Telegram Group & Telegram Channel
کانال فرهنگ روش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان سفرم به اهواز

برای تدریس در کارگاه «برنامه ریزی استراتژیک پژوهش با تکیه بر علوم اسلامی» دیروز یکشنبه 25 آذرماه 1397ش به دانشگاه شهید چمران اهواز دعوت شده بودم. تصمیم گرفتم از گرگان با پرواز به تهران، و از آنجا به اهواز بروم. برای برگشت نیز، بلیت اهواز به ساری گرفته بودم. عزیزان دانشگاه اهواز با چندین بار تماس تلفنی مطمئن شدند کارها درست پیش می رود. برای اقامتم نیز جایی آماده کرده بودند. به دعوت دوستان و استادان بزرگوار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران عازم آنجا بودم. از قضا بعد متوجه شدم که معاون پژوهشی دانشکده نیز همکلاسی قدیم خودمان در دورۀ دکتری هستند؛ امری که بر شوق من برای حضور در اهواز می افزود.

به هر حال، از گرگان بی دردسر به راه افتادم و تا تهران رفتم. شب در تهران سری به منزل مادر زدم و استراحت کردم. بلیت تهران ـ اهواز را طوری گرفته بودم که بتوانم این میان قدری نفس بکشم و خستگی ده ساعت کلاس و تدریس روز پیش را جبران کنم. باری، خبر دادند ساعت پرواز تغییر کرده است و می توانم یکی دو ساعت زودتر، یعنی ساعت 8 و ده دقیقه پرواز، یا کلا بلیت را باطل کنم. به طبع راهی جز انتخاب پرواز جایگزین پیش رو نداشتم.

وقتی بلیت می گرفتم از این همه تعدد پروازهای روزانه به اهواز تعجب کردم. قابل قیاس با هیچ شهری نبود. اهوازیها گفتند سبب آن است که حجم قابل توجهی از مهندسان نفت و صنایع پتروشیمی و سد و نیروگاه کارون و تُجّاری که جنس چینی از دوبی وارد می کند و امثال ایشان، روزانه به اهواز می روند و بازمی گردند. کنار دستی ام در سالن فرودگاه، خودش مهندس نفت بود و در تهران سکنی داشت. صبح اهواز می رفت و شب تهران می خوابید.

باری، پس از چند ساعت معطلی، همۀ پروازهای اهواز کنسل شد. سبب امر، مِه غلیظ بود. بلیت بازگشت به گرگان گرفتم و تلفنی از دوستان دانشگاه اهواز عذرخواهی کردم. دوباره پروازی برای عصر تدارک دیدند. امیدوار شدم بتوانم به کارگاهم برسم. قیمت بلیت یکباره دوبرابر شده بود؛ اما دوستان دانشگاه گفتند اشکال ندارد؛ بگیر. بلیت گرگان را لغو کردم و شصت درصد مبلغ آن را بازنگرداندند. بگذریم. تا ساعت یازده شب در فرودگاه معطل بودم. این یکی پرواز هم کنسل شد. ما را از جلوی اتوبوسی که به سمت هواپیما می رفت بازگرداندند؛ یعنی درست همان زمان که فکر می کردیم دیگر مشکلی نیست.

بلیتی برای بازگشت به گرگان ستاندم و از دوستان اهوازی دوباره سپاسگزاری کردم و عذر خواستم. آنها بزرگوارانه تأکید کردند که در فرصتی دیگر، حتما به اهواز بروم؛ چیزی که البته خود برایش بسیار تلاش کردم و قسمت نشد.

فردا صبح که به گرگان آمدم، پروازهای اهواز دوباره کنسل شده بودند. برایم بسیار غریب و دور از انتظار بود که در ساعت پنج صبح، فرودگاه مهرآباد آن قدر شلوغ باشد. به زحمت می شد راه رفت. ظاهرا به جز اهواز، شهرهای دیگری مثل عسلویه نیز پروازهای بسیاری در ساعات نخست صبح داشتند. به سبب این شلوغی مدتی قابل توجه برای گذر از بازرسی ورودی معطل شدم.

به هر حال، از این معطلی و بی حاصلی رنجور نشدم. با خود گفتم لابد قسمت چنین بوده، و خداوند خیری مقدر کرده است. آنچه از این سفر نیمه برایم باقی ماند، همین طرح درسها بود. طرح درسهای خودم برای تدریس در آن کارگاه را خدمت عزیزان می فرستم. امیدوارم به کار آید.
#دل‌نوشت
#طرح‌درس
https://www.group-telegram.com/ru/FarhangeRvesh.com



group-telegram.com/FarhangeRvesh/384
Create:
Last Update:

کانال فرهنگ روش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان سفرم به اهواز

برای تدریس در کارگاه «برنامه ریزی استراتژیک پژوهش با تکیه بر علوم اسلامی» دیروز یکشنبه 25 آذرماه 1397ش به دانشگاه شهید چمران اهواز دعوت شده بودم. تصمیم گرفتم از گرگان با پرواز به تهران، و از آنجا به اهواز بروم. برای برگشت نیز، بلیت اهواز به ساری گرفته بودم. عزیزان دانشگاه اهواز با چندین بار تماس تلفنی مطمئن شدند کارها درست پیش می رود. برای اقامتم نیز جایی آماده کرده بودند. به دعوت دوستان و استادان بزرگوار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران عازم آنجا بودم. از قضا بعد متوجه شدم که معاون پژوهشی دانشکده نیز همکلاسی قدیم خودمان در دورۀ دکتری هستند؛ امری که بر شوق من برای حضور در اهواز می افزود.

به هر حال، از گرگان بی دردسر به راه افتادم و تا تهران رفتم. شب در تهران سری به منزل مادر زدم و استراحت کردم. بلیت تهران ـ اهواز را طوری گرفته بودم که بتوانم این میان قدری نفس بکشم و خستگی ده ساعت کلاس و تدریس روز پیش را جبران کنم. باری، خبر دادند ساعت پرواز تغییر کرده است و می توانم یکی دو ساعت زودتر، یعنی ساعت 8 و ده دقیقه پرواز، یا کلا بلیت را باطل کنم. به طبع راهی جز انتخاب پرواز جایگزین پیش رو نداشتم.

وقتی بلیت می گرفتم از این همه تعدد پروازهای روزانه به اهواز تعجب کردم. قابل قیاس با هیچ شهری نبود. اهوازیها گفتند سبب آن است که حجم قابل توجهی از مهندسان نفت و صنایع پتروشیمی و سد و نیروگاه کارون و تُجّاری که جنس چینی از دوبی وارد می کند و امثال ایشان، روزانه به اهواز می روند و بازمی گردند. کنار دستی ام در سالن فرودگاه، خودش مهندس نفت بود و در تهران سکنی داشت. صبح اهواز می رفت و شب تهران می خوابید.

باری، پس از چند ساعت معطلی، همۀ پروازهای اهواز کنسل شد. سبب امر، مِه غلیظ بود. بلیت بازگشت به گرگان گرفتم و تلفنی از دوستان دانشگاه اهواز عذرخواهی کردم. دوباره پروازی برای عصر تدارک دیدند. امیدوار شدم بتوانم به کارگاهم برسم. قیمت بلیت یکباره دوبرابر شده بود؛ اما دوستان دانشگاه گفتند اشکال ندارد؛ بگیر. بلیت گرگان را لغو کردم و شصت درصد مبلغ آن را بازنگرداندند. بگذریم. تا ساعت یازده شب در فرودگاه معطل بودم. این یکی پرواز هم کنسل شد. ما را از جلوی اتوبوسی که به سمت هواپیما می رفت بازگرداندند؛ یعنی درست همان زمان که فکر می کردیم دیگر مشکلی نیست.

بلیتی برای بازگشت به گرگان ستاندم و از دوستان اهوازی دوباره سپاسگزاری کردم و عذر خواستم. آنها بزرگوارانه تأکید کردند که در فرصتی دیگر، حتما به اهواز بروم؛ چیزی که البته خود برایش بسیار تلاش کردم و قسمت نشد.

فردا صبح که به گرگان آمدم، پروازهای اهواز دوباره کنسل شده بودند. برایم بسیار غریب و دور از انتظار بود که در ساعت پنج صبح، فرودگاه مهرآباد آن قدر شلوغ باشد. به زحمت می شد راه رفت. ظاهرا به جز اهواز، شهرهای دیگری مثل عسلویه نیز پروازهای بسیاری در ساعات نخست صبح داشتند. به سبب این شلوغی مدتی قابل توجه برای گذر از بازرسی ورودی معطل شدم.

به هر حال، از این معطلی و بی حاصلی رنجور نشدم. با خود گفتم لابد قسمت چنین بوده، و خداوند خیری مقدر کرده است. آنچه از این سفر نیمه برایم باقی ماند، همین طرح درسها بود. طرح درسهای خودم برای تدریس در آن کارگاه را خدمت عزیزان می فرستم. امیدوارم به کار آید.
#دل‌نوشت
#طرح‌درس
https://www.group-telegram.com/ru/FarhangeRvesh.com

BY فرهنگ روش




Share with your friend now:
group-telegram.com/FarhangeRvesh/384

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Anastasia Vlasova/Getty Images Pavel Durov, a billionaire who embraces an all-black wardrobe and is often compared to the character Neo from "the Matrix," funds Telegram through his personal wealth and debt financing. And despite being one of the world's most popular tech companies, Telegram reportedly has only about 30 employees who defer to Durov for most major decisions about the platform. DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries. Perpetrators of such fraud use various marketing techniques to attract subscribers on their social media channels. Friday’s performance was part of a larger shift. For the week, the Dow, S&P 500 and Nasdaq fell 2%, 2.9%, and 3.5%, respectively.
from ru


Telegram فرهنگ روش
FROM American