ir
مراسم پیاده روی جاماندگان اربعین در اراک با همه بیسلیقگی های متداول، امسال هم برگزار شد. حضور مردم علی الخصوص بانوان با افزایش چشمگیر نسبت به سالهای قبل همراه بود که البته نباید هیچکس آن را به نام خود مصادره کند چون شواهد، گویای بی برنامگی و عدم هماهنگی وسیع در کلیت برنامه بود.
جای خالی نهادهای متولی حاکمیتی در این رویداد فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مثل همیشه عیان بود و علیرغم تلاش ارزشمند خادمان مردمی برای پذیرایی، عملا در حوزه طراحی کلان، برنامه فرهنگی خاصی تدارک دیده نشده بود و صرفا به توزیع خوراکی اکتفا شده بود و عملا از این فرصت عالی استفاده خاصی نشد.
در حوزه نظم ترافیکی، التماس مردم به اتوبوس ها در میانه راه و عدم سوار کردن مسافران هم در نوع خود جالب بود که مردم مجبور به سوار شدن مخاطره آمیز بر وانتها و موتورسیکلتهای عبوری بودند. ضمنا حرکت تند موتورسواران در میان جمعیت و چند مورد تصادف با عابران هم نکته آزاردهنده دیگر بود.
در بخش تامین و تسهیل زیرساختها هم مسیر خاکی ورودی که میشد با چند متر آسفالت درستش کرد و یا عدم وجود سایه بان محوطه داخل حرم و عدم تدارک برنامه فرهنگی برای زائران داخل حیاط بجای مشغول کردن مردم با صف طویل موکب فلافل و هندوانه و همچنین عدم فضا سازی فرهنگی داخلی نیز قابل توجه بود.
کاهش مشارکت مردمی در برگزاری موکب های متعدد در مسیر پیاده روی و عدم توزیع متناسب مکانی مواکب به نسبت قبل و عدم حضور و مشارکت هیات ها و گروههای فرهنگی مذهبی در پیاده روی هم به شکل قابل توجهی مشخص بود. البته فعالیت واقعی مردمی مد نظر است مثل حرکت دسته جمعی و مراسم میان راه و ...
توقع می رفت اهالی رسانه به برندسازی این مراسم بعنوان هویت فرهنگی استان توجه داشته باشند که بدلایل مختلف نداشتند. گرچه در این برنامه مانند سایر برنامه ها زیرساخت حضور و فعالیت رسانه مثل استودیو موقت و ساماندهی فعالین رسانه ای و... مغفول مانده بود که اهمال تصمیم سازان فرهنگی است.
در کنار قدردانی از حضور پرشور مردم باید از تلاش ارزشمند حافظان امنیت تشکر کرد که برنامه بدون هیچ حاشیه و تهدیدی برگزار شد. برخی دستگاهها مثل شهرداری در حد وسعشان خدماتی را متقبل شدند و معدودی هم که وظیفه ای نداشتند در حد برگزاری یک موکب پذیرایی آمدند که جای تقدیر و خدا قوت دارد.
به نظر می رسد بایستی بزرگان و دلسوزان شهر نسبت به آسیب شناسی و شناسایی نقاط ضعف در اجرای برنامه هایی از این دست اقدام جدی و عاجل داشته باشند و بصورت پایش میدانی حین برنامه و بررسی دقیق پایانی علل ضعفها کشف و برای سالهای بعد برطرف شود و صرفا به تعریف و تمجیدهای دوستان بسنده نکرد.
خلاصه اینکه بیش از گذشته نیاز به وجود یک محوریت وحدت آفرین و بعبارتی بزرگتر فرهنگی در شهر اراک و استان مرکزی احساس می شود که بتواند ضمن تجمیع قابلیتها، فرصت وحدت و هم افزایی را حول محور توسعه همه جانبه استان عملیاتی نماید و با تجربه سالهای اخیر این بزرگترین کاستی شهر و استان است.
شما هم نقد دیگه ای به نظرتون می رسه بنویسین
#پیاده_روی_جاماندگان_اربعین #اراک #استان_مرکزی #مشهدمیقان #مشهد_میقان #امامزاده_محمدعابد #امامزاده_محمد_عابد #شاهزاده_محمدعابد #شاهزاده_محمد_عابد #جاماندگان_اربعین #دلهای_اربعینی #دلهای_اربعینی_اراک #جاماندگان_اربعین_اراک
@mhbayat_ir
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره نفهمیدیم #اورتینکر بودن خوبه یا بد؟!؟
#هوش_مصنوعی #نگرش_انتقادی #تفکر_انتقادی #تفکر_نقاد
@mhbayat_ir
#هوش_مصنوعی #نگرش_انتقادی #تفکر_انتقادی #تفکر_نقاد
@mhbayat_ir
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همونی که برای خودت میپسندی رو برای بقیه بخواه!
این روزها خیلی از رفاقتا، همکاریا، دوستیا و حتی فامیلیا یکطرفه شده و خیلیا توقع دارن حق و نفع خودشون رعایت بشه ولی براحتی حقوق و منافع بقیه رو زیر پا میگذارن. واقعیت اینه اگر بخوایم جامعه سالم و متعالی داشته باشیم باید از خودمون شروع کنیم نه اینکه فقط لفظشو بیایم و شعارشو بدیم ولی در عمل جور دیگه باشیم که اگر بقیه با ما اونطوری باشن شاکی بشیم...
@mhbayat_ir
این روزها خیلی از رفاقتا، همکاریا، دوستیا و حتی فامیلیا یکطرفه شده و خیلیا توقع دارن حق و نفع خودشون رعایت بشه ولی براحتی حقوق و منافع بقیه رو زیر پا میگذارن. واقعیت اینه اگر بخوایم جامعه سالم و متعالی داشته باشیم باید از خودمون شروع کنیم نه اینکه فقط لفظشو بیایم و شعارشو بدیم ولی در عمل جور دیگه باشیم که اگر بقیه با ما اونطوری باشن شاکی بشیم...
@mhbayat_ir
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
نقدی بر حاشیهنشینی نیروهای فرهنگی بومی
✍سید محمد الحسینی
می دانم ممکن است از این نوشتار سو تفاهم ایجاد شود شاید هم نه اما می دانم این متن منشا تغییر نخواهد شد بنابراین آن را صرفا یک درد دل از طرف یک دغدغه مند اجتماعی بدانید.
به عنوان یک معلم دانشگاه ، باورم این است که یکی از شاخصهای توسعهیافتگی هر جامعه، «عدالت توزیعی در عرصه فرهنگ» است؛ نه فقط توزیع امکانات، که توزیع فرصتها، توجه و سرمایه نمادین.
آنچه امروز در فضای فرهنگی استان شاهدیم، اما، به وضوح از نوعی «کژکارکرد ساختاری» حکایت دارد. دعوت از چهرههای سرشناس خارج از استان، اگرچه به خودی خود میتواند مفید باشد، اما زمانی که به شکل افراطی و با پرداخت حقالزحمههای نجومی انجام میشود، دیگر یک انتخاب فرهنگی نیست؛ بلکه نشانهای است از یک «بحران مشروعیت» و «فقدان اعتماد به سرمایههای فرهنگی بومی».
این رویکرد، سه آسیب عمده را به دنبال دارد:
۱. خلأ نمادین و فرسایش سرمایه اجتماعی: وقتی به جای پرورش و استفاده از نیروهای متخصص، متعهد و دلسوز داخلی – که بسیاری از آنان سالها با حداقل امکانات و حداکثر عشق کار کردهاند – دائماً چشم به «ستارههای بیرونی» بدوزیم، پیامی واضح به جامعه فرهنگی داخلی میفرستیم: «شما دیده نمیشوید و ارزشی ندارید.» این امر نه تنها منجر به دلسردی و مهاجرت نخبگان میشود، بلکه سرمایه اجتماعی یعنی همان اعتماد و انگیزهای که موتور محرک هر فعالیت داوطلبانه و خالصانهای است را از بین میبرد.
۲. تبدیل فرهنگ به کالای تجملی: پرداخت مبالغ کلان برای یک سخنرانی، فرهنگ را از ماهیت «نهاد» بودن خارج کرده و به یک «کالای تجملی» تبدیل میکند که هدفش نه تولید معنای عمیق، که نمایشِ مقطعیِ توان مالی است. این دقیقاً نقطه مقابل «نخبهپروری» است. نخبهپروری مستلزم سرمایهگذاری بلندمدت، ایجاد فضای گفتوگو و اعتماد به نیروهای داخلی است.
۳. بازتولید چرخه حاشیهنشینی فرهنگی: این رویکرد، یک «حلقه معیوب» ایجاد میکند. نیروی داخلی که دیده نمیشود، انگیزه و امکان رشد خود را از دست میدهد. ضعف حاصل از این بی توجهی، بعداً بهانهای میشود برای دعوت بیشتر از نیروهای بیرونی با این توجیه که «کسی اینجا نیست!». اینجاست که تجربه زیسته بسیاری از ما مصداق مییابد: استفاده ابزاری از نیروهای داخلی تنها در شرایط اضطرار و با کمترین هزینه، که خود شکلی از «تحقیر نمادین» است.
اینجانب به عنوان عضوی از جامعه تعلیم و تربیت و فرهنگ و کسی که همواره دغدغه توسعه پایدار این دیار را داشته،بارها آمادگی خود را برای مشارکت علمی و فرهنگی بیچشمداشت اعلام کردهام. اما متأسفانه، گویا سیستم ترجیح میدهد به جای ایجاد یک «نظام عادلانه تبادل فرهنگی»، به شیوههای کلیشهای و نمایشی متوسل شود.
پس خطاب به مسئولان محترم (شورای شهر، استاندار، فرماندار، مدیران ارشد فرهنگی):
آیا زمان آن نرسیده که به جای نگاه کردن به بیرون،با اعتماد به نفس بیشتری به درون بنگرید؟ آیا زمان آن نیست که «اقتصاد توجه» خود را به سمت نیروهای زبده، مخلص و دلسوز استان معطوف کنید؟ هوای سرمایههای فرهنگی استان خود را داشته باشید. توسعه، با پرورش «نخبگان محلی» آغاز میشود، نه با مصرف آنان. فضا را برای شکوفایی آنان فراهم آورید؛ نه اینکه آنان را به حاشیه برانید و بعد با هزینههای گزاف، جای خالی آنان را از بیرون پر کنید.
این تنها یک انتقاد نیست؛ یک هشدار جامعهشناختی است درباره تبعاتِ نادیده گرفتنِ سرمایههای انسانی که اصلیترین مولفه توسعه پایدار هستند.
@mediaroshd
✍سید محمد الحسینی
می دانم ممکن است از این نوشتار سو تفاهم ایجاد شود شاید هم نه اما می دانم این متن منشا تغییر نخواهد شد بنابراین آن را صرفا یک درد دل از طرف یک دغدغه مند اجتماعی بدانید.
به عنوان یک معلم دانشگاه ، باورم این است که یکی از شاخصهای توسعهیافتگی هر جامعه، «عدالت توزیعی در عرصه فرهنگ» است؛ نه فقط توزیع امکانات، که توزیع فرصتها، توجه و سرمایه نمادین.
آنچه امروز در فضای فرهنگی استان شاهدیم، اما، به وضوح از نوعی «کژکارکرد ساختاری» حکایت دارد. دعوت از چهرههای سرشناس خارج از استان، اگرچه به خودی خود میتواند مفید باشد، اما زمانی که به شکل افراطی و با پرداخت حقالزحمههای نجومی انجام میشود، دیگر یک انتخاب فرهنگی نیست؛ بلکه نشانهای است از یک «بحران مشروعیت» و «فقدان اعتماد به سرمایههای فرهنگی بومی».
این رویکرد، سه آسیب عمده را به دنبال دارد:
۱. خلأ نمادین و فرسایش سرمایه اجتماعی: وقتی به جای پرورش و استفاده از نیروهای متخصص، متعهد و دلسوز داخلی – که بسیاری از آنان سالها با حداقل امکانات و حداکثر عشق کار کردهاند – دائماً چشم به «ستارههای بیرونی» بدوزیم، پیامی واضح به جامعه فرهنگی داخلی میفرستیم: «شما دیده نمیشوید و ارزشی ندارید.» این امر نه تنها منجر به دلسردی و مهاجرت نخبگان میشود، بلکه سرمایه اجتماعی یعنی همان اعتماد و انگیزهای که موتور محرک هر فعالیت داوطلبانه و خالصانهای است را از بین میبرد.
۲. تبدیل فرهنگ به کالای تجملی: پرداخت مبالغ کلان برای یک سخنرانی، فرهنگ را از ماهیت «نهاد» بودن خارج کرده و به یک «کالای تجملی» تبدیل میکند که هدفش نه تولید معنای عمیق، که نمایشِ مقطعیِ توان مالی است. این دقیقاً نقطه مقابل «نخبهپروری» است. نخبهپروری مستلزم سرمایهگذاری بلندمدت، ایجاد فضای گفتوگو و اعتماد به نیروهای داخلی است.
۳. بازتولید چرخه حاشیهنشینی فرهنگی: این رویکرد، یک «حلقه معیوب» ایجاد میکند. نیروی داخلی که دیده نمیشود، انگیزه و امکان رشد خود را از دست میدهد. ضعف حاصل از این بی توجهی، بعداً بهانهای میشود برای دعوت بیشتر از نیروهای بیرونی با این توجیه که «کسی اینجا نیست!». اینجاست که تجربه زیسته بسیاری از ما مصداق مییابد: استفاده ابزاری از نیروهای داخلی تنها در شرایط اضطرار و با کمترین هزینه، که خود شکلی از «تحقیر نمادین» است.
اینجانب به عنوان عضوی از جامعه تعلیم و تربیت و فرهنگ و کسی که همواره دغدغه توسعه پایدار این دیار را داشته،بارها آمادگی خود را برای مشارکت علمی و فرهنگی بیچشمداشت اعلام کردهام. اما متأسفانه، گویا سیستم ترجیح میدهد به جای ایجاد یک «نظام عادلانه تبادل فرهنگی»، به شیوههای کلیشهای و نمایشی متوسل شود.
پس خطاب به مسئولان محترم (شورای شهر، استاندار، فرماندار، مدیران ارشد فرهنگی):
آیا زمان آن نرسیده که به جای نگاه کردن به بیرون،با اعتماد به نفس بیشتری به درون بنگرید؟ آیا زمان آن نیست که «اقتصاد توجه» خود را به سمت نیروهای زبده، مخلص و دلسوز استان معطوف کنید؟ هوای سرمایههای فرهنگی استان خود را داشته باشید. توسعه، با پرورش «نخبگان محلی» آغاز میشود، نه با مصرف آنان. فضا را برای شکوفایی آنان فراهم آورید؛ نه اینکه آنان را به حاشیه برانید و بعد با هزینههای گزاف، جای خالی آنان را از بیرون پر کنید.
این تنها یک انتقاد نیست؛ یک هشدار جامعهشناختی است درباره تبعاتِ نادیده گرفتنِ سرمایههای انسانی که اصلیترین مولفه توسعه پایدار هستند.
@mediaroshd
Forwarded from ایده های رسانه، تولید محتوا و تبلیغات
مخاطرات امنیتی واردات و استفاده از تجهیزات دست دوم و مستعمل حوزه فاوا
تحلیل حاضر به وضوح نشان میدهد که واردات و استفاده گسترده از تجهیزات فاوای دست دوم و مستعمل، به ویژه در شرایط جنگی کنونی ایران، مخاطرات امنیتی جدی و چندوجهی را به همراه دارد. این مخاطرات از آسیبپذیریهای فنی ذاتی در سختافزار و نرمافزارهای قدیمی و دستکاریشده گرفته تا خطرات ناشی از زنجیره تامین نامشخص و ضعفهای موجود در زیرساختهای سایبری ملی را در بر میگیرد. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و محدودیتهای ارزی، همراه با خلاءهای قانونی و نظارتی، به طور ناخواسته به گسترش این بازار غیررسمی دامن زده و امنیت کشور را در عصر دیجیتال به خطر انداخته است.
ادامه این یادداشت تحلیلی را در مجله پیوست بخوانید:
https://peivast.com/p/240493
به قلم محمد هادی بیات
دبیر نظام صنفی رایانه ای استان مرکزی
@media_managment
تحلیل حاضر به وضوح نشان میدهد که واردات و استفاده گسترده از تجهیزات فاوای دست دوم و مستعمل، به ویژه در شرایط جنگی کنونی ایران، مخاطرات امنیتی جدی و چندوجهی را به همراه دارد. این مخاطرات از آسیبپذیریهای فنی ذاتی در سختافزار و نرمافزارهای قدیمی و دستکاریشده گرفته تا خطرات ناشی از زنجیره تامین نامشخص و ضعفهای موجود در زیرساختهای سایبری ملی را در بر میگیرد. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و محدودیتهای ارزی، همراه با خلاءهای قانونی و نظارتی، به طور ناخواسته به گسترش این بازار غیررسمی دامن زده و امنیت کشور را در عصر دیجیتال به خطر انداخته است.
ادامه این یادداشت تحلیلی را در مجله پیوست بخوانید:
https://peivast.com/p/240493
به قلم محمد هادی بیات
دبیر نظام صنفی رایانه ای استان مرکزی
@media_managment
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat