Telegram Group & Telegram Channel
تعمّق - فلسفه و هنر
کانت علیه هابز استدلال و ریتوریکا 5️⃣ بخش پنجم با توجه به نقل و قول‌هایی از قبیل نقل قول‌های فوق، دیدگاه حداکثری مدعی است که حداقل در De Cive، قانون مدنی حکم می‌کند که چه چیز عدالت و چه چیزی غیر عدالت باشد. در لویاتان این موقعیت صراحت کمتری دارد تا جاییکه…
کانت علیه هابز
استدلال و ریتوریکا

6️⃣ بخش ششم


۴. نظریه‌ی عدالت هابز


در بخش پیشین ملاحظه کردیم که کانت با دیدگاه‌های هابز درباره‌ی عدالت و سانسور موافق نیست و اینکه این مخالفت به هیچ وجه ناچیز نیست. هدف این بخش بررسی این مطلب است که آیا کانت خود را به ردّ ایده‌های هابز محدود می‌کند یا اینکه در «علیه هابز» سعی دارد استدلال هابز را به چالش بکشاند و تخریب کند.

    برای پاسخ به این پرسش ناچار به برداشتن گامی ضروری هستیم: یادآوری سنگ بنای نظری ادعای هابز. استدلال مطرح شده توسط هابز بسیار دشوار است و به انحاء مختلف از سوی مفسران به عنوان «گمراه کننده»، «ناخوشایند» و «موشکافانه» توصیف شده است. حقوقدانی به زکاوت نوربرتو بوبیو انحراف استدلال هابز را به این صورت خلاصه کرده است که هابز برای توجیه مفهوم قانونی عدالت-مفهومی که ما امروزه با پوزیتیویسم حقوقی همبسته می‌کنیم- صرفاً از معکوس آن، یعنی، نظریه‌ی قانون طبیعی استفاده می‌کند.

  از آنجایی‌که بطور سنتی نظریه‌های قانون طبیعی برای محدود کردن قدرت حکومت‌ها و تحمیل محدودیت‌ها و قیود به قانون مدنی به مفهوم قانون طبیعی متوسل می‌شدند، به نظر می‌رسد هابز برای توجیه این ادعا که قانون مدنی یگانه منشاء عدالت است از قانون طبیعی استفاده می‌کند. هابز چگونه موفق می‌شود نظریه‌ی قانون طبیعی را بر روی سرش بچرخاند؟ برای پاسخ به این پرسش ناچاریم ولو بطور بسیار خلاصه نخست محتوای قوانین هابزی درباره‌ی طبیعت و سپس کارکردشان را در نظر بگیریم. اشاره خواهم کرد که این نه محتوا بلکه کارکرد منسوب به قوانین طبیعت توسط هابز است که به او اجازه‌ی این ادعا را می‌دهد که پس از ایجاد دولت سیاسی قانون مدنی و عدالت ضرورتاً بطور همزمان رخ می‌دهند.

تا آنجا که به محتوای قوانین طبیعت مربوط است، قانون اولیه و بنیادی به صلح و همه‌ی چیزهای دیگری که از آن مشتق می‌شود توصیه می‌کند. در De Cive قوانین طبیعت به نگهداری پیمان‌ها توصیه می‌کنند، آنها به سپاسگزاری، جامعه‌پذیری، بخشش، اعتدال، بیطرفی، و محکومیت کین جویی، فقدان سخاوت، و نخوت توصیه می‌کنند. هابز بطور خلاصه کلّ قوانین طبیعت را به مثابه میثاقی بیان می‌کند که ما باید [براساس آن] با دیگران رفتار کنیم چنان که می‌خواهیم با ما رفتار شود. می‌توان مدعی شد که چیز ناخوشایندی درباره‌ی محتوای قوانین طبیعت هابزی وجود ندارد. اما، اگر اینک به کارکرد آنها نظر کنیم، ناخوشایندی آنها شروع به آشکارشدن می‌کند.

هابز در ظاهر امر تعریفی از قانون طبیعت عرضه می‌کند که از لحاظ شکلی با تعاریف سنتی تفاوتی ندارد. نزد هابز، قانون طبیعت دستور عقل شایسته است. همینطور، قانون طبیعت متفاوت از قانون مثبت است چندان که دومی محصول اراده است. با این وجود همانطور که بوبیلو ادعا می‌کند آن چیزی که تعریف هابز را از تعاریف عرضه شده توسط نظریه پردازان سنتی قانون طبیعی متمایز می‌کند معنای متفاوتی است که وی به عقل نسبت می‌دهد. هابز در De Cive می‌نویسد:

«منظور من از عقل شایسته...یک قوه‌ی لغزش ناپذیر، چنانکه مراد بسیاری است، نیست، بلکه عمل استدلال است.»

هابز این دیدگاه را که عقل ذوات حقیقتِ مبادی نخستین را بر ما آشکار می‌کند، رد می‌کند. در حالیکه نزد دیگر نظریه پردازان قانون طبیعی recta ratio تعیین می‌کند چه چیز فی نفسه خوب یا بد است، در عوض نزد هابز عقل در رابطه با یک غایت داده شده نشان می‌دهد که چه چیز خوب یا بد است. از آنجاییکه قوانین طبیعت قوانین عقل است، آنها در رابطه با یک غایت داده شده نشان می‌دهند که چه چیز خوب و بد است. بنابراین همه‌ی توصیه‌های قوانین طبیعت که در بالا فهرست شدند نه در شرایط مطلق، بلکه در رابطه با حصول یک غایت ویژه معتبرند. هابز برای یافتن غایت-صیانت نفس و صلح- از بررسی طبیعت بشر استفاده می‌کند. اجازه دهید قانون طبیعت زیرین را به عنوان یک مثال در نظر بگیریم:

اگر انسان‌ها طبیعتاً برابرند، ما باید تساوی آنها را به رسمیت بشناسیم؛ اگر آنها نابرابرند، چون بر سر قدرت مبارزه می‌کنند، پیگیری صلح نیازمند آن است که آنها برابر در نظر گرفته شوند. و بنابراین هشتمین دستور قانون طبیعت این است: هرکسی باید با دیگری برابر در نظر گرفته شود. مخالفت با این قانون تکبر است.


ادامه دارد


✍️ #گابریلا_اسلومپ
📝 ترجمه: #یحیی_شعبانی

#فلسفه، #کانت، #هابز
Taamoq | تَعَمُّق
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6👏1



group-telegram.com/Taamoq/1392
Create:
Last Update:

کانت علیه هابز
استدلال و ریتوریکا

6️⃣ بخش ششم


۴. نظریه‌ی عدالت هابز


در بخش پیشین ملاحظه کردیم که کانت با دیدگاه‌های هابز درباره‌ی عدالت و سانسور موافق نیست و اینکه این مخالفت به هیچ وجه ناچیز نیست. هدف این بخش بررسی این مطلب است که آیا کانت خود را به ردّ ایده‌های هابز محدود می‌کند یا اینکه در «علیه هابز» سعی دارد استدلال هابز را به چالش بکشاند و تخریب کند.

    برای پاسخ به این پرسش ناچار به برداشتن گامی ضروری هستیم: یادآوری سنگ بنای نظری ادعای هابز. استدلال مطرح شده توسط هابز بسیار دشوار است و به انحاء مختلف از سوی مفسران به عنوان «گمراه کننده»، «ناخوشایند» و «موشکافانه» توصیف شده است. حقوقدانی به زکاوت نوربرتو بوبیو انحراف استدلال هابز را به این صورت خلاصه کرده است که هابز برای توجیه مفهوم قانونی عدالت-مفهومی که ما امروزه با پوزیتیویسم حقوقی همبسته می‌کنیم- صرفاً از معکوس آن، یعنی، نظریه‌ی قانون طبیعی استفاده می‌کند.

  از آنجایی‌که بطور سنتی نظریه‌های قانون طبیعی برای محدود کردن قدرت حکومت‌ها و تحمیل محدودیت‌ها و قیود به قانون مدنی به مفهوم قانون طبیعی متوسل می‌شدند، به نظر می‌رسد هابز برای توجیه این ادعا که قانون مدنی یگانه منشاء عدالت است از قانون طبیعی استفاده می‌کند. هابز چگونه موفق می‌شود نظریه‌ی قانون طبیعی را بر روی سرش بچرخاند؟ برای پاسخ به این پرسش ناچاریم ولو بطور بسیار خلاصه نخست محتوای قوانین هابزی درباره‌ی طبیعت و سپس کارکردشان را در نظر بگیریم. اشاره خواهم کرد که این نه محتوا بلکه کارکرد منسوب به قوانین طبیعت توسط هابز است که به او اجازه‌ی این ادعا را می‌دهد که پس از ایجاد دولت سیاسی قانون مدنی و عدالت ضرورتاً بطور همزمان رخ می‌دهند.

تا آنجا که به محتوای قوانین طبیعت مربوط است، قانون اولیه و بنیادی به صلح و همه‌ی چیزهای دیگری که از آن مشتق می‌شود توصیه می‌کند. در De Cive قوانین طبیعت به نگهداری پیمان‌ها توصیه می‌کنند، آنها به سپاسگزاری، جامعه‌پذیری، بخشش، اعتدال، بیطرفی، و محکومیت کین جویی، فقدان سخاوت، و نخوت توصیه می‌کنند. هابز بطور خلاصه کلّ قوانین طبیعت را به مثابه میثاقی بیان می‌کند که ما باید [براساس آن] با دیگران رفتار کنیم چنان که می‌خواهیم با ما رفتار شود. می‌توان مدعی شد که چیز ناخوشایندی درباره‌ی محتوای قوانین طبیعت هابزی وجود ندارد. اما، اگر اینک به کارکرد آنها نظر کنیم، ناخوشایندی آنها شروع به آشکارشدن می‌کند.

هابز در ظاهر امر تعریفی از قانون طبیعت عرضه می‌کند که از لحاظ شکلی با تعاریف سنتی تفاوتی ندارد. نزد هابز، قانون طبیعت دستور عقل شایسته است. همینطور، قانون طبیعت متفاوت از قانون مثبت است چندان که دومی محصول اراده است. با این وجود همانطور که بوبیلو ادعا می‌کند آن چیزی که تعریف هابز را از تعاریف عرضه شده توسط نظریه پردازان سنتی قانون طبیعی متمایز می‌کند معنای متفاوتی است که وی به عقل نسبت می‌دهد. هابز در De Cive می‌نویسد:

«منظور من از عقل شایسته...یک قوه‌ی لغزش ناپذیر، چنانکه مراد بسیاری است، نیست، بلکه عمل استدلال است.»

هابز این دیدگاه را که عقل ذوات حقیقتِ مبادی نخستین را بر ما آشکار می‌کند، رد می‌کند. در حالیکه نزد دیگر نظریه پردازان قانون طبیعی recta ratio تعیین می‌کند چه چیز فی نفسه خوب یا بد است، در عوض نزد هابز عقل در رابطه با یک غایت داده شده نشان می‌دهد که چه چیز خوب یا بد است. از آنجاییکه قوانین طبیعت قوانین عقل است، آنها در رابطه با یک غایت داده شده نشان می‌دهند که چه چیز خوب و بد است. بنابراین همه‌ی توصیه‌های قوانین طبیعت که در بالا فهرست شدند نه در شرایط مطلق، بلکه در رابطه با حصول یک غایت ویژه معتبرند. هابز برای یافتن غایت-صیانت نفس و صلح- از بررسی طبیعت بشر استفاده می‌کند. اجازه دهید قانون طبیعت زیرین را به عنوان یک مثال در نظر بگیریم:

اگر انسان‌ها طبیعتاً برابرند، ما باید تساوی آنها را به رسمیت بشناسیم؛ اگر آنها نابرابرند، چون بر سر قدرت مبارزه می‌کنند، پیگیری صلح نیازمند آن است که آنها برابر در نظر گرفته شوند. و بنابراین هشتمین دستور قانون طبیعت این است: هرکسی باید با دیگری برابر در نظر گرفته شود. مخالفت با این قانون تکبر است.


ادامه دارد


✍️ #گابریلا_اسلومپ
📝 ترجمه: #یحیی_شعبانی

#فلسفه، #کانت، #هابز
Taamoq | تَعَمُّق

BY تعمّق - فلسفه و هنر


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/Taamoq/1392

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

But Telegram says people want to keep their chat history when they get a new phone, and they like having a data backup that will sync their chats across multiple devices. And that is why they let people choose whether they want their messages to be encrypted or not. When not turned on, though, chats are stored on Telegram's services, which are scattered throughout the world. But it has "disclosed 0 bytes of user data to third parties, including governments," Telegram states on its website. Under the Sebi Act, the regulator has the power to carry out search and seizure of books, registers, documents including electronics and digital devices from any person associated with the securities market. There was another possible development: Reuters also reported that Ukraine said that Belarus could soon join the invasion of Ukraine. However, the AFP, citing a Pentagon official, said the U.S. hasn’t yet seen evidence that Belarusian troops are in Ukraine. DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries. Telegram does offer end-to-end encrypted communications through Secret Chats, but this is not the default setting. Standard conversations use the MTProto method, enabling server-client encryption but with them stored on the server for ease-of-access. This makes using Telegram across multiple devices simple, but also means that the regular Telegram chats you’re having with folks are not as secure as you may believe.
from pl


Telegram تعمّق - فلسفه و هنر
FROM American