group-telegram.com/zirebaranyadeyar/90795
Last Update:
تو از دیوار میترسے، من از آوار میترسم
من از لرزیدن دستان تو هر بار میترسم
به پاے بیقرارے مینویسے لرزش دل را
و من مثل همیشه باز از دیدار میترسم
در این ابهام میمانے ڪه انڪارم ڪنے یا نه
نمیدانے من از این ڪار و از انڪار میترسم
سڪوتم را به تو دادم لبانم را تو بگشایی
ولے از گفتگوهاے سر بازار میترسم
حلالت میڪنم از شیر مادر نیز شیرینتر
بڪش ما را، ڪه من از مردن بر دار میترسم
حرامم باد آن شب ڪه، بدون تو سحر گردد
خروسش را نمیخواهم، من از هشدار میترسم
خبر دارم ڪه دورے با جنون همخانه میگردد
اگرچه من همیشه از چنین اخبار میترسم
دو چشمانت براے من خودش افسانه میخواند
سخن از عشق را ڪم ڪن من از گفتار میترسم
جهان_سبزعلیپور
🥀
BY زیرباران ☔️
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/zirebaranyadeyar/90795