group-telegram.com/pt22b/7770
Last Update:
برای امنیت پایدار)عملکرد فرمانده تیپ مهاباد از شهریور ماه60 تا دی ماه 1361- نویسنده سرهنگ شریف نسب قسمت 25)
دانشآموزان خستهشده بودند. در مسجد پذیرایی مختصری از آنان با سیب گلاب شد و حالا گرسنه شده بودند و برنامه رو به پایان بود، در حال حرکت از جلو نانوایی میگذشتند، از معلمان خواهش کردم کمی تامل کنند، توضیح دادم که این نانوایی پادگان است و مرغوبیت نان آن از نانهای شهر بهتر است، میتوانید آزمایش کنید، عقیدتی سیاسی یک حلب بیست کیلویی پنیر لیقوان از آشپزخانه آوردند و روی میز بزرگ و تمیز نانوایی به قطعات کوچک تقسیم کردند، بچهها با شوق و ذوق از سر و کله همبالا میرفتند و کیفهای کوچک خود را پر میکردند که برای پدر و مادرشان ببرند. هر چه در مسجد از دست معلمان حزبی ناراحت شده بودم، این صحنه زیبا و پر از عاطفه و احساس، قلبم را شاد کرد. معلمان هم در کنار دانشآموزان، در محل جداگانه پذیرایی شدند. در چهرههای آنان نشاط و قدرشناسی را میدیدم و احساس شرمندگی نسبتبه اجرای سرود در مسجد را در چهره بیشتر آنان میخواندم.
گروهکها با تعداد اندک توانسته بودند، با ایجاد ترس و وحشت و پررویی، عقیده خود را بر مردم مسلمان اصیل و وفادار کرد تحمیل کنند. هنگام عزیمت از پادگان، هدایایی شامل خودکار، دفترچه و دفتر نقاشی به آنان داده شد و با موزیک نظامی بدرقه شدند. با تعجب دیدم که تعداد زیادی از مادران، وحشت زده در مقابل پادگان در انتظار فرزندانشان هستند که معلوم شد روزهای قبل رادیو حزب دموکرات بارها گفته بود میخواهند بچههایتان را در پادگان شستشوی مغزی بدهند، آمده بودند از سلامتی فرزندانشان خبر بگیرند. قادر عبداللهپور پرسید جلسه اول بهخوبی برگزار شد؟ گفتم بله، اما قرار بود از اول راهنمایی بیایند، گفت زورم بیشتر نرسید و توضیح داد تا دوماه پیش معلمان و همکاران کنونی من، تیمی در مقر دموکرات و کومله شاغل بودند و تیمی دیگر در شهرستان دور و نزدیک فعالیت داشتند و هر دو دسته در یکسال و نیم تعطیلی مدارس، حقوق و مزایای خود را بهموقع دریافت داشتهاند تا برنامهها هماهنگ شوند. کمی زمان میبَرد احساس کردم از سرود و کارشکنی در مسجد باخبر است، او درست میگفت و ما هم میدانستیم که در فشار و تهدید گروهکها است و او زورش نمیرسد. یک دنیا صداقت و وفاداری و اخلاص در عمل بود و سهم او در امنیت مهاباد ناشناخته مانده است. این مرد بزرگ عاقبت هستی خود را در راه تامین آرامش شهر مهاباد و پیشرفت علمی جوانان مهابادی گذاشت و پساز ربوده شدن از خانه خود، به جرم همکاری با رژیم ایران تیرباران شد.
حالا مدارس فعال شده و بسیج دانشآموزی هم کارش روی غلتک افتاده بود. از کارشکنی هم به دلیل ذوق و شوق و جوانان خبری نیست. دست گروهکها از اینکه این برنامه را تحریم و یا کمرنگ کنند، خالی ماندهاست.
BY pt22b
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/pt22b/7770