Telegram Group & Telegram Channel
درباره این دو جهان


تقابل «رانه سیاست» و «رانه زندگی» یا در بستر تاریخی - فرهنگی ما «پس آرمان‌ها و ارزش‌ها چه شد» در برابر «می‌خواهیم زندگی کنیم»، از آن تقابل‌های کلاسیک جامعه مدرن است که البته بسته به شرایط تاریخی و فرهنگی هر جامعه به صورت‌های گوناگون جلوه می‌کند. در حالت کلی و با الهام از هگل اینطور می‌توان گفت: جامعه مدنی یا جامعه بورژوایی Bürgerliche Gesellschaft جایی است که فرد به برآوردن نیازهایش می‌پردازد. جایگاه بازار و آن چیزی که کمی بعدتر به آن امر اجتماعی گفتند. بورژوا «زندگی» می‌کند، خواهان امنیت و رفاه و پیشرفت اجتماعی است. در مقابل دولت از «شهروند» انتظار اطاعت و وفاداری و مشارکت سیاسی دارد. افق دولت ضرروتاً فراتر می‌رود از حسِ صیانتِ نفسِ بورژوا، دولت باید بجنگند و رقابت کند، پس نیاز به وفاداری، انتظام و شجاعت شهروندان دارد. اصل آریستوکراتیک دولت در برابر اصل بورژوایی جامعه مدنی: سلحشوری یا بازرگانی؟ هگل به خوبی به تنش این دو آگاه بود و همچنین خوب می‌دانست که اگر دولت به شکلی افراطی تابع خواسته‌های جامعه مدنی بشود، اخته خواهد شد. مشکلی که سوسیال‌دموکراسی و سوسیالیسم به طور کلی دارد همین است: قلب ماهیت دولت و بنگاه خیریه عمومی از آن ساختن. در روزگار ما حس صیانت نفس دیگر به شکلی از خودشیفتگی توده‌ای بدل شده است. مذهبِ اصالتِ من.

ما نیز به شکلی دیگر و البته در بستر تاریخی – فرهنگی بسیار متفاوتی این تقابل را تجربه می‌کنیم. آنچه برای بخش‌هایی از دولت و جبهه حاکم مهم است در تحلیل نهایی فضلیت‌های کهن سلحشوری است که در مذهب شیعه بسیار پررنگ است. در برابر «جامعه» یا همان جامعه بورژوایی شعار کلاسیکش را سر می‌دهد «می‌خواهیم زندگی کنیم». برای گروه اول که شجاعت، پارسایی، وفاداری سیاسی و دینی و نهایتاً شهادت ارزش‌های نهایی است و زندگی افقی نامتناهی دارد؛ برای گروه دوم، امنیت، پیشرفت اجتماعی، لذت شخصی، صلح و آزادی ارزش‌های نهایی است و زندگی متناهی است (حتی اگر ایمان شخصی داشته باشند اما در عمل با فرض تناهی می‌زیند). به طور خلاصه، فضلیت‌های تاریخی تشیع در برابر اخلاقیات بورژوایی.

راه‌حلی جادویی برای مصالحه این دو جهان وجود ندارد. تنها باید به گروه اول گفت که روند بورژوایی شدن جهان چیزی نیست که شما بتوانید با دستور و بخشنامه جلویش را بگیرید، مصالحه هوشمند با این روند تنها موضع ممکن است، و این که بنیان‌های این زندگی کمتر از آن چه فکر می‌کنید میان‌تهی و زبونانه است. و به گروه دوم باید گفت: هیچ دولتی و هیچ سیاستی بدون حداقلی از فضلیت‌های گروه اول پابرجا نمی‌ماند، و اینکه شیوه زندگی شما محصول پیروزی تکنیک سیاره‌ای است نه حقیقتی مطلق، پس به سوی شکل‌های دیگر زندگی گشوده باشید.



group-telegram.com/yaddashthayesiah/715
Create:
Last Update:

درباره این دو جهان


تقابل «رانه سیاست» و «رانه زندگی» یا در بستر تاریخی - فرهنگی ما «پس آرمان‌ها و ارزش‌ها چه شد» در برابر «می‌خواهیم زندگی کنیم»، از آن تقابل‌های کلاسیک جامعه مدرن است که البته بسته به شرایط تاریخی و فرهنگی هر جامعه به صورت‌های گوناگون جلوه می‌کند. در حالت کلی و با الهام از هگل اینطور می‌توان گفت: جامعه مدنی یا جامعه بورژوایی Bürgerliche Gesellschaft جایی است که فرد به برآوردن نیازهایش می‌پردازد. جایگاه بازار و آن چیزی که کمی بعدتر به آن امر اجتماعی گفتند. بورژوا «زندگی» می‌کند، خواهان امنیت و رفاه و پیشرفت اجتماعی است. در مقابل دولت از «شهروند» انتظار اطاعت و وفاداری و مشارکت سیاسی دارد. افق دولت ضرروتاً فراتر می‌رود از حسِ صیانتِ نفسِ بورژوا، دولت باید بجنگند و رقابت کند، پس نیاز به وفاداری، انتظام و شجاعت شهروندان دارد. اصل آریستوکراتیک دولت در برابر اصل بورژوایی جامعه مدنی: سلحشوری یا بازرگانی؟ هگل به خوبی به تنش این دو آگاه بود و همچنین خوب می‌دانست که اگر دولت به شکلی افراطی تابع خواسته‌های جامعه مدنی بشود، اخته خواهد شد. مشکلی که سوسیال‌دموکراسی و سوسیالیسم به طور کلی دارد همین است: قلب ماهیت دولت و بنگاه خیریه عمومی از آن ساختن. در روزگار ما حس صیانت نفس دیگر به شکلی از خودشیفتگی توده‌ای بدل شده است. مذهبِ اصالتِ من.

ما نیز به شکلی دیگر و البته در بستر تاریخی – فرهنگی بسیار متفاوتی این تقابل را تجربه می‌کنیم. آنچه برای بخش‌هایی از دولت و جبهه حاکم مهم است در تحلیل نهایی فضلیت‌های کهن سلحشوری است که در مذهب شیعه بسیار پررنگ است. در برابر «جامعه» یا همان جامعه بورژوایی شعار کلاسیکش را سر می‌دهد «می‌خواهیم زندگی کنیم». برای گروه اول که شجاعت، پارسایی، وفاداری سیاسی و دینی و نهایتاً شهادت ارزش‌های نهایی است و زندگی افقی نامتناهی دارد؛ برای گروه دوم، امنیت، پیشرفت اجتماعی، لذت شخصی، صلح و آزادی ارزش‌های نهایی است و زندگی متناهی است (حتی اگر ایمان شخصی داشته باشند اما در عمل با فرض تناهی می‌زیند). به طور خلاصه، فضلیت‌های تاریخی تشیع در برابر اخلاقیات بورژوایی.

راه‌حلی جادویی برای مصالحه این دو جهان وجود ندارد. تنها باید به گروه اول گفت که روند بورژوایی شدن جهان چیزی نیست که شما بتوانید با دستور و بخشنامه جلویش را بگیرید، مصالحه هوشمند با این روند تنها موضع ممکن است، و این که بنیان‌های این زندگی کمتر از آن چه فکر می‌کنید میان‌تهی و زبونانه است. و به گروه دوم باید گفت: هیچ دولتی و هیچ سیاستی بدون حداقلی از فضلیت‌های گروه اول پابرجا نمی‌ماند، و اینکه شیوه زندگی شما محصول پیروزی تکنیک سیاره‌ای است نه حقیقتی مطلق، پس به سوی شکل‌های دیگر زندگی گشوده باشید.

BY یادداشت‌های دفتر سیاه


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/yaddashthayesiah/715

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. In addition, Telegram's architecture limits the ability to slow the spread of false information: the lack of a central public feed, and the fact that comments are easily disabled in channels, reduce the space for public pushback. Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai. Friday’s performance was part of a larger shift. For the week, the Dow, S&P 500 and Nasdaq fell 2%, 2.9%, and 3.5%, respectively. I want a secure messaging app, should I use Telegram?
from pl


Telegram یادداشت‌های دفتر سیاه
FROM American