Telegram Group Search
قیس بهجت العطار، دکتر حبیب راثی، حب الله نجفی و کمترین
کتابخانه علامه مجلسی
۱۴۰۴ / ۲ / ۱۱
نسخه‌ای نویافته و گران‌بها از «تفسیر علی بن ابراهیم قمی» با حواشی علامه مجلسی

ضرورت تصحیح و تحقیق انتقادی «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»:
«تفسیر علی بن ابراهیم قمی» به عنوان یکی از کهن‌ترین و مهم‌ترین مصادر تفسیری ـ روایی امامیه در حوزۀ تفسیر قرآن کریم، از منظر تاریخی، حدیثی و تفسیری، اهمیت بنیادینی دارد. قدمت این اثر و جایگاه آن به عنوان یکی از منابع اوّلیه در نقل روایات تفسیری، ضرورت تصحیح انتقادی و تحقیق دقیق این اثر را بر اساس اصول نسخه‌شناسی و متدولوژی تحقیق متون، دوچندان می‌کند. مؤسّسه «میراث مکتوب شیعه؛ کتابخانه علّامه مجلسی(ره)» در راستای اهداف پژوهشی خود، به‌ویژه ارائۀ تحقیقی جامع از مصادر کتاب «بحار الأنوار»، پروژۀ تصحیح و تحقیق این اثر ارزشمند را در دستور کار قرار داده است. این مؤسّسه از آغاز مراحل تصحیح و تحقیق این کتاب، در پی شناسایی و بهره‌گیری از آخرین یافته‌های نسخه‌شناسی و پژوهش‌های مرتبط، به‌منظور ارتقای کیفیت تحقیق این متن کهن بوده است.

کشف و شناسایی نسخه علامه مجلسی (ره) و حواشی آن:
در فرآیند مقابلۀ نسخ خطّی متعدّد این تفسیر ـ که تحقیق حاضر بر پایۀ پانزده نسخه استوار است ـ توجه پژوهش‌گران این مؤسّسه به حواشی مندرج در برخی از نسخ این کتاب جلب شد. در انتهای این حواشی، رمز «م ق ر» (مخفّف محمّدباقر، که گاه علّامه مجلسی در پایان تعلیقات، توضیحات و شروح خود بر کتب مختلف به کار می‌برده) به‌صورت پراکنده، امّا در سراسر کتاب مشاهده می‌شد. پس از تحقیق و کاوش‌های گسترده در کتابخانه‌های ایران و عراق، نسخۀ اصلی حاوی تصحیحات و حواشی علّامه مجلسی به خط مبارک ایشان، در مجموعۀ اهدایی مرحوم استاد سیّد محمّد مشکات ـ محفوظ در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران ـ شناسایی و مورد دستیابی قرار گرفت (ر ک: التراث العربی المخطوط، سید احمد حسینی اشکوری، ج ۳، ص ۳۷۵؛ به نقل از: فهرست مجموعه مشکات، ج ۵، ص ۱۲۳۱). این کشف، نقطۀ عطفی در پروژۀ تصحیح «تفسیر قمی» محسوب می‌شود.

روش‌شناسی علامه مجلسی در تعامل با مصادر و اهمیت نسخه حاضر:
پژوهش‌گران حوزۀ تراث اسلامی و متخصّصان آثار علّامه مجلسی، به‌خوبی واقفند که آن عالم بزرگوار، در راستای تدوین دائرةالمعارف عظیم «بحار الأنوار»، اهتمام ویژه‌ای به گردآوری، حفظ و احیای بسیاری از مصادر حدیثی و تفسیری شیعه داشته‌ که برخی از آن‌ها در معرض فراموشی یا نابودی قرار داشتند. علامه مجلسی این متون را نه‌تنها با نسخ دیگر یا روایات مشابه در سایر جوامع حدیثی مقابله و تصحیح می‌کرد، بلکه حواشی و توضیحات ارزشمندی ـ متناسب با اقتضای متن مورد نظر ـ بر آن‌ها می‌افزود. نسخۀ حاضر از «تفسیر قمی» نیز نمونه‌ای بارز از این عملکرد علمی علامه مجلسی است و از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار است که در ادامه، به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

۱. مقابله و تصحیح متن:
علّامه مجلسی، متن این نسخه را با حداقل یک نسخۀ دیگر از «تفسیر قمی» مقابله کرده و اختلاف نسخه‌ها را با دقّت در حاشیه به خط خود ثبت کرده‌اند. این امر، نشان‌دهندۀ اهتمام ایشان به ارائۀ متنی پیراسته و نزدیک به اصل (Urtext) و رعایت اصول اوّلیه نقد متنی است. این مقابله‌ها، می‌تواند در بازسازی متن «تفسیر قمی» و شناسایی تحریفات یا تصحیفات احتمالی، راهگشا باشد.

٢. شرح واژگان دشوار:
ایشان، مطابق با روش شناخته‌شده‌اش در سایر آثار، به شرح و توضیح واژگان دشوار و غریب متن پرداخته‌اند. این توضیحات، غالباً با استناد به منابع لغوی معتبر همچون «الصحاح» جوهری (با رمز «ص»)، «النهایة فی غریب الحدیث و الأثر» ابن اثیر (با رمز «النهایة») و «القاموس المحیط» فیروزآبادی (با رمز «ق») صورت گرفته است. این رویکرد، فهم دقیق‌تری از متن را برای خوانندگان فراهم می‌آورد و نشان‌دهندۀ تسلّط علّامه بر علوم ادبی و لغت‌شناسی است.

٣. بهره‌گیری از منابع تفسیری دیگر:
علامه مجلسی، که در «بحار الأنوار» نیز به تفاسیر مهمّی چون «مجمع البیان» طبرسی و «تفسیر الصافی» فیض کاشانی (از امامیه) و «أنوار التنزیل» بیضاوی و «الکشّاف» زمخشری (از اهل سنت) توجه ویژه‌ای نشان داده‌اند، در حواشی این نسخه نیز برای تبیین و توضیح بیشتر آیات، فراوان از این تفاسیر نقل قول کرده‌اند. در حقیقت، بخش قابل توجهی از حواشی تفسیری این نسخه، منقول از «تفسیر بیضاوی» است که علامه در پایان این منقولات، از رمز «ی» (به‌عنوان نشان اختصاری «بیضاوی») استفاده کرده است.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
۴. تعلیقات تحلیلی «فقه المتنی» و «فقه الحدیث»:
این بخش، بی‌شک مهم‌ترین و جذاب‌ترین ویژگی علمی نسخۀ حاضر است. تعمّقات و دقّت‌نظرهای علّامه مجلسی در تحلیل متون، در این نسخه به شکلی دوگانه و بسیار ارزشمند تجلی یافته است. در اینجا، تعلیقات ایشان را می‌توان به دو حوزه کاملاً متمایز تقسیم کرد:
الف) فقه المتن (تحلیل کلام مؤلف):
در این نسخه شاهد حواشی ارزشمندی بر کلام و توضیحات خود علی بن ابراهیم قمی هستیم. این حواشی به تبیین ابهامات، رفع تناقضات ظاهری، یا شرح نکات پیچیده در متن غیرروایی تفسیر می‌پردازد. به‌عبارت دیگر، علامه مجلسی تنها به «فهم حدیث»ِ منقول نپرداخته، بلکه به «فهم کلام مفسّر» نیز اهتمام ورزیده است. این دسته از تعلیقات که عمدتاً بدیع و نویافته‌اند، نشان‌دهندۀ خوانش دقیق و نقّادانه مجلسی از کل ساختار کتاب و کلام مؤلف است، نه فقط روایات آن. این خود دریچه‌ای نو به روش نقد متون توسط علامه می‌گشاید.
ب) فقه الحدیث (تحلیل روایات منقول):
این بخش، که تخصّص اصلی و شهرت علامه مجلسی در آن است، در این نسخه تجلی کاملی دارد. ایشان روایات تفسیری منقول در کتاب را از جنبه‌های مختلف بررسی کرده‌اند: از تحلیل مفاهیم و مضامین بلند حدیث (شرح المتن) گرفته تا حل تعارض آن با سایر روایات و گاه اشاراتی به وضعیت سندی. بسیاری از این توضیحات، هسته اولیه مطالبی است که بعدها به‌صورت گسترده‌تر در آثار سترگی چون «بحار الأنوار» و «مرآة العقول» تدوین شده‌اند. با این حال، نکات فراوانی نیز در این حواشی وجود دارد که در آن آثار نیامده و برای اولین بار عرضه می‌شود.

۵. بررسی کاتب و اصالت نسخه:
متن اصلی این نسخه به خط کاتبی ناشناس است که متأسفانه در ترقیمه یا انجامه نسخه، به نام خود یا نسخه اساس (نسخه الأم) که از روی آن استنساخ کرده، اشاره‌ای نکرده است. با این حال، بررسی‌های دقیق کتاب‌شناختی و مقایسه‌ای نشان می‌دهد که این نسخه با نسخه دیگری از «تفسیر قمی» به خط مرحوم ملا محمد علم‌الهدی (فرزند ملا محسن فیض کاشانی) ـ محفوظ در کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی (ره) به شماره ۸۶۷۲، که در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته ـ از یک تیره و خانواده (هم‌خانواده) است. این هم‌خانوادگی می‌تواند نشانگر استنساخ هر دو نسخه از یک نسخه الأم مشترک، یا استنساخ یکی از روی دیگری باشد. تعیین دقیق این نسبت نیازمند تحقیقات نسخه‌شناختی بیشتر و بررسی‌های استماتولوژیک (Stemma Codicum) است. به‌رغم ابهام در هویت کاتب متن اصلی، تمامی حواشی، تعلیقات و تصحیحات موجود در این نسخه، بدون هیچ تردیدی، به خط مبارک و کاملاً شناخته‌شده علامه مجلسی (ره) است و اصالت آن‌ها محرز می‌باشد. این امر ارزش و اعتبار نسخه را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.
یافته‌های تکمیلی:
نکته قابل توجه دیگر آنکه، اخیراً دوست عزیز فاضلمان جناب آقای احمد علی مجید (ابوجعفر) الحلی، از نسخه‌شناسان و فهرست‌نگاران عراق، بخشی از نسخه‌ای از «تفسیر قمی» را در نجف اشرف شناسایی کرده‌اند که همین حواشی علامه مجلسی در آن توسط یکی از کاتبان استنساخ شده است. این یافته می‌تواند در تکمیل و مقابله حواشی علامه، بررسی دقت استنساخ این حواشی و نیز شناخت سیر انتقال و رواج این تعلیقات در نسخه‌های بعدی، بسیار راهگشا باشد و به غنای تحقیق حاضر بیفزاید.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
نسخهٔ خطی بسیار نفیس از «تفسیر علی‌ابن ابراهیم قمّی»
محفوظ در کتابخانهٔ دانشگاه تهران
این نسخه تماما توسط علامه مجلسی(ره) مقابله و تصحیح شده و از ابتدا تا انتها دارای حاشیه‌های توضیحی و تفسیری به خط مبارک ایشان است.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
دعای امام سجاد (علیه السلام) در حق مرزبانان

۱) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ


خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و به عزّتت مرزهای مسلمانان را محکم و استوار ساز و به نیرویت نگهبانان مرزها را توانایی بخش و عطایای آنان را به توانگری‌ات کامل و سرشار کن.

۲) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ.

خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و تعدادشان را بیافزا و سلاحشان را تیز و برّا کن و اطراف و جوانبشان را محکم و نفوذناپذیر ساز و جمعشان را به هم پیوند ده و کارشان را رو به راه کن و آذوقه آنان را پی‌درپی برسان و سختی‌هایشان را به تنهایی کارساز باش و به یاری خود نیرومند ساز و به شکیبایی مددشان ده و آنان را در چاره‌جویی، دقت نظر عنایت کن.
منهجيّة الشيخ شير محمّد الهمدانيّ في الاستنساخ والتصحيح؛ دراسة في مخطوطة كتاب «مصباح الأنوار» بخطّه

هذا البحث حول عمل المرحوم العلّامة الشيخ شير محمّد الهمدانيّ ـ رضوان الله علیه ـ إنّما هو نتاج ثانويّ ومنبثق من تحقيق وتصحيح كتاب «مصباح الأنوار في فضائل إمام الأبرار» الذي تمّ إنجازه في مكتبة العلّامة المجلسيّ؛ مرکز التحقیق والدراسات التراثیّة في قمّ المقدّسة، وسيُطبع هذا الكتاب وينشر قريباً.

كان الشيخ شير محمّد بن صفر عليّ الهمدانيّ الجورقانيّ (1302-1390هـ) من محقّقي ومصحّحي الإماميّة الذي خصّص جزءاً كبيراً من حياته لإحياء التراث المكتوب الشيعيّ، خاصّةً في مجال الحديث. بعد دراسته في همدان، هاجر إلى النجف الأشرف وعلى الرغم من تبحّره في الفقه والأصول، ركّز اهتمامه على استنساخ وتحقيق وتصحيح المخطوطات النفيسة والنادرة. وبحسب التقارير، كان یعدّ إحياء النصوص الحديثيّة واجباً ضروريّاً، وكانت العديد من الكتب المطبوعة التي نُشرت في تلك الفترة في النجف تنجز على أساس استنساخاته.
وقد كان أستاذنا العلّامة سماحة السيّد أحمد الحسينيّ الإشكوريّ - دام عمره – يقول: إنّ المرحوم الشيخ شير محمّد كان يعدّ إحياء التراث الحديثيّ واجباً، ولذلك قام باستنساخ العديد من الكتب الحديثيّة الشيعيّة. وكان يقول أيضاً إنّ الكثير من الكتب المطبوعة للمرحوم الشيخ كاظم الكتبيّ في النجف الأشرف كانت تُطبع من استنساخات الشيخ شير محمّد.
تتناول هذه المقالة تحليلاً منهجيّاً لعمله في استنساخ وتصحيح كتاب «مصباح الأنوار في فضائل إمام الأبرار»، وهو من تأليف أحد محدّثي القرن السابع أو الثامن الهجريّ. وبما أنّ النسخة الأساسيّة التي استخدمها متاحة لدینا، فإنّ إمكانيّة المقارنة والتقييم الدقيق لمنهجه النقديّ متوفّرة.
يقول الشيخ شير محمّد الهمدانيّ في نهاية نسخته متحدّثاً عن أصل نسخته: «يقول الفقير إلى الله الغني شير محمّد بن صفر عليّ الهمدانيّ الجورقانيّ: هذا تمام ما في النسخة التي نسختُ هذه منها، وهي نسخة عتيقة لعلّها كتبت منذ ثلاثمائة أو أزيد، واتّفق لي الفراغ بعون الله تعالى في السابع من شهر رجب من سنة 1356 ستّ وخمسين بعد الثلاثمائة والألف من الهجرة المقدّسة بمشهد سيّدي ومولاي أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب عليه - أفضل الصلاة والسلام».
النسخة الأساسيّة التي يشير إليها تُحفظ حاليّاً في مكتبة أستاذي المرحوم العلّامة آية الله السيّد مهدي الخرسان ـ رحمة الله عليه رحمة واسعة ـ وقد قدّم لي صورة عن هذه النسخة قبل أكثر من 20 عاماً. هذه النسخة متضرّرة جدّاً وترجع إلى عصر المؤلّف.

مبادئ وأسلوب تصحيح الشيخ شير محمّد:
يبيّن تحليل المخطوطة التي استنسخها الشيخ شير محمّد عن المخطوطة المذکورة أنّه عَمِل وفقاً لمنهج متعدّد المراحل:

1 . الاستنساخ الأمين والمقابلة مع المصادر:

كانت خطوته الأولى والأساسيّة هي الاستنساخ الدقيق للنصّ من النسخة الأساسيّة. لكنّه في الخطوة التالية، عند ما كان يواجه كلمة خاطئة أو عبارة ناقصة، لم یکن یصحّحها قیاسیّاً أو يجتهد فيها شخصيّاً، بل كان يرجع إلى مصادر مؤلّف «مصباح الأنوار» وبمقابلته به كان يستخرج الضبط الصحيح أو العبارة الساقطة من تلك المصادر ويدرجها في نسخته.
وفي الحالات التي يؤدّي فيها عدم وجود كلمة إلى الإخلال بمعنى العبارة كان يضيفها إلى النصّ بالرجوع إلى مصادر مثل «المسترشد» و«الكافي». مثال على هذا المنهج هو إضافة كلمة (الكَلامُ) في هذه العبارة: «يَكونُ مِن رَسُولِ اللهِ (الكَلامُ) عَلَى وَجهَينِ خاصٍّ وَعامٍّ مِثلُ القُرآنِ». هذه الإضافة التي هي ضروريّة لفهم العبارة، على الرغم من عدم وجودها في النسخة الأساسيّة لـ «المصباح»، أخذها الشيخ شير محمّد من المصادر، رغم أنّه لم يصرّح بذلك.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
2 . تقديم تقرير عن التصحيحات والاختلافات في الهامش:
لم يكن الشيخ شير محمّد دائماً يجري تصرّفاته في صمت؛ ففي حالات عديدة، من خلال كتابة الهوامش، أطلع القارئ على حالة النسخة الأساسيّة والتصحيحات التي أجراها. تنقسم هذه التقارير إلى عدّة فئات:

(أ) التصريح بالتصحيف: في الحالات التي كان فيها التصحيف واضحاً في النسخة الأساسيّة، قام بتصحيح النصّ مع ذكر الضبط الأصليّ في الهامش للحفاظ على الأمانة في النقل. فمثلاً، عند تصحيح سند حديثيّ، ضبط النسخة الأصليّة التي كانت على شكل «ابن عبّاس، عن سليم» بالشكل الصحيح «ابن أُذَينَةَ، عَن أَبَانِ، عَن سُلَيم» وكتب في الهامش: «نسخة الأصل. يقول شير محمّد: غرضي من ذكر الأصل التنبيه على ما وقع فيه من التصحيف».

(ب) تقرير ضبط النسخة الأساسيّة دون تصحيح: عندما كان يشكّ في وجود تصحيف لكن لم يكن لديه مصدر للتصحيح القطعيّ، كان يتجنّب التصرّف في النصّ ويكتفي بتقرير ضبط النسخة الأساسيّة في الهامش. فمثلاً، مقابل كلمة «حين» التي هي بوضوح تصحيف «خير»، سجّل في الهامش عبارة «حين، نسخة الأصل».

(ج) إضافة معلومات تكميليّة من المصادر: بالإضافة إلى التصحيح، كان يضيف أحياناً معلومات تكميليّة من المصادر في الحاشیة للمساعدة في إثراء النصّ. فمثلاً، بعد نقل رواية يرويها الخوارزميّ عن أبي نعيم الأصفهانيّ، ذكر في الحاشیة: «يقول شير محمّد: قال أبو نعيم بعد إيراد هذا الخبر: رواه جابر الجعفيّ، عن أبي الطفيل، عن أنس؛ نحوه».

(د) تقرير النواقص البنيويّة في النسخة: كان يهتمّ أيضاً بالسقطات البنيويّة في النسخة. فمثلاً، في حالة الباب الثامن من الكتاب، يصرّح في الهامش أنّ هذا الباب كان ساقطاً في النسخة الأساسيّة: «يقول شير محمّد: كان الباب الثامن ساقطاً من نسخة الأصل الّتي نسختُ هذه منها».

تقييم نقديّ واستنتاج:
يبيّن التقييم النقديّ لمنهج الشيخ شير محمّد أنّ عمله هذا، رغم أنّه تمّ بتحقيق وبهدف تقديم نصّ منقّح، إلّا أنّه يختلف عن معايير التصحيح النقديّ الحديثة ويشوبه بعض الإشكالات المهمّة. في الأسلوب العلمی، الأصل هو الحفاظ على ضبط النسخة الأساسيّة في النصّ الأصليّ وتقديم تقرير عن جميع التصحيحات المقترحة أو الاختلافات مع المصادر في قسم الهوامش. بينما كان الشيخ شير محمّد أحياناً يدرج النصّ المصحّح على أساس المصادر مباشرة في النصّ الأصليّ دون أيّ إشارة إلى ذلك. وهذا الأمر يطمس الحدود بين النصّ الأصليّ لـ «مصباح الأنوار» ونصوص مصادره.
مع ذلك، فإنّ جهوده الدقيقة والعالِمة في تحديد المصادر، ومقابلة النصوص، وتقريره الصادق للعديد من التصحيحات، تُظهِر قيمةَ عمله وتُحوِّل مخطوطتَه إلى «نسخة منقّحة ومحقّقة» أصبحت بحدّ ذاتها مصدراً قيّماً في التصحيح النهائيّ لكتاب «مصباح الأنوار» الذي تمّ في مكتبة العلّامة المجلسيّ وسيُطبع قريباً؛ مع فارق أنّه في التصحيح الحاليّ، تمّ تقديم تقرير عن جميع التصحيحات المقترحة (سواء من نسخة الشيخ شير محمّد أو من مصادر أُخرى) مع ذكر المصدر في الهامش للحفاظ على أصالة نصّ المؤلّف.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
نهایة مخطوطة «مصباح الانوار فی فضائل إمام الأبرار» بخط الشیخ شیر محمد الهمدانی فی مکتبة أمیر المؤمنین علیه السلام في النجف الأشرف (مکتبة العلامة الأمینی).

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
روش‌شناسی شیخ شیر محمد همدانی در تصحیح و استنساخ؛ مطالعه موردی کتاب «مصباح الانوار»

این پژوهش نسخه‌شناسانه درباره عملکرد مرحوم شیخ شیر محمد همدانی، محصول جانبی و برآمده از تحقیق و تصحیح کتاب «مصباح الانوار في فضائل إمام الأبرار» است که در کتابخانه علامه مجلسی به انجام رسیده است. این کتاب به زودی به زیور طبع آراسته و منتشر خواهد شد.

شیخ شیر محمد بن صفرعلی همدانی جورقانی (۱۳۰۲-۱۳۹۰ ق)، از محققان و مصححان امامیه بود که بخش عمده‌ای از عمر خود را وقف احیای میراث مکتوب شیعه، به‌ویژه در حوزه حدیث، نمود. او پس از تحصیل در همدان، به نجف اشرف مهاجرت کرد و علی‌رغم تبحر در فقه و اصول، تمرکز خود را بر استنساخ، تحقیق و تصحیح نسخ خطی نفیس و نادر معطوف ساخت. بنا بر گزارش‌ها، وی احیای متون حدیثی را وظیفه‌ای ضروری می‌دانست و بسیاری از کتب چاپی که در آن دوره در نجف منتشر می‌شد، بر اساس استنساخات او تهیه می‌گردید.
استاد بزرگوار ما حضرت علامه سید احمد حسینی اشکوری ـ دام عمره ـ می فرمودند که مرحوم شیخ شیر محمد احیای میراث حدیثی را واجب می دانستند ولذا بسیاری از کتابهای حدیثی شیعه را استنساخ کرده بودند. وی می فرمودند که بسیاری از کتب چاپی مرحوم شیخ کاظم کتبی در نجف اشرف از روی استنسخات شیخ شیر محمد انجام شده بود.
این نوشتار به تحلیل روش‌شناختی عملکرد وی در استنساخ و تصحیح کتاب «مصباح الأنوار في فضائل إمام الأبرار»، اثر یکی از محدثان قرن هفتم یا هشتم هجری، می‌پردازد. از آنجا که نسخهٔ اساسِ مورد استفادهٔ او در دسترس است، امکان مقایسه و ارزیابی دقیق رویکرد انتقادی او فراهم می‌باشد.
شیخ شیر محمد همدانی در پایان نسخه خود درباره اصل کتابتی خود چنین سخن می گوید: «يقول الفقير إلى الله‏ المغني شير محمّد بن صفر عليّ الهمدانيّ الجورقانيّ: هذا تمام ما في النسخة التي نسختُ هذه منها، وهي نسخة عتيقة لعلّها كتبت منذ ثلاثمائة أو أزيد، واتّفق الفراغ لي بعون الله‏ تعالى في السابع من شهر رجب من سنة 1356 ستّ وخمسين بعد الثلاثماة والألف من الهجرة المقدّسة بمشهد سيّدي ومولاي أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب عليه ـ أفضل الصلاة والسلام ـ».

نسخهٔ اساسی را که وی بدان اشاره می کند، در حال حاضر در کتابخانه استاد مرحومم علامه آیت الله سید مهدی خرسان ـ رحمة الله علیه رحمة واسعة ـ نگهداری می شود. و ایشان تصویر این نسخه را بیش از 20 سال پیش در اختیار بنده قرار دادند. این نسخه بسیار آسیب دیده و متعلق به عصر مؤلف است.

اصول و شیوهٔ تصحیح شیخ شیر محمد:
تحلیل نسخهٔ استنساخ‌شده توسط شیخ شیر محمد نشان می‌دهد که او بر اساس یک رویکرد چندمرحله‌ای عمل کرده است:
۱. کتابت وفادارانه و مقابله با منابع:
نخستین و اساسی‌ترین گام او، کتابت دقیق متن از روی نسخهٔ اساس بوده است. اما در گام بعدی، هرگاه با کلمه‌ای مغلوط یا عبارتی ناقص مواجه می‌شده، به‌جای تصحیح قیاسی یا اجتهاد شخصی، به منابعِ مؤلفِ «مصباح الانوار» مراجعه می‌کرده است. او با مقابلهٔ متن، ضبط صحیح یا عبارت ساقط‌شده را از آن منابع استخراج و در نسخهٔ خود وارد نموده است.
در مواردی که عدم وجود کلمه‌ای باعث اخلال در معنای عبارت می‌شود، او با مراجعه به منابعی چون «المسترشد» و «الکافی»، آن را به متن ‌افزوده است. نمونه‌ای از این رویکرد، افزودن کلمه (الکَلامُ) در این عبارت است: «يَكونُ مِن رَسُولِ اللهِ (الكَلامُ) عَلَى وَجهَينِ خاصٍّ وَعامٍّ مِثلُ القُرآنِ». این افزودن که برای فهم عبارت ضروری است، هرچند در نسخهٔ اساس «مصباح» وجود نداشته، اما شیخ شیر محمد آن را از منابع اخذ کرده است، گرچه به این امر تصریح نکرده است.

https://www.group-telegram.com/h_m_Borujerdi
۲. گزارش تصحیحات و اختلافات در حاشیه:
شیخ شیر محمد همواره تصرفات خود را در سکوت انجام ‌داده است. او در موارد متعددی، با ثبت حواشی، خواننده را از وضعیت نسخهٔ اساس و اصلاحات انجام‌شده مطلع کرده است. این گزارش‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند:

(الف) تصریح به تصحیف: در مواردی که تصحیف در نسخهٔ اساس واضح بوده، او ضمن اصلاح متن، ضبط اصلی را در حاشیه گزارش کرده است تا امانت در نقل را رعایت کرده باشد. مثلا در تصحیح یک سند حدیثی، نسخهٔ اصل را که به شکل «ابن عبّاس، عن سليم» بوده، به صورت صحیح «ابن أُذَينةَ، عَن أَبَانِ، عَن سُلَيم» ضبط می‌کند و در حاشیه می‌نویسد: «نسخة الأصل. يقول شير محمّد: غرضي من ذكر الأصل، التنبيه على ما وقع فيه من التصحيف».

(ب) گزارش ضبط نسخهٔ اساس بدون اصلاح: هنگامی که به وجود تصحیفی مشکوک شده اما منبعی برای اصلاح قطعی آن در اختیار نداشته، از تصرف در متن پرهیز کرده و تنها به گزارش ضبط نسخهٔ اساس در حاشیه اکتفا کرده است. مثلاً در برابر کلمه «حین» که به وضوح تصحیف «خیر» بوده، در حاشیه عبارت «حين، نسخة الأصل» را ثبت کرده است.

(ج) افزودن اطلاعات تکمیلی از منابع: افزون بر تصحیح، وی گاه اطلاعات تکمیلی از منابع را نیز در حاشیه می‌افزود تا به غنای متن کمک کند. مثلا پس از نقل روایتی که خوارزمی آن را از ابونعیم اصفهانی روایت می‌کند، در حاشیه متذکر می‌شود: «يقول شير محمّد: قال أبو نعيم بعد إيراد هذا الخبر: رواه جابر الجعفيّ، عن أبي الطفيل، عن أنس؛ نحوه».

(د) گزارش نواقص ساختاری نسخه: او به افتادگی‌های ساختاری در نسخه نیز توجه داشت. مثلا در مورد باب هشتم کتاب، در حاشیه تصریح می‌کند که این باب در نسخهٔ اساس ساقط شده بود: «يقول شير محمّد: كان الباب الثامن ساقطاً من نسخة الأصل الّتي نسختُ هذه منها».

ارزیابی انتقادی:
ارزیابی انتقادی روش شیخ شیر محمد نشان می‌دهد که عملکرد او، هرچند از روی تحقیق و با هدف ارائه متنی منقّح صورت گرفته، ولی با معیارهای تصحیح انتقادی اختلافات و اشکالات مهمی دارد. در شیوهٔ رایج، اصل بر حفظ ضبط نسخهٔ اساس در متن اصلی و گزارش تمام اصلاحات پیشنهادی یا اختلافات با منابع در بخش حواشی است. در حالی که شیخ شیر محمد، گاهی متن تصحیح‌شده بر اساس منابع را مستقیماً در متن اصلی درج کرده و به این امر هیچ اشاره ای نکرده است. این امر، مرز میان متن اصلیِ «مصباح الانوار» و متونِ منابعِ آن را کمرنگ می‌سازد.
با این وجود، تلاش‌های دقیق و عالمانهٔ او در شناسایی منابع، مقابلهٔ متون و گزارش صادقانهٔ بسیاری از تصحیحات، ارزش کار او را آشکار می‌سازد و نسخهٔ او را به یک «نسخهٔ منقّح و محقَّق» تبدیل کرده است که خود به عنوان یک منبع ارزشمند در تصحیح نهایی کتاب «مصباح الانوار» که در کتابخانه علامه مجلسی صورت پذیرفته و به زودی به زیور طبع آراسته خواهد شد به کار گرفته شد؛ با این تفاوت که در تصحیح حاضر، تمام اصلاحات پیشنهادی (چه از نسخهٔ شیخ شیر محمد و چه از منابع دیگر) با ذکر منبع در پاورقی گزارش شده تا اصالت متن مؤلف حفظ گردد.

https://www.group-telegram.com/h_m_Borujerdi
بازشناسی نسخه گمشده تفسیر قمی با تکیه بر مختصر ابن العتائقی

یکی از آثار بسیار مهم در میان منابع تفسیری و حدیثی شیعه، کتاب «تفسیر علی بن ابراهیم قمی» است. می‌دانیم که اصل این تفسیر اکنون در اختیار ما نیست و به یقین، پس از علی بن ابراهیم، یکی از محدّثان شیعه (که درباره‌ی نام او احتمالاتی نیز وجود دارد) مطالبی را بر این تفسیر افزوده یا شاید برخی نکات را از آن حذف کرده باشد. در حال حاضر، تمام نسخه‌هایی که از این کتاب در دست ماست، همان نسخه‌ی واسطه است.

با تلاش‌های فراوان و پژوهش‌های سندی و متنی می‌توان بخشی از این افزوده‌ها را شناسایی کرد؛ با این حال، بسیاری از متن‌های موجود در تفسیر، قابلیت نسبت‌سنجی ندارند و ابهامات فراوانی در انتساب آنها به علی بن ابراهیم یا به محدّث واسطه وجود دارد.

در این میان، یکی از دانشمندان برجسته و جامع‌الاطراف شیعه، کمال‌الدین عبدالرحمن بن محمّد، معروف به ابن العتائقی الحلّی (از علمای قرن هشتم هجری)، دست به اختصار اصل تفسیر قمی زده است. این اختصار که تفاوت‌های عمیق و قابل‌تأملی با نسخه‌های امروزی «تفسیر قمی» دارد، می‌تواند متنی معیار برای سنجش و شناسایی متن اصل تفسیر قمی و افزوده‌های پسینی آن به شمار آید.

ابن العتائقی که در حله می‌زیسته، در علوم مختلفی همچون تفسیر، حدیث، فقه، طب، نجوم و ادبیات نزد دانشمندان عصر خود شاگردی کرده و در تمام این علوم تألیفات متعددی نگاشته است. این آثار نشان‌دهنده‌ی تسلط علمی اوست (ن.ک: فهرست مخطوطات الخزانة العتيقة الغروية في الروضة الحيدرية، و مقاله تألیفات ابن العتائقی که آن را در مجله مخطوطاتنا در عتبه علویه مقدسه تأليف کرده‌ام).

تحلیل‌های موجود نشان می‌دهد که «مختصر ابن العتائقی» گنجینه‌ای منحصر‌به‌فرد و پنجره‌ای برای شناخت اصل تفسیر قمی و تفاوت‌های آن با نسخه‌های حاضر است.

ما در «کتابخانه علامه مجلسی؛ مرکز تحقیق و پژوهش میراث مکتوب شیعه» در جریان تحقیق تفسیر قمی، با اهتمام ویژه به مختصر ابن العتائقی، در تصحیح این تفسیر بهره برده‌ایم. همچنین تمامی اضافات و اختلافات آن را در پاورقی‌ها ثبت کرده‌ایم و با کمک همین اطلاعات، به بررسی و تحلیل اصل «تفسیر قمی» پرداخته‌ایم.

در این یادداشت بر آنم تا به برخی پرسش‌های اساسی درباره‌ی اختصار ابن العتائقی از تفسیر قمی پاسخ دهم:
1. اساساً ابن العتائقی چه نسخه‌ای از «تفسیر قمی» در اختیار داشته است؟
2. آیا می‌توان از این مختصر، ساختار اصلی و متن تفسیر قمی را بازشناخت؟
3. آیا ابن العتائقی نیز به اصل کتاب افزوده‌ای داشته است؟

در این یادداشت، تلاش می‌کنیم پاسخی کوتاه به این پرسش‌ها ارائه دهیم و تفصیل آن را به همراه شواهد و ادله در مقدمه‌ای که به‌زودی بر تحقیق اصل تفسیر قمی منتشر خواهد شد، خواهید دید.

انگیزه اختصار تفسیر قمی؛ مهم‌ترین روش برای شناخت اصل «تفسیر قمی»

ابن العتائقی در دو جا هدف خود از اختصار «تفسیر قمی» را بیان کرده است. نخست در مقدمه چنین می‌نویسد:

«وَبَعْدُ، فَإِنِّي وَقَفْتُ عَلَى كِتَابِ الأُسْتَادِ الْفَاضِلِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ الْقُمِّيِّ ـ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ وَأَرْضَاهُ ـ فَوَجَدْتُهُ كِتَاباً ضَخْماً قَابِلاً لِلاِخْتِصَارِ، فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَخْتَصِرَهُ بِإِسْقَاطِ الأَسَانِيدِ وَالْمُكَرَّرَاتِ، وَحَذْفِ بَعْضِ لَفْظِ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ لِشُهْرَتِهِ، إِلَّا مَا لا بُدَّ مِنْهُ، وَبِحَذْفِ مَا فَائِدَتُهُ قَلِيلَةٌ، وَرُبَّمَا أُضِيفَ إِلَى الْكِتَابِ مَا يَلِيقُ بِهِ». (مختصر ابن العتائقی، ص 41).

او در پایان کتاب نیز به روش تلخیص و اختصار خود اشاره کرده و می‌نویسد:

«وَهَذَا آخِرُ مَا احْتَوَيْنَاهُ وَنَقَّحْنَاهُ مِنَ السَّبْعِ أَجْزَاءٍ مِنْ كِتَابِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ، رَوَاهُ عَنِ الأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، وَحَذَفْنَا أَسَانِيدَهُ وَاكْتَفَيْنَا بِأَوَّلِ آيَاتِهِ عَنْ بَاقِيهَا، وَحَذَفْنَا الْمُكَرَّرَ وَمَا فَائِدَتُهُ قَلِيلَةٌ، بَلْ لا فَائِدَةَ فِيهَا، وَنَقَّحْنَاهُ وَأَضَفْنَا إِلَيْهِ مَا خَطَرَ بِالْبَالِ مِمَّا يُنَاسِبُهُ». (مختصر ابن العتائقی، ص 557).

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
با توجه به آنچه ابن العتائقی در آغاز و پایان کتاب خود بیان کرده، او در این تلخیص دو کار عمده انجام داده است:
(اول) حذف، (دوم) اضافه.

مطالب حذف‌شده در اختصار ابن العتائقی:
به‌تصریح خود او، چهار دسته از مطالب «تفسیر قمی» در این اختصار حذف شده است:
1. اسناد کتاب؛
2. مطالب تکراری؛
3. مطالبی که فایده چندانی نداشته است؛
4. تکمله‌ی آیات مشهور (او تنها بخش‌هایی از آیاتی را که ناگزیر از ذکر آنها بوده، آورده است).

مطالب افزوده‌شده در اختصار ابن العتائقی:
مهم‌ترین بحث در شناخت اصل «تفسیر قمی» که توسط علی بن ابراهیم تألیف شده، تبیین مطالبی است که ابن العتائقی بر این کتاب افزوده است.
در بررسی و مقابله‌ی این دو متن، روشن شد که این اضافات به دو دسته تقسیم می‌شوند:
۱ . مطالبی که در اصل نسخه «تفسیر قمی» او وجود داشته ولی در نسخه‌ی موجود فعلی یافت نمی‌شود.
۲ . مطالبی که ابن العتائقی به عنوان تعالیق خود به تفسیر قمی افزوده است؛

نوع اول از اضافات، حدود ده درصد از متن «مختصر ابن العتائقی» را تشکیل می‌دهد. به نظر می‌رسد او این افزوده‌ها را از نسخه‌ای از تفسیر قمی که در اختیار داشته، نقل کرده است. این تفاوت‌ها گاه در حد چند کلمه یا جمله‌ی کوتاه و گاه در حد روایات کامل است. برخی روایات نیز هرچند مشابه با متن موجود تفسیر قمی هستند، اما با عباراتی متفاوت نقل شده‌اند. نکته‌ی جالب اینکه این اختلافات در سراسر اختصار وجود دارد، اما در تفسیر سوره‌های پایانی قرآن بسیار برجسته‌تر است، تا جایی که گاه کلّ تفسیر متفاوت نقل شده است.

اضافات نسخه «تفسیر قمیِ» ابن العتائقی بر نسخه رایج:
همان‌گونه که گفته شد، نسخه‌ی ابن العتائقی دارای اضافات و اختلافات آشکاری با نسخه‌ی واسطه و رایج ماست. دلایل این امر عبارتند از:

۱. روایات منحصر به‌فرد:
در «مختصر ابن العتائقی» روایاتی وجود دارد که با ساختار «تفسیر قمی» سازگار است، مانند آغاز شدن با عبارت: «قالَ العالِمُ» این امر نشان می‌دهد که او از منبعی روایی بهره می‌برده که چنین احادیثی در آن موجود بوده است. تأیید این نکته را علامه مجلسی آورده است، آنجا که پس از نقل یکی از این روایات می‌نویسد: «هذا الخَبَرُ عَلى هذا الوَجهِ كانَ في بَعضِ نُسَخِ التَّفسيرِ».
این شهادت صریح، دلیل روشنی است که نسخه‌های متفاوتی از تفسیر قمی در گذشته وجود داشته و ابن العتائقی ناقل یکی از آنها بوده است.

۲. اشتراک با منابع دیگر:
برخی از روایات اضافی موجود در «مختصر ابن العتائقی» عیناً در «مجمع البيان» طبرسی و «تأويل الآيات» استرآبادی نیز نقل شده است. هر دو این بزرگان، این روایات را از «تفسیر قمی» آورده‌اند. این تطابق نشان می‌دهد که ابن العتائقی، طبرسی و استرآبادی همگی به نسخه‌ای از تفسیر قمی دسترسی داشته‌اند که متفاوت از نسخه‌ی رایج امروز ما بوده است.

۳. تفسیر متفاوت سوره‌ها:
ابن العتائقی تفسیر برخی از سوره‌های پایانی قرآن ـ مانند احقاف، فتح، قدر، بینه و… ـ را به‌طور کامل متفاوت با نسخه‌ی موجود از تفسیر قمی نقل کرده است. این امر نشان می‌دهد که او به نسخه‌ای دسترسی داشته که ساختار و محتوا متفاوت بوده است.

تعالیق ابن العتائقی بر «تفسیر قمی»:
ابن العتائقی در موارد متعددی دقت علمی بالای خود را نشان داده است. او هرگاه نظر شخصی خویش را بیان کرده، آن را با عبارت: «أقولُ» مشخص ساخته است.
برای نمونه، در جایی روایتی را نقد کرده یا توضیح فقهی و کلامی افزوده است. این امانت‌داری علمی، نشان می‌دهد که سایر اضافات فاقد عبارت «أقولُ»، در واقع مربوط به نسخه‌ی اصلی کتاب بوده که نزد او موجود بوده است.
او حتی در مواردی که به نظرش مطلبی در نسخه اصلی نادرست بوده، همان را عیناً نقل کرده و سپس در حاشیه یا با عبارت «أقولُ» تصحیح کرده است. برای نمونه، در داستان حضرت موسی(ع)، نسخه‌اش به جای «یوشع»، نام «شَمعون» را به عنوان وصی موسی ذکر کرده بود. او همین را نقل کرده، سپس تذکر داده است که وصی موسی، یوشع است و شمعون، وصی حضرت عیسی(ع). این سطح از دقت، اعتبار نقل او را دوچندان می‌کند.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
انواع تعالیق و افزوده‌های ابن العتائقی بر تفسیر قمی:
همان‌گونه که در مقدمه‌ی ابن العتائقی گذشت، او گاهی آنچه را لازم می‌دانسته به تفسیر افزوده است. خود او می‌گوید: «ورُبَّما أُضِيفَ إِلَى الْكِتَابِ ما يَليقُ بِهِ».
این افزوده‌ها دو دسته‌اند:

1. نقدها و توضیحات اعتقادی در باب عصمت انبیا و اولیا: ابن العتائقی هرجا روایتی در تفسیر قمی ناقض عصمت انبیا و اولیای الهی بوده، به نقد آن پرداخته و تمام این نقدها را با عبارت مشخص کرده است: «أقولُ». گویا یکی از اهداف اصلی او در تلخیص تفسیر قمی، نقد برخی از روایات آن بوده است که به نظرش: «لا يُوافِقُ مَذهَبَنا الَّذي هوَ الآنَ مُجمَعٌ عَلَيهِ». یعنی با مذهب شیعه که در عصر او اجماعی بر آن بوده، سازگار نبوده است.
او در جای‌جای کتاب، ایرادات و نقدهای متعددی به علی بن ابراهیم درباره‌ی عصمت انبیا و اولیای الهی مطرح می‌کند و هرجا توضیح و تعلیقه‌ای لازم دیده، آن را افزوده است. چنان‌که در پایان کتاب نیز صراحتاً می‌گوید: «ونَقَّحناهُ وَأَضَفنا إِلَيهِ ما خَطَرَ بِالبالِ مِمّا يُناسِبُهُ، وَرَدَدنا كُلَّ ما جاءَ ظاهِرُهُ مِن عَدمِ العِصمَةِ بِالأَنبِياءِ وَالأَولياءِ، فَإِنَّ مَذهَبَ أَهلِ البَيتِ الأَئِمَّةِ الطّاهِرينَ لَيسَ مِثلَ ما يَقولُ هذا الرَّجُلُ، فَليتَأمَّل؛ فَإِنَّ مَذهَبَهُم يَزيدُ تَنزيهَ الأَولياءِ عَنِ القَبائِحِ وَتَنزيهَ الأَنبِياءِ وَالأَئِمَّةِ عَن وجَميعِ القَبائِحِ». ابن العتائقی برای روشن بودن این افزوده‌ها، همگی را با «أقولُ» آغاز کرده است.

2. افزوده‌های روایی: نوع دیگری از اضافات در «مختصر ابن العتائقی»، روایاتی است که در تفسیر قمی موجود نیست و در دیگر مصادر نیز از تفسیر قمی نقل نشده است. سند این روایات هم به علی بن ابراهیم بازنمی‌گردد.
دو قرینه نشان می‌دهد که این روایات از غیر تفسیر قمی به کتاب افزوده شده است:
الف. این روایات معمولاً پس از تعلیقه‌هایی آمده‌اند که با «أقولُ» آغاز شده‌اند.
ب. برخلاف شرطی که او در آغاز کتاب ذکر کرده بود (حذف اسناد)، در این موارد نام راوی را نقل کرده است. این دسته از روایات در صفحات ۱۵۵ تا ۱۵۸ تفسیر ابن العتائقی آمده است.

جمع‌بندی:
می‌توان گفت جز مواردی که یاد شد، تمام آنچه در کتاب ابن العتائقی آمده، از تفسیر علی بن ابراهیم است.
از این رو، «مختصر تفسیر قمی» نه‌تنها برای فهم بهتر اصل تفسیر قمی اهمیت دارد، بلکه در مطالعات حدیث‌شناسی و تاریخ متون اسلامی نیز ارزش علمی فوق‌العاده‌ای دارد.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
استكشاف النسخة المفقودة من «تفسير القمّي» بالاعتماد على مختصر ابن العتائقي:

مِنَ المصادر القيّمة في التراث التفسيري والحديثي للشيعة، كتاب «تفسير عليّ بن إبراهيم القمّي». ومن المعلوم أنّ الأصل لهذا التفسير غيرُ موجود بأيدينا اليوم، وأنّ النُّسَخ المتداولة إنّما هي نُسَخٌ بواسطة، تولّى فيها بعض المحدّثين ـ وهو غيرُ معلوم الاسم على وجه التعيين، وإن ذُكرت فيه احتمالات ـ التصرّفَ بالزيادة أو النقصان.
ویمکن لنا بالتحقيق السنديّ والمقارنة النصيّة تمييزُ جملةٍ من هذه الإضافات؛ غير أنّ كثيراً من النصوص المندرجة في التفسير تبقى عاريةً عن معيار واضحٍ للنِّسبة، ويثور فيها إشكال في إسنادها إلى عليّ بن إبراهيم أو إلى الراوي الواسطة.
وفي هذا السياق يبرز أثرٌ نفيس، وهو اختصار التفسير على يد العالم الجليل كمال الدين عبد الرحمن بن محمّد، المشهور بابن العتائقي الحلّي (من أعلام القرن الثامن الهجري). فقد اختصر التفسيرَ الأصليّ، وأخرجه في صورةٍ مباينةٍ من وجوهٍ عديدة لما بأيدينا اليوم من نُسَخ «تفسير القمّي»، الأمرُ الذي يجعل هذا المختصر معياراً يمكن الرجوع إليه لاستكشاف صورة الأصل، وتمييز ما دخله من زيادات لاحقة.

كان ابن العتائقي مقيماً بالحِلّة، قد اشتغل على أعلام عصره في فنونٍ متنوّعة، كالتفسير والحديث والفقه والطبّ والنجوم والأدب، وأفاد منها تأليفاتٍ متعدّدة في كلّ باب، شاهدةً بسعة معارفه ورسوخ قدَمه. (انظر: فهرس مخطوطات الخزانة العتيقة الغروية في الروضة الحيدرية، ومقالة «تأليفات ابن العتائقي» التي نشرناها في مجلّة مخطوطاتنا الصادرة عن العتبة العلوية المقدّسة).

وقد دلّت البحوث الحديثة على أنّ «مختصر ابن العتائقي» خزينةٌ فريدة، وبوّابة كاشفة عن النصّ الأصلي لتفسير القمّي وما بينه وبين النُّسخ المتداولة من فروقٍ جوهرية.

ونحن في «مكتبة العلّامة المجلسي؛ مركز تحقيق وتراث مكتوب الشيعة» اعتمدنا على هذا المختصر اعتماداً خاصّاً في مسيرة تحقيق تفسير القمّي، وأثبتنا جميع زياداته وفوارقه في الحواشي، مستضيئين بها في تحليل النصّ وتمييز أُصوله.

وفي هذه المقالة نروم الجواب عن جملة أسئلة جوهرية تتعلّق باختصار ابن العتائقي لتفسير القمّي:
1. أيّ نسخةٍ من تفسير القمّي كانت بيد ابن العتائقي؟
2. هل يمكن من خلال هذا المختصر إعادة بناء صورة التفسير الأصليّ؟
3. وهل أضاف ابن العتائقي شيئاً من عنده إلى أصل الكتاب؟

وإنّما نُلمّ هنا بجوابٍ موجزٍ عن هذه التساؤلات، على أن يُبسط القولُ في مقدّمة التحقيق المرتقب نشرها لتفسير القمّي.

دافعُ اختصار تفسير القمّي؛ وأهمّيّة ذلك في التعرّف على الأصل:
صرّح ابن العتائقي بغرضه من هذا الاختصار في موضعين: أوّلُهما في المقدّمة، حيث قال: «وَبَعْدُ، فَإِنِّي وَقَفْتُ عَلَى كِتَابِ الأُسْتَادِ الْفَاضِلِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ الْقُمِّيِّ ـ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ وَأَرْضَاهُ ـ فَوَجَدْتُهُ كِتَاباً ضَخْماً قَابِلاً لِلاِخْتِصَارِ، فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَخْتَصِرَهُ بِإِسْقَاطِ الأَسَانِيدِ وَالْمُكَرَّرَاتِ، وَحَذْفِ بَعْضِ لَفْظِ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ لِشُهْرَتِهِ، إِلَّا مَا لا بُدَّ مِنْهُ، وَبِحَذْفِ مَا فَائِدَتُهُ قَلِيلَةٌ، وَرُبَّمَا أُضِيفَ إِلَى الْكِتَابِ مَا يَلِيقُ بِهِ». (مختصر ابن العتائقي، ص 41).

وثانيهما في خاتمة الكتاب، إذ قال: «وَهَذَا آخِرُ مَا احْتَوَيْنَاهُ وَنَقَّحْنَاهُ مِنَ السَّبْعِ أَجْزَاءٍ مِنْ كِتَابِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ، رَوَاهُ عَنِ الأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، وَحَذَفْنَا أَسَانِيدَهُ وَاكْتَفَيْنَا بِأَوَّلِ آيَاتِهِ عَنْ بَاقِيهَا، وَحَذَفْنَا الْمُكَرَّرَ وَمَا فَائِدَتُهُ قَلِيلَةٌ، بَلْ لا فَائِدَةَ فِيهَا، وَنَقَّحْنَاهُ وَأَضَفْنَا إِلَيْهِ مَا خَطَرَ بِالْبَالِ مِمَّا يُنَاسِبُهُ». (مختصر ابن العتائقي، ص 557).

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
فی منهج ابن العتائقی فی اختصاره لتفسیر القمّي وما تضمّنه من الحذف والإضافة:
إنّ المتأمّل فی مقدّمة ابن العتائقی وخاتمة کتابه یلحظ بجلاء أنّه انتهج فی عمله هذا طریقتین رئیستین: الحذف و الإضافة.

أوّلاً: ما حذفه من التفسیر
صرّح ابن العتائقی بنفسه أنّه أسقط من أصل «تفسیر القمّي» أربعة أصناف من المطالب، هی:
1. الأسانید؛
2. المکرّرات؛
3. ما لا فائدة فیه ظاهرة؛
4. تکملة الآیات المشهورة، إذ لم یذکر منها إلاّ ما لا بدّ من ذکره.

ثانیاً: ما أضافه إلی التفسیر
أمّا أهمّ ما یُبتغی فی تحقیق أصل «تفسیر القمّي» المنسوب إلی عليّ بن إبراهیم، فهو الوقوف علی ما زاده ابن العتائقی فی مختصره. وبالمقابلة بین النصّین تبیّن أنّ تلک الزیادات تنقسم إلی قسمین:
1. ما کان موجوداً فی نسخةٍ من «تفسیر القمّي» لم یَبق لنا أثرها، ولکنّ ابن العتائقی رواه فی مختصره؛
2. ما ألحقه هو بنفسه علی سبیل التعلیقة، وصرّح به بعبارة «أقول».

القسم الأوّل: إضافات النسخة الأصلیّة
وهذا القسم یشکّل قریباً من عُشر المختصر. ویظهر أنّه اعتمد فیه علی نسخة کانت عنده، تشتمل علی زیاداتٍ لم تصل إلینا. وهذه الزیادات تتراوح بین کلماتٍ یسیرة وجُمل قصیرة، إلی روایاتٍ طویلة. بل قد یوجد فیها ما یشاکل الروایة المعروفة ولکن بألفاظٍ مغایرة. ومن اللافت أنّ هذه الفوارق منتشرة فی جمیع المختصر، غیر أنّها فی سور أواخر القرآن أشدّ وضوحاً، حتی أنّ تفسیر بعض السور ـ کالأحقاف والفتح والقدر والبینة وغیرها ـ یختلف بأسره عمّا هو موجود فی النسخة المتداولة.

وجوه الامتیاز فی نسخة ابن العتائقی علی النسخة الرائجة
1. روایات فریدة: فی مختصره أخبار تبدأ بلفظة «قال العالم»، وهی على أسلوب «تفسیر القمّي»، مما یُشعر أنّها کانت فی بعض نسخه. وقد أکّد ذلک العلاّمة المجلسی إذ قال بعد نقل إحدى تلک الروایات: «هذا الخبر على هذا الوجه کان فی بعض نسخ التفسیر». وهو نصٌّ صریح فی وجود نسخٍ مختلفة.
2. الاشتراک مع مصادر أخری: قد وُجدت بعض هذه الزیادات عیناً فی «مجمع البیان» للطبرسی و«تأویل الآیات» للاستربادی، وقد نسباها کلاهما إلی «تفسیر القمّي». فیتبیّن أنّهم ـ ومعهم ابن العتائقی ـ اعتمدوا علی نسخة مغايرة للنسخة المتداولة عندنا.
3. اختلاف تفسیر السور: وقد تقدّم أنّ ابن العتائقی نقل تفسیر بعض السور ـ خصوصاً من أواخر القرآن ـ علی وجهٍ یبایِن تماماً النسخة المعروفة.

القسم الثانی: تعلیقات ابن العتائقی
وأمّا ما کان من زیادته هو، فقد نبّه علیه بلفظة «أقول». وهو یظهر فیه دقّة علمیّة وورعٌ فی النقل؛ إذ یذکر الروایة کما وجدها، ثم یعقّب علیها بالنقد أو البیان الفقهی والکلامی. ومن ذلک أنّه وجد فی نسخته اسم «شَمعون» وصیّاً لموسی(ع)، فنقل ذلک بعینه، ثم عقّب بقوله إنّ الوصیّ هو «یوشع»، وأنّ شَمعون وصیّ عیسی(ع). وهذا یدلّ علی أنّه لم یتصرّف فی أصل النصّ، بل أبقاه بحرفیّته، ثم نبّه علی ما یراه صواباً. ومن هنا یمکن القول: کلّ ما ورد فی المختصر بغیر «أقول» یُحمل علی أنّه من أصل النسخة التی کانت عنده، لا من إضافاته هو.

وبالجملة، فإنّ «مختصر ابن العتائقی» یُعَدّ وثیقةً علمیّة نفیسة، به یمکن الاقتراب من صورة «تفسیر القمّي» الأصلی، ویُستفاد منه فی نقد النصوص وتاریخ المدوّنات التفسیرّیة والحدیثیّة عند الإمامیّة.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
أنواع التّعاليق والإضافات عند ابن العتائقي على تفسير القمّي

كما تقدّم في مقدّمةِ ابن العتائقي، فإنّه كان يضيف أحياناً إلى النصّ ما يراه لائقاً به. وقد صرّح هو بذلك إذ قال: «ورُبَّما أُضيفَ إلى الكتابِ ما يليقُ به». وهذه الإضافاتُ تنقسم إلى قسمين:

1. النقود والتوضيحات الاعتقاديّة في باب عصمة الأنبياء والأولياء:
كان ابن العتائقي كلّما وجد في تفسير القمّي روايةً تُنافي عصمةَ الأنبياء والأولياء الإلهيّين، تصدّى لنقدها. وقد جعل لجميع هذه النقود علامةً خاصّة هي ابتداؤها بعبارة: «أقولُ». ويظهر أنّ أحد أهدافه من تلخيص التفسير هو نقد بعض الروايات التي رآها «لا يُوافقُ مذهبَنا الّذي هو الآن مُجمَعٌ عليه».
وقد أورد في مواضع متعدّدة اعتراضاته على عليّ بن إبراهيم في مسألة العصمة، وأضاف ما رآه من التعاليق والتوضيحات، كما صرّح في خاتمة الكتاب بقوله: «ونقّحناهُ وأضفنا إليه ما خطر بالبال ممّا يناسبه، ورَدَدنا كلّ ما جاء ظاهرُه من عدم العصمة بالأنبياء والأولياء، فإنّ مذهبَ أهل البيت الأئمّة الطاهرين ليس مثل ما يقول هذا الرجل، فليتأمّل؛ فإنّ مذهبهم يزيد تنزيهَ الأولياء عن القبائح وتنزيه الأنبياء والأئمّة عن جميع القبائح». ولأجل وضوح هذه الإضافات ابتدأها جميعاً بعبارة «أقولُ».
2. الإضافاتُ الروائيّة:
ومن الإضافات في «مختصر ابن العتائقي» رواياتٌ ليست موجودةً في تفسير القمّي، ولم تُنقل عنه في سائر المصادر، كما أنّ أسانيدها لا تعود إلى عليّ بن إبراهيم. وهناك قرينتان تدلاّن على أنّ هذه الروايات منقولة من غير تفسير القمّي:
أ ـ أنّها تأتي غالباً بعد تعاليقَ يفتتحها المؤلّف بعبارة «أقولُ».
ب ـ أنّه على خلاف شرطه في بداية الكتاب (حذف الأسانيد)، يذكر أسماء الرواة في هذه الموارد. وقد وردت هذه الروايات في الصفحات (١٥٥ ـ ١٥٨) من تفسير ابن العتائقي.

الخلاصة:
يمكن القول إنّ ما سوى هذه الموارد كلّه منقولٌ من تفسير عليّ بن إبراهيم. ومن ثَمّ فإنّ «مختصر تفسير القمّي» لا يُعدّ مصدراً لفهم التفسير فحسب، بل له قيمةٌ علميّة بالغة في الدراسات الحديثيّة وتاريخ النصوص الإسلاميّة.

https://www.group-telegram.com/almajlesilib.com
2025/08/23 20:00:13
Back to Top
HTML Embed Code: