group-telegram.com/mirzavaziribooks/2054
Last Update:
من و معلمم
قبل از هر چیز باید بگویم که امروز شگفتزده شدم. گاهی اوقات میتوان بعضی چیزها را تا حدی پیشبینی کرد ولی اتفاقی که امروز افتاد اصلاً برایم قابل پیشبینی نبود.
هیأت رئیسه دانشکده علوم ریاضی امروز به بهانه یک سخنرانی ده دقیقهای در مورد شیوههای امتحان برای همکاران دانشکده، مرا به اتاق جلسات کشاندند. همین باید شست مرا خبردار میکرد که نباید یک روز معمولی باشد. الان چه وقت سخنرانی کردن در مورد امتحان است و چرا من باید برای همکاران صحبت کنم؟
به هر حال به مراسم رفتم. دوست عزیزم جناب آقای دکتر رزمخواه، معاون آموزشی دانشکده، مقدمات جلسه را فراهم کرده بود. همه چیز به خوبی و بدون آن که شک برانگیز باشد به پایان رسید.
پس از آن استاد عزیزم جناب آقای دکتر صال مصلحیان، رئیس دانشکده، همه را به محل ریاضیسرا بردند. گفته بودند که قرار است آنجا را افتتاح کنند و از چیزی رونمایی شود.
روی شیشههای ویترین ریاضیسرا با کاغذهایی پوشیده شده بود. دکتر صال مصلحیان اصرار داشتند که من کنار ایشان باشم و سپس از من خواستند کاغذها را از روی شیشهها بردارم.
من وقتی تابلوی ریاضیسرا را دیدم شگفتزده شدم. تنها چیزی که میتوانستم بگویم این بود که واقعاً نمیدانم چه باید بگویم.
من در چندین درس در دوره کارشناسی دانشجوی دکتر صال مصلحیان بودهام و اولین آشنایی من با ایشان به حدود سی و پنج سال پیش بر میگردد که مرا به اتاقشان فراخواندند تا مصاحبهای کوتاه داشته باشند و پس از آن به عنوان عضو تیم مسابقه دانشجویی انتخاب شدم. این اتفاق باعث شد که عاشق ریاضیات شوم. کار معلمها احتمالاً باید همین باشد که شاگردی را شیفته یادگیری کنند.
و من دقیقاً به همین دلیل ترویج ریاضیات را برگزیدهام. شاید راهی باشد تا من هم بتوانم ادای معلمهای واقعی را در بیاورم و شاید باعث شود کسی را شیفته خردورزی کنم.
از هیأت رئیسه محترم دانشکده و مخصوصاً دکتر صال مصلحیان و دکتر رزمخواه برای اتفاق امروز متشکرم. نمیتوانم انکار کنم که هنوز شگفتزده و مفتخر به اتفاقی هستم که امروز زیرکانه برایم ترتیب داده بودند.
با کمال ادب
مجید میرزاوزیری
شنبه ۱۷ خرداد ۰۴
@mirzavaziribooks
BY آثار مجید میرزاوزیری

Share with your friend now:
group-telegram.com/mirzavaziribooks/2054