group-telegram.com/Afa_Gh/4325
Last Update:
#داستان_کوتاه
#آهنگ_روستایی
#آندره_ژید
#قسمت_پنجم
همچنانکه محبت، محبت میآورد این روح خصومت و خشونت وحشیانهی دخترک نیز یکنوع حس خشم و عناد در نزد کشیش پدید آورد.
در ده روز نخستین وی چنان نومید شد که حتی از هیجان اولیهی خود پشیمان گردید و فکر کرد که کاش هرگز او را همراه نیاورده بود. شگفت این بود که «آملی» زوجهی کشیش همانقدر که این خستگی و ناراحتی شوهرش را دریافت، بعکس بر مهربانی و ملاطفت خود نسبت به دخترک افزود.
این وضع تا هنگام ملاقات کشیش با دکتر مارتن، روحانی و پزشک شهر همسایه ادامه یافت ولی دکتر مارتن که آنروز به خانهی او آمده بود، بعکس انتظار، توجه خاصی بوضع دخترک مبذول داشت و تعجب کرد از اینکه دختری که جز نابینانی نقصی جسمانی نداشت در چنین ضعف شگفتآور روحی باقیمانده بود. او این اشکال را کاملاً قابل حل میدانست و عقیده داشت که عدم موفقیت کشیش در مورد ژرترود، ناشی از فقدان استعداد دخترک نیست. بلکه نتیجهی روش خطای کشیش است. وی به کشیش فهمانید که در حال حاضر در روح دخترک همهی احساسات و عواطف و به طورکلی همهچیز صورتی آشفته و مبهم و طوفانی دارد و هنوز هیچکدام از این عواطف و احساسات شکلی روشن و قطعی پیدا نکرده است و تا این زمینهی اساسی فراهم نگردد کشیش نخواهد توانست بنائی استوار بر فراز آن بسازد؛ سپس دکتر توضیح داد که قبل از هرچیز باید سعی کرد یکی از حواس او مثلاً حس لامسه یا ذائقه یا سامعهی وی را به نحوی بیدار کرد و به وسیلهی تکرار دائمی یک آهنگ یا یک کلمه او را متوجه و وادار ساخت که همین کلمه را تکرار کند. مخصوصاً باید توجه داشت که در آغاز کار فشار زیادی به دخترک وارد نیاید و تمرینها درست در ساعتهای معین و بمدتهای معین و کوتاه صورت گیرد.
سپس دکتر مارتن به تفصیل ترتیبی را که از لحاظ روانشناسی و اصول آموزش و پرورش، از طرف کارشناسان بزرگ فن اتخاذ شده و در مورد کوران و ابلهان به کار میرود برای کشیش تشریح کرد و توضیح داد که بسیاری از این دختران و پسران بینوا که در آغاز کمترین اثری از هوش و شور در ایشان دیده نمیشود با اتخاذ روش صحیح از طرف مربیان و صبر و حوصلهی کافی آنها در این راه چنان ترقی کردهاند که خود ادارهی آموزشگاههای بزرگ تعلیم و تربیت کوران و امثال آنها را بعهده گرفتهاند، و شگفت اینجاست که هر زمان که خبرنگاران، روزنامهها و دوستانشان از ایشان شرححال میپرسند آنها خود را خوشبخت میشمارند در صورتیکه بیش از چهار حس یا کمتر از آن از حواس خمسه ندارند، و شگفتتر این است که آنهائیکه پنج حس کامل دارند همیشه پیشانیشان پرچین و دهانشان پرشِکوه است.
از فردای آن روز که دکتر مارتن راه آموزش جدید را
به کشیش آموخت کشیش باعلاقهی تمام به اجرای این طریقه پرداخت.
ادامه دارد...
#باهم_کتاب_بخوانیم
https://www.group-telegram.com/ru/Afa_Gh.com
BY آفاق

Share with your friend now:
group-telegram.com/Afa_Gh/4325