Telegram Group & Telegram Channel
🎖📃

"ما به سفر ميرفتيم، تصميم به اين سفر
از ده روز پيش گرفته شده بود. ما به طور رسمى براى چند هفته استراحت به خارج از كشور پرواز ميكرديم. پادشاه مايل بود خبر سفر اينگونه اعلام گردد. آيا به اين مطلب اعتقاد داشت؟ نا اميدى و اضطرابى كه گاه به گاه در نگاهش مشاهده مى كردم، نشانى از اين مطلب نداشت. من امّا بدون آنكه واقعاً اعتقادى داشته باشم، اين اميد را در دل مى پروراندم. در نظر من غيرقابل تصوّر بود اين مرد كه ٣٧ سال از زندگى خود را به ملّتش ارزانى داشته، اعتماد مردم را بار ديگر به دست نياورد.

برف باريده بود و باد سرد كوهستان دانه هاى بلورين برف را در فضاى آفتابى پخش ميكرد. شب به آرامى گذشته بود. آرامشى شگفت آور، به طوريكه پادشاه توانسته بود چند ساعتى بخوابد. همين نيز غنيمت بود. وى كه بر اثر بيمارى و زير فشار وقايع فرسوده به نظر ميرسيد، در طول يك سال گذشته وزن بسيارى از دست داده بود. در هفته هاى اخير و عليرغم حكومت نظامى، هر شب تظاهركنندگان بر بامهاى شهر به مقابله با ارتش پرداخته بودند و فريادهاى كينه توزانه آنان تا كاخ ميرسيد: الله اكبر، مرگ بر شاه. حاضر بودم هر تلاشى را براى دور نگاه داشتن پادشاه از اين دشنام ها انجام دهم.

پادشاه مانند روزهاى ديگر زود بيدار شده و به دفتر كار خود رفته بود. آيا در اين فكر نبود كه آخرين ساعات را در كشورى كه آنقدر دوست ميداشت سپرى ميكند؟ آيا ديگر بار به اين كشور بازخواهد گشت؟ با توجّه به امكان غارت و بدانديشى ها، از مأمورين تلويزيون خواستم از داخل كاخ فيلمبردارى كنند و همچنين از روزنامه نويسان ايرانى و خارجى براى بازديد از كاخها دعوت كردم. دقيقه به دقيقه جوّ درون كاخ سنگينتر ميشد و من تشويش و نگرانى را در نگاه خدمتگزاران حس ميكردم. پادشاه به ميان ما آمد و با ديدن او اطرافيان گريستند و او كه همواره بر احساسات خود تسلّط داشت، اينبار نيز در پنهان كردن عواطف خود ميكوشيد. هنگاميكه به ما خبر دادند دو هليكوپتر كه مى بايست ما را به مهرآباد برسانند آماده هستند، همه كاركنان كاخ به طور ناگهانى بر روى پله ها جمع شدند. زمان رفتن فرا رسيده بود. چمدانهايمان را برده بودند. دستهاى چند نفرى به سوى ما دراز شد كه خاطره چهره هاى مضطربشان همچنان در ذهنم باقى مانده است. پادشاه با همه وداع كرد. زنهايى را كه به من نزديك بودند بوسيدم و پس از حركت در ميان صداى هليكوپترها، كاخ را ديدم كه اندك اندك در پس انبوه خانه هاى شهر تهران ناپديد ميشود."

كهن ديارا
🖋 شهبانو فرح پهلوى

#ننگ_بر_شورش_۵۷
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
#جنبش_شهیارانrp



group-telegram.com/shahyaran_rp/19489
Create:
Last Update:

🎖📃

"ما به سفر ميرفتيم، تصميم به اين سفر
از ده روز پيش گرفته شده بود. ما به طور رسمى براى چند هفته استراحت به خارج از كشور پرواز ميكرديم. پادشاه مايل بود خبر سفر اينگونه اعلام گردد. آيا به اين مطلب اعتقاد داشت؟ نا اميدى و اضطرابى كه گاه به گاه در نگاهش مشاهده مى كردم، نشانى از اين مطلب نداشت. من امّا بدون آنكه واقعاً اعتقادى داشته باشم، اين اميد را در دل مى پروراندم. در نظر من غيرقابل تصوّر بود اين مرد كه ٣٧ سال از زندگى خود را به ملّتش ارزانى داشته، اعتماد مردم را بار ديگر به دست نياورد.

برف باريده بود و باد سرد كوهستان دانه هاى بلورين برف را در فضاى آفتابى پخش ميكرد. شب به آرامى گذشته بود. آرامشى شگفت آور، به طوريكه پادشاه توانسته بود چند ساعتى بخوابد. همين نيز غنيمت بود. وى كه بر اثر بيمارى و زير فشار وقايع فرسوده به نظر ميرسيد، در طول يك سال گذشته وزن بسيارى از دست داده بود. در هفته هاى اخير و عليرغم حكومت نظامى، هر شب تظاهركنندگان بر بامهاى شهر به مقابله با ارتش پرداخته بودند و فريادهاى كينه توزانه آنان تا كاخ ميرسيد: الله اكبر، مرگ بر شاه. حاضر بودم هر تلاشى را براى دور نگاه داشتن پادشاه از اين دشنام ها انجام دهم.

پادشاه مانند روزهاى ديگر زود بيدار شده و به دفتر كار خود رفته بود. آيا در اين فكر نبود كه آخرين ساعات را در كشورى كه آنقدر دوست ميداشت سپرى ميكند؟ آيا ديگر بار به اين كشور بازخواهد گشت؟ با توجّه به امكان غارت و بدانديشى ها، از مأمورين تلويزيون خواستم از داخل كاخ فيلمبردارى كنند و همچنين از روزنامه نويسان ايرانى و خارجى براى بازديد از كاخها دعوت كردم. دقيقه به دقيقه جوّ درون كاخ سنگينتر ميشد و من تشويش و نگرانى را در نگاه خدمتگزاران حس ميكردم. پادشاه به ميان ما آمد و با ديدن او اطرافيان گريستند و او كه همواره بر احساسات خود تسلّط داشت، اينبار نيز در پنهان كردن عواطف خود ميكوشيد. هنگاميكه به ما خبر دادند دو هليكوپتر كه مى بايست ما را به مهرآباد برسانند آماده هستند، همه كاركنان كاخ به طور ناگهانى بر روى پله ها جمع شدند. زمان رفتن فرا رسيده بود. چمدانهايمان را برده بودند. دستهاى چند نفرى به سوى ما دراز شد كه خاطره چهره هاى مضطربشان همچنان در ذهنم باقى مانده است. پادشاه با همه وداع كرد. زنهايى را كه به من نزديك بودند بوسيدم و پس از حركت در ميان صداى هليكوپترها، كاخ را ديدم كه اندك اندك در پس انبوه خانه هاى شهر تهران ناپديد ميشود."

كهن ديارا
🖋 شهبانو فرح پهلوى

#ننگ_بر_شورش_۵۷
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
#جنبش_شهیارانrp

BY 👑 کانال شهیاران rp 👑


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/shahyaran_rp/19489

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

These entities are reportedly operating nine Telegram channels with more than five million subscribers to whom they were making recommendations on selected listed scrips. Such recommendations induced the investors to deal in the said scrips, thereby creating artificial volume and price rise. Elsewhere, version 8.6 of Telegram integrates the in-app camera option into the gallery, while a new navigation bar gives quick access to photos, files, location sharing, and more. Andrey, a Russian entrepreneur living in Brazil who, fearing retaliation, asked that NPR not use his last name, said Telegram has become one of the few places Russians can access independent news about the war. Telegram, which does little policing of its content, has also became a hub for Russian propaganda and misinformation. Many pro-Kremlin channels have become popular, alongside accounts of journalists and other independent observers. This ability to mix the public and the private, as well as the ability to use bots to engage with users has proved to be problematic. In early 2021, a database selling phone numbers pulled from Facebook was selling numbers for $20 per lookup. Similarly, security researchers found a network of deepfake bots on the platform that were generating images of people submitted by users to create non-consensual imagery, some of which involved children.
from ru


Telegram 👑 کانال شهیاران rp 👑
FROM American