Telegram Group & Telegram Channel
📌 صمیمیت ادعا کرد عقیده استاد میلانی در متجزی بودن ما سوی الله، همان عقیده تجربه گرایان غرب است و ما هم به او آموزش دادیم که چنین نیست. حال آمده این مطلب را در نقد! پست ما نوشته است و گفته است اینکه استاد میلانی می فرمایند خداوند متجزی و مادی نیست ، خلاف مبانی خودش است ، زیرا ایشان فرموده اند تعدد و تکثر فرع بر تجزی و مقدار است و لازمه این سخن هم تجزی خداست!

🔍 تحلیل و بررسی:

🖍 می گوید:« از جمله مبانی او این است که هر تکثری، معلول و متفرع بر جسم و مادیت است»

🖌 بله استاد میلانی می فرمایند پذیرش تعدد و تکثر توسط یک شیء مستلزم تجزی است، مثلا اگر یک سیبی داشتیم که نظر به ذاتش میشد بیشتر شود و تعدد پذیرد ، خب قطعا متجزی است، ولی این چه ربطی به خداوند دارد؟ مگر خداوند تعدد پذیر است که این حرف را درباره اش بزنیم ؟ می گوید اگر این حرف را درباره خدا نزنیم ، قاعده عقلی تخصیص میخورد ! گوییم: صد آفرین و مرحبا به جناب صوفی! قاعده عقلی زمانی تخصیص میخورد که بگوییم خدا هم قابل تعدد و تکثر است ، ولی متجزی نمیشود ! نه اینکه اگر خدا _چون اصلا تعدد و تکثر ندارد_ متجزی نباشد ، قاعده تخصیص بخورد ! ( مثل اینکه یک نفر بگوید چون خدا نیاز به علت ندارد ، پس این قاعده که هر معلولی نیاز به علت دارد تخصیص میخورد !!) به عبارت دیگر خداوند خروج تخصصی دارد نه تخصیصی. دوستان عزیز ، به نظر شما در کله صوفی به جای مغز چه وجود دارد که این حرف ها را میزند ؟

🖍 می گوید :« میلانی چاره ای ندارد جز پذیرش گزینه دوم و لازمه اش این است که عالم متکثر است ( خدا هست و مخلوقات هم هستند ) و خدا را هم موجودی مادی و جسمانی و متجزی بداند».

🖌 گوییم: به هیچ وجه حرف استاد میلانی خوب درک نشده است. ایشان نفرمودند که اگر ما بگوییم دو سنخ وجود متباین ( یعنی خدا که غیر متجزی است و مخلوق که متجزی است ) داریم، لازمه اش تجزی و مقدار است ! بلکه فرمودند هر شیء که نظر به ذاتش قابلیت زیادت و نقصان ( یا همان تعدد و تکثر) داشته باشد ، حتما متجزی و مقداری خواهد بود( فراتر از عرفان؛ ص 19) ( مثل اینکه اگر یک فرشته ، نظر به ذاتش جایز باشد که دو تا و سه تا و چهار و ... باشد حتما متجزی میشود ) که کاملا صحیح است و مطابق ادله عقلی است و روایات هم آن را تایید میکنند و بدیهی است خداوند تعالی موجودی قابل زیاده و نقصان و قابل افزایش و کاهش نیست که این حرف را درباره اش بزنیم و در نتیجه هم قاعده به قوت خود باقی است و همه اشیای قابل زیاد شدن و کم شدن را شامل میشود و هم خداوند از آن خروج تخصصی دارد و لازمه این مطلب هم تخصیص در قانون عقلی نیست. اینکه هم خدا را بخشی از عالم فرض کرده غلط است و خداوند سنخ ذاتش مباین با عالم است.

🔹 نتیجه اینکه صمیمیت با اینهمه ادعا نتوانسته یک حرف ساده از استاد میلانی را بفهمد و با این برداشت ، بیش از پیش ثابت کرد که شدیداً نیاز به کلاس درس دارد.

🔍 اما یک پاسخ نقضی هم به صوفی بدهیم که بیشتر کیف کند. از مبانی فلسفه این است که تعدد و کثرت فرع بر محدودیت است.

🖍استاد مطهری می فرمایند:
« ... اين برهان را- صدرالمتالهين اقامه كرده است- و تنها بر مبناى #اصول و #مبادى_فلسفى او مى‌توان چنين برهانى اقامه كرد- ( که یکی از آن اصول و مبادی این است که) كثرت #فرع بر محدوديت است ...».
📕 اصول فلسفه و روش رئالیسم؛ ج5؛ ص 112

🖌 حال طبق بیان خود صوفی می گوییم: لازمه منطقی این ادعا _که فرار از آن ممکن نیست_ یکی از این چند چیز است:

الف) عالم هستی فاقد هر گونه تکثر است.

ب) عالم هستی تکثر دارد و تفاوت ها بر اساس محدودیت و تناهی است.

ج) عالم هستی تکثر دارد ، ولی خدا از این قاعده مستثناست و محدود و متناهی نیست.


🔍 پذیرش رای اول یعنی انکار تکثر که نزد هر عاقلی مردود است. پذیرش رای سوم هم ملازم است با ابطال قاعده ای که خود فلاسفه بنا نهاده اند و این نشانه پوچی و بی پایه بودن قانون است زیرا قاعده عقلی تخصیص ناپذیر است و دال بر توهمی بودن آن است. طباخ چاره ای جز پذیرش گزینه دوم ندارد و لازمه اش این است که عالم متکثر است ( خدا هست و مخلوقات هم هستند) و خدا را هم موجودی محدود و متناهی بداند. 👌

حال اگر شب تا صبح به زبان در کلاس و کتاب و منبر بگویند خدا محدود نیست مشکل گشا نیست و این حرف ها خلاف مبانی خودشان است!

( میدانیم که این اشکال طباخ گونه است ، حال اگر طباخ پاسخ خرد پسندی به این اشکال داد ، خب همان را درباره بحث تعدد و تجزی هم بدهد و اعتراف کند اشکالش کشکی است و اگر نداد ، یعنی قبول کرده خدایش محدود و متناهی است و اینگونه اساس خداشناسی فلسفی و عرفانی را بر باد فنا داده است👌).


🖋 اینکه هم پاسخ ما را درباره دیگر ادعاهای مزخرفش قرار نداد ، دلالت بر ترس و واهمه شدید صوفی دارد و قضاوت در این باره را به مخاطب واگذار میکنیم.

#بیسوادی_فلاسفه
#بطلان_مبانی_فلسفه

@Aghlyavaran



group-telegram.com/Aghlyavaran/419
Create:
Last Update:

📌 صمیمیت ادعا کرد عقیده استاد میلانی در متجزی بودن ما سوی الله، همان عقیده تجربه گرایان غرب است و ما هم به او آموزش دادیم که چنین نیست. حال آمده این مطلب را در نقد! پست ما نوشته است و گفته است اینکه استاد میلانی می فرمایند خداوند متجزی و مادی نیست ، خلاف مبانی خودش است ، زیرا ایشان فرموده اند تعدد و تکثر فرع بر تجزی و مقدار است و لازمه این سخن هم تجزی خداست!

🔍 تحلیل و بررسی:

🖍 می گوید:« از جمله مبانی او این است که هر تکثری، معلول و متفرع بر جسم و مادیت است»

🖌 بله استاد میلانی می فرمایند پذیرش تعدد و تکثر توسط یک شیء مستلزم تجزی است، مثلا اگر یک سیبی داشتیم که نظر به ذاتش میشد بیشتر شود و تعدد پذیرد ، خب قطعا متجزی است، ولی این چه ربطی به خداوند دارد؟ مگر خداوند تعدد پذیر است که این حرف را درباره اش بزنیم ؟ می گوید اگر این حرف را درباره خدا نزنیم ، قاعده عقلی تخصیص میخورد ! گوییم: صد آفرین و مرحبا به جناب صوفی! قاعده عقلی زمانی تخصیص میخورد که بگوییم خدا هم قابل تعدد و تکثر است ، ولی متجزی نمیشود ! نه اینکه اگر خدا _چون اصلا تعدد و تکثر ندارد_ متجزی نباشد ، قاعده تخصیص بخورد ! ( مثل اینکه یک نفر بگوید چون خدا نیاز به علت ندارد ، پس این قاعده که هر معلولی نیاز به علت دارد تخصیص میخورد !!) به عبارت دیگر خداوند خروج تخصصی دارد نه تخصیصی. دوستان عزیز ، به نظر شما در کله صوفی به جای مغز چه وجود دارد که این حرف ها را میزند ؟

🖍 می گوید :« میلانی چاره ای ندارد جز پذیرش گزینه دوم و لازمه اش این است که عالم متکثر است ( خدا هست و مخلوقات هم هستند ) و خدا را هم موجودی مادی و جسمانی و متجزی بداند».

🖌 گوییم: به هیچ وجه حرف استاد میلانی خوب درک نشده است. ایشان نفرمودند که اگر ما بگوییم دو سنخ وجود متباین ( یعنی خدا که غیر متجزی است و مخلوق که متجزی است ) داریم، لازمه اش تجزی و مقدار است ! بلکه فرمودند هر شیء که نظر به ذاتش قابلیت زیادت و نقصان ( یا همان تعدد و تکثر) داشته باشد ، حتما متجزی و مقداری خواهد بود( فراتر از عرفان؛ ص 19) ( مثل اینکه اگر یک فرشته ، نظر به ذاتش جایز باشد که دو تا و سه تا و چهار و ... باشد حتما متجزی میشود ) که کاملا صحیح است و مطابق ادله عقلی است و روایات هم آن را تایید میکنند و بدیهی است خداوند تعالی موجودی قابل زیاده و نقصان و قابل افزایش و کاهش نیست که این حرف را درباره اش بزنیم و در نتیجه هم قاعده به قوت خود باقی است و همه اشیای قابل زیاد شدن و کم شدن را شامل میشود و هم خداوند از آن خروج تخصصی دارد و لازمه این مطلب هم تخصیص در قانون عقلی نیست. اینکه هم خدا را بخشی از عالم فرض کرده غلط است و خداوند سنخ ذاتش مباین با عالم است.

🔹 نتیجه اینکه صمیمیت با اینهمه ادعا نتوانسته یک حرف ساده از استاد میلانی را بفهمد و با این برداشت ، بیش از پیش ثابت کرد که شدیداً نیاز به کلاس درس دارد.

🔍 اما یک پاسخ نقضی هم به صوفی بدهیم که بیشتر کیف کند. از مبانی فلسفه این است که تعدد و کثرت فرع بر محدودیت است.

🖍استاد مطهری می فرمایند:
« ... اين برهان را- صدرالمتالهين اقامه كرده است- و تنها بر مبناى #اصول و #مبادى_فلسفى او مى‌توان چنين برهانى اقامه كرد- ( که یکی از آن اصول و مبادی این است که) كثرت #فرع بر محدوديت است ...».
📕 اصول فلسفه و روش رئالیسم؛ ج5؛ ص 112

🖌 حال طبق بیان خود صوفی می گوییم: لازمه منطقی این ادعا _که فرار از آن ممکن نیست_ یکی از این چند چیز است:

الف) عالم هستی فاقد هر گونه تکثر است.

ب) عالم هستی تکثر دارد و تفاوت ها بر اساس محدودیت و تناهی است.

ج) عالم هستی تکثر دارد ، ولی خدا از این قاعده مستثناست و محدود و متناهی نیست.


🔍 پذیرش رای اول یعنی انکار تکثر که نزد هر عاقلی مردود است. پذیرش رای سوم هم ملازم است با ابطال قاعده ای که خود فلاسفه بنا نهاده اند و این نشانه پوچی و بی پایه بودن قانون است زیرا قاعده عقلی تخصیص ناپذیر است و دال بر توهمی بودن آن است. طباخ چاره ای جز پذیرش گزینه دوم ندارد و لازمه اش این است که عالم متکثر است ( خدا هست و مخلوقات هم هستند) و خدا را هم موجودی محدود و متناهی بداند. 👌

حال اگر شب تا صبح به زبان در کلاس و کتاب و منبر بگویند خدا محدود نیست مشکل گشا نیست و این حرف ها خلاف مبانی خودشان است!

( میدانیم که این اشکال طباخ گونه است ، حال اگر طباخ پاسخ خرد پسندی به این اشکال داد ، خب همان را درباره بحث تعدد و تجزی هم بدهد و اعتراف کند اشکالش کشکی است و اگر نداد ، یعنی قبول کرده خدایش محدود و متناهی است و اینگونه اساس خداشناسی فلسفی و عرفانی را بر باد فنا داده است👌).


🖋 اینکه هم پاسخ ما را درباره دیگر ادعاهای مزخرفش قرار نداد ، دلالت بر ترس و واهمه شدید صوفی دارد و قضاوت در این باره را به مخاطب واگذار میکنیم.

#بیسوادی_فلاسفه
#بطلان_مبانی_فلسفه

@Aghlyavaran

BY نقد فلسفه = دفاع از عقلانیت


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/Aghlyavaran/419

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. "The argument from Telegram is, 'You should trust us because we tell you that we're trustworthy,'" Maréchal said. "It's really in the eye of the beholder whether that's something you want to buy into." The message was not authentic, with the real Zelenskiy soon denying the claim on his official Telegram channel, but the incident highlighted a major problem: disinformation quickly spreads unchecked on the encrypted app. The regulator said it had received information that messages containing stock tips and other investment advice with respect to selected listed companies are being widely circulated through websites and social media platforms such as Telegram, Facebook, WhatsApp and Instagram. "The result is on this photo: fiery 'greetings' to the invaders," the Security Service of Ukraine wrote alongside a photo showing several military vehicles among plumes of black smoke.
from sg


Telegram نقد فلسفه = دفاع از عقلانیت
FROM American